جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
#ایشان دارای [[مقام]] [[قضا]] بود و حکمشان در [[اختلافات]] [[حقوقی]] و مخاصمات داخلی نافذ بود. در [[شرع]] [[مقدس]] [[اسلام]]، [[قضا]] شأنی [[الهی]] است و همانگونه که [[خداوند]] [[عادل]] است، [[قاضی]] نیز کسی است که در مخاصمات و [[اختلافات]] باید به [[عدل]] [[حکم]] کند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. این مَنصب به [[نصّ]] [[قرآن]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[تفویض]] شده است. از نظرگاه [[علامه]] معنای این [[آیه]] عام است، زیرا هم شامل [[احکام]] [[تشریعی]] [[خدا]] و [[رسول]] و هم [[احکام]] [[تکوینی]] [[خدای تعالی]] - هر دو - میشود، بلکه از این هم عمومیتر است و شامل قضای [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی [[داوری]] آنجناب و حتی همه روشهایی که آن [[حضرت]] در [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] خویش [[سیره]] قرار داده نیز میشود و [[مسلمانان]] باید [[اعمال]] آن جناب را [[سیره]] خود قرار دهند، هر چند خوشآیندشان نباشد<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۶.</ref>. | #ایشان دارای [[مقام]] [[قضا]] بود و حکمشان در [[اختلافات]] [[حقوقی]] و مخاصمات داخلی نافذ بود. در [[شرع]] [[مقدس]] [[اسلام]]، [[قضا]] شأنی [[الهی]] است و همانگونه که [[خداوند]] [[عادل]] است، [[قاضی]] نیز کسی است که در مخاصمات و [[اختلافات]] باید به [[عدل]] [[حکم]] کند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. این مَنصب به [[نصّ]] [[قرآن]]: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[تفویض]] شده است. از نظرگاه [[علامه]] معنای این [[آیه]] عام است، زیرا هم شامل [[احکام]] [[تشریعی]] [[خدا]] و [[رسول]] و هم [[احکام]] [[تکوینی]] [[خدای تعالی]] - هر دو - میشود، بلکه از این هم عمومیتر است و شامل قضای [[رسول خدا]]{{صل}} یعنی [[داوری]] آنجناب و حتی همه روشهایی که آن [[حضرت]] در [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] خویش [[سیره]] قرار داده نیز میشود و [[مسلمانان]] باید [[اعمال]] آن جناب را [[سیره]] خود قرار دهند، هر چند خوشآیندشان نباشد<ref>المیزان، ج۴، ص۴۰۶.</ref>. | ||
#ایشان دارای [[ولایت سیاسی]] و [[اجتماعی]] بود؛ یعنی علاوه بر اینکه [[مبیّن]] و [[مبلّغ احکام]] و [[قاضی]] [[مسلمین]] بود، [[رئیس]] و مدیر [[اجتماع]] آنان بوده و از جانب [[خداوند]]، [[ولیّ امر مسلمین]] و اختیاردار [[اجتماع]] [[مسلمین]] بود<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۰.</ref>. لذا با چنین مقامی که [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واگذار کرده است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۹.</ref> اگر ایشان فرمانی بدهد، غیر از فرمانی است که در آن [[وحی]] [[خدا]] را [[ابلاغ]] میکند و بر همه [[واجب]] است [[پیروی]] کنند. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این قسمت است. [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} رسماً بر [[مردم]] [[حکومت]] و [[سیاست]] [[اجتماع]] [[مسلمین]] را [[رهبری]] مینمود؛ به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> از [[مردم]] [[مالیات]] میگرفت، و [[شئون]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] [[اجتماع]] [[اسلامی]] را [[اداره]] میکرد. | #ایشان دارای [[ولایت سیاسی]] و [[اجتماعی]] بود؛ یعنی علاوه بر اینکه [[مبیّن]] و [[مبلّغ احکام]] و [[قاضی]] [[مسلمین]] بود، [[رئیس]] و مدیر [[اجتماع]] آنان بوده و از جانب [[خداوند]]، [[ولیّ امر مسلمین]] و اختیاردار [[اجتماع]] [[مسلمین]] بود<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۰.</ref>. لذا با چنین مقامی که [[خداوند]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واگذار کرده است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۹.</ref> اگر ایشان فرمانی بدهد، غیر از فرمانی است که در آن [[وحی]] [[خدا]] را [[ابلاغ]] میکند و بر همه [[واجب]] است [[پیروی]] کنند. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این قسمت است. [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} رسماً بر [[مردم]] [[حکومت]] و [[سیاست]] [[اجتماع]] [[مسلمین]] را [[رهبری]] مینمود؛ به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> از [[مردم]] [[مالیات]] میگرفت، و [[شئون]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] [[اجتماع]] [[اسلامی]] را [[اداره]] میکرد. | ||
#[[حضرت]] دارای جنبه [[باطنی]] و [[معنوی]] بسیار [[قوی]] بود و به نوعی [[تسلط تکوینی]] بر [[جهان]] و [[انسان]] داشت. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این معنا نیز هست<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۷- ۷۸.</ref>. | # [[حضرت]] دارای جنبه [[باطنی]] و [[معنوی]] بسیار [[قوی]] بود و به نوعی [[تسلط تکوینی]] بر [[جهان]] و [[انسان]] داشت. [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> ناظر به این معنا نیز هست<ref>مرتضی مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۷۷- ۷۸.</ref>. | ||
با این بیان روشن میگردد که [[حضرت خاتم الانبیاء]]{{صل}} دارای چهار [[منصب]] بود: "[[نبوت]]، [[رسالت]]، [[امامت]] و [[ولایت]]". ایشان از آن جهت که از [[خدای تعالی]]، [[خبر]] میشنیده، "نبی" خوانده شده<ref>"نبوت" از ریشه "نبأ" به معنای خبر است و کسی را "نبی" میگویند که از طرف خدا بدون واسطه بشری به او خبر داده شده باشد؛ چه آنکه دارای شریعت باشد - مانند پیغمبر ما و پیغمبران مُرسَل{{عم}} - یا آنکه صاحب شریعت نباشد - مانند حضرت یحیی و دیگر پیغمبران غیر مُرسَل -.</ref> و [[خداوند]] در بسیاری از [[آیات]] به ایشان خطاب {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ}} فرموده است، لذا [[حضرت]] دارای [[مقام]] "نبوت" است. و از طرفی در بسیاری [[آیات]]، به [[دلیل]] پیغامرسانی از جانب [[خدا]] برای [[مردم]]، با {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ}} مورد خطاب واقع شده است، به همین [[دلیل]] دارای [[مقام]] "رسالت" است. | با این بیان روشن میگردد که [[حضرت خاتم الانبیاء]]{{صل}} دارای چهار [[منصب]] بود: "[[نبوت]]، [[رسالت]]، [[امامت]] و [[ولایت]]". ایشان از آن جهت که از [[خدای تعالی]]، [[خبر]] میشنیده، "نبی" خوانده شده<ref>"نبوت" از ریشه "نبأ" به معنای خبر است و کسی را "نبی" میگویند که از طرف خدا بدون واسطه بشری به او خبر داده شده باشد؛ چه آنکه دارای شریعت باشد - مانند پیغمبر ما و پیغمبران مُرسَل{{عم}} - یا آنکه صاحب شریعت نباشد - مانند حضرت یحیی و دیگر پیغمبران غیر مُرسَل -.</ref> و [[خداوند]] در بسیاری از [[آیات]] به ایشان خطاب {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ}} فرموده است، لذا [[حضرت]] دارای [[مقام]] "نبوت" است. و از طرفی در بسیاری [[آیات]]، به [[دلیل]] پیغامرسانی از جانب [[خدا]] برای [[مردم]]، با {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ}} مورد خطاب واقع شده است، به همین [[دلیل]] دارای [[مقام]] "رسالت" است. | ||
و اما [[منصب]] "[[امامت]]"، که همان [[استحقاق]] [[پیشوایی]] و [[مقتدا]] بودن بر [[خلق]] است، از [[منصب]] [[رسالت]] و [[نبوت]] بالاتر است<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین حسینی تهرانی، امامشناسی (دوره علوم و معارف اسلامی ۲)، ص۱۲۷- ۱۴۰؛ ر.ک: محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، ص۱۴۸: قیصری درباره برتری ولایت پیامبران بر نبوت ایشان و برتری نبوتشان بر رسالتشان میگوید: {{عربی|مرتبة ولايتهم اعلی من نبوتهم و نبوتهم أعلی من رسالتهم لأنّ ولايتهم جهة حقيقتهم لفنائهم فيه و نبوتهم جهة ملكيتهم اذ بها يحصل المناسبة للعالم الملائكة فيأخذون الوحي منهم و رسالتهم جهة بشريتهم المناسبة للعالم الانساني}}.</ref> به دو [[دلیل]]: | و اما [[منصب]] "[[امامت]]"، که همان [[استحقاق]] [[پیشوایی]] و [[مقتدا]] بودن بر [[خلق]] است، از [[منصب]] [[رسالت]] و [[نبوت]] بالاتر است<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین حسینی تهرانی، امامشناسی (دوره علوم و معارف اسلامی ۲)، ص۱۲۷- ۱۴۰؛ ر.ک: محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، ص۱۴۸: قیصری درباره برتری ولایت پیامبران بر نبوت ایشان و برتری نبوتشان بر رسالتشان میگوید: {{عربی|مرتبة ولايتهم اعلی من نبوتهم و نبوتهم أعلی من رسالتهم لأنّ ولايتهم جهة حقيقتهم لفنائهم فيه و نبوتهم جهة ملكيتهم اذ بها يحصل المناسبة للعالم الملائكة فيأخذون الوحي منهم و رسالتهم جهة بشريتهم المناسبة للعالم الانساني}}.</ref> به دو [[دلیل]]: | ||
#[[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[دلالت]] دارد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اواخر [[عمر]] و بعد از سالها [[نبوت]]، به [[مقام امامت]] نائل آمد، پس رسیدن به [[مقام امامت]] یک سری شرایط [[باطنی]] و معنویای را میطلبد که در [[مقام نبوت]] [[ضرورت]] نیست<ref>محمد محمدیری شهری، رهبری در اسلام، ص۶۶.</ref>. | # [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[دلالت]] دارد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در اواخر [[عمر]] و بعد از سالها [[نبوت]]، به [[مقام امامت]] نائل آمد، پس رسیدن به [[مقام امامت]] یک سری شرایط [[باطنی]] و معنویای را میطلبد که در [[مقام نبوت]] [[ضرورت]] نیست<ref>محمد محمدیری شهری، رهبری در اسلام، ص۶۶.</ref>. | ||
#اگر به دلیلهای [[نبیّ]] و [[رسول]] خوانده شدنِ ایشان توجه کنیم، پی میبریم که [[رسالت]] و [[نبوت]]، در مقامِ قول و [[گفتار]]، محقق است اما [[مقام امامت]]، فقط نشان دادن راه (ارائه الطّریق) نیست، بلکه رساندن به مقصد ([[ایصال الی المطلوب]]) است و در واقع، [[وظیفه]] [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر عهده [[امام]] نهاده شده است، به همین [[دلیل]] [[امام]]، [[قطب]] عالَمِ امکان است [[جهان]] هیچگاه از وجودِ مقدسِ [[امام]]، خالی نیست<ref>برای اطلاع بیشتر، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، ص۱۲۱.</ref>. | #اگر به دلیلهای [[نبیّ]] و [[رسول]] خوانده شدنِ ایشان توجه کنیم، پی میبریم که [[رسالت]] و [[نبوت]]، در مقامِ قول و [[گفتار]]، محقق است اما [[مقام امامت]]، فقط نشان دادن راه (ارائه الطّریق) نیست، بلکه رساندن به مقصد ([[ایصال الی المطلوب]]) است و در واقع، [[وظیفه]] [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر عهده [[امام]] نهاده شده است، به همین [[دلیل]] [[امام]]، [[قطب]] عالَمِ امکان است [[جهان]] هیچگاه از وجودِ مقدسِ [[امام]]، خالی نیست<ref>برای اطلاع بیشتر، ر.ک: محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، ص۱۲۱.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
==شأن [[پیامبر]] راهی برای اثبات [[نبوت]]== | ==شأن [[پیامبر]] راهی برای اثبات [[نبوت]]== | ||
قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و [[پیامبر]] در همه این امور باید [[معصوم]] باشد لذا مهمترین [[شئون پیامبر]] عبارت است از: | قلمرو دین، همه امور مربوط به سعادت انسان است و [[پیامبر]] در همه این امور باید [[معصوم]] باشد لذا مهمترین [[شئون پیامبر]] عبارت است از: | ||
#[[مرجعیت دینی]]: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم. | # [[مرجعیت دینی]]: شناخت باورها و امور اخلاقی و حقوقی، امری ضروری برای سعادت انسان است و معصوم بهترین مرجع در این امور است لذا از باب قبح تقدیم مفضول بر افضل، معنا ندارد با وجود معصوم، معارف دینی را از دیگران بگیریم. | ||
#[[زعامت سیاسی]] "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر [[معصوم]] از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق [[ولایت سیاسی]] برای [[پیامبر|پیامبر معصوم]] است یا کسی که از او اجازه دارد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>. | # [[زعامت سیاسی]] "وضع و اجرا قوانین": وضع و اجرای قوانین اجتماعی متناسب با مبانی دینی، نقشی اساسی در سعادت انسان دارد. اولاً غیر [[معصوم]] از شناخت کمتری نسبت به قانون الهی و نحوه اجرای مطلوب آن برخوردار است و ثانیاً غیر معصوم به دلیل تأثیرپذیری از هوای نفس و شیطان، ممکن است مخالف شناخت حقیقی خویش عمل کند. پس حق [[ولایت سیاسی]] برای [[پیامبر|پیامبر معصوم]] است یا کسی که از او اجازه دارد <ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>. | ||
دیگر ساحتهای شؤون [[پیامبر]]: | دیگر ساحتهای شؤون [[پیامبر]]: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[اتصال نبوتها]] | * [[اتصال نبوتها]] | ||
* [[اثبات نبوت]] | * [[اثبات نبوت]] | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ادله نبوت پیامبر خاتم]] | [[رده:ادله نبوت پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] | [[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] | ||
[[رده:مقالههای اولویت یک]] | [[رده:مقالههای اولویت یک]] |