نشانه‌های نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)

نشانه‌های نزدیک بودن ظهور چیستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

نشانه‌های نزدیک بودن ظهور چیستند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی / نشانه‌ها و علائم ظهور
تعداد پاسخ۲ پاسخ

پاسخ نخست

 
محمد جواد خراسانی

آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:

پس هرچه دامنه فساد وسعت پیدا کند و بی‌دینی زیادتر گردد و ظلم و جور و تعدی و فواحش و فجایع عمومی‌تر شود و عالم‌گیر گردد، امیدواری بیش‌تر و به فرج نزدیک‌تر خواهد بود. پس مؤمنین اگرچه از دیدن این امور و مشاهده این احوال سخت دلگیرند، اما از جهت دیگر باید دلگیر نباشند که زودتر به آرزوی دیرینه نائل خواهند شد. انشاء الله‌ به این احادیث توجه کنید که پایه بلا و فتنه را تا چه حدی بالا برده‌اند، پیامبر (ص) فرمود: "بلای این امت به‌نحوی باشد که پناهگاهی نباشد که به وی پناه برند"[۱]. و حضرت باقر (ع) فرمود: "چنان باشید که مانند بزهای ترسان که نه قدرت دفاع از خود دارند و نه پناهگاهی دارند، به‌نحوی که قصاب دست بر هرکدام که خواهد می‌گذارد"[۲].

و حضرت صادق (ع) فرمود: "تا این‌که اکثر مردم بگویند: خدا را به آل محمد احتیاجی نیست!"[۳]

و هم‌چنین امیر المؤمنین (ع) از پیامبر (ص) که فرمود: "چنان زمین پر از جور و ظلم شود که نتواند کسی بگوید الله، مگر مخفیانه"[۴] (شاید این مختص بعضی اوقات یا بعضی امکنه باشد و یا مقصود این است که ظلم را ببیند و قدرت نداشته باشد که از ظلم ناله و داد کند و الله بگوید و این اظهر است).

و خود آن حضرت (ع) در توقیع مبارک فرمود: "ظهور نخواهد بود مگر بعد از طول مدت و قساوت دل‌ها و پرشدن زمین از جور"[۵]

و حضرت باقر (ع) فرمود: "به طوری باشد که آرزوکننده در صبح و شام آرزوی مرگ کند از عظم (- بزرگی) آن‌چه می‌بینند، از در افتادن مردم به یکدیگر و خوردن بعضی، بعضی را"[۶]. (یعنی مستأصل و نابود کردن).

در کتاب "ملاحم و فتن" سید بن طاووس از پیامبر (ص) فرمود: "زود است رو آورد بر شما فتنه کور و کر که عقول مردان در وی معوج شود، تا این‌که دور باشد که مرد عاقلی ببینی، چنان عقول مردم برود که گویا مردم بهائم هستند و تا این‌که هیچ فردی از مردم پناهی از آن فتنه نیابد و هیچ فردی قدرت آن نداشته باشد که بگوید مه مه (چرا چرا، یا بس است بس است) فتنه از ناحیه‌ای بلند نشود مگر این‌که در ناحیه دیگر فرود آید، هر کس خود را گمان کند که بر چیزی هست (یعنی هرکس خود را عاقل و باایمان و عقیده صحیح بگمارد) و حال این‌که بر چیزی نیست و در آن هنگام تمنی مرگ می‌کند و به قبرستان می‌آید، پس خود را مانند چارپایان بر قبر می‌اندازد و به خاک می‌غلطد و به صاحب قبر می‌گوید:‌ای کاش من به جای تو می‌بودم و می‌گوید: نجات یافتی، نجات یافتی، کاش من به جای تو می‌بودم، تا این‌که هیچ خانه‌ای نماند مگر این‌که فتنه داخل او شود و هیچ مسلمانی نماند مگر این‌که به او آسیبی زند، تا این‌که مردی از عترت من خروج کند"[۷]

  • بنای قصر عتیق و بنای عمارت‌ها در اطراف مسجد کوفه‌: حضرت صادق (ع) به مفضل فرمود: "چون مهدی (ع) ظاهر شود، قصر عتیق (دار الاماره) و خانه‌های جبابره را که اطراف مسجد کوفه است خراب کند، ملعون است کسی که او را بنا کند"[۸].

مخفی نیست که مدت‌ها بود که دار الاماره خراب و اطراف مسجد مخروبه بود، این حقیر که مدت ده سال در نجف اشرف مشرف بودم جز مسجد کوفه بنایی نبود و از دیوار مسجد کوفه تا نجف بیابان و تا نزدیک شط نیز قسمتی بیابان بود و قسمتی باغستان متصل به قصبه‌ای که در اطراف به نام کوفه جدید معروف بود و هیچ اثری از آثار دار الاماره نبود ولی در سال ۱۳۸۱ که مشرف شدم دیدم خیابان از کوفه تا نجف کشیده شده و اطراف مسجد خانه‌های بسیار و عمارت‌های دولتی احداث شده و در پشت مسجد دار الأماره را حفر کرده بودند، سرداب‌های او ظاهر بود، پس امید است انشاء الله این بناها از آثار قریبه باشد.

این حقیر نیز در همان سال ۱۳۸۱ دیدم جسر آهنی ثابت پهنی کشیده بودند که پیش از آن نبود، بلکه جسر چوبی مختصری برای عبور بود و او را هم برای عبور کشتی‌ها و طراده‌ها قطع می‌کردند، چون آن جسر عظیم را مشاهده کردم تصدیق کردم که مراد این جسر است که گنجایش جنگ بر روی وی و کشته شدن هفتاد هزار را دارد، و در "الزام الناصب" از حدیث سلمان گفت: ""و یوشک أن یبنی جسرها و یبنی جنبیها"" "نزدیک است که جسر کوفه بنا شود و در دو طرف شط خانه‌ها ساخته شود"[۱۰].

  • خندق برای کوفه و کشف هیکل و تعطیل مساجد چهل روز: امیر المؤمنین (ع) فرمود: "علاماتی است: اول آن‌ها حصاربندی کوفه است به خندق و رصد و خراب کردن زاویه‌ها است در کوچه‌های کوفه و تعطیل مسجدها چهل شبانه روز و کشف هیکل (مجسمه) و به اهتزاز درآمدن سه بیرق در اطراف مسجد اکبر (مسجد کوفه)"[۱۱]. اما خراب کردن زاویه‌ها را که من خود مشاهده کردم در اثر خیابانی که از کوفه تا نجف کشیده‌اند واقع شده. و اما کشف هیکل بعید نیست به همین زودی واقع شود زیراکه نزدیک مسجد، میدانی ساخته‌اند و بعید نیست که چنان‌چه متعارف روز است که در هر میدانی مجسمه‌ای می‌سازند در آن‌جا نیز بسازند و مقصود از کشف او ظاهر ساختن او است بعد از اتمامش.

و اما رصد پس شاید مراد، سیم‌های خاردار باشد به طوری که متعارف روز است، پس مراد این باشد که اطراف کوفه را سیم‌های خاردار بکشند، چنان‌که الآن هم بعضی مواضع آن را کشیده‌اند.

و اما خندق: پیش از این به فاصله یک کیلومتر از مسجد خندقی بود و الآن تا حدودی که خیابان از وسط او عبور کرده پر کرده‌اند، پس شاید همان خندق را بار دیگر احیاء خواهند کرد یا خندق دیگر احداث خواهد شد.

و در جنگ عمومی پیش که عراق در تصرف دولت عثمانی بود اطراف نجف را سیم‌بندی کرده بودند و چهل روز محاصره بوده و نمازها هم تعطیل بود، پس ممکن است همان باشد و ممکن است غیر آن واقع شود. و اما سه بیرق: پس معلوم نیست که صاحبانش کیست، الا این‌که آن حضرت فرمود: "آن سه بیرق شبیهند به هدایت ولکن قاتل و مقتول در آتش است".

پس اگر مراد از عقد جسر، کشیدن جسر باشد امری است واقع‌شده و گذشته، چنان که پیش گفته شد و گویا رضی الدین برادر علامه حلی همین معنا را فهمیده که در کتاب عدد گفته: ""و مد الجسر مما یلی الکرخ"" کشیدن جسر از ناحیه کرخ و او را در حساب گذشته‌ها و واقع‌شده‌ها ذکر کرده، ولی شیخ مفید در "ارشاد" به همان عقد تعبیر کرده و فرموده ""عقد الجسر مما یلی الکرخ""[۱۴]. و اگر به معنی بنای جسر باشد پس این امر به‌تازگی واقع شده در زمان ما، جسر ثابت و محکم ساخته‌اند، و شاید رضی الدین و امثال او که به معنی کشیدن معنی کرده‌اند، نظر به این بوده که تصور نمی‌کرده‌اند که بشود جسر ثابتی بنا کنند.

  • ظهور آتشی در ثویه کوفه تا کناسه بنی اسد: حضرت صادق (ع) در این آیه: ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ[۱۵] فرمود: "تأویل او خواهد آمد: عذابی است یعنی آتشی است که واقع خواهد شد در ثویه کوفه تا منتهی شود به کناسه بنی اسد، تا این‌که عبور کند به محله ثقیف، هیچ وتری را (آن‌که بر گردن او خونی است) برای آل محمد باقی نگذارد، مگر این‌که بسوزاند او را و این قبل از خروج‌ قائم (ع) است"[۱۶].

مؤلف گوید: ثویه موضعی بوده در کوفه معروف و هم‌چنین کناسه، ولی آن کوفه اصلی فعلا اثری از وی نمانده و این محل‌ها هم معروف نیست، فقط منظور از ذکر این واقعه آن است که اگر آتشی در کوفه احیانا ظاهر شود؛ بدانند که این همان است که اخبار شده.

پس از این حدیث ظاهر می‌شود که قبل از آن حضرت بنی هاشم جور و تعدیاتی خواهند داشت که مردم از ایشان به تنگ آمده باشند که چون رایت حق را هم ببینند بر آنان قیاس کنند. اما در کدام کشور؟ ظاهر این است که در همه‌جا است.

  • ظهور یأس و نومیدی‌: حضرت رسول (ص) فرمود: "قیام او در هنگام تغیر بلاد و ضعیف شدن عباد و یأس از فرج خواهد بود"[۱۸]. و حضرت باقر (ع) فرمود: "خروج او در وقتی خواهد بود که مردم مأیوس و ناامید باشند"[۱۹].
  • سال‌های فریبنده‌: امیر المؤمنین (ع) فرمود: ""بین یدی القائم سنین خداعة"" پیشاپیش قیام قائم سال‌هایی است فریبنده. پس فرمود: "در آن سال‌ها راستگو تکذیب شود و دروغگو تصدیق و شخص مکار مقرب گردد و رویبضه (مردمان پست غیر قابل اعتناء) در امر مردم دخالت کنند و سخنرانی کنند"[۲۰]. پس وجه فریبندگیش معلوم شد، یعنی اشخاص ضعیف الایمان چون چنین ببینند نتوانند تحمل و استقامت بورزند، یا اسباب تشکیک ایشان شود و یا فریب وضع زمان را خورند و از دروغگویان و مکاران و بی‌اعتباران تقلید و تبعیت کنند.
  • نوع مردم شریر باشند: حضرت باقر (ع) فرمود: ""و لا یکون الا علی رأس شرار الناس"" "ظهور نخواهد بود مگر بر سر مردمان شریر، پس هرچه شرارت مردم بیش و مردم شریر بیش‌تر گردند به ظهور نزدیک‌تر خواهد بود"[۲۱]. مردم شریر در هر دوره‌ای بوده و لهذا به هر کتابی که مراجعه می‌کنی می‌بینی صاحب آن کتاب از اهل زمان خود شکایت کرده، اما‌ای کاش آن اشخاص که از صدر اول تا حدود نیم قرن پیش بودند، در این زمان ما می‌بودند تا ببینند اشرار یعنی چه؟ و تا تصدیق کنند که تاکنون معنی حدیث مصداق پیدا نکرده بوده، پناه می‌بریم به خدا از شر اهل این زمان که از هیچ چیز پروا ندارند و شرارت در همه طبقات ساری شده و آن‌هایی هم که اهل ایمان و ظاهر الصلاح شمرده می‌شوند، چون موقعش برسد دست کمی از اشرار ندارند!
  • شدت اختلاف در شیعه و تبری از یکدیگر: در وقایع خاصه راجع به شیعه گذشت از امیر المؤمنین (ع) و حضرت مجتبی (ع) که فرمودند: "وقتی که شیعه مختلف شوند و به هم درافتند و از یکدیگر تبری کنند و یکدیگر را لعن کنند و آب دهن بر روی یکدیگر افکنند!" راوی گفت: هیچ خیری در آن زمان نیست. فرمودند: "همه خیر در آن زمان است که قائم قیام کند و همه این‌ها را بردارد"[۲۲].

امیر المؤمنین (ع) علاوه کرده فرمود: "پس هفتاد نفر را که بر خدا و رسول دروغ می‌گفتند پیش کشد و گردنشان را بزند، پس خداوند همه را بر یک امر جمع کند"[۲۳]. از این معلوم می‌شود که وجه اختلاف و تبری همان دروغگویانی هستند که تشکیل حزب و مسلک و مرام داده و مردم را به خود جمع و از وحدت متفرق می‌سازند.

  • سال‌های پراختلاف و سرعت زوال حکومت‌ها: حضرت صادق (ع) فرمود: "پس در آن زمان سال‌های پراختلاف رو خواهد کرد، حکومت به سرعت منقضی خواهد شد، بسا شود که اول روز شخصی به حکومت رسد و آخر روز او کشتن و پاره شدن باشد"[۲۴].

امیر المؤمنین (ع) فرمود: "پس در هنگام سال، ماه گردد و ماه هفته و هفته مانند روز و روز مانند ساعت"[۲۵].

این دو حدیث در سابق هم گذشت و مقصود از حدیث امیر المؤمنین (ع) یا همان مضمون حدیث اول است و یا مراد این است که وضع قوانین و نقض آن‌ها و سرعت اجراء قوانین و مرام‌های پرفساد به‌طوری است که چیزی که باید در یک سال انجام گیرد، در یک ماه واقع شود و آن‌چه باید در یک ماه باشد در یک هفته و هم‌چنین روز و ساعت.

  • خوف و جوع و نقص ثمرات‌: این آیه کریمه بدان اشارت فرموده: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۲۶] "هرآینه شما را مبتلا خواهیم ساخت البته به چیزی از خوف و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و میوه‌ها و مژده بده صابرین را".

در روایات از حضرت باقر و صادق (ع) تفسیر شده خوف به سبب جنگ و اختلاف دولت‌ها و گرسنگی به سبب قحطی و کمی باران، و نقصان اموال به کسب و تجارات، و نقصان نفوس به کثرت کشتارها، و نقصان میوه‌ها به فساد آن‌ها بر درختان و کمی برکت در زراعت‌ها[۲۷]. اما روایات در تحدید وقت آن مختلف است، ولی آن‌چه از مجموع استفاده می‌شود آن است که این امر دو مرتبه تکرر یابد: یکی: در اواخر دولت بنی العباس و آن گذشته و تواریخ از قحط در شام و مصر و عراق و قتل نفوس و کمی ثمرات به تفصیل حاکی است. دیگر: در اوان نزدیک به ظهور، از اخباری که دال بر قسمت دوم است این است: حضرت صادق (ع) فرمود: "در جلو قائم ناچار است که سالی باشد که مردم مبتلا به جوع و خوف شدید از قتل شوند و نقصان مال و نفوس و ثمرات نیز ببینند". و فرمود: "این در کتاب خداست‌ ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ.

و حضرت باقر (ع) فرمود: "مژده بده صابرین را در آن هنگام به تعجیل خروج قائم (ع)"[۲۸].

  • سه سال خشکی و کمی باران‌: در "الزام الناصب" از "دمعة الساکبة" از اسماء بنت یزید از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمود: "پیش از دجال سه سال خواهد بود: سال اول ثلث باران خود را امساک خواهد کرد. سال دوم دو ثلث و سال سوم تمام باران را امساک خواهد کرد. تا این‌که هیچ حیوانی از بهائم نماند مگر این‌که هلاک شود"[۲۹]. این حدیث اگرچه از جهت اصل خشکی و قحطی موافق با تفسیر آیه پیش است؛ اما از جهت کیفیت و خصوصیت سه سال، و خشکی تا این حد، چون حدیث از موثقات نیست چندان اطمینانی به تحقیق این خصوصیت نیست، پس اگر موافق نشد مستند به ضعف راوی است نه کذب خبر، به‌علاوه این امور از حتمیات نیست.
  • اختلاف و خوف و تزلزل و اضطراب مردم در اثر آن‌: پیامبر (ص) فرمود: "مهدی (ع) خروج خواهد کرد در هنگام اختلاف و تزلزل شدید ایشان"[۳۰]. حضرت باقر (ع) فرمود: "قیام نکند مگر بر خوف شدید و زلازل (زلزله‌ها یا تزلزل و اضطراب) و فتنه و بلایی که به مردم برسد و اختلاف شدید در بین مردم و پراکندگی در دینشان و تغیر احوالشان، تا این‌که آرزوکننده در صبح و شام آرزوی مرگ کند از بزرگی آن‌چه در مردم مشاهده می‌کند، از افتادن به جان یکدیگر و خوردن بعضی، بعضی را"[۳۱].
  • هرج و مرج‌: پیامبر (ص) فرمود: "از علامات مهدی این است: هرگاه در دنیا هرج و مرج شود و فتنه‌ها پشت سر یکدیگر ظاهر شود و راه‌ها قطع گردد و بعضی، بعضی را غارت کنند، پس نه کبیر رحم بر صغیر و نه صغیر از کبیر توقیر کند، در آن هنگام خداوند، مهدی ما را برانگیزاند، نهمین از صلب حسین (ع) تا بگشاید حصارهای گمراهی و دل‌های بسته شده را، او در آخر زمان قیام کند چنان‌که من در اول زمان قیام کردم، پس پرکند زمین را از عدل، چنان‌که پر شده است از جور"[۳۲]. و در "ملاحم و فتن" از پیامبر (ص) [روایت‌] فرمود: "در جلو ساعت، هرج است".

گفتند: یا رسول الله! هرج چیست؟ فرمود: کشتن.

گفتند: یا رسول الله! بیش‌تر از آن‌چه الآن کشته می‌شود؟

فرمود: نه این است که شما را کفار می‌کشند ولکن مرد همسایه خود را می‌کشد و آن دیگر برادر خود را می‌کشند و پسر عموی خود را می‌کشد.

گفتند: یا رسول الله آیا عقل‌های ما با ماست؟ فرمود: عقل‌ها از مردم آن زمان گرفته می‌شود"[۳۳].

حضرت باقر (ع) به ابی بصیر فرمود: "ناچار است که پیش از قائم دو طاعون باشد:

طاعون سفید و طاعون سرخ. عرض کرد: طاعون سفید و سرخ چیست؟ فرمود: طاعون سفید مرگ سریع است و طاعون سرخ، شمشیر است"[۳۵].

و حضرت صادق (ع) فرمود: "پیشاپیش قائم دو مرگ است: مرگ سرخ و مرگ سفید، تا این‌که برود از هر هفت نفر پنج نفر، مرگ سرخ شمشیر و مرگ سفید طاعون‌ است"[۳۶]. (طاعون: وباء و هر مرض مهلک مسری است).

ممکن است این حدیث از حضرت صادق (ع) که فرمود: "دو ثلث مردم بروند یا نه عشر مردم بروند"[۳۷] از همین باب باشد ولی ظاهر چنان است که پیش نوشته شد که آن از جهت ارتداد و خروج از دین است.

علامه مجلسی این حدیث را در باب علائم ظهور نقل کرده و این از جهت آن است که ساعت اعم است از ساعت قیام و ساعت ظهور.

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای محمد علی کریمی، در کتاب «آیا ظهور نزدیک است» در این‌باره گفته است:

«ادله عقلی در باب اثبات صحیح بودن باور نزدیکی ظهور، دلایلی دلایل عقلی وجود دارد که ما با مراجعه به قدرت تحلیل و بررسی خودمان میتوانیم به ضرورت، صحت و فوائد باور نزدیکی ظهور پی ببریم. بعضی از این موارد عبارتند از:

  1. افزایش معرفت انسان‌ها: بیداری اسلامی و بیداری ایجاد شده در بین مستضعفین عالم نشانه افزایش معرفت انسان‌ها و آمادگی اولیه جهانی برای پذیرفتن حاکمیت مطلق توحیدی است که با ظهور امام زمان (ع) محقق میگردد. هم‌چنان‌که مقام معظم رهبری میفرمایند: "ما به زمان ظهور امام زمان (ع) این محبوب حقیقی انسان‌ها نزدیک شده‌ایم زیرا معرفت‌ها پیشرفت کرده است. امروز ذهنیت بشر، آماده آن است که بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد، همان چیزی که همه پیغمبران برای آن تلاش کرده‌اند"[۴۲].
  2. تغییر گرایش انسان‌ها به سمت جبهه حق: یکی دیگر از ادله نزدیک بودن ظهور، تغییر گرایش انسان‌ها به سمت جبهه حق است. در اینجا به دنبال حادثه و نشانه‌ای خاص برای تحقق مقدمات ظهور نیستیم، چرا که باور داریم وقتی مردم تغییر کنند، ظهور محقق خواهد شد و امروز این تغییر گرایش انسان‌ها به سمت جبهه حق کاملاً روشن است. تغییری که در سراسر عالم قابل مشاهده می‌باشد حتی در قلب عالم کفر. اینکه در انگلیس پیش‌بینی شده که جمعیت مسلمانان بیش‌تر از مسیحیان خواهد شد و اینکه در آمریکا تظاهرات متعدد ظلم‌ستیزانه علیه نژادپرستی و... صورت میگیرد، حاکی از آن است که مردم دنیا به سمت حق گرایش پیدا کرده‌اند. هم‌چنان‌که در قرآن نیز به این موضوع پرداخته شده است: ﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ[۴۳]
  3. اوج مظلومیت و اضطرار مؤمنان به فرج در عین اوج معرفت و اقتدار آنان: بر اساس آن‌چه از متون دینی درباره آخرالزمان برداشت می‌شود و با منطق و عقل نیز سازگاری دارد، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامه حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثه آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود[۴۴].
  4. ناامیدی از حکومت‌ها و مکاتب بشری: هم‌چنان‌که پیش‌تر یادآور شدیم، از جمله عواملی که زمینه ظهور حضرت مهدی را فراهم می‌کند، یأس و ناامیدی از حکومت‌ها و مکاتب بشری است. آن‌چه اکنون در جهان مشاهده می‌شود، این است که هیچ کدام از مکاتب بشری اعم از کمونیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم و... دیگر کارآیی ندارند چرا که هر روز شاهد اعتراضات مردمی در اکثر کشورها علیه حاکمیت آنها هستیم. این امر دلیلی بر نزدیکی زمان ظهور است و اینکه انسان‌ها در این عصر از تمام حکومت‌ها و مکاتب بشری ناامید شده و به این باور رسیده‌اند که حکومت‌های بشری توانایی برقراری عدالت و حکومتی که در آن همه مردم بتوانند در آسایش و رضایت زندگی کنند، ندارند و فقط یک حکومت الهی توسط منجی موعود که همه ادیان به آن اذعان دارند، میتواند چنین حکومتی را تشکیل دهد. در تأیید این بحث به روایتی از امام باقر (ع) اشاره میکنیم که میفرمایند: "دولت ما پایان دولت‌هاست و هیچ قوم و خاندانی که بخواهند به دولت و حکومت برسند، برجای نمانند جز اینکه پیش از ما به حکومت رسند تا اینکه چون راه و روش ما را ببینند، نگویند: چون ما به حکومت رسیدیم، مانند اینان رفتار میکنیم[۴۵] و همین است (معنای) گفتار خداوند: و پایان کارها از آن پرهیزکاران است"[۴۶].
  5. شناخت بیشتر امام حسین (ع) در پرتوی پیاده‌روی اربعین: آیت‌الله محمدتقی بهجت فومنی درباره نقش پیاده‌روی روز اربعین میگوید: "روایت دارد که امام زمان (ع) که ظهور فرمود، پنج ندا می‌کند به اهل عالم، «ألا يا أهل العالم إن جدّي الحسين قَتَلُوهُ‌ عَطْشَاناً، يا أهل العالم إنّ جدّي الحسين (ع)...»[۴۷]؛ امام زمان خودش را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کند... بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، امام حسین (ع) را شناخته باشند... اما الآن هنوز همه مردم عالم، حسین (ع) را نمی‌شناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا (ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی امام حسین (ع) به عالم است".
  6. تأسیس سازمان ملل: بعد از جنگ جهانی دوم، مردم دنیا به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از جنگ و خونریزی‌های بیشتر یک سازمان جهانی باید تشکیل شود و همه کشورها تحت نظر چند کشور محدود از جمله اسرائیل، امریکا و... اداره می‌شود و شاید یکی از مشکوک‌ترین سازمان‌ها باشد اما نکته قابل اهمیت این است که مردم دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که برای عبور از مشکلات، نیازمند یک قانون عمومی و بین‌المللی هستند و آمادگی این را دارند که تحت لوای یک حکومت واحد بروند. این خود نوعی آمادگی و زمینه برای پذیرش حکومت واحد جهانی امام مهدی (ع) است.
  7. هم‌دلی ایجاد شده در بین مؤمنین: هم‌دلی ایجاد شده در بین مؤمنین در طول تاریخ بی‌نظیر است، هم‌دلی که در بین جوامع مؤمنین ایجاد شده مانند ایام اربعین در کربلا و اجتماع هفتگی منتظران و مشتاقان امام عصر (ع) در مسجد مقدس جمکران ما را به نزدیکی ایام فرج امیدوارتر می‌کند.
  8. ایستادگی جهانی در برابر استکبار:مقام معظم رهبری در توضیح این مطلب می‌فرمایند: "آن وقتی که معلوم شد در مقابل قدرت مادی مستکبران عالم، آحاد بشر بتوانند بر روی حرف حق خود بایستند، آن روز، روز ظهور امام زمان (ع) است. آن روز، روزی است که منجی عالم بشریت ظهور کند و پیام او همه دل‌های را که در همه جای جهان هستند به خود جذب کند"[۴۸]. امام خمینی در سخنی به این مطلب اشاره کرده و میفرمایند: "و با خواست خداوند متعال، با موج عظیم پرخاشگران مستضعف برابر ستمکاران، میرود تا بنیان تجاوز بر حقوق بشر را از جای برکند، و حکومت عدل اسلامی را که همان حکومت مستضعفان است جایگزین آن کند. گویی وعده خداوند قادر نزدیک است و امید است این بارقه برق‌آسا که در سراسر جهان پرتو افکنده و نوید فتح مبین میدهد، به حکومت مطلقه منجی آخرالزمان و پناه مستضعفان متصل شود"[۴۹].
  9. فروپاشی روز به روز اسرائیل: با توجه به اشاره و حتی تصریح بعضی آیات قرآن کریم[۵۰] و نیز روایاتی که مبنی بر آزادسازی قدس از چنگ مشرکین است، اینکه در بسیاری از این احادیث از نقش ایرانیان در سپاه مهدی (ع) نبرد بزرگ و فتح قدس سخن رفته است، در مییابیم که یکی از آرمان‌های امام زمان (ع) رهایی قدس از چنگال مشرکان است. روایاتی از امام عصر (ع) در این باره وجود دارد که میفرمایند: "شعیب بن صالح به سوی بیت‌المقدس می‌رود و مقدمات حکومت مهدی (ع) را فراهم میآورد"[۵۱]. "همانا مهدی (ع) با سفیانی در بیت‌المقدس جنگ می‌کند تا اینکه سفیانی را به اسارت میگیرد و دستور قتلش را صادر می‌کند"[۵۲].

آن‌چه تاکنون در اثبات نزدیکی ظهور بیان شد، همه براساس ادله عقلی بود اما نزدیکی ظهور براساس منابع دینی نیز قابل اثبات است چنان‌که آیات و روایات متعددی یکی از اساسی‌ترین وظایف منتظران امام زمان (ع) را نزدیک دیدن امر فرج می‌داند.

  1. ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ[۵۳]. در این آیه شریفه گرچه سخن در مورد عجله کفّار در امر نزول قهر خداوند است، امّا جمله ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ، اختصاصی به فرمان قهر الهی ندارد، بلکه شامل همه فرمان‌های خداوند، همچون فرمان جهاد، فرمان ظهور امام زمان (ع) و فرمان برپایی روز قیامت می‌شود و نباید در این امور عجله کرد. این آیه در بردارنده نکاتی است از جمله اینکه: الف) فرمان‌های الهی قطعی و وقوع قهر او حتمی است. ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ، "أتی" فعل ماضی میباشد، گویا عذاب آمده است. ب) ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ: خداوند به وعده‌های خود عمل می‌کند. در آیه ۱۰۹ سوره بقره و ۲۴ سوره توبه، خداوند وعده داده بود که ﴿حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ[۵۴]، اکنون می‌فرماید: ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ. ج) در کار خدا عجله نکنید که کار او حکیمانه است و در وقت خود انجام می‌شود. ﴿فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ[۵۵]. در اینکه مقصود این آیه، قیام و ظهور حضرت مهدی (ع) است، روایات زیادی وجود دارد که به یکی از آنها در ذیل اکتفا می‌گردد: ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: "هنگامی که خداوند ظهور قائم ما را اراده کند، جبرئیل را به صورت پرنده‌ای سفید برمی‌گزیند و به زمین می‌فرستد. او هم یک پای خویش را بر بام کعبه می‌گذارد و پای دیگرش را بر روی بیت‌المقدس، سپس با صدایی بلند فریاد می‌زند: ﴿أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ[۵۶].
  2. ﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا [۵۷] این جمله در قرآن کریم درباره کافران است که اصل معاد را بعید می‌شمرند و آن را دور از ذهن و عقل می‌دانند؛ در حالی که نزد خداوند، قیامت امری قطعی و واقع‌شدنی است، و هر امر آمدنی، امری نزدیک است. ظهور امام مهدی (ع) را هم برخی بعید می‌دانند؛ در حالی که در زندگی مهدوی باید علاوه بر اعتقاد به حتمی دانستن ظهور، به نزدیک‌بودن آن هم اعتقاد داشت؛ زیرا در روایات از منتظر خواسته شده که هر صبح و شام منتظر باشد و همان‌طوری که کف پا به زمین چسبیده است، ظهور هم به همین دوران، نزدیک و وصل است. البته نزدیک دانستن این مسئله نباید منجر به آسیب‌هایی مانند تعجیل و توقیت شود. در ادامه به بیان تفسیر آیت‌الله جوادی آملی درباره این آیه جهت توضیح و تفهیم بیش‌تر میپردازیم. ﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا[۵۸]، معنایش این نیست که تاریخ‌اش نزدیک است؛ مگر آنان که گفتند: (یرونه بعیدا)، درباره تاریخ حرف می‌زدند؟ آنان می‌گفتند: مستبعَد است؛ یعنی بعید عن الامکان است و ما می‌گوییم: (نه؛ قریب‌الامکان است و هیچ منع علمی ندارد. در قرآن کریم که دارد: ﴿ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ[۵۹] معنایش این نیست که قیامت می‌آید، ولی زمان‌اش طول می‌کشد؛ بلکه آنان می‌گویند، مستبعدالوقوع است، قرآن می‌گوید واقع می‌شود: ﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا. البته پیش ما قریب‌الامکان است، نه بعیدالامکان. حالا کی؟ این را خدا می‌داند. این‌چنین نیست که حالا انسان اگر مرد، حضرت را نبیند؛ اگر کسی واقعاً علوی باشد، مهدوی باشد، همین که دارد می‌میرد، نخستین کسانی که به بالین او می‌آیند، وجود مبارک حضرت است"[۶۰].
  1. قم مهد علم و معنویت در آخرالزمان : در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است: «عَنِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ ذُكِرَ كُوفَةُ وَ قَالَ سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَيُفِيضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَيَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ يَبْلُغْ إِلَيْهِ الدِّينُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ يَظْهَرُ الْقَائِمُ (ع)»[۶۱]؛"به زودی کوفه از مؤمنان خالی و علم از آن برچیده می‌شود، آن‌چنان که مار در لانه خود پنهان گردد؛ سپس علم در سرزمینی آشکار می‌گردد که "قم" نام دارد. قم مرکز علم و فضل خواهد شد تا اینکه مستضعفین در دین - حتی در بین زنان خانه - باقی نماند. و آن‌گاه قائم آل محمد (ص) ظهور می‌فرماید".در شرح بیشتر این مطلب مناسب است که به سخن مقام معظم رهبری در این‌باره اشاره کنیم که می‌فرمایند: "و از قم همان‌طوری که اهل بیت (ع) فرموده‌اند علم نشر می‌شود به همه بلاد و الآن می‌بینیم که علمْ مرکزش قم است واز قم نشر می‌شود، نه علم، علم و عمل؛ علم تنها نه، علم و عمل الآن دارد از قم نشر می‌شود- مرکز فعالیت اسلامی است، مرکز تحرک اسلامی است. تحرک از قم، از خود قم، از طلاب قم، از علمای قم، از مدرسین قم -حفظهم اللّه- از توده قم که سربازهای وفادار به اسلام هستند، از آنجا حرکت دارد سرایت می‌کند به همه جا"[۶۲].
  2. در هر زمان و مکان منتظر فرج بودن: از امام هادی (ع) روایت شده است که: "وقتی پرچم شما (ائمه که برای شما پرچم تقوا و دین است) در میان شما نبود (زمان غیبت)‌ از زیر پاهایتان منتظر فرج باشید". امام هادی (ع) در معنای این روایت فرموده‌اند: هر گاه که زمان غیبت فرا رسید و امام زمان (ع) وارد پرده غیب شدند در هر زمان و مکانی منتظر فرج باشید زیرا ممکن است در همان جایی که ایستاده‌اید و هنوز عبور نکرده‌اید، فرج و ظهور موعود اتفاق بیفتد[۶۳]. امام صادق (ع) نیز در روایتی با همین مضمون فرموده‌اند: "شب و روز در انتظار ظهور و قیام امام زمان باش"[۶۴]. این روایت تأکید می‌کند که نه سالی یک‌بار؛ نه هفته‌ای یک‌بار؛ نه روزی یک‌بار؛ هر لحظه و هر آن باید در انتظار آمدن حضرت باشیم. از این روایات استفاده می‌شود که انسان باید هر لحظه آماده ظهور باشد. هم‌چنان‌که در روایات آمده است ظهور امام زمان مانند شهاب ثاقب می‌ماند یعنی اینکه امر ظهور غیرمنتظره است و ممکن است هر لحظه ظهور اتفاق بیفتد. «لَا يَأْتِيكُمْ‌ إِلَّا بَغْتَةً»[۶۵]؛ آن حضرت ناگهان و یک مرتبه ظهور می‌فرمایند". زیرا از آنجا که خداوند هر روز در انجام کاری است؛ هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی‌دارد. «يَا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِي شَأْنٍ يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ‌ شَأْنٌ‌»[۶۶] یعنی شاید یک مرتبه اراده کرد که همین هفته امام زمان بیاید و ظهور کند. هیچ مشکل و مانعی برای این اراده وجود ندارد. پس باید برای ظهور ایشان لحظه‌شماری کرد نه اینکه صرفاً منتظر بنشینند که ماه رمضانی رخ بدهد یا منتظر بمانیم تا فلان حادثه در ماه رجب اتفاق بیفتد و امام زمان بیایند. به همین سبب فرموده‌اند شب و روز در انتظار آمدن امام زمان (ع) باش. ظهور و فرج ظهور و فرج ناگهانی است و خداوند می‌تواند حتی نشانه‌های حتمی آن را تغییر دهد؛ زیرا خداوند به تغییر تقدیر تواناست. فرج امام زمان (ع) مانند قیامت ناگهانی است، ما باید هر لحظه منتظر فرج باشیم و اگر به دلایل مختلف فرج به تعویق افتاد و صدها سال طول کشید باید استقامت کنیم و ایمان و معرفت خود را از دست ندهیم و منتظر فرج باشیم و از رحمت خداوند ناامید نشویم»[۶۷].

پرسش‌های وابسته

  1. علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  2. علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  3. نشانه‌های ظهور چه تعداد می‌باشند؟ (پرسش)
  4. در روایات درباره نشانه‌های ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
  5. آیا نشانه‌های ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
  6. مؤلفه‌های شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
  7. آیا تطبیق‌دادن نشانه‌های ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)  
  8. آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان می‌شود؟ (پرسش)
  9. آیا خروج ابقع از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
  10. چه فرقی بین نشانه‌های ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)   
  11. مراد از نشانه‌های پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
  12. تفاوت علائم ظهور و نشانه‌های قیامت چیست؟ (پرسش)
  13. آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
  14. اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
  15. چگونه می‌توان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی‌ است صحیح دانست؟ (پرسش)
  16. میزان صحت نشانه‌های ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
  17. علائم و نشانه‏‌های مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  18. چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
  19. آیا اعلان نشانه‌های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
  20. چه راه صحیحی در بررسی نشانه‌های ظهور پیشنهاد می‌کنید؟ (پرسش)
  21. آیا روایات نشانه‌های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)   
  22. چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
  23. آیا تا امروز نشانه‌های ظهور امام مهدی پدید آمده‏‌اند یا خیر؟ (پرسش)   
  24. چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
  25. فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)   
  26. مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)   
  27. آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور می‌کند منافات دارد؟ (پرسش)
  28. آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
  29. آیا تا امروز نشانه ‏های ظهور امام مهدی پدید آمده‏ اند یا خیر؟ (پرسش)
  30. تمایز نشانه‌های ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
  31. رابطه نشانه‌های برپایی قیامت و نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  32. آیا وجود فتنه از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  33. نشانه‌های نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
  34. در سال ظهور چه فتنه‌هایی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
    1. آیا اختلاف حسنی و اموی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    2. آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    3. آیا رایت بنی العباس و مروانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    4. آیا اختلاف ترک و روم از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    5. آیا خروج عوف سلمی از کریت‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    6. آیا خروج شخصی از اولاد شیخ‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    7. آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    8. آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    9. آیا خروج سپاهی از کوفه به شام‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    10. آیا خروج حسینی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    11. آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    12. آیا خروج شیصبانی از کوفه‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    13. آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    14. آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    15. آیا خروج سید حسنی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    16. آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    17. آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    18. آیا جنگ گرگان و طبرستان‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    19. آیا رایت آذربایجان‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    20. آیا خروج سفیانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    21. آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
  35. مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
  36. آیا توقف خورشید از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. ینابیع المودة، ج ۳، ۲۵۸، ح ۱۱؛ منتخب الاثر، ص ۱۹۷، ح ۱۳.
  2. غیبت نعمانی، ص ۱۲۸؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.
  3. کمال الدین، ج۲، ۳۴۲، ح ۲۲؛ غیبت طوسی، ص ۳۴۰، ح ۲۹۰.
  4. امالی طوسی، ص ۳۸۲ مجلس سیزدهم، ح ۸۲۱؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۱۷، ح ۱۷.
  5. غیبت طوسی، ص ۳۹۵، ح ۳۶۵؛ کمال الدین، ج۲، ۵۱۶، ح ۴۴.
  6. مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۱، ح ۹۶.
  7. التشریف بالمنن، ص ۷۰، ح ۹.
  8. الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ۱۱.
  9. الزام الناصب، ج ۲، ۱۱۹؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ۸۳، ح ۸۶.
  10. الزام الناصب، ج ۲، ۱۵۴.
  11. همان ۲، ۱۱۹؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ۸۳، ح ۸۶.
  12. التشریف المنن، ص ۲۶۶، ح ۳۸۶.
  13. بحارالانوار، ج ۴۱، ۱۷۸، ح ۱۴.
  14. ارشاد مفید، ج ۳۴۶.
  15. معارج، ۱.
  16. الزام الناصب، ج ۲، ۱۲۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۵.
  17. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۶۳، ح ۱۳۵ و ۱۳۶.
  18. منتخب الاثر، ص ۲۰۶، ح ۴۴؛ بحارالانوار، ج ۲۸، ۴۵، ح ۸.
  19. الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۱، ح ۹۶.
  20. الزام الناصب، ج ۱، ۶۹ و ۲، ۱۱۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۵، ح ۲۴.
  21. کمال الدین، ج۲، ۳۳۸، ح ۱۰؛ غیبت طوسی، ص ۴۵۷، ح ۴۶۸.
  22. غیبت طوسی، ص ۴۳۷، ح ۴۲۹؛ اصول کافی، ج ۱، ۶۰۱.
  23. بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱۵، ح ۳۴.
  24. کمال الدین، ج۲، ۳۴۸، ح ۳۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱۲، ح ۲۲.
  25. الزام الناصب، ج ۲، ۱۸۴.
  26. بقره، ۱۵۵.
  27. کشف الغمه، ج ۲، ۴۶۲؛ الزام الناصب، ج ۲، ۱۱۲.
  28. اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۱ از امام صادق (ع)؛ منتخب الاثر، ص ۵۴۵، ح ۴.
  29. الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۴.
  30. غیبت طوسی، ص ۱۷۸، ح ۱۳۶؛ الزام الناصب، ج ۲، ۴۰۵.
  31. الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۱، ح ۹۶.
  32. بحارالانوار، ج ۳۶، ۳۰۷، ح ۱۴۶.
  33. التشریف بالمنن، ص ۷۱، ح ۱۱.
  34. اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۱؛ غیبت طوسی، ص ۴۳۸، ح ۴۳۰.
  35. منتخب الاثر، ص ۵۶۰، ح ۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱۹، ح ۴۸.
  36. منتخب الاثر، ص ۵۴۶، ح ۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۰۷، ح ۴۲.
  37. الزام الناصب، ج ۲، ۱۲۵؛ منتخب الاثر، ص ۵۶۰، ح ۵.
  38. الزام الناصب، ج ۲، ۱۲۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۶۹، ح ۱۵۷.
  39. غیبت طوسی، ص ۳۳۸، ح ۲۸۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۸۱، ح ۹.
  40. المحجة، ص ۳۶؛ التشریف بالمنن، ص ۳۸۲، ح ۵۴۷.
  41. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص۱۶۷-۱۸۰.
  42. امام خامنه‌ای (ع) بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، ۰۳/۰۹/۱۳۷۸.
  43. «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.
  44. به نقل از حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان.
  45. مجلسی، محمدباقر، بحار‌الأنوار، ج۵۲، ص۳۳۹. طوسی، الغیبه، ص۴۷۳.
  46. ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ «و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  47. بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان و شیعه نیوز.
  48. امام خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سال‌روز میلاد امام زمان (ع)، ۲۲/۰۸/۱۳۷۹.
  49. صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۷۶.
  50. ﴿ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا * وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا * فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا * ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا * إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا «(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بنده‌ای سپاسگزار بود * و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید * و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است * سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم * اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان بردارند» سوره اسراء، آیه ۳-۷.
  51. معجم احادیث امام مهدی (ع)، ج۱، ص۴۰۲.
  52. معجم احادیث امام مهدی (ع)، ج۱، ص۵۰۸.
  53. «فرمان (عذاب) خداوند در رسید، به شتاب آن را مخواهید، پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (با وی) شریک می‌دارند» سوره نحل، آیه ۱.
  54. «تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹. و نیز سوره توبه، آیه ۲۴.
  55. تفسیر نور، ج۴، ص۴۹۱.
  56. موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، باب ۸۵، ح۹، ص۵۸۹.
  57. «آنان آن (روز) را دور می‌بینند * و ما آن را نزدیک می‌بینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.
  58. «آنان آن (روز) را دور می‌بینند * و ما آن را نزدیک می‌بینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.
  59. «این بازگشتی دور (از باور) است» سوره ق، آیه ۳.
  60. جوادی آملی، مهدویت و عدل الهی، مجله انتظار، پاییز ۸۳، ش۱۳، ص۴۱.
  61. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۳.
  62. صحیفه امام، ج۳، ص۳۳۱.
  63. اصول کافی، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ح۲۴.
  64. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۵، ص۱۵۹.
  65. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۳۵، ح۶.
  66. دعای مشلول.
  67. کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۱۴-۱۳۹.