گستره عصمت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

گستره عصمت از جهات مختلف مورد بحث قرار می‌گیرد، گاهی از جهت زمانی و از جهت متعلق و مرتبه و گاهی نیز بحث می‌شود درباره عصمت از گناه؛ عصمت در قبول وحی و حفظ وحی و ابلاغ وحی و عصمت از خطا و اشتباه.

مقدمه

عصمت به معنای عام آن، از جمله مسائل مهم کلام اسلامی است که علاوه بر اهمیت مستقل، پیوند ناگسستنی جدی با دیگر مسائل کلامی دارد، از بدو پیدایش مسائل کلامی تاکنون مورد توجه و عنایت خاص فریقین قرار داشته، در کشاکش اختلافات کلامی مذاهب و فرق اسلامی مورد مباحثه بوده است[۱].[۲]

گستره عصمت

از سه جهت گستره و قلمرو عصمت قابل توجه است:

  1. اول، از جهت زمان؛ در این قلمرو محدوده زمانی عصمت مورد بحث قرار می‌گیرد تا روشن شود عصمت به چه زمانی از عمر معصوم تعلق پیدا می‌کند، آیا به زمانی که معصوم عهده‌دار مسئولیت نبوت یا امامت است، یا اینکه خارج از این زمان؟
  2. دوم، از جهت متعلق؛ در این قلمرو، متعلقات عصمت مورد بحث قرار می‌گیرد که چه چیزهایی می‌تواند متعلق عصمت باشد، آیا فقط آنچه مربوط به مسئولیت دینی نبی و امام می‌شود، متعلق عصمت است، مانند ادعای نبوت، دریافت وحی، حفظ وحی، ابلاغ وحی، تفسیر وحی، اجرای وحی، و...، یا اینکه امور غیرمرتبط با مسئولیت و امور دینی دیگر هم می‌تواند متعلق عصمت قرار گیرد؟ مانند امور مربوط به وظایف فردی و زندگی شخصی که ربطی به مسئولیت‌های نبی و امام ندارد.
  3. سوم، قلمرو عصمت از جهت مرتبه؛ در این قلمرو، اقسام گناهان منافی با عصمت مورد بحث قرار می‌گیرد که آیا همه اقسام و مراتب گناه اعم از کبیره، صغیره، عمدی، سهوی و نسیانی در عصمت دخالت دارند یا نه؟[۳].

در نگاهی دیگر، مبحث عصمت از سه جهت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است:

  1. عصمت از گناه و مخالفت نکردن با اوامر و نواهی مولوی خداوند؛
  2. عصمت در قبول وحی و حفظ وحی و ابلاغ وحی؛
  3. عصمت از خطا و اشتباه در تطبیق شریعت و در امور فردی و اجتماعی»[۴].

وسعت عصمت معصومین شامل امور فردی، امور اجتماعی، امور دینی و امور غیر دینی می‌‌شود، به نحوی که می‌‌توان گفت امامت امامان معصوم زیر سایۀ عصمت آنان توسط خداوند جعل شده است[۵].

اقسام عصمت

رهاورد عصمت دوری معصوم و پیغمبر از هر گونه آلودگی و گناه است، لکن در تحلیل اقسام آن و تجزیه نوع فعل معصیت و همچنین زمان آن رهیافت‌های مختلفی از سوی عالمان اسلامی عرضه شده است که به اجمال اشاره می‌شود:

عصمت از کفر

پیامبران باید در اعتقادات خویش از هرگونه اعتقاد کفر و انحرافی پاک و مبرا باشند و اعتبار آن از اول زندگی است، به این معنی که پیامبران حتی در دوران کودکی و یا دوره بلوغ پیش از نبوت فطرتاً باید متأله باشند.

این تعریف عصمت و اعتقاد به آن مورد اتفاق همه فرقه‌های اسلامی است، تنها طائفه‌ای از خوارج به نام «ازارقه» و «فضیله» از آنجا که صدور گناه از انبیا را ممکن و هر گناهی را کفر تفسیر می‌کنند، کفر به این معنی بر انبیاء را تجویز می‌کنند.

نکته قابل اشاره اینکه ابن ابی الحدید با نام بردن از ابن فورک از معتقدان به این دیدگاه، اضافه می‌کند که وی تنها به امکان و نه وقوع آن اعتقاد دارد.

برخی از «حشویه» و برغوث از متکلمان «نجاریه» و «سُدّی» به عدم ایمان پیامبر اسلام(ص) پیش از نبوت معتقدند. طیفی از کرامیه نیز به عدم اسلام حضرت ابراهیم پیش از نبوت باورمند شده‌اند[۶].

عصمت در دریافت و ابلاغ وحی

دومین مرحله عصمت پیامبران، عصمت و دوری آنان از هر گونه اشتباه و خطای عمدی و سهوی در تلقی و دریافت وحی آسمانی و ابلاغ آن به مخاطبان است، به این معنا که پیامبر پیام الهی را همان طوری که هست از مقام مافوق خود اعم از فرشته یا خداوند، بدون نقصان و زیادت دریافت کرده و عین آن را به مردم ابلاغ می‌کند.

رهیافت فوق در فرض تعمدی بودن، مورد اتفاق متکلمان است، اما در فرض خطایی و نسیانی بودن مورد مناقشه قرار گرفته است که اشاره می‌شود:

  1. امامیه: امامیه به مصونیت پیامبران از هر گونه خطا و لغزشی اعم از تعمدی و سهوی در تلقی وحی و ابلاغ آن قایل هستند.
  2. اشاعره: اکثر اشاعره سعی دارند عصمت پیامبران در این مقام را بپذیرند، لکن اعتقاد آنان در عدم کذب پیامبران در مقام وحی و تبلیغ آن صریح است، اما درباره امکان سهو و نسیان مناقشه برانگیز است؛ چراکه آنان بیشتر از عبارت عصمتهم عن تعمد الکذب استفاده می‌کنند که درباره خطا و نسیان ساکت است، برخی نیز مانند کرّامیه و حشویه از عدم عصمت در مقام خطا و نسیان طرفداری کردند. قاضی باقلانی تصریح کرده است که خطای پیامبر در تبلیغ دین منافاتی با تصدیق نبوت وی ندارد.
  3. معتزله: آنان قول به خطا و سهو در امر شریعت و وحی را قول اقلیت معرفی می‌کنند. قاضی عبدالجبار خطا و سهو در امر دین که موجب اشتباه مخاطبان باشد را انکار می‌کنند، اما سهوی که موجب اشتباه نگردد را میپذیرد. مانند سهو در تعداد رکعات نماز یا کیفیت آن. خیاط و ابن ابی الحدید نیز منکر سهو و خطا در امر دین بودند[۷].

عصمت در رفتار و کردار

عصمت در مقام اول (اعتقادات) از لحاظ زمانی متقدم بر عصمت در دریافت وحی بود، چنان که عصمت در دریافت وحی و ابلاغ آن به مردم از حیث زمانی متقدم بر عصمت در رفتار و کردار است. بیشتر متکلمان به عصمت پیغمبر در اعتقاد و تلقی وحی و ابلاغ آن قایل هستند. بعد از این دو مقام سؤال متوجه عصمت پیامبر در رفتار و کردار دنیوی وی می‌شود که آیا پیامبر در اعمال و اقوال عادی خود ـ که جنبه دینی و ابلاغ آموزه شریعت ندارد ـ از مصونیت و عصمت نیز برخوردار است؟ یا اینکه احتمال ارتکاب گناه (کبیره یا صغیره) از روی عمد یا سهو و خطا وجود دارد؟ امامیه از دیدگاه اول به صورت مطلق جانب داری می‌کنند اما دیگر متکلمان دیدگاه‌های مختلفی دارند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. امامیه:
    1. سیدمرتضی در تقریر موضع امامیه می‌نویسد: فقالت الشیعة الإمامیة لا یجوز علیهم شیء من المعاصی و الذنوب کبیراً کان أو صغیراً، لا قبل النبوة و لا بعدها.
    2. علامه حلی: و الإمامیة منعوا من صدور الصغیرة و الکبیرة عنهم عمداً و سهواً قبل النبوة و بعدها.
    3. ابن میثم بحرانی: عندنا أن النبی معصوم من الکبائر و الصغائر عمداً و سهواً من حین الطفولیة إلی آخر العمر.
  2. اشاعره: آنان در این مسأله اختلاف رأی دارند. اکثریت شان مخالف انجام معصیت کبیره بعد از بعثت هستند، لازمه آن تجویز ارتکاب معصیت کبیره پیش از بعثت و صغیره پس از بعثت است.
    1. ابن حزم در این باره می‌نویسد: ذهبت جمیع الإسلام من أهل السنة أنه لا یجوز البتة أن یقع من نبی أصلاً معصیة لا صغیرة و لا کبیرة و هذا قول الذی ندین الله تعالی به و لا یحل أن یدین سواه... أنه یقع من الأنبیاء السهو عن غیر قصه.
    2. فخر رازی در گزارش نظریه اشاعره می‌نویسد: هل یجوز فعل الکبیرة علی الأنبیاء قبل البعثة؟ فالأکثرون من أهل السنة جوّزوا ذلک... و أما أنه هل یجیب کونهم معصومیین عن الصغائر قبل البعثة و بعدها فالروافض أوجبوا ذلک و من عداهم جوّزه. وی در موضع دیگر نظریه خود را چنین اظهار می‌کند: و الذی نقول أن الأنبیاء معصومون فی زمان النبوة عن الکبائر و الصغائر بالعمد أما علی سبیل السهو فهو جائز.
    3. قاضی ایجی می‌گوید: فأما غیر الکفر فإما کبائر أو صغائر و کل منهما إما عمداً و إما سهواً أما الکبائر فمنعه الجمهور و الأکثر علی امتناعه سمعاً و إما سهواً فجوزه الأکثرون. و أما الصغائر عمداً فجوزه الجمهور إلا الجبائی و إما سهواً فهو جائز اتفاقاً لا الصغائر الخسیة. ایجی درباره صدور گناه کبیره از پیامبران پیش از بعثت می‌گوید: و أما قبله فقال الجمهور لا یمتنع أن یصدر عنهم کبیرة إذ لا دلالة للمعجز علیه و لا حکم للعقل. همو دیدگاه خویش و جمعی از اشاعره و معتزله را تجویز ارتکاب صغیره ذکر می‌کند بشرط این که پیامبر بعد از ارتکاب معصیت بدان آگاهی و تنبّه پیدا کند.
    4. بغدادی در گزارش رأی اهل سنت میافزاید که آنان روایات دال بر صدور گناه و خطا از پیامبران را تأویل و به نوعی اجتهاد پیامبران مبنی بر عدم خطا بودن توصیف کرده‌اند و یا بر زمان پیش از بعثت حمل کرده‌اند: قالوا بعصمة الأنبیاء عن الذنوب و تأولوا ما روی عنهم من زلالتهم علی أنها کانت قبل النبوة.
  3. حشویه: این فرقه از اهل سنت راه افراط را پیش گرفتند و معتقدند که ارتکاب هر گونه گناه کبیره و صغیره، عمداً و سهواً بر پیامبران جایز است.
  4. ماتریدیه: این فرقه کلامی در تجویز معصیت صغیره بر پیامبران و انکار کبیره پس از بعثت با اشاعره هم صدا هستند.
    1. ابومنصور ماتریدی، بنیان‌گذار فرقه فوق می‌گوید: الإنس و الجن غیر معصومین إلا الرسل و الأنبیاء(ع) فإنهم معصومون عن الکبائر فإنهم لو لم یکونوا معصومین عنها لم ینکفوا عن الکذب و الکاذب لا یصلح للرسالة و غیر معصومین عن الصغائر لأن الله تعالی أثبت لهم مقام الشفاعة فلو عصموا عن الصغائر لوقع الضعف فی مقام الشفاعة لأن من لم یبتل ببلیة لم یرق علی المبتلی فهذا هو الحکمة فی زوال العصمة عن الأنبیاء فی الصغائر.
    2. تفتازانی: و فی عصمتهم سائر الذنوب تفصیل و هو أنهم معصومون عن الکفر قبل الوحی و بعده بالاجماع و کذا تعمد الکبائر عند الجمهور و أما سهواً فجوزه الأکثرون و أما الصغائر فتجوز عمداً عند الجمهور - خلافاً للجبائی و اتباعه - و تجوز سهواً بالاتفاق إلا ما یدل علی الخسة کسرقة لقمة؛ لکن المحققین اشترطوا أن ینبهوا علیه فینتهوا عنه کله بعد الوحی. وی در تجویز ارتکاب کبیره پیش از نبوت می‌نویسد: و أما قبله فلا دلیل علی امتناع صدور الکبیرة.
  5. معتزله: آنان درباره ارتکاب صغیره با اشاعره هم داستان‌اند، اما در تجویز ارتکاب کبیره مخالف اشاعره هستند و بر این اعتقادند که تجویز ارتکاب کبیره حتی پیش از بعثت ناسازگار با اصل نبوت و مانع الگو و اسوه بودن است. متکلمان اشاعره و امامیه نوعاً در تبیین مقوله عصمت به این عقیده معتزله اشاره می‌کنند که می‌‌توان آن را در منابع پیشین یافت.
    1. قاضی عبدالجبار دو فصل از کتاب مبسوط «المغنی» خود را به عدم جواز ارتکاب گناه کبیره بعد از نبوت و پیش از آن اختصاص می‌دهد: فصل فی أن الکبائر و ما یجری مجراها فی التنفیر لا یجوز قبل البعثة. وی در تعلیل مدعای خود تأکید می‌کند که وقوع کبیره از پیامبر موجب تنفر و انزجار از پذیرش دعوت وی می‌گردد و بر عکس، یعنی پاک‌دامنی آنان از گناه موجب سکون و اطمینان نفس می‌شود. همو گناه صغیره را به دو قسم موجب تنفر و انزجار و غیر آن تقسیم می‌کند و ارتکاب قسم اول را مانند کبیره برنمی‌تابد. إن الرسول لابد من أن یکون متنزها عن المنفرات جملة کبیرة أو صغیرة. قاضی عبدالجبار گزارش می‌کند که ابوعلی از متکلمان معتزله در چند جا برخلاف معتزله به تجویز ارتکاب کبیره پیش از بعثت معتقد بوده است.
    2. خیاط از متکلمان معروف معتزله نیز در تجویز گناه و خطا بر پیامبران در غیر حوزه تبلیغ دین با استناد به ظواهر بعضی آیات می‌نویسد: کل ما یقع من النبی(ص) من ذنب فصغیر مغفور لا یوجب علیه وعیداً و لا یزیل ولایة و لا یوجب عداوة و قد أخبره الله بأنه قد غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر. ایشان در نقد تحلیل ابن راوندی از مکتب اعتزال در مقوله تجویز خطا بر پیامبران می‌گوید: فیقال له: فخبرنا عن الأنبیاء: هل تجوز علی أحد منهم المعصیة؟ فإن قال: لا؛ تُلی علیه قول الله ﴿وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى[۸] و قول نوح ﴿إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي[۹] و توبته من ذلک[۱۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. اسدآبادی، عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق: محمد مصطفی حلمی، ج۱۳، ص۱۵؛ علم الهدی، سیدمرتضی، الشافی فی الامامة، تحقیق: سید عبدالزهرا حسینی، ج۱، ص۲۰۷.
  2. نادم، محمد حسن، رویکرد کلامی محدثان و متکلمان در تبیین قلمرو عصمت با تأکید بر آرای شیخ صدوق و شیخ مفید، ص۱۵۷-۱۷۶.
  3. نادم، محمد حسن، رویکرد کلامی محدثان و متکلمان در تبیین قلمرو عصمت با تأکید بر آرای شیخ صدوق و شیخ مفید، ص۱۵۷-۱۷۶.
  4. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۲۱۷.
  5. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص ۱۲۵-۱۲۹.
  6. قدردان قراملکی، محمد حسن، کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.
  7. قدردان قراملکی، محمد حسن، کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.
  8. «و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.
  9. «پسرم از خاندان من است» سوره هود، آیه ۴۵.
  10. قدردان قراملکی، محمد حسن، کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.