بغی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۳: خط ۳:
'''بغی''' به معنای ظلم عبارت است از [[شورش بر امام]] و [[خروج بر دولت اسلامی]]، به همین دلیل، اصطلاح [[باغی]] بر کسی که بر [[امام]] و پیشوای عادل به‌صورت مسلحانه خروج کند اطلاق شده است.  
'''بغی''' به معنای ظلم عبارت است از [[شورش بر امام]] و [[خروج بر دولت اسلامی]]، به همین دلیل، اصطلاح [[باغی]] بر کسی که بر [[امام]] و پیشوای عادل به‌صورت مسلحانه خروج کند اطلاق شده است.  


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[فقهای اسلامی]] ـ اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] ـ در کتاب‌های [[فقهی]] خود از جریان و گروه خاصی در [[جامعه]] [[مسلمانان]] نام برده‌اند که [[جهاد]] و [[مبارزه]] با آنان بر مسلمانان [[واجب]] است. این گروه "[[اهل بغی]]" یا "[[بغات]]" نام دارند که مفرد آن "[[باغی]]" است. [[جامعه اسلامی]] و [[دولت]] [[مشروع]] آنان باید در مقابل اهل بغی بایستند و با آنها مقابله کنند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۳.</ref>.
[[فقهای اسلامی]] ـ اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] ـ در کتاب‌های [[فقهی]] خود از جریان و گروه خاصی در [[جامعه]] [[مسلمانان]] نام برده‌اند که [[جهاد]] و [[مبارزه]] با آنان بر مسلمانان [[واجب]] است. این گروه "[[اهل بغی]]" یا "[[بغات]]" نام دارند که مفرد آن "[[باغی]]" است. [[جامعه اسلامی]] و [[دولت]] [[مشروع]] آنان باید در مقابل اهل بغی بایستند و با آنها مقابله کنند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۳.</ref>.


==معناشناسی بغی و باغی==
== معناشناسی بغی و باغی ==
===معنای لغوی===
=== معنای لغوی ===
[[بغی]] در لغت به‌معنای "تعدّی"، "ظلم"<ref>مجمع‌البحرین، ج۱، ص ۲۲۵، ۲۲۷، «بغی»؛ لسان‌العرب، ج۱، ص ۷۶، ۷۹؛ تاج‌العروس، ج ۱۰، ص ۳۸، ۴۰، «بغا».</ref> و طلب همراه با [[تجاوز]] از حد است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۱۳۶؛ ابن‌فارس، معجم مقائیس اللغة، ج۱، ص۲۷۱.</ref> و در دو معنای کلی به کار رفته است:
[[بغی]] در لغت به‌معنای "تعدّی"، "ظلم"<ref>مجمع‌البحرین، ج۱، ص ۲۲۵، ۲۲۷، «بغی»؛ لسان‌العرب، ج۱، ص ۷۶، ۷۹؛ تاج‌العروس، ج ۱۰، ص ۳۸، ۴۰، «بغا».</ref> و طلب همراه با [[تجاوز]] از حد است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۱۳۶؛ ابن‌فارس، معجم مقائیس اللغة، ج۱، ص۲۷۱.</ref> و در دو معنای کلی به کار رفته است:
#طلب، درخواست: از این ماده "بُغیه" به معنای [[حاجت]] و "ابتغاء" به معنای طلب‌ کردن استعمال شده است.
# طلب، درخواست: از این ماده "بُغیه" به معنای [[حاجت]] و "ابتغاء" به معنای طلب‌ کردن استعمال شده است.
# [[تجاوز]]، [[تعدی]]، [[عصیان]] و [[سرکشی]]: مشتق از این ماده "باغی" و "[[فرقه باغیه]]" به معنای [[شورشگری]] و [[قیام علیه امام حق]] است و بَغی به عنوان صفت [[زن]] [[فاجر]] و [[فاسق]] استعمال می‌شود<ref>محمود سرمدی، «بغی»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۳۷۹.</ref>.
# [[تجاوز]]، [[تعدی]]، [[عصیان]] و [[سرکشی]]: مشتق از این ماده "باغی" و "[[فرقه باغیه]]" به معنای [[شورشگری]] و [[قیام علیه امام حق]] است و بَغی به عنوان صفت [[زن]] [[فاجر]] و [[فاسق]] استعمال می‌شود<ref>محمود سرمدی، «بغی»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۳۷۹.</ref>.


برخی از لغویان با توجه به آیاتی که بغی در آن [[مقید]] {{متن قرآن|بِغَيْرِ الْحَقِّ}} شده {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>؛ بغی را بر دو گونه دانسته‌اند: بغی [[پسندیده]] و جایز که حرکت از [[عدالت]] به سوی [[احسان]] و از [[واجب]] به سمت [[مستحب]] است و بغی [[ناپسند]] که تجاوز از حق به سوی [[باطل]] و [[شبهات]] است، هرچند کاربرد آن در تجاوزهای ناپسند شایع‌تر است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص ۵۵، «بغی»؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۳۹، «بغا».</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
برخی از لغویان با توجه به آیاتی که بغی در آن [[مقید]] {{متن قرآن|بِغَيْرِ الْحَقِّ}} شده {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم می‌ورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را می‌برید سپس به سوی ما باز می‌گردید و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌گردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>؛ بغی را بر دو گونه دانسته‌اند: بغی [[پسندیده]] و جایز که حرکت از [[عدالت]] به سوی [[احسان]] و از [[واجب]] به سمت [[مستحب]] است و بغی [[ناپسند]] که تجاوز از حق به سوی [[باطل]] و [[شبهات]] است، هرچند کاربرد آن در تجاوزهای ناپسند شایع‌تر است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص ۵۵، «بغی»؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۳۹، «بغا».</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


===معنای اصطلاحی===
=== معنای اصطلاحی ===
[[بغی]] در اصطلاح [[فقهی]] "خروج عده‌ای از [[مسلمانان]] بر [[امام]] [[عادل]] و شکستن [[بیعت]] او و [[مخالفت]] با [[احکام]] و دستورهای اوست". چنین کسی را [[باغی]] گویند به دلیل آنکه از حدّ خود [[تجاوز]] کرده و به [[حقوق امام]] و [[جامعه]] [[تعدی]] نموده و یا به خاطر آنکه [[ستمکار]] است، یا به این خاطر که خواهان [[برتری]] بر امام جامعه است<ref>شیخ طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتوا، ص۲۹۶؛ حلی (علامه)، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۱؛ حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۴، ص۲۳.</ref>.  
[[بغی]] در اصطلاح [[فقهی]] "خروج عده‌ای از [[مسلمانان]] بر [[امام]] [[عادل]] و شکستن [[بیعت]] او و [[مخالفت]] با [[احکام]] و دستورهای اوست". چنین کسی را [[باغی]] گویند به دلیل آنکه از حدّ خود [[تجاوز]] کرده و به [[حقوق امام]] و [[جامعه]] [[تعدی]] نموده و یا به خاطر آنکه [[ستمکار]] است، یا به این خاطر که خواهان [[برتری]] بر امام جامعه است<ref>شیخ طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتوا، ص۲۹۶؛ حلی (علامه)، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۱؛ حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۴، ص۲۳.</ref>.  


در [[فقه سیاسی اسلام]]، [[باغی]] و [[اهل بغی]] چنین تعریف شده است: "کسی که [[بیعت]] خویش را با [[پیشوای معصوم]]{{ع}} شکسته و از [[اطاعت]] وی بیرون رفته باشد<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۲؛ طباطبایی، سید علی، ریاض‌المسائل، ج۷، ص۴۵۶.</ref>، هر کسی که بر [[امام]] و پیشوای [[عادل]] خروج کند و مسلحانه بشورد، [[باغی]] است. [[جهاد]] علیه این [[فرقه]] با [[دعوت]] و درخواست [[امام]] یا کسی که [[امام]] او را [[تعیین]] و [[منصوب]] کرده باشد، بر [[مسلمانان]] [[واجب کفایی]] است: {{متن قرآن|فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>"و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ كنند، ميان آنان را آشتى دهيد پس اگر يكى از آن دو بر ديگرى ستم كرد با آن كس كه ستم مى‏كند جنگ كنيد تا به فرمان خداوند باز گردد"؛ سوره حجرات آیه ۹</ref>؛ مگر آنکه [[توبه]] نمایند. از نمونه‌های [[تاریخی]] [[جنگ]] با [[اهل بغی]]، [[جنگ جمل]]، [[نهروان]] و [[صفین]] است<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۴۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۱؛ [[مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی]]، [[فرهنگ فقه فارسی]]؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص۲۰۴؛ [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
در [[فقه سیاسی اسلام]]، [[باغی]] و [[اهل بغی]] چنین تعریف شده است: "کسی که [[بیعت]] خویش را با [[پیشوای معصوم]] {{ع}} شکسته و از [[اطاعت]] وی بیرون رفته باشد<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۲؛ طباطبایی، سید علی، ریاض‌المسائل، ج۷، ص۴۵۶.</ref>، هر کسی که بر [[امام]] و پیشوای [[عادل]] خروج کند و مسلحانه بشورد، [[باغی]] است. [[جهاد]] علیه این [[فرقه]] با [[دعوت]] و درخواست [[امام]] یا کسی که [[امام]] او را [[تعیین]] و [[منصوب]] کرده باشد، بر [[مسلمانان]] [[واجب کفایی]] است: {{متن قرآن|فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>"و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ كنند، ميان آنان را آشتى دهيد پس اگر يكى از آن دو بر ديگرى ستم كرد با آن كس كه ستم مى‏كند جنگ كنيد تا به فرمان خداوند باز گردد"؛ سوره حجرات آیه ۹</ref>؛ مگر آنکه [[توبه]] نمایند. از نمونه‌های [[تاریخی]] [[جنگ]] با [[اهل بغی]]، [[جنگ جمل]]، [[نهروان]] و [[صفین]] است<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۴۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۱؛ [[مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی]]، [[فرهنگ فقه فارسی]]؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص۲۰۴؛ [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.


==تفاوت [[باغی]] با [[محارب]]==
== تفاوت [[باغی]] با [[محارب]] ==
{{اصلی|محاربه}}
{{اصلی|محاربه}}
#محاربه عبارت است از: [[تجهیز]] یا حمل [[اسلحه]] و یا کشیدن آن به منظور ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[مردم]]، خواه [[مسلمان]] باشند و خواه [[کافر]]. این کار یا شرارت محض و یا به منظور دزدی است<ref>{{عربی|و هو کل مجردّ سلاحا فی بَر او بحر، لیلاً او نهارا لاخافة السابله والمتروّدین من المسلمین مطلقا}}؛ طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج۱۳، ص۶۱۴.</ref>. اما بغی عبارت است از [[قیام]] مسلّحانه عده‌ای در برابر امام عادل جامعه اسلامی به منظور برانداختن [[حکومت]] [[اسلام]].
# محاربه عبارت است از: [[تجهیز]] یا حمل [[اسلحه]] و یا کشیدن آن به منظور ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[مردم]]، خواه [[مسلمان]] باشند و خواه [[کافر]]. این کار یا شرارت محض و یا به منظور دزدی است<ref>{{عربی|و هو کل مجردّ سلاحا فی بَر او بحر، لیلاً او نهارا لاخافة السابله والمتروّدین من المسلمین مطلقا}}؛ طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج۱۳، ص۶۱۴.</ref>. اما بغی عبارت است از [[قیام]] مسلّحانه عده‌ای در برابر امام عادل جامعه اسلامی به منظور برانداختن [[حکومت]] [[اسلام]].
#محاربه ممکن است به صورت فردی و یا جمعی صورت بگیرد. اما بغی خروج و یک قیام جمعی است.
# محاربه ممکن است به صورت فردی و یا جمعی صورت بگیرد. اما بغی خروج و یک قیام جمعی است.
# محارب، اعمّ از کافر و مسلمان است، یعنی هم ممکن است کافر باشد و هم مسلمان. اما باغی کسی است که [[تظاهر]] به اسلام می‌کند و [[شهادتین]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} و {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} می‌گوید، اما در برابر [[امام]] [[عادل]] [[مسلمانان]] [[قیام]] مسلّحانه می‌کند.
# محارب، اعمّ از کافر و مسلمان است، یعنی هم ممکن است کافر باشد و هم مسلمان. اما باغی کسی است که [[تظاهر]] به اسلام می‌کند و [[شهادتین]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} و {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} می‌گوید، اما در برابر [[امام]] [[عادل]] [[مسلمانان]] [[قیام]] مسلّحانه می‌کند.
# [[توبه]] [[محارب]] بعد از [[اسارت]] و [[دستگیری]] قبول نیست اما تو به [[باغی]] در صورت ذی‌فئه نبودن بعد از اسارت نیز قبول است.
# [[توبه]] [[محارب]] بعد از [[اسارت]] و [[دستگیری]] قبول نیست اما تو به [[باغی]] در صورت ذی‌فئه نبودن بعد از اسارت نیز قبول است.
#برای محارب چهار نوع [[کیفر]] (حدّ [[شرعی]]) [[پیش‌بینی]] شده اما برای "باغی" این حدود پیش‌بینی نشده است. فقط [[دستور]] [[قتال]] و [[جهاد]] داده شده که در آن یا [[تسلیم امام]] عادل مسلمانان می‌شوند و یا کشته می‌گردند<ref>ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام، ص ۲۰۹؛ [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۵.</ref>.
# برای محارب چهار نوع [[کیفر]] (حدّ [[شرعی]]) [[پیش‌بینی]] شده اما برای "باغی" این حدود پیش‌بینی نشده است. فقط [[دستور]] [[قتال]] و [[جهاد]] داده شده که در آن یا [[تسلیم امام]] عادل مسلمانان می‌شوند و یا کشته می‌گردند<ref>ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام، ص ۲۰۹؛ [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۵.</ref>.


==بغی در قرآن==
== بغی در قرآن ==
واژه "بغی" و مشتقات آن ۹۶ بار در [[قرآن]] آمده و در بیشتر موارد در معانی لغوی آن به کار رفته و تنها در چند [[آیه]] معنای اصطلاحی آن مراد است؛ از جمله آیه {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> طبق برخی [[روایات]] مراد از [[باغی]] در [[آیات]] فوق خروج کننده بر [[حاکم اسلامی]] است<ref> مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۷۶؛ نورالثقلین؛ ج ۱، ص ۱۵۵.</ref>. ظاهراً این واژه به معنای اصطلاحی آن نخستین بار در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به کار رفته که آن [[حضرت]] در آن [[قاتلان]] [[عمّار]] را گروه باغی نامیدند. {{متن حدیث|يَا عَمَّارُ تَقْتُلُكَ اَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ}}<ref>الکافی، ج ۵، ص ۱۱؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۰۶؛ صحیح البخاری، ج ۳، ص ۲۰۷.</ref>. در [[احادیث]] دیگر به ویژه سخنان [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} نیز بسیار به کار رفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷، ۱۹۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
واژه "بغی" و مشتقات آن ۹۶ بار در [[قرآن]] آمده و در بیشتر موارد در معانی لغوی آن به کار رفته و تنها در چند [[آیه]] معنای اصطلاحی آن مراد است؛ از جمله آیه {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> طبق برخی [[روایات]] مراد از [[باغی]] در [[آیات]] فوق خروج کننده بر [[حاکم اسلامی]] است<ref> مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۷۶؛ نورالثقلین؛ ج ۱، ص ۱۵۵.</ref>. ظاهراً این واژه به معنای اصطلاحی آن نخستین بار در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به کار رفته که آن [[حضرت]] در آن [[قاتلان]] [[عمّار]] را گروه باغی نامیدند. {{متن حدیث|يَا عَمَّارُ تَقْتُلُكَ اَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ}}<ref>الکافی، ج ۵، ص ۱۱؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۰۶؛ صحیح البخاری، ج ۳، ص ۲۰۷.</ref>. در [[احادیث]] دیگر به ویژه سخنان [[امیرمؤمنان]]، [[علی]] {{ع}} نیز بسیار به کار رفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷، ۱۹۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[بغی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «بغی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==انواع باغی==
== انواع باغی ==
این واژه ریشۀ [[قرآنی]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و [[روایی]]<ref>بحار الانوار، ج۶۲، ص۸۰؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۱۶، باب ۵ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۲.</ref> دارد. [[فقهاء]] [[اهل بغی]] را به دو گروه تقسیم نموده‌اند: "ذی [[فئه]]" و "غیر ذی [[فئه]]"<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸؛ کنز العمال، ج۴، ص۶۱۰.</ref>.
این واژه ریشۀ [[قرآنی]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و [[روایی]]<ref>بحار الانوار، ج۶۲، ص۸۰؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۱۶، باب ۵ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۲.</ref> دارد. [[فقهاء]] [[اهل بغی]] را به دو گروه تقسیم نموده‌اند: "ذی [[فئه]]" و "غیر ذی [[فئه]]"<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸؛ کنز العمال، ج۴، ص۶۱۰.</ref>.
# [[بغی ذی فئه]]: گروهی از [[باغیان]] هستند که علاوه بر افراد مهاجم، دارای تشکیلات و [[سازماندهی]] منسجم هستند.
# [[بغی ذی فئه]]: گروهی از [[باغیان]] هستند که علاوه بر افراد مهاجم، دارای تشکیلات و [[سازماندهی]] منسجم هستند.
خط ۳۷: خط ۳۷:
شیوۀ برخورد با دو گروه اهل بغی، در [[حکومت اسلامی]] متفاوت است؛ به گونه‌ای که [[باغیان]] غیر ذی فئه برخلاف ذی فئه، مجروحانش اعدام نمی‌شوند و فراریان‌شان نیز مورد تعقیب قرار نمی‌گیرند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۵۸؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۴.</ref>.
شیوۀ برخورد با دو گروه اهل بغی، در [[حکومت اسلامی]] متفاوت است؛ به گونه‌ای که [[باغیان]] غیر ذی فئه برخلاف ذی فئه، مجروحانش اعدام نمی‌شوند و فراریان‌شان نیز مورد تعقیب قرار نمی‌گیرند<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۵۸؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۴.</ref>.


==شروط تحقق بغی==
== شروط تحقق بغی ==
هرگونه خروج علیه امام ذیل حکم بغی قرار نمی‌گیرد بلکه شروطی برای تعلق حکم بغی به خروج کنندگان در کتب فقهی بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
هرگونه خروج علیه امام ذیل حکم بغی قرار نمی‌گیرد بلکه شروطی برای تعلق حکم بغی به خروج کنندگان در کتب فقهی بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
#در قدرتی باشند که جلوگیری از آنها و متفرق کردن جمعیتشان ممکن نباشد، مگر با [[لشکرکشی]] و [[جنگ]]؛ بنابراین اگر تعدادشان اندک و [[مکر]] و کیدشان نیز [[ضعیف]] بود، اهل بغی نیستند؛ زیرا امکان متفرق کردن آنها بدون جنگ وجود دارد<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج۷، ص۲۶۴.</ref>؛
# در قدرتی باشند که جلوگیری از آنها و متفرق کردن جمعیتشان ممکن نباشد، مگر با [[لشکرکشی]] و [[جنگ]]؛ بنابراین اگر تعدادشان اندک و [[مکر]] و کیدشان نیز [[ضعیف]] بود، اهل بغی نیستند؛ زیرا امکان متفرق کردن آنها بدون جنگ وجود دارد<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج۷، ص۲۶۴.</ref>؛
#از [[سلطه]] و [[سیطره]] امام خارج و از وی جدا شوند. اما اگر در سلطه و سیطره امام و همراه وی باشند، اهل بغی نیستند؛
# از [[سلطه]] و [[سیطره]] امام خارج و از وی جدا شوند. اما اگر در سلطه و سیطره امام و همراه وی باشند، اهل بغی نیستند؛
#جدا شدن و خروج آنان به [[شبهه]] و تأویلی باشد که برای خودشان مجاز است؛ اما اگر بدون این [[تأویل]] خارج شوند، محارب‌اند؛
# جدا شدن و خروج آنان به [[شبهه]] و تأویلی باشد که برای خودشان مجاز است؛ اما اگر بدون این [[تأویل]] خارج شوند، محارب‌اند؛
#پیش از آنکه [[جنگی]] آغاز شود، امام باید نماینده‌ای بفرستد و با آنان [[مذاکره]] و [[مناظره]] کند، آن‌گاه اگر سخن آنان حق باشد، به آن مطالب [[جامه]] عمل بپوشاند و اگر امر بر آنان مشتبه شده باشد، آن را برای ایشان حل کند و روشن سازد. در این حالت اگر بازگشتند که مسئله خاتمه یافته است و اگر بازنگردند، امام با آنها می‌جنگد<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج۷، ص۲۶۵.</ref><ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷.</ref>
# پیش از آنکه [[جنگی]] آغاز شود، امام باید نماینده‌ای بفرستد و با آنان [[مذاکره]] و [[مناظره]] کند، آن‌گاه اگر سخن آنان حق باشد، به آن مطالب [[جامه]] عمل بپوشاند و اگر امر بر آنان مشتبه شده باشد، آن را برای ایشان حل کند و روشن سازد. در این حالت اگر بازگشتند که مسئله خاتمه یافته است و اگر بازنگردند، امام با آنها می‌جنگد<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج۷، ص۲۶۵.</ref><ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷.</ref>


==مصادیق [[باغی]]==
== مصادیق [[باغی]] ==
مصادیق [[باغی]] به شرح ذیل است:
مصادیق [[باغی]] به شرح ذیل است:
# [[احزاب]] و گروه‌هایی که در [[دارالاسلام]] از [[اطاعت امام]] ([[حاکم اسلامی]]) [[سرپیچی از امام|سرپیچی]] نموده و دست به [[قیام]] علیه او بزنند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲.</ref>؛
# [[احزاب]] و گروه‌هایی که در [[دارالاسلام]] از [[اطاعت امام]] ([[حاکم اسلامی]]) [[سرپیچی از امام|سرپیچی]] نموده و دست به [[قیام]] علیه او بزنند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲.</ref>؛
#گروه‌هایی که با تحریک، [[مردم]] را به [[شورش]] واداشته و قصدشان، براندازی [[حکومت اسلامی]]، [[هرج و مرج]] و [[نقض]] [[حاکمیت اسلام]] بوده، بدون اینکه طرحی برای [[دستیابی به قدرت]] داشته باشند؛ مانند [[ناکثین]] در جریان [[جنگ جمل]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰، باب ۲۶ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۴، ۶ و ۱۳.</ref>؛
# گروه‌هایی که با تحریک، [[مردم]] را به [[شورش]] واداشته و قصدشان، براندازی [[حکومت اسلامی]]، [[هرج و مرج]] و [[نقض]] [[حاکمیت اسلام]] بوده، بدون اینکه طرحی برای [[دستیابی به قدرت]] داشته باشند؛ مانند [[ناکثین]] در جریان [[جنگ جمل]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۹۲؛ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰، باب ۲۶ از ابواب جهاد عدو، حدیث ۴، ۶ و ۱۳.</ref>؛
#گروه‌هایی که قصد تجزیه بخشی از [[دارالاسلام]] را داشته و خواستار [[سیاست]] "[[ملوک الطوایفی]]" و یا ایجاد [[دولت]] جدید در [[دارالاسلام]] باشند؛
# گروه‌هایی که قصد تجزیه بخشی از [[دارالاسلام]] را داشته و خواستار [[سیاست]] "[[ملوک الطوایفی]]" و یا ایجاد [[دولت]] جدید در [[دارالاسلام]] باشند؛
#گروهی که با تشکیلات سازمان یافته‌ای از خارج [[دارالاسلام]]، به وسیله عوامل نفوذی داخلی، به صورت حرکت خزنده علیه [[امام]] [[قیام]] کنند؛
# گروهی که با تشکیلات سازمان یافته‌ای از خارج [[دارالاسلام]]، به وسیله عوامل نفوذی داخلی، به صورت حرکت خزنده علیه [[امام]] [[قیام]] کنند؛
#گروهی که از [[راه]] [[قوه قهریه]] ([[عملیات نظامی]]) از خارج و یا داخل [[دارالاسلام]] بر [[امام]] [[قیام]] کنند؛
# گروهی که از [[راه]] [[قوه قهریه]] ([[عملیات نظامی]]) از خارج و یا داخل [[دارالاسلام]] بر [[امام]] [[قیام]] کنند؛
# [[ستون پنجم|ستون پنجمی]] که میان طرفین درگیری، پس از انجام [[صلح]] دو طرف، یکی از طرفین را وادار کند تا دست به [[تجاوز]] بزند<ref>فقه سیاسی اسلام، ج۳، ص۳۳۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۵۸.</ref>
# [[ستون پنجم|ستون پنجمی]] که میان طرفین درگیری، پس از انجام [[صلح]] دو طرف، یکی از طرفین را وادار کند تا دست به [[تجاوز]] بزند<ref>فقه سیاسی اسلام، ج۳، ص۳۳۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۵۸.</ref>


==احکام [[باغی]]==
== احکام [[باغی]] ==
برخی از احکامی که درباره باغی وجود دارد عبارت است از:
برخی از احکامی که درباره باغی وجود دارد عبارت است از:
#باغی هرچند در [[باطن]] در زمره [[کفّار]] است، اما بر حسب [[ظاهر]]، [[احکام]] جاری بر [[مسلمانان]] ـ مانند جواز خوردن ذبیحه ایشان، [[ازدواج]] با آنان، [[حرمت]] [[اموال]] و ناموسشان ـ بر او نیز جاری است، مگر آنکه [[ناصبی]] باشد<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص۳۳۷ ـ ۳۳. </ref>.
# باغی هرچند در [[باطن]] در زمره [[کفّار]] است، اما بر حسب [[ظاهر]]، [[احکام]] جاری بر [[مسلمانان]] ـ مانند جواز خوردن ذبیحه ایشان، [[ازدواج]] با آنان، [[حرمت]] [[اموال]] و ناموسشان ـ بر او نیز جاری است، مگر آنکه [[ناصبی]] باشد<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص۳۳۷ ـ ۳۳. </ref>.
# [[جهاد]] با باغی در صورت [[دعوت]] امام معصوم{{ع}} یا [[منصوب]] از سوی ایشان، [[واجب]] و [[سرپیچی]] از آن، [[گناه کبیره]] است. با [[قیام]] به جهاد در حدّ کفایت، [[وجوب]] از دیگران ساقط می‌شود، مگر آنکه امام{{ع}} فرد یا افراد خاصّی را به جهاد فراخوانَد که در این صورت، بر آنان [[اجابت]]، [[واجب عینی]] خواهد بود<ref>جواهرالکلام ۲۱، ۳۲۴ ـ ۳۲۶.</ref>. [[فرار از جنگ]] با باغی همچون [[فرار از جهاد]] با [[کافر]] و [[مشرک]]، [[حرام]]، بلکه از [[گناهان کبیره]] است.
# [[جهاد]] با باغی در صورت [[دعوت]] امام معصوم {{ع}} یا [[منصوب]] از سوی ایشان، [[واجب]] و [[سرپیچی]] از آن، [[گناه کبیره]] است. با [[قیام]] به جهاد در حدّ کفایت، [[وجوب]] از دیگران ساقط می‌شود، مگر آنکه امام {{ع}} فرد یا افراد خاصّی را به جهاد فراخوانَد که در این صورت، بر آنان [[اجابت]]، [[واجب عینی]] خواهد بود<ref>جواهرالکلام ۲۱، ۳۲۴ ـ ۳۲۶.</ref>. [[فرار از جنگ]] با باغی همچون [[فرار از جهاد]] با [[کافر]] و [[مشرک]]، [[حرام]]، بلکه از [[گناهان کبیره]] است.
#اگر باغی در حال [[جنگ]] [[اسیر]] شود، [[بیعت با امام]]{{ع}} بر او عرضه می‌شود. در صورت پذیرش [[آزاد]] می‌گردد و در صورت استنکاف، تا پایان جنگ در بازداشت می‌ماند. پس از خاتمه جنگ اگر [[باغیان]]، [[توبه]] کنند، یا [[سلاح]] خود را بر [[زمین]] گذارند یا فرار نمایند در صورتی که هسته مرکزی نداشته باشند، اسیرانشان، آزاد می‌شوند، امّا در صورت فرار باغیان و داشتن هسته مرکزی، در [[زندان]] می‌مانند تا کشته شوند، در این صورت کشتن مجروحان و تعقیب فراریان نیز جایز است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸ ـ ۳۳۱؛ المبسوط، ج۷، ص۲۷۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۲۳.</ref>.
# اگر باغی در حال [[جنگ]] [[اسیر]] شود، [[بیعت با امام]] {{ع}} بر او عرضه می‌شود. در صورت پذیرش [[آزاد]] می‌گردد و در صورت استنکاف، تا پایان جنگ در بازداشت می‌ماند. پس از خاتمه جنگ اگر [[باغیان]]، [[توبه]] کنند، یا [[سلاح]] خود را بر [[زمین]] گذارند یا فرار نمایند در صورتی که هسته مرکزی نداشته باشند، اسیرانشان، آزاد می‌شوند، امّا در صورت فرار باغیان و داشتن هسته مرکزی، در [[زندان]] می‌مانند تا کشته شوند، در این صورت کشتن مجروحان و تعقیب فراریان نیز جایز است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸ ـ ۳۳۱؛ المبسوط، ج۷، ص۲۷۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۲۳.</ref>.
#بر کسی که در جنگ با [[اهل بغی]] کشته شود، احکام [[شهید]] جاری است، بنابراین بدون آنکه [[غسل]] داده یا [[کفن]] شود، پس از [[اقامه نماز]] بر او، با لباسش [[دفن]] می‌گردد<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸. </ref>.
# بر کسی که در جنگ با [[اهل بغی]] کشته شود، احکام [[شهید]] جاری است، بنابراین بدون آنکه [[غسل]] داده یا [[کفن]] شود، پس از [[اقامه نماز]] بر او، با لباسش [[دفن]] می‌گردد<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۲۸. </ref>.
#به اسیری گرفتن [[فرزندان]] باغی هرچند پس از خروج وی بر امام{{ع}} متولّد شده باشند و نیز تملّک [[همسر]] وی جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۳۴.</ref>.
# به اسیری گرفتن [[فرزندان]] باغی هرچند پس از خروج وی بر امام {{ع}} متولّد شده باشند و نیز تملّک [[همسر]] وی جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۳۴.</ref>.
#تملّک دارایی‌های [[باغی]] جز مقداری که در [[جنگ]] به دست [[سپاهیان]] [[حق]] می‌افتد جایز نیست. [[غنیمت]] بودن آن مقدار نیز اختلافی است. بنابر قول به غنیمت بودن، [[اموال]] به غنیمت گرفته شده تنها میان [[مجاهدان]] تقسیم می‌گردد؛ یک سهم به پیاده، دو سهم به کسی که یک اسب با خود آورده و سه سهم به کسی که همراه دو اسب یا بیشتر در جنگ شرکت کرده است داده می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۳۹ ـ ۳۴۲.</ref>. کسی ضامن اموال تلف شده باغی در جنگ نیست<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۱.</ref>، امّا اگر اموال و [[نفوس]] افراد [[جبهه حق]] توسط باغی تلف شود، وی ضامن است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۷.</ref><ref>[[مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی]]، [[فرهنگ فقه فارسی]]؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۴.</ref>.
# تملّک دارایی‌های [[باغی]] جز مقداری که در [[جنگ]] به دست [[سپاهیان]] [[حق]] می‌افتد جایز نیست. [[غنیمت]] بودن آن مقدار نیز اختلافی است. بنابر قول به غنیمت بودن، [[اموال]] به غنیمت گرفته شده تنها میان [[مجاهدان]] تقسیم می‌گردد؛ یک سهم به پیاده، دو سهم به کسی که یک اسب با خود آورده و سه سهم به کسی که همراه دو اسب یا بیشتر در جنگ شرکت کرده است داده می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۳۹ ـ ۳۴۲.</ref>. کسی ضامن اموال تلف شده باغی در جنگ نیست<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۱.</ref>، امّا اگر اموال و [[نفوس]] افراد [[جبهه حق]] توسط باغی تلف شود، وی ضامن است<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۴۷.</ref><ref>[[مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی]]، [[فرهنگ فقه فارسی]]؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۴.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[بغی در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[بغی در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش