آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)

آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش) یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

آیا رجعت امکان وقوع دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت
تعداد پاسخ۲ پاسخ

پاسخ نخست

 
عبدالمجید زهادت

حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«رجعت از اقسام محال عقلی نمی‌باشد و لذا عقل حکم به امتناع آن نمی‌کند، بلکه از نظر سیر طبیعی زندگی انسانی، محال عادی خواهد بود. همان‌گونه که خلقت حضرت آدم (ع)[۱] و ولادت حضرت عیسی (ع)[۲]؛ و یا ناقه حضرت صالح (ع)، اژدها شدن عصای حضرت موسی (ع) و خلقت پرنده به دست حضرت عیسی (ع) همه برخلاف سیر طبیعی پیدایش یک موجود زنده جاندار از هم جنسان خود بوده‌اند.

خداوند حکیم براساس حکمت خویش، در مواردی و براساس مصالحی، برخلاف روند عادی و سیر طبیعی، کارهایی را انجام می‌دهد که به آنها خارق العاده (شکستن عادت) می‌گویند و معجزه‌های انبیای بزرگوار الهی (ع) نیز از این نمونه است. رجعت برخی از انسان‌ها در آینده و در زمان ظهور نیز می‌تواند مشمول چنین حقیقتی باشد.

وقوع رجعت در گذشته: پس از آن که ثابت شد از نظر عقل، رجعت امر ممکنی است، جای این سؤال است که آیا چنین امری اتفاق افتاده است؟ برای پاسخ به این سؤال از قرآن کمک می‌گیریم و آیاتی را مورد توجه قرار می‌دهیم که در مسئله مورد بحث کاملا صراحت داشته باشد. روشن است که اثبات قرآنی وقوع این رویداد بزرگ، علاوه بر این که پاسخی مناسب برای سؤال ما خواهد بود، دلیلی محکم بر اصل امکان رجعت نیز می‌باشد. زیرا محکمترین دلیل امکان تحقّق یک شیء، وقوع آن است؛ چنانکه گفته‌اند: «أدلّ دلیل علی امکان الشیء وقوعه». آیاتی که مورد اشاره قرار می‌گیرند به حیات دوباره یک موجود اعم از حیوان و انسان دلالت دارند و برای اثبات مطلب واضح و آشکارند که نیازی به توضیح و تفسیر نیست.

۱. زنده شدن پرندگان با ندای حضرت ابراهیم (ع): ﴿ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ و یاد کن آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده می‌سازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پاره‌ای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است[۳].

۲. زنده شدن هفتاد نفر از بنی اسرائیل: ﴿ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و یاد کنید آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمی‌آوریم و در حالی که خود می‌نگریستید آذرخش شما را فرا گرفت. باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید[۴]. در مورد این آیه مطالب دقیقی در روایات ذکر شده است.[۵].

۳. زنده شدن کشته بنی اسرائیل: ﴿ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛ و یاد کنید آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن -با هم- به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد. باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید،این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید[۶]. احمد بن ابی نصر بزنطی روایت کرده که گفت: از امام رضا (ع) شنیدم فرمود: مردی از بنی اسرائیل یکی از خویشان خود را کشت، سپس جنازه مقتول را در سر راه بهترین تیره از تیره‌های بنی اسرائیل انداخت، آنگاه خود مطالبه خون او را از دیگران می‌نمود. بنی اسرائیل به موسی (ع) گفتند: فلان قبیله (همان که مقتول در راهشان افتاده بود) فلان کس را کشته‌اند، به ما بگو چه کسی از آنان قاتل اوست؟ حضرت موسی (ع) فرمود: گاوی بیاورید، گفتند: ما را دست انداخته‌ای؟ گفت: پناه می‌برم به خدا از اینکه از جهال باشم. آنگاه امام فرمود: اگر اینان به دستور موسی (ع) عمل می‌کردند و گاوی می‌آوردند کار تمام بود و قاتل پیدا می‌شد سخت گرفتند پس خدا هم برایشان سخت گرفت. گفتند: از خدایت بخواه خصوصیات گاو را مشخص کند. موسی گفت: خدا می‌فرماید: آن گاوی است نه چندان بزرگ از کار افتاده و نه کوچک و جوان به حدّ کار نرسیده، بلکه میانه این دو می‌باشد. و چنان که آنان چنین گاوی آورده بودند از ایشان پذیرفته می‌شد، ولکن کار را بر خود تنگ گرفتند و باز گفتند: از خداوند بخواه برای ما معین کند که رنگش چه باشد؟ موسی در پاسخ گفت: خدا می‌فرماید: آن گاویست سخت زرد رنگ و خالص، و شاد کننده بینندگان. و اگر آنان چنین گاوی می‌آوردند قبول می‌شد، و لکن در ضلال خود سماجت کردند و خداوند هم بر آنها سخت گرفت. به موسی گفتند: از خدایت بپرس این چگونه گاوی باشد؟ امر بر ما مشکل شده، اگر خدا بخواهد ما را راهنمائی خواهد کرد. موسی (ع) گفت: خدا می‌فرماید: آن گاویست که نه رام است که زمینی را شخم زند و یا با او اب از چاه کشند و زراعت را آب دهند، و دارای رنگ خالص یک دست. گفتند: اکنون صفاتش چنان که رفع شبهه بشود بیان کردی. پس جستجو کردند و آن را با چنین خصوصیات نزد جوانی اسرائیلی یافتند. لکن جوان گفت: آن را نمی‌فروشم مگر به قیمت اینکه پوست آن را پر از طلا کنید، بنی اسرائیل نزد موسی آمده این خبر را به او گزارش دادند. موسی (ع) فرمود: چاره‌ای نیست آن را بخرید. ناچار آن را خریدند و دستور داد آن را ذبح کردند، آنگاه دستور داد که دم آن گاو را به بدن مقتول بزنند و چون چنین کردند زنده شد و گفت: ای فرستاده خدا! پسر عمویم مرا به قتل رسانده، نه آن کس که او را متّهم کرده‌اند، و بدین سبب قاتلش را شناختند[۷].

۴. زنده شدن هزاران نفر: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ؛ آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند[۸]. از امام صادق (ع) در ذیل آیه نقل شده است: خداوند گروه بی‌شماری که از ترس طاعون از شهر خود گریخته بودند را برای مدّتی طولانی میراند تا اینکه استخوان‌هایشان پوسیده و اجسامشان متلاشی و خاک شدند، و خداوند در زمانی که مایل بود قدرت خود را به مخلوقات نشان دهد رسولی به نام حزقیل را مبعوث فرمود، او نیز همه را خواند بی‌درنگ همه اعضا و جوارحشان جمع شد، و روح به اجسام بازگشت، و مانند همان روز که مردند ایستادند، و بی‌آنکه فردی از عددشان کم شده باشد برای مدتی طویل زندگی کردند[۹].

۵. زنده شدن یک پیامبر با مرکبش پس از صد سال: ﴿أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ یا همچون داستان آن کس که بر (خرابه‌های) شهری -با خانه‌هایی- فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند مردم این شهر را پس از مرگ آنها زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: نه بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و نیز به درازگوش خود بنگر -که مرده و پوسیده است- و این برای آن است که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت و پوست بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست[۱۰]»[۱۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین فاضلیان؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد جواد فاضلیان، در مقاله «قیام» در این‌باره گفته است: «بهترین دلیل بر امکان تحقق این پدیده، وقوع آن در امت‌های گذشته است. قرآن کریم در موارد متعدد از بازگشت مردگان به این جهان سخن می‌گوید و راه هرگونه تردید را فرو می‌بندد؛ برای مثال، درباره گروهی از بنی اسرائیل که خواستار رؤیت حضرت باری تعالی بودند و به وسیله صاعقه درگذشتند، می‌فرماید: ﴿ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۲]. قرآن کریم هم چنین درباره گروهی که به سبب ترس از مرگ، از شرکت در جهاد خودداری می‌کردند، می‌فرماید: ﴿فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ ؛[۱۳]. امام صادق (ع) اعتقاد به رجعت را از نشانه‌های ایمان می‌داند و می‌فرماید: "أَيَّامُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلاَثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ اَلْقَائِمُ وَ يَوْمَ اَلْكَرَّةِ وَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ"[۱۴]. ایشان همچنین فرمودند: "آن که رجعت ما را باور ندارد، از ما نیست»[۱۵]»[۱۶].

پرسش‌های وابسته

  1. درباره رجعت چه دیدگاه‌‏هایی وجود دارد؟ (پرسش)
  2. آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟ (پرسش)
  3. آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت عمومی و همگانی است؟ (پرسش)
  5. آیا رجعت پس از ظهور امام مهدی با تکلیف سازگار است؟ (پرسش)
  6. مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش)
  7. رجعت چند مرحله دارد؟ (پرسش)
  8. آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟ (پرسش)
  9. اهمیت رجعت به چه اندازه است؟ (پرسش)
  10. منظور از عذاب ادنی که در قرآن آمده چیست؟ (پرسش)
  11. آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند حتما رجعت می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیات و سوره مؤمنون با مسئله رجعت منافات ندارد؟ (پرسش)
  13. چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین وجود دارد؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ (پرسش)
  15. چگونه رجعت ائمه پس از ظهور امام مهدی انجام می‌گیرد؟ (پرسش)
  16. آیه‌‏ای از قرآن رجوع مرده را به دنیا ممتنع می‌‏داند آیا این آیه با مسأله رجعت سازگاری دارد؟ (پرسش)
  17. آیا پیامبران در زمان رجعت حضور دارند؟ (پرسش)
  18. رجعت در ادعیه و زیارات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  20. کدام یک از علما در کتاب‌هایشان از رجعت بحث کرده‌اند؟ (پرسش)
  21. چه ارتباطی بین رجعت و قیامت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟ (پرسش)
  2. چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است؟ (پرسش)
  4. آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟ (پرسش)
  5. آیا در رجعت مردگان توسط امام مهدی زنده می‌‏شوند و آیا این قضیه پشتوانه عقلی روایی قرآنی دارد؟ (پرسش)
  6. چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟ (پرسش)
  7. رجعت در متون دینی چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  1. منظور از رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. مترادف‌های واژه رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. رجعت چیست و ادله آن کدام است؟ (پرسش)
  1. سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانی است؟ (پرسش)
  2. آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش)
  4. چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح می‏‌کنند؟ (پرسش)
  1. فایده رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. هدف از رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. چه آثاری بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟ (پرسش)
  4. فلسفه و فوائد رجعت چه می‌باشند؟ (پرسش)
  5. رجعت امامان برای چیست؟ آیا آنان حکومت خواهند کرد؟ (پرسش)

  1. چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می‌توان اقامه کرد؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)
  3. آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگاری دارد؟ (پرسش)
  5. آیا دلیل قرآنی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. ویژگی‌های رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت اختیاری است؟ (پرسش)
  4. آیا «رجعت» برای مؤمنان و کافران اختیاری است؟ (پرسش)
  1. رجعت چه زمانی تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  2. رجعت‏‌کنندگان چقدر در دنیا باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  3. آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
  1. چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)
  2. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند و امام مهدی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  4. رجعت کنندگان چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  5. ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ (پرسش)
  6. اولین رجعت کننده از امامان کیست؟ (پرسش)
  7. برنامه‌های امام حسین در رجعت چیست؟ (پرسش)
  8. برنامه‌های امام علی در رجعت چه می‌باشد؟ (پرسش)
  9. آیا بانوان رجعت می‌کنند؟ (پرسش)
  10. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  11. آیا پس از رحلت امام مهدی اولیاء صالح خدواند حکومت می‌کنند؟ (پرسش)
  12. آیا در عصر حکومت اولیای صالح احتمال نافرمانی و شورش وجود دارد؟ (پرسش)
  1. مخالفان رجعت چه می‌گویند و چگونه به آنها پاسخ داده می‌شود؟ (پرسش)
  2. مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا اهل سنت رجعت را نمی‌پذیرند؟ (پرسش)
  1. نحوه حکومت ائمه بعد از رجعت چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. سوره ص؛ آیه:۷۱ – ۷۲.
  2. سوره آل عمران؛ آیه: ۴۵ – ۴۷.
  3. بقره / ۲۶۰.
  4. بقره / ۵۵ – ۵۶.
  5. عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰۰.
  6. بقره / ۷۲ – ۷۳.
  7. عیون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۴.
  8. بقره / ۲۴۳.
  9. احتجاج، ج ۲، ص ۳۴۴.
  10. بقره / ۲۵۹.
  11. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۹۴- ۲۹۶.
  12. سپس شما را بعد از مرگتان، حیات بخشیدیم؛ شاید شکر [نعمت او را] به جا آورید؛ سوره بقره، آیه:۵۶.
  13. خداوند به آنها گفت: «بمیرید!» سپس خدا آنها را زنده کرد [تا ترس از مرگ از جانشان بیرون رود. سوره بقره، آیه: ۲۴۳.
  14. روزهای الهی سه روز است: روز قیام حضرت مهدی (ع)، روز رجعت و روز سرای آخرت؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۴، ص ۴۸ و شیخ صدوق، خصال، ص ۱۰۸.
  15. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۱.
  16. فاضلیان، سید محمد جواد؛ قیام، ص ۳۰۳ تا ۳۰۴.