جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== [[مباح]] کننده == | == [[مباح]] کننده == | ||
#'''[[شارع مقدّس]]:''' اباحه؛ چه اباحه شرعی تکلیفی یا وضعی و یا به معنای [[اذن]] در تصرّف، در اصل، [[حقّ]] [[خدای متعال]] است؛ بنابر این، حقّ [[تشریع]] و نیز حقّ تصرّف در اموال و اشخاص در اصل از آنِ [[خدا]] است که آفریننده هر پدیده و [[مالک]] آن است و این حق برای غیر [[خدا]] منوط به [[اذن]] و [[جعل]] او است. | # '''[[شارع مقدّس]]:''' اباحه؛ چه اباحه شرعی تکلیفی یا وضعی و یا به معنای [[اذن]] در تصرّف، در اصل، [[حقّ]] [[خدای متعال]] است؛ بنابر این، حقّ [[تشریع]] و نیز حقّ تصرّف در اموال و اشخاص در اصل از آنِ [[خدا]] است که آفریننده هر پدیده و [[مالک]] آن است و این حق برای غیر [[خدا]] منوط به [[اذن]] و [[جعل]] او است. | ||
#'''[[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}}:''' [[خداوند]]، [[حقّ]] [[اباحه]] را به [[معصومان]]{{عم}} داده است؛ از این رو، آنان دارای حقّ [[تشریع]] و نیز حقّ تصرّف ـ به نحو عموم ـ در [[نفوس]] و [[اموال]] دیگراناند. | # '''[[رسول خدا]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}:''' [[خداوند]]، [[حقّ]] [[اباحه]] را به [[معصومان]] {{عم}} داده است؛ از این رو، آنان دارای حقّ [[تشریع]] و نیز حقّ تصرّف ـ به نحو عموم ـ در [[نفوس]] و [[اموال]] دیگراناند. | ||
#'''[[امام]] به معنای عامّ:''' یعنی [[حاکم شرع]]، جز معصومان{{عم}}. امام به این معنا حقّ تشریع و تصرّف در اموال دیگران ـ به نحو عموم ـ ندارد؛ لکن در حوزه ولایتش حقّ تصرّف یا اذن دارد | # '''[[امام]] به معنای عامّ:''' یعنی [[حاکم شرع]]، جز معصومان {{عم}}. امام به این معنا حقّ تشریع و تصرّف در اموال دیگران ـ به نحو عموم ـ ندارد؛ لکن در حوزه ولایتش حقّ تصرّف یا اذن دارد | ||
#'''[[قاضی]]:''' قاضی در [[شئون]] و [[امور قضایی]]، دارای [[ولایت]] است و در این قلمرو، حقّ اذن و اباحه تصرّف در اموال و نفوس را دارد | # '''[[قاضی]]:''' قاضی در [[شئون]] و [[امور قضایی]]، دارای [[ولایت]] است و در این قلمرو، حقّ اذن و اباحه تصرّف در اموال و نفوس را دارد | ||
#'''[[مالک]] [[ولیّ]] و [[وکیل]]:''' مالک نسبت به [[ملک]] خود، ولیّ نسبت به مُوَّلی علیه و اموال او، و وکیل در حوزه وکالتش حقّ اباحه تصرّف دارد. | # '''[[مالک]] [[ولیّ]] و [[وکیل]]:''' مالک نسبت به [[ملک]] خود، ولیّ نسبت به مُوَّلی علیه و اموال او، و وکیل در حوزه وکالتش حقّ اباحه تصرّف دارد. | ||
#'''[[عقل]]:''' چنانکه اشاره رفت مفاد اباحه [[عقلی]]، [[ادراک]] اباحه است از سوی عقل نه تشریع. به عبارت دیگر، عقل ادراک کننده اباحه است نه جعل کننده آن.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۱۹.</ref> | # '''[[عقل]]:''' چنانکه اشاره رفت مفاد اباحه [[عقلی]]، [[ادراک]] اباحه است از سوی عقل نه تشریع. به عبارت دیگر، عقل ادراک کننده اباحه است نه جعل کننده آن.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۱۹.</ref> | ||
== انواع اباحه == | == انواع اباحه == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== اسباب اباحه == | == اسباب اباحه == | ||
اباحه، اعم از تکلیفی و وضعی اسبابی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: | اباحه، اعم از تکلیفی و وضعی اسبابی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: | ||
#'''[[اذن]] [[شارع]]:''' به معنای [[جعل]] اباحه و [[حکم]] به آن، مانند اذن خوردن از [[خانه]] افرادی مانند [[پدر]]، [[مادر]] و [[برادر]]، {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref> بدون نیاز به اجازه آنان<ref>الروضة البهیة، ج۷، ص:۳۴۱</ref> و نیز اذن دادن به حیازت مباحات عمومی. <ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص:۵۰۴</ref> | # '''[[اذن]] [[شارع]]:''' به معنای [[جعل]] اباحه و [[حکم]] به آن، مانند اذن خوردن از [[خانه]] افرادی مانند [[پدر]]، [[مادر]] و [[برادر]]، {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref> بدون نیاز به اجازه آنان<ref>الروضة البهیة، ج۷، ص:۳۴۱</ref> و نیز اذن دادن به حیازت مباحات عمومی. <ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص:۵۰۴</ref> | ||
#'''فقدان اهلیّت [[تکلیف]]:''' ارتکاب [[محرّمات]]، برای دیوانه و [[کودک]] به جهت نداشتن اهلیّت تکلیف، [[مباح]] است<ref>التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۳۶</ref>. | # '''فقدان اهلیّت [[تکلیف]]:''' ارتکاب [[محرّمات]]، برای دیوانه و [[کودک]] به جهت نداشتن اهلیّت تکلیف، [[مباح]] است<ref>التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۳۶</ref>. | ||
#'''عذر، اعم از [[عقلی]] و [[شرعی]]:''' عذری که مانع تعلّق تکلیف به مکلّف میشود، مانند [[فراموشی]]، [[خطا]]، [[اضطرار]]، [[اکراه]]، عجز، [[تقیّه]]، [[عسر]] و حرَج و [[بیماری]]، موجب رفع تکلیف و اباحه ارتکاب است. <ref>ارشاد الأذهان، ج ۲، ص:۱۱۴؛ الکافی فی الفقه، ص:۲۷۵؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص: ۴۳۵.</ref> | # '''عذر، اعم از [[عقلی]] و [[شرعی]]:''' عذری که مانع تعلّق تکلیف به مکلّف میشود، مانند [[فراموشی]]، [[خطا]]، [[اضطرار]]، [[اکراه]]، عجز، [[تقیّه]]، [[عسر]] و حرَج و [[بیماری]]، موجب رفع تکلیف و اباحه ارتکاب است. <ref>ارشاد الأذهان، ج ۲، ص:۱۱۴؛ الکافی فی الفقه، ص:۲۷۵؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص: ۴۳۵.</ref> | ||
#'''اذن یا اجازه [[مالک]] و [[ولیّ]]:''' اذن مالک به تصرّف دیگری در مالش و نیز اذن ولیّ به تصرّف آنچه تحت ولایتش قرار دارد، از اسباب اباحه است که [[مأذون]] له در محدوده اذن، [[حقّ]] تصرّف پیدا میکند. از این قبیل است آنچه که از [[اخبار]] تحلیل در باره حلّیت [[خمس]] و [[انفال]] در [[عصر غیبت]] برای [[شیعیان]] استفاده میشود<ref> کفایة الاحکام، ج۱، ص: ۲۲۰ ـ ۲۲۱</ref> | # '''اذن یا اجازه [[مالک]] و [[ولیّ]]:''' اذن مالک به تصرّف دیگری در مالش و نیز اذن ولیّ به تصرّف آنچه تحت ولایتش قرار دارد، از اسباب اباحه است که [[مأذون]] له در محدوده اذن، [[حقّ]] تصرّف پیدا میکند. از این قبیل است آنچه که از [[اخبار]] تحلیل در باره حلّیت [[خمس]] و [[انفال]] در [[عصر غیبت]] برای [[شیعیان]] استفاده میشود<ref> کفایة الاحکام، ج۱، ص: ۲۲۰ ـ ۲۲۱</ref> | ||
# عقود اذنی، همچون عاریه، [[وکالت]]، [[ودیعه]] و بنابر قولی، معاطات از اسباب [[اباحه]] تصرّفاند. | # عقود اذنی، همچون عاریه، [[وکالت]]، [[ودیعه]] و بنابر قولی، معاطات از اسباب [[اباحه]] تصرّفاند. | ||
# اسباب [[ملک]]. هر سببی که موجب تملّک میگردد، به تبع آن، اباحه نیز [[ثابت]] میشود؛ خواه سبب قهری باشد، مانند [[ارث]]، یا اختیاری، مانند بیع، [[صلح]]، [[قرض]] و غیر آنها از عقودِ موجب انتقال ملک، و لقطه و حیازت از غیر [[عقود]]<ref>الإنتصار، ص: ۴۴۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۱۲، ص:۲۵۲</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۰-۲۲۱.</ref> | # اسباب [[ملک]]. هر سببی که موجب تملّک میگردد، به تبع آن، اباحه نیز [[ثابت]] میشود؛ خواه سبب قهری باشد، مانند [[ارث]]، یا اختیاری، مانند بیع، [[صلح]]، [[قرض]] و غیر آنها از عقودِ موجب انتقال ملک، و لقطه و حیازت از غیر [[عقود]]<ref>الإنتصار، ص: ۴۴۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۱۲، ص:۲۵۲</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۰-۲۲۱.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[نفی]] [[حرمت]] از چیزی یا استثنا از حرمت، از دیگر نشانههای اباحه شمرده شده است؛ لکن دلالت آن بر اباحه به معنای اعم است که شامل استحباب و [[کراهت]] نیز میشود؛ بلکه بنابه گفته برخی، مفاد آن دو، تنها اباحه به معنای اعم است که وجوب، استحباب و کراهت را در برمیگیرد و تعیین یکی از آنها با قراین و شواهد خواهد بود<ref> منتهی</ref>. | [[نفی]] [[حرمت]] از چیزی یا استثنا از حرمت، از دیگر نشانههای اباحه شمرده شده است؛ لکن دلالت آن بر اباحه به معنای اعم است که شامل استحباب و [[کراهت]] نیز میشود؛ بلکه بنابه گفته برخی، مفاد آن دو، تنها اباحه به معنای اعم است که وجوب، استحباب و کراهت را در برمیگیرد و تعیین یکی از آنها با قراین و شواهد خواهد بود<ref> منتهی</ref>. | ||
فعل و نیز [[تقریر معصوم]]{{ع}} از دیگر نشانههای اباحه شمرده شده است؛ لکن برخی گفتهاند: [[قدر]] متیقّن از آن، اباحه به معنای عام است که شامل استحباب و کراهت نیز میشود. <ref>الاصول العامة، ص:۲۳۴ و ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ المطلب، ج۱۰، ص:۴۱۷؛ ایضاح الفوائد، ج۳، ص:۳۷۷؛ ریاض المسائل، ج۳، ص:۵۱۷؛ التنقیح (الطهارة)، ج۱، ص: ۳۵۰؛ هدایة المسترشدین، ج۱، ص:۶۳۶</ref> | فعل و نیز [[تقریر معصوم]] {{ع}} از دیگر نشانههای اباحه شمرده شده است؛ لکن برخی گفتهاند: [[قدر]] متیقّن از آن، اباحه به معنای عام است که شامل استحباب و کراهت نیز میشود. <ref>الاصول العامة، ص:۲۳۴ و ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ المطلب، ج۱۰، ص:۴۱۷؛ ایضاح الفوائد، ج۳، ص:۳۷۷؛ ریاض المسائل، ج۳، ص:۵۱۷؛ التنقیح (الطهارة)، ج۱، ص: ۳۵۰؛ هدایة المسترشدین، ج۱، ص:۶۳۶</ref> | ||
اباحه [[مالکی]] یا ولایی از آنچه که بر [[رضایت]] یا [[اذن]] [[مالک]] یا [[ولیّ]] دلالت میکند به دست میآید.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۱.</ref> | اباحه [[مالکی]] یا ولایی از آنچه که بر [[رضایت]] یا [[اذن]] [[مالک]] یا [[ولیّ]] دلالت میکند به دست میآید.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۱.</ref> | ||
== انواع اباحه == | == انواع اباحه == | ||
#'''اباحه انشایی= اباحه تسبیبی (انشاء اباحه توسط مالک):''' اباحه مالکی به لحاظ ابراز آن از مالک بر دو قسم است: [[اباحه]] انشایی و اباحه تقدیری. اباحه انشایی عبارت است از اینکه [[مالک]] عنوان اباحه را به [[صراحت]] با گفتار یا فعل خود انشاء کند<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج ۱، ص:۱۹۸، ۲۱۳، ۲۴۵ و ۲۵۱.</ref>. | # '''اباحه انشایی= اباحه تسبیبی (انشاء اباحه توسط مالک):''' اباحه مالکی به لحاظ ابراز آن از مالک بر دو قسم است: [[اباحه]] انشایی و اباحه تقدیری. اباحه انشایی عبارت است از اینکه [[مالک]] عنوان اباحه را به [[صراحت]] با گفتار یا فعل خود انشاء کند<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج ۱، ص:۱۹۸، ۲۱۳، ۲۴۵ و ۲۵۱.</ref>. | ||
#'''اباحه بالمعنی الاءعم (جوازِ فعل بدون [[حرمت]] ترک آن):''' اباحه به معنای اعم گاه بر مطلق افعالِ جایزِ غیر الزامی، اطلاق میگردد که شامل [[مباح]]، [[مکروه]] و [[مستحب]] میشود؛ و گاه بر مطلق [[افعال]] غیر [[ممنوع]]، که [[واجب]] را نیز دربر میگیرد. | # '''اباحه بالمعنی الاءعم (جوازِ فعل بدون [[حرمت]] ترک آن):''' اباحه به معنای اعم گاه بر مطلق افعالِ جایزِ غیر الزامی، اطلاق میگردد که شامل [[مباح]]، [[مکروه]] و [[مستحب]] میشود؛ و گاه بر مطلق [[افعال]] غیر [[ممنوع]]، که [[واجب]] را نیز دربر میگیرد. | ||
#'''اباحه تعبّدی (اباحه مستند به [[حکم شرع]]):''' هرگاه اباحه [[مالی]] تنها مستند به حکم شرع باشد نه به اباحه یا رضای ضمنی مالک، به آن، اباحه تعبّدی یا تعبّدی محض گفته میشود، مانند اباحه حاصل از معاطات که بنابر قولی اباحه تعبّدی محض است<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۲، ص:۱۳۰؛ فقه الصادق، ج۲۴، ص:۹۳.</ref>. | # '''اباحه تعبّدی (اباحه مستند به [[حکم شرع]]):''' هرگاه اباحه [[مالی]] تنها مستند به حکم شرع باشد نه به اباحه یا رضای ضمنی مالک، به آن، اباحه تعبّدی یا تعبّدی محض گفته میشود، مانند اباحه حاصل از معاطات که بنابر قولی اباحه تعبّدی محض است<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۲، ص:۱۳۰؛ فقه الصادق، ج۲۴، ص:۹۳.</ref>. | ||
#'''اباحه تقدیری = اباحه ضمنی (اباحه مستفاد از قراین حالی):''' اباحه [[مالکی]] گاه از قراین و شواهد حالی استفاده میشود که به آن اباحه تقدیری اطلاق میگردد، مانند اباحهای که از اِعراض مالک از مالش فهمیده میشود<ref> شرائع الإسلام، ج۲، ص:۳۱۰</ref> مقابل تقدیری، اباحه انشایی قرار دارد. | # '''اباحه تقدیری = اباحه ضمنی (اباحه مستفاد از قراین حالی):''' اباحه [[مالکی]] گاه از قراین و شواهد حالی استفاده میشود که به آن اباحه تقدیری اطلاق میگردد، مانند اباحهای که از اِعراض مالک از مالش فهمیده میشود<ref> شرائع الإسلام، ج۲، ص:۳۱۰</ref> مقابل تقدیری، اباحه انشایی قرار دارد. | ||
#'''اباحه تکلیفی ([[حکم]] [[شارع]] به تخییر مکلّف بین فعل و ترک عمل):''' اباحه تکلیفی که از آن به اباحه خاص، اباحه به معنای اخص، اباحه صِرف و اباحه محض نیز تعبیر میشود از [[احکام]] پنج گانه تکلیفی و مقابل [[وجوب]]، حرمت، [[استحباب]] و [[کراهت]] است که دلالت بر تخییر مکلّف بین انجام دادن عمل و ترک آن میکند؛ بدون ترجیح یکی بر دیگری. در نتیجه هیچ [[ستایش]] و نکوهشی بر فعل و ترک، مترتّب نمیگردد<ref>معارج الاصول، ص: ۴۸؛ الاصول العامة، ص: ۶۵؛ اصطلاحات الاصول، ص:۱۲۰.</ref>. | # '''اباحه تکلیفی ([[حکم]] [[شارع]] به تخییر مکلّف بین فعل و ترک عمل):''' اباحه تکلیفی که از آن به اباحه خاص، اباحه به معنای اخص، اباحه صِرف و اباحه محض نیز تعبیر میشود از [[احکام]] پنج گانه تکلیفی و مقابل [[وجوب]]، حرمت، [[استحباب]] و [[کراهت]] است که دلالت بر تخییر مکلّف بین انجام دادن عمل و ترک آن میکند؛ بدون ترجیح یکی بر دیگری. در نتیجه هیچ [[ستایش]] و نکوهشی بر فعل و ترک، مترتّب نمیگردد<ref>معارج الاصول، ص: ۴۸؛ الاصول العامة، ص: ۶۵؛ اصطلاحات الاصول، ص:۱۲۰.</ref>. | ||
#'''اباحه [[شرعی]] (حکم شارع به اباحه):''' اباحه اگر از طرف شارع باشد، اباحه شرعی گفته میشود، مانند اباحه خوردن از میوه باغ برای رهگذر<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۱، ص: ۱۱۶، ۲۱۷ و ج۲، ص:۱۳۰؛ [[فقه]] الصادق، ج۲۴، ص:۹۳.</ref>. و نیز تصرّف در [[مال]] غیر در حال اضطرار<ref> مستند الشیعة، ج۱۵، ص: ۱۹</ref>. و یا خوردن از [[منزل]] [[خویشاوندان]] نزدیک<ref> الروضة البهیة، ج۷، ص:۳۴۱.</ref>. [[اباحه]] [[شرعی]] گاه تکلیفی است و گاه وضعی. اباحه شرعی به لحاظ تصرّف در مال دیگری گاه مستند به [[رضایت]] ضمنی [[مالک]] است و گاه تعبّدی محض <ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۱، ص:۱۹۸، ۲۴۵ و ۲۵۱.</ref>. | # '''اباحه [[شرعی]] (حکم شارع به اباحه):''' اباحه اگر از طرف شارع باشد، اباحه شرعی گفته میشود، مانند اباحه خوردن از میوه باغ برای رهگذر<ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۱، ص: ۱۱۶، ۲۱۷ و ج۲، ص:۱۳۰؛ [[فقه]] الصادق، ج۲۴، ص:۹۳.</ref>. و نیز تصرّف در [[مال]] غیر در حال اضطرار<ref> مستند الشیعة، ج۱۵، ص: ۱۹</ref>. و یا خوردن از [[منزل]] [[خویشاوندان]] نزدیک<ref> الروضة البهیة، ج۷، ص:۳۴۱.</ref>. [[اباحه]] [[شرعی]] گاه تکلیفی است و گاه وضعی. اباحه شرعی به لحاظ تصرّف در مال دیگری گاه مستند به [[رضایت]] ضمنی [[مالک]] است و گاه تعبّدی محض <ref>حاشیة کتاب المکاسب (اصفهانی)، ج۱، ص:۱۹۸، ۲۴۵ و ۲۵۱.</ref>. | ||
#'''اباحه صریح ([[مباح]] کردن چیزی با [[صراحت]]):''' در مقابل اباحه تقدیری به اباحه صریح نیز تعبیر میشود؛ لکن اباحه صریح گاه در مقابل اباحهای که از فحوا و اولویّت استفاده میشود، اطلاق میگردد، مانند اباحه داخل شدن در [[خانه]]، که اباحه [[نماز]] در آن به اولویّت [[ثابت]] میگردد. | # '''اباحه صریح ([[مباح]] کردن چیزی با [[صراحت]]):''' در مقابل اباحه تقدیری به اباحه صریح نیز تعبیر میشود؛ لکن اباحه صریح گاه در مقابل اباحهای که از فحوا و اولویّت استفاده میشود، اطلاق میگردد، مانند اباحه داخل شدن در [[خانه]]، که اباحه [[نماز]] در آن به اولویّت [[ثابت]] میگردد. | ||
#'''اباحه ظاهری (اباحه مجعول در ظرف [[شکّ]]):''' اباحه ظاهری عبارت است از اباحهای که از [[اماره]] یا اصل عملی به دست میآید. اباحه ظاهری در مقابل اباحه [[واقعی]] است و برخلاف آن با [[حرمت]] و [[کراهت]] واقعی قابل جمع است، یعنی ممکن است چیزی [[حکم ظاهری]] آن مباح باشد، هرچند در واقع [[حرام]] یا [[مکروه]] باشد، مانند کسی که از روی [[جهل]] به حرام بودن مایع، آن را بنوشد<ref>حاشیة المکاسب (یزدی)، ج۱، ص:۷۲ و ۸۴</ref>. | # '''اباحه ظاهری (اباحه مجعول در ظرف [[شکّ]]):''' اباحه ظاهری عبارت است از اباحهای که از [[اماره]] یا اصل عملی به دست میآید. اباحه ظاهری در مقابل اباحه [[واقعی]] است و برخلاف آن با [[حرمت]] و [[کراهت]] واقعی قابل جمع است، یعنی ممکن است چیزی [[حکم ظاهری]] آن مباح باشد، هرچند در واقع [[حرام]] یا [[مکروه]] باشد، مانند کسی که از روی [[جهل]] به حرام بودن مایع، آن را بنوشد<ref>حاشیة المکاسب (یزدی)، ج۱، ص:۷۲ و ۸۴</ref>. | ||
#'''اباحه [[عقلی]] ([[حکم عقل]] به اباحه):''' اباحه عقلی عبارت است از حکم عقل به اباحه چیزی، صرف نظر از [[حکم شرع]]، مانند حکم عقل به اباحه [[تصرف]] [[انسان]] در مال خود یا [[نفی]] [[استحقاق]] [[عذاب]] در موارد [[شک]] در [[وجوب]] یا حرمت و عدم [[قیام]] [[دلیل شرعی]] بر آن. <ref>عوائد الایّام، ص: ۳۶۸ ـ ۳۶۹؛ الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج۱، ص:۴۴۵.</ref>. البته [[عقل]] [[ادراک]] کننده اباحه است و مراد از [[حکم]]، در این جا ادراک است؛ از این رو عقل [[تشریع]] کننده اباحه نمیباشد. | # '''اباحه [[عقلی]] ([[حکم عقل]] به اباحه):''' اباحه عقلی عبارت است از حکم عقل به اباحه چیزی، صرف نظر از [[حکم شرع]]، مانند حکم عقل به اباحه [[تصرف]] [[انسان]] در مال خود یا [[نفی]] [[استحقاق]] [[عذاب]] در موارد [[شک]] در [[وجوب]] یا حرمت و عدم [[قیام]] [[دلیل شرعی]] بر آن. <ref>عوائد الایّام، ص: ۳۶۸ ـ ۳۶۹؛ الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج۱، ص:۴۴۵.</ref>. البته [[عقل]] [[ادراک]] کننده اباحه است و مراد از [[حکم]]، در این جا ادراک است؛ از این رو عقل [[تشریع]] کننده اباحه نمیباشد. | ||
#'''اباحه لازم (اباحه بدون [[حقّ]] [[رجوع]]):''' به اباحهای که با تصرف در مال مباح لازم میشود، یعنی اباحه کننده نمیتواند از اباحه خود برگردد، اباحه لازم گفته میشود،<ref>التنقیح (الطهارة)، ج۱، ص:۳۳۳.</ref> مانند اباحه حاصل از معاطات که ـ بنابر قول به اینکه معاطات مفید اباحه است نه ملکیّت ـ پس از تصرّف در [[مال]] مورد [[معامله]]، لازم میگردد. همچنین پس از تصرّف در [[مالی]] که صاحبش از آن [[اعراض]] کرده باشد. البته بنابر قولی که صرف اعراض مفید زوال ملکیّت نباشد<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴</ref> | # '''اباحه لازم (اباحه بدون [[حقّ]] [[رجوع]]):''' به اباحهای که با تصرف در مال مباح لازم میشود، یعنی اباحه کننده نمیتواند از اباحه خود برگردد، اباحه لازم گفته میشود،<ref>التنقیح (الطهارة)، ج۱، ص:۳۳۳.</ref> مانند اباحه حاصل از معاطات که ـ بنابر قول به اینکه معاطات مفید اباحه است نه ملکیّت ـ پس از تصرّف در [[مال]] مورد [[معامله]]، لازم میگردد. همچنین پس از تصرّف در [[مالی]] که صاحبش از آن [[اعراض]] کرده باشد. البته بنابر قولی که صرف اعراض مفید زوال ملکیّت نباشد<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴</ref> | ||
#'''[[اباحه]] [[مالکی]] ([[اذن]] یا اجازه [[مالک]] به تصرّف دیگری در مالش):''' تصرّف در مال کسی با اذن یا [[رضایت]] او [[مباح]] است. به این اباحه چون از سوی مالک است، اباحه مالکی گفته میشود، مانند اباحه خوردن غذای میهمانی از سوی میزبان. به نظر برخی اباحه حاصل از معاطات بنابر اینکه مفید اباحه باشد نه [[ملک]]، اباحه مالکی است<ref>مسالک الافهام، ج۳، ص:۱۴۸</ref>. این اباحه اگر از طرف مالک انشاء شود، اباحه انشایی و اگر از قراین و شواهد حالی فهمیده شود، اباحه تقدیری نام دارد <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴.</ref>. گاه از اباحه مالکی معنای دیگری [[اراده]] میشود که استناد اباحه به ملکیّت است؛ به این معنا که برای هر مالکی انواع تصرّفات در ملکش جایز و مباح است. این جواز مستند به ملکیّت مالک است <ref>مصباح الفقاهة، ج۲، ص:۸۶</ref> | # '''[[اباحه]] [[مالکی]] ([[اذن]] یا اجازه [[مالک]] به تصرّف دیگری در مالش):''' تصرّف در مال کسی با اذن یا [[رضایت]] او [[مباح]] است. به این اباحه چون از سوی مالک است، اباحه مالکی گفته میشود، مانند اباحه خوردن غذای میهمانی از سوی میزبان. به نظر برخی اباحه حاصل از معاطات بنابر اینکه مفید اباحه باشد نه [[ملک]]، اباحه مالکی است<ref>مسالک الافهام، ج۳، ص:۱۴۸</ref>. این اباحه اگر از طرف مالک انشاء شود، اباحه انشایی و اگر از قراین و شواهد حالی فهمیده شود، اباحه تقدیری نام دارد <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴.</ref>. گاه از اباحه مالکی معنای دیگری [[اراده]] میشود که استناد اباحه به ملکیّت است؛ به این معنا که برای هر مالکی انواع تصرّفات در ملکش جایز و مباح است. این جواز مستند به ملکیّت مالک است <ref>مصباح الفقاهة، ج۲، ص:۸۶</ref> | ||
#'''اباحه مجّانی:''' اباحه رایگان و بدون عوض، مقابل اباحه معوّض. | # '''اباحه مجّانی:''' اباحه رایگان و بدون عوض، مقابل اباحه معوّض. | ||
#'''اباحه مَحض: (اذن در [[تصرف]] بدون تملیک <ref>مسالک الافهام، ج۳، ص:۱۴۸</ref> و یا اباحه تکلیفی <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴</ref>):''' از اباحه به معنای اول به اباحه [[خالص]] <ref>مصباح الفقاهة، ج۲، ص:۸۶</ref>، اباحه صرف،<ref>العناوین، ج۲، ص:۱۱۷</ref> اباحه مجرّد<ref> بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۶.</ref> یا مجرّد از ملک <ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۲۱۴.</ref> نیز تعبیر شده است. اباحه محض مفید ملک نیست و تنها مجوّز تصرف است <ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۲۱۴.</ref> که با اذن صریح یا قراین و شواهد حالی حاصل میشود، مانند غذایی که میزبان جلوی میهمان میگذارد؛<ref>مسالکالافهام، ج۱۰، ص:۶۰</ref> همچنین اباحه محض لزومآور نیست؛ بنابر این مالک پس از اباحه میتواند [[رجوع]] کند. در معاطات گرچه [[اختلافات]] بسیاری وجود دارد ولی برخی، [[ظهور]] [[کلام]] مشهور را در این دانستهاند که معاطات مفید اباحه محض است. <ref>العناوین، ج۲، ص:۱۱۷. </ref> | # '''اباحه مَحض: (اذن در [[تصرف]] بدون تملیک <ref>مسالک الافهام، ج۳، ص:۱۴۸</ref> و یا اباحه تکلیفی <ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص:۶۴</ref>):''' از اباحه به معنای اول به اباحه [[خالص]] <ref>مصباح الفقاهة، ج۲، ص:۸۶</ref>، اباحه صرف،<ref>العناوین، ج۲، ص:۱۱۷</ref> اباحه مجرّد<ref> بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۶.</ref> یا مجرّد از ملک <ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۲۱۴.</ref> نیز تعبیر شده است. اباحه محض مفید ملک نیست و تنها مجوّز تصرف است <ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص:۲۱۴.</ref> که با اذن صریح یا قراین و شواهد حالی حاصل میشود، مانند غذایی که میزبان جلوی میهمان میگذارد؛<ref>مسالکالافهام، ج۱۰، ص:۶۰</ref> همچنین اباحه محض لزومآور نیست؛ بنابر این مالک پس از اباحه میتواند [[رجوع]] کند. در معاطات گرچه [[اختلافات]] بسیاری وجود دارد ولی برخی، [[ظهور]] [[کلام]] مشهور را در این دانستهاند که معاطات مفید اباحه محض است. <ref>العناوین، ج۲، ص:۱۱۷. </ref> | ||
#'''[[اباحه]] مضمون: (اباحه به شرط ضمان در صورت تلف):''' از آن در باب [[تجارت]] سخن رفته است. اگر کسی [[مالی]] را برای دیگری اباحه کند به شرط آنکه مباحله در صورت تلف [[مال]]، ضامن مثل یا قیمت آن باشد، صحیح است، ولی اگر به این شرط [[مباح]] کند که مباحله مبلغ معیّنی را ضامن باشد، به نظر برخی [[باطل]] است. <ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۲</ref> | # '''[[اباحه]] مضمون: (اباحه به شرط ضمان در صورت تلف):''' از آن در باب [[تجارت]] سخن رفته است. اگر کسی [[مالی]] را برای دیگری اباحه کند به شرط آنکه مباحله در صورت تلف [[مال]]، ضامن مثل یا قیمت آن باشد، صحیح است، ولی اگر به این شرط [[مباح]] کند که مباحله مبلغ معیّنی را ضامن باشد، به نظر برخی [[باطل]] است. <ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۲</ref> | ||
#'''اباحه مطلق (اباحه تمام تصرّفات):''' اگر هرنوع تصرّف، حتّی تصرّفِ متوقّف بر [[ملک]]، مانند فروش کالای مورد اباحه جایز باشد، به آن اباحه مطلق گویند.<ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۲.</ref> اباحه مطلق یا از طرف [[شارع]] است و یا از جانب [[مالک]]. به مشهور نسبت داده شده که [[معامله]] معاطاتی مفید اباحه مطلق است<ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۷۳-۷۴</ref> | # '''اباحه مطلق (اباحه تمام تصرّفات):''' اگر هرنوع تصرّف، حتّی تصرّفِ متوقّف بر [[ملک]]، مانند فروش کالای مورد اباحه جایز باشد، به آن اباحه مطلق گویند.<ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۶۲.</ref> اباحه مطلق یا از طرف [[شارع]] است و یا از جانب [[مالک]]. به مشهور نسبت داده شده که [[معامله]] معاطاتی مفید اباحه مطلق است<ref>بلغة الفقیه، ج۲، ص:۷۳-۷۴</ref> | ||
#'''اباحه مُعَوَّض(اباحه در مقابل عوض):''' به اباحه چیزی در عوض اباحه یا تملیک چیزی دیگر، اباحه معوّض گفته میشود، مانند اینکه کسی انتفاع از [[زمین]] خود را برای دیگری مباح نماید؛ به شرط آنکه او نیز انتفاع از خانهاش را برای وی مباح کند، یا مالی را به او تملیک نماید. از این موضوع در باب تجارت بحث شده است. | # '''اباحه مُعَوَّض(اباحه در مقابل عوض):''' به اباحه چیزی در عوض اباحه یا تملیک چیزی دیگر، اباحه معوّض گفته میشود، مانند اینکه کسی انتفاع از [[زمین]] خود را برای دیگری مباح نماید؛ به شرط آنکه او نیز انتفاع از خانهاش را برای وی مباح کند، یا مالی را به او تملیک نماید. از این موضوع در باب تجارت بحث شده است. | ||
#'''اباحه [[واقعی]] (مباح بودن چیزی در واقع):''' اباحه واقعی در مقابل اباحه ظاهری، عبارت است از مباح بودن واقع چیزی بدون در نظر گرفتن [[علم]] و [[جهل]] مکلّف، مانند مباح بودن [[نوشیدن آب]] یا خوردن مردار در حال [[اضطرار]]<ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص:۵۰۴.</ref><ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۱-۲۲۷.</ref> | # '''اباحه [[واقعی]] (مباح بودن چیزی در واقع):''' اباحه واقعی در مقابل اباحه ظاهری، عبارت است از مباح بودن واقع چیزی بدون در نظر گرفتن [[علم]] و [[جهل]] مکلّف، مانند مباح بودن [[نوشیدن آب]] یا خوردن مردار در حال [[اضطرار]]<ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص:۵۰۴.</ref><ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص:۲۲۱-۲۲۷.</ref> | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |