شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| موضوع فرعی       = شاهد تاریخی بر [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} وجود دارد؟
| موضوع فرعی = شاهد تاریخی بر [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} وجود دارد؟
| تصویر             = 7626626262.jpg
| تصویر = 7626626262.jpg
| اندازه تصویر     = 200px
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته     = [[ضرورت و دلایل اثبات علم غیب معصوم (نمایه)|ضرورت و دلایل اثبات علم غیب معصوم]]
| نمایه وابسته = [[ضرورت و دلایل اثبات علم غیب معصوم (نمایه)|ضرورت و دلایل اثبات علم غیب معصوم]]
| مدخل اصلی         = [[علم غیب]]
| مدخل اصلی = [[علم غیب]]
| موضوعات وابسته   =  
| موضوعات وابسته =  
| پاسخ‌دهنده         =  
| پاسخ‌دهنده =  
| پاسخ‌دهندگان       = [[جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[سید جواد حسینی|حسینی]]؛ [[حسین تربتی]]؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]؛  
| پاسخ‌دهندگان = [[جعفر سبحانی|سبحانی]]؛ [[سید جواد حسینی|حسینی]]؛ [[حسین تربتی]]؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]؛  
}}
}}
'''شاهد تاریخی بر [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} وجود دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''شاهد تاریخی بر [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} وجود دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
خط ۷۴: خط ۷۴:
*مردی از امام پرسید: چرا سهم الارث مرد دو برابر سهم الارث زن است؟ مگر زن بی چاره چه گناهی دارد؟ حضرت در جواب فرمودند: برای این که: نفقه مرد از زن بیشتر است. مرد در جهاد و جبهه شرکت می‌کند، و هزینه زندگی خانواده‌اش را تأمین می‌کند، در دیه عاقله که بر اثر قتل خطائی پیش می‌آید که بر مردان فامیل واجب است شرکت دارد. ولی زن در تمامی آنچه گفته شد معاف است. پرسشگر چون جواب حضرت را شنید، در دل با خود گفت: این سؤال را ابن ابی العوجاء از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال کرده بود، آن حضرت به همین صورت جواب داده بود. حضرت عسکری {{ع}} (درجا) از قلب او خبر داد و فرمود: ای ابا محمد صحیح است. این سؤال، سؤال ابن ابی العوجاء است، اگر معنی پرسش شما یکی باشد، جواب ما [[اهل بیت]] نیز یکی است. ما اوّل و آخرمان با هم تفاوتی ندارند، و همه در علم یکسان هستیم، و همگی نور واحد، و از شجر واحدی می‌باشیم، (منتهی) [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} فضیلت بیشتری دارند.
*مردی از امام پرسید: چرا سهم الارث مرد دو برابر سهم الارث زن است؟ مگر زن بی چاره چه گناهی دارد؟ حضرت در جواب فرمودند: برای این که: نفقه مرد از زن بیشتر است. مرد در جهاد و جبهه شرکت می‌کند، و هزینه زندگی خانواده‌اش را تأمین می‌کند، در دیه عاقله که بر اثر قتل خطائی پیش می‌آید که بر مردان فامیل واجب است شرکت دارد. ولی زن در تمامی آنچه گفته شد معاف است. پرسشگر چون جواب حضرت را شنید، در دل با خود گفت: این سؤال را ابن ابی العوجاء از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال کرده بود، آن حضرت به همین صورت جواب داده بود. حضرت عسکری {{ع}} (درجا) از قلب او خبر داد و فرمود: ای ابا محمد صحیح است. این سؤال، سؤال ابن ابی العوجاء است، اگر معنی پرسش شما یکی باشد، جواب ما [[اهل بیت]] نیز یکی است. ما اوّل و آخرمان با هم تفاوتی ندارند، و همه در علم یکسان هستیم، و همگی نور واحد، و از شجر واحدی می‌باشیم، (منتهی) [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} فضیلت بیشتری دارند.


*[[ابی حمزه نصیر خادم]] می‌گوید: از [[امام عسکری]]{{ع}} بارها شنیدم که با غلامانش که ترک زبان، رومی و..بودند با زبان آنها صحبت می‌کرد، من از این مسئله تعجب کردم، و در دل با خودم گفتم: آخر این [[امام]] در مدینه به دنیا آمده "چگونه ترکی و رومی و... صحبت می‌کند"...این را با خود گفتم، پس حضرت عسکری رو کرد به من فرمود: براستی خداوندی که نامش بلند است، حجّتش را از دیگر مخلوقاتش ممتاز نموده "به این صورت که" به او شناخت همه چیز را عطا فرموده، و او (حجّت خدا) به زبان‌های مختلف اسباب و علل کارها و حوادث "گوناگون که پیش می‌آید" آگاهی و شناخت دارد، اگر این نبود، بین حجّت (و امام) و مردم فرقی نبود.
* [[ابی حمزه نصیر خادم]] می‌گوید: از [[امام عسکری]]{{ع}} بارها شنیدم که با غلامانش که ترک زبان، رومی و..بودند با زبان آنها صحبت می‌کرد، من از این مسئله تعجب کردم، و در دل با خودم گفتم: آخر این [[امام]] در مدینه به دنیا آمده "چگونه ترکی و رومی و... صحبت می‌کند"...این را با خود گفتم، پس حضرت عسکری رو کرد به من فرمود: براستی خداوندی که نامش بلند است، حجّتش را از دیگر مخلوقاتش ممتاز نموده "به این صورت که" به او شناخت همه چیز را عطا فرموده، و او (حجّت خدا) به زبان‌های مختلف اسباب و علل کارها و حوادث "گوناگون که پیش می‌آید" آگاهی و شناخت دارد، اگر این نبود، بین حجّت (و امام) و مردم فرقی نبود.


*[[محمد بن عیاش]] می‌گوید: چند نفر بودیم که در مورد کرامات [[امام عسکری]]{{,}} گفتگو می‌کردیم، فردی ناصبی "دشمن [[اهل بیت]]" گفت: من نوشته‌ای بدون مرکب برای او می‌نویسم، اگر آن را پاسخ داد می‌پذیرم که او بر حق است. ما مسائل خود را نوشتیم، ناصبی نیز بدون مرکّب روی برگه‌ای مطلب خود را نوشت و آن را با نامه‌ها به خدمت امام فرستادیم، حضرت پاسخ سؤال‌های ما را مرقوم فرمود و روی برگه مربوط به ناصبی "که گویا از امام خواسته بود، اسم او و پدرش را بگوید" اسم او اسم پدرش را نوشت! ناصبی چون آن نامه را دید از هوش رفت، و چون به هوش آمد، حقانیت حضرت را تصدیق کرد و در زمره شیعیان قرار گرفت. در این روایت نیز حضرت با علم غیبی خط بی مرکب را خواند و باعث هدایت ناصبی شد.
* [[محمد بن عیاش]] می‌گوید: چند نفر بودیم که در مورد کرامات [[امام عسکری]]{{,}} گفتگو می‌کردیم، فردی ناصبی "دشمن [[اهل بیت]]" گفت: من نوشته‌ای بدون مرکب برای او می‌نویسم، اگر آن را پاسخ داد می‌پذیرم که او بر حق است. ما مسائل خود را نوشتیم، ناصبی نیز بدون مرکّب روی برگه‌ای مطلب خود را نوشت و آن را با نامه‌ها به خدمت امام فرستادیم، حضرت پاسخ سؤال‌های ما را مرقوم فرمود و روی برگه مربوط به ناصبی "که گویا از امام خواسته بود، اسم او و پدرش را بگوید" اسم او اسم پدرش را نوشت! ناصبی چون آن نامه را دید از هوش رفت، و چون به هوش آمد، حقانیت حضرت را تصدیق کرد و در زمره شیعیان قرار گرفت. در این روایت نیز حضرت با علم غیبی خط بی مرکب را خواند و باعث هدایت ناصبی شد.


*شخصی به نام (حلبی) می‌گوید: در سامراء گرد آمده بودیم و منتظر خروج [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از خانه بودیم تا او را از نزدیک ببینم. در این هنگام نامه‌ای از حضرت دریافت کردیم که در آن نوشته بود: هشدار که هیچ کس بر من سلام نکند و کسی با دست به سوی من اشاره نکند، در غیر این صورت جانتان به خطر خواهد افتاد. در کنار من جوانی ایستاده بود، به او گفتم: از کجایی؟ گفت: از مدینه. گفتم: اینجا چه می‌کنی؟ گفت: درباره امامت ابومحمد اختلافی پیش آمده است، آمده‌ام تا او را ببینم و سخنی از او بشنوم یا نشانه‌ای ببینم تا دلم آرام گیرد، من از نوادگان ابوذر غفاری هستم، در این هنگام امام حسن همراه خادمش بیرون آمد. وقتی که روبروی ما رسید، به جوانی که در کنار من بود، نگریست و فرمود: آیا تو غفاری هستی؟ جوان پاسخ داد: آری. امام فرمود: مادرت حمدویه چه می‌کند؟ جوان: خوب است. حضرت از کنار ما گذشت. رو به جوان کردم و گفتم: آیا او را قبلاً دیده بودی؟ پاسخ داد: خیر، گفتم: آیا همین تو را کافی است؟ گفت: کمتر از این نیز کافی بود.
*شخصی به نام (حلبی) می‌گوید: در سامراء گرد آمده بودیم و منتظر خروج [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از خانه بودیم تا او را از نزدیک ببینم. در این هنگام نامه‌ای از حضرت دریافت کردیم که در آن نوشته بود: هشدار که هیچ کس بر من سلام نکند و کسی با دست به سوی من اشاره نکند، در غیر این صورت جانتان به خطر خواهد افتاد. در کنار من جوانی ایستاده بود، به او گفتم: از کجایی؟ گفت: از مدینه. گفتم: اینجا چه می‌کنی؟ گفت: درباره امامت ابومحمد اختلافی پیش آمده است، آمده‌ام تا او را ببینم و سخنی از او بشنوم یا نشانه‌ای ببینم تا دلم آرام گیرد، من از نوادگان ابوذر غفاری هستم، در این هنگام امام حسن همراه خادمش بیرون آمد. وقتی که روبروی ما رسید، به جوانی که در کنار من بود، نگریست و فرمود: آیا تو غفاری هستی؟ جوان پاسخ داد: آری. امام فرمود: مادرت حمدویه چه می‌کند؟ جوان: خوب است. حضرت از کنار ما گذشت. رو به جوان کردم و گفتم: آیا او را قبلاً دیده بودی؟ پاسخ داد: خیر، گفتم: آیا همین تو را کافی است؟ گفت: کمتر از این نیز کافی بود.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش