صدقه در فقه سیاسی
مقدمه
اعطاهای صحیح و تام و واجد شرایط در راه خدا[۱]، مالی که در راه خدا به فقرا عطا میشود[۲]. اصل آن "صدق" به معنای قوت در چیزی[۳] و تام، صحیح و بر حق بودن[۴] در مقابل کذب[۵].
﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾[۶].
"صدقه" به معنای اِنعام و بخشش مال از فرایض الهی است. آیه ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾[۷] دستور صریح خداوند به رسول اکرم(ص) برای اخذ صدقه واجب از اموال مسلمانان است که به زکات تفسیر شده است. مقدار زکات و دوره اخذ آن در سنت مشخص شده و موارد مصرف زکات را قرآن چنین بیان کرده است ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ﴾[۸].[۹]. نتیجه اعطای زکات در زندگی انسان، تطهیر نفس، رضایت الهی و برکت و حفظ مال است[۱۰].
نقش امام و رهبر جامعه اسلامی در اخذ مالیاتهای اسلامی نظیر زکات و توزیع آن میان آسیبدیدگان اجتماعی که در قرآن مشخص شدهاند، عامل اصلی برای توزیع مجدد ثروت و امکانات اجتماعی و ضمانتی برای عدالت توزیعی است. یک مورد از صدقه واجب در عصر حضرت رسول(ص) تشریع شد که در همان دوره نسخ شد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ﴾[۱۱] و صدقاتی هم به عنوان کفاره و مجازات در برخی جرایم تشریع شده است: ﴿فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ﴾[۱۲].
صدقه غیر واجب عبارت است از اعطای مال بدون محدودیت و قانونمندی شرعی که بر مؤمنان و اغنیا سفارش شده است: ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾[۱۳].[۱۴]
درآمد مالی حکومت اسلامی
صدقات و اوقاف جاریه، نوعی از درآمد مالی، برای حاکم اسلامی میباشد. این اموال برخلاف زکات، خراج و خمس، نصاب و حدّ معینی ندارند، بلکه منبعی عام و فراگیر است. هم چنانکه مصرف آن نیز اختصاص به مورد مشخصی نداشته و جهت رفع همه احتیاجات جامعه، میتوان از آن استفاده کرد[۱۵]. ویژگی عمده این نوع ثروت آن است که افراد با اختیار و رضایت باطنی خود و با امید به پاداش اخروی، بخشی از اموالشان را به صورت صدقه یا وقف، در خدمت جامعه قرار میدهند؛ چنانکه علی(ع) موقوفات بسیاری را در طول عمر مبارک خویش، به ویژه در طول ۲۵ سال برکناری از خلافت، با کار و زحمت، برای جامعه از خود بر جای نهاد؛ از جمله چاه قنات "ینبع" و وقف آن برای زائران خانه خدا و رهگذران. وقف مساجدی مانند مسجد "الفتح" مدینه، مسجدی در کنار قبر حضرت حمزه، مسجدی در میقات، کوفه و بصره. همچنین درآمد سالانه موقوفات علی(ع) که بالغ بر چهل هزار دینار میشد، به مصرف بینوایان میرسید[۱۶][۱۷].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۶.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۳۹.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۵۶.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۲۵۸ و ۲۷۵.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۱، ص۲۹.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
- ↑ «روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن » سوره بقره، آیه ۱۹۶.
- ↑ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۸۸-۳۸۹.
- ↑ جامع الشتات، ج۴، ص۷۴.
- ↑ روضه کافی، ج۲، ص۱۸۱؛ فروع کافی، ج۵، ص۷۴؛ بحار الانوار، ج۴۱، ص۴۳؛ المناقب، ج۱، ص۳۲۳؛ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳؛ کشف المحجّه، ص۱۲۴. راجع به صدقات رسول اکرم(ص) [هفت باغستان مخیریق، اراضی بنی نظیر، سه قلعه از قلاع خیبر، نیمی از فدک، یک سوم از زمینهای وادی القری، و بازار مهروز مدینه]، ر.ک: ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۹۹؛ شرح السیر الکبیر، ج۲، ص۶۱۱؛ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۳۰.