همسایه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
* [[انسان]]، موجودی [[اجتماعی]] است و به ناچار، رعایت [[همسایگی]] نیز جزئی از [[زندگی]] اوست و روابط [[همسایگان]]، مقررات و ضوابط خاصی دارد که رعایت آنها می‌تواند به تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر [[زندگی اجتماعی]] انجامد؛ به این [[دلیل]]، [[انبیای الهی]] عموماً و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خصوصاً، در [[جایگاه]] [[سفیران الهی]]، بر اهمیت و [[ضرورت]] رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] تأکید ورزیده، مطالب بسیاری را درباره [[معاشرت نیکو]] با [[همسایه]] بیان داشته‌اند. در ادامه به برخی از این مسائل خواهیم پرداخت<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۰.</ref>.
* [[انسان]]، موجودی [[اجتماعی]] است و به ناچار، رعایت [[همسایگی]] نیز جزئی از [[زندگی]] اوست و روابط [[همسایگان]]، مقررات و ضوابط خاصی دارد که رعایت آنها می‌تواند به تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر [[زندگی اجتماعی]] انجامد؛ به این [[دلیل]]، [[انبیای الهی]] عموماً و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خصوصاً، در [[جایگاه]] [[سفیران الهی]]، بر اهمیت و [[ضرورت]] رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] تأکید ورزیده، مطالب بسیاری را درباره [[معاشرت نیکو]] با [[همسایه]] بیان داشته‌اند. در ادامه به برخی از این مسائل خواهیم پرداخت<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۰.</ref>.


==[[حد]] [[همسایگی]] ==
== [[حد]] [[همسایگی]] ==
*در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} [[حد]] [[همسایگی]] را تا [[چهل]] خانه دانست و فرمود: "تا [[چهل]] خانه، خانه‌های پیش رو، پشت سر و سمت راست و چپ، [[همسایه]] به حساب می‌آیند"<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۲؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۲۱۵ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۲۷۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۰.</ref>.
* در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[حد]] [[همسایگی]] را تا [[چهل]] خانه دانست و فرمود: "تا [[چهل]] خانه، خانه‌های پیش رو، پشت سر و سمت راست و چپ، [[همسایه]] به حساب می‌آیند"<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۲؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۲۱۵ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۲۷۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۰.</ref>.


==[[حقوق]] [[همسایگان]] ==
== [[حقوق]] [[همسایگان]] ==
*اهمیت همسایه‌داری در [[آیین]] [[مقدس]] [[اسلام]] و [[لزوم]] انس و الفت هر چه بیشتر [[همسایگان]] با هم باعث شده است تا در [[دین]] [[وظایف]] و [[حقوقی]] برای هر یک از آنها در نظر گرفته شود و [[پیامبر]]{{صل}} در سخنان خود به برخی از این [[وظایف]] و [[حقوق]] اشاره کرده‌اند؛ [[نقل]] شده است، روزی [[رسول خدا]]{{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود رو کرد و فرمود: "آیا می‌دانید [[حق]] [[همسایه]] چیست؟" [[اصحاب]] گفتند: "نه"؛ پس [[پیامبر]]{{صل}} [[حقوق]] [[همسایه]] را بر [[همسایه]] دیگر چنین برشمرد: [[حق]] [[همسایه]] بر تو آن است که اگر [[بیمار]] شد، به عیادتش بروی و اگر از [[دنیا]] رفت، در تشییع جنازه‌اش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست، به او قرض بدهی؛ در شادی‌هایش به وی تهنیت بگویی و به وقت سوگ و [[مصیبت]] به وی تسلیت و تعزیت بگویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان [[باد]] را بر او ببندی<ref>محدث نوری، المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۷ و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج ۱۶، ص ۹۵.</ref>؛ چون میوه‌ای خریدی مقداری از آن را به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی، مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به [[کودک]] [[همسایه]] ناراحتش کند؛ با بوی غذایت [[همسایه]] خویش را [[آزار]] ندهی؛ مگر آنکه مقداری از آن [[غذا]] را برای او هم بفرستی"<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۹، ص ۵۹ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۰، ص ۳۷۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>.
* اهمیت همسایه‌داری در [[آیین]] [[مقدس]] [[اسلام]] و [[لزوم]] انس و الفت هر چه بیشتر [[همسایگان]] با هم باعث شده است تا در [[دین]] [[وظایف]] و [[حقوقی]] برای هر یک از آنها در نظر گرفته شود و [[پیامبر]] {{صل}} در سخنان خود به برخی از این [[وظایف]] و [[حقوق]] اشاره کرده‌اند؛ [[نقل]] شده است، روزی [[رسول خدا]] {{صل}} به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود رو کرد و فرمود: "آیا می‌دانید [[حق]] [[همسایه]] چیست؟" [[اصحاب]] گفتند: "نه"؛ پس [[پیامبر]] {{صل}} [[حقوق]] [[همسایه]] را بر [[همسایه]] دیگر چنین برشمرد: [[حق]] [[همسایه]] بر تو آن است که اگر [[بیمار]] شد، به عیادتش بروی و اگر از [[دنیا]] رفت، در تشییع جنازه‌اش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست، به او قرض بدهی؛ در شادی‌هایش به وی تهنیت بگویی و به وقت سوگ و [[مصیبت]] به وی تسلیت و تعزیت بگویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان [[باد]] را بر او ببندی<ref>محدث نوری، المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۷ و بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج ۱۶، ص ۹۵.</ref>؛ چون میوه‌ای خریدی مقداری از آن را به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی، مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به [[کودک]] [[همسایه]] ناراحتش کند؛ با بوی غذایت [[همسایه]] خویش را [[آزار]] ندهی؛ مگر آنکه مقداری از آن [[غذا]] را برای او هم بفرستی"<ref>شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۱۴؛ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۹، ص ۵۹ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۰، ص ۳۷۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>.
* [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[همسایگان]] را با توجه به [[میزان]] حقی که بر یکدیگر دارند، به سه گروه تقسیم کرد: "همسایه‌ای که تنها یک [[حق]] دارد و [[حق]] او از همه [[همسایگان]] کمتر است و همسایه‌ای که دو [[حق]] دارد و همسایه‌ای که [[حق]] دارد. همسایه‌ای که یک [[حق]] دارد، [[همسایه]] مشر ک غیر [[خویشاوند]] است و او تنها [[حق]] [[همسایگی]] دارد. همسایه‌ای که دوحق دارد، [[همسایه]] [[مسلمان]] است که هم [[حق]] مسلمانی بر [[همسایه]] دارد و هم [[حق]] [[همسایگی]]. همسایه‌ای که سه [[حق]] دارد، [[همسایه]] [[خویشاوند]] [[مسلمان]] است که هم [[حق]] مسلمانی بر همسایه‌اش دارد و هم [[حق]] [[همسایگی]] و هم [[حق]] [[خویشاوندی]]"<ref>نهج الفصاحه، ص ۴۳۵ - ۴۳۶ و فتح الباری، ج ۱۰، ص ۳۶۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>.
* [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[همسایگان]] را با توجه به [[میزان]] حقی که بر یکدیگر دارند، به سه گروه تقسیم کرد: "همسایه‌ای که تنها یک [[حق]] دارد و [[حق]] او از همه [[همسایگان]] کمتر است و همسایه‌ای که دو [[حق]] دارد و همسایه‌ای که [[حق]] دارد. همسایه‌ای که یک [[حق]] دارد، [[همسایه]] مشر ک غیر [[خویشاوند]] است و او تنها [[حق]] [[همسایگی]] دارد. همسایه‌ای که دوحق دارد، [[همسایه]] [[مسلمان]] است که هم [[حق]] مسلمانی بر [[همسایه]] دارد و هم [[حق]] [[همسایگی]]. همسایه‌ای که سه [[حق]] دارد، [[همسایه]] [[خویشاوند]] [[مسلمان]] است که هم [[حق]] مسلمانی بر همسایه‌اش دارد و هم [[حق]] [[همسایگی]] و هم [[حق]] [[خویشاوندی]]"<ref>نهج الفصاحه، ص ۴۳۵ - ۴۳۶ و فتح الباری، ج ۱۰، ص ۳۶۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>.


==[[وظایف]] [[همسایگان]] ==
== [[وظایف]] [[همسایگان]] ==
* [[رسول خدا]]{{صل}} همواره انجام [[وظایف]] [[همسایگی]] را به [[مسلمانان]] گوشزد کرده، آنان را به [[حسن]] همجواری، [[ملایمت]] و [[ملاطفت]] با [[همسایگان]] فرا می‌خواند<ref>نهج الفصاحه، ص ۳۵۰؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۱۱ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص۴۲۹.</ref> و از [[بدی]] در [[حق]] [[همسایگان]] باز می‌داشت. توصیه‌های فراوان [[جبرئیل]] به [[پیامبر خدا]]{{صل}}<ref>أحمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۳۲؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۸ و بخاری، صحیح، ج ۷، ص ۷۸.</ref> درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر [[حقوق]] [[همسایگی]]، خود، نشان دهنده توجه خاص [[خداوند]] به امر [[همسایگی]] است که تأکید بیشتر [[نبی اکرم]]{{صل}} را در این باره در پی داشت، تا حدی که [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در وصایای خود؛ درباره توصیه‌های فراوان [[رسول]] خاتم{{صل}} حتی در رعایت [[حقوق]] [[همسایگان]] چنین فرموده‌اند: [[همسایگان]] {{متن حدیث| مَا زَالَ‌ رَسُولُ‌ اللَّهِ‌{{صل}} يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ اللَّه‌}}<ref>نهج البلاغه، ص ۴۲۲، الکافی، ج ۷، ص ۵۱ و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۳.</ref>؛ آن‌ [[قدر]] [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[همسایگان]] به ما [[الله]] سفارش کرد که ما [[گمان]] کردیم که [[همسایگان]] از یکدیگر [[ارث]] می‌برند"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱-۳۵۲.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} همواره انجام [[وظایف]] [[همسایگی]] را به [[مسلمانان]] گوشزد کرده، آنان را به [[حسن]] همجواری، [[ملایمت]] و [[ملاطفت]] با [[همسایگان]] فرا می‌خواند<ref>نهج الفصاحه، ص ۳۵۰؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۱۱ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص۴۲۹.</ref> و از [[بدی]] در [[حق]] [[همسایگان]] باز می‌داشت. توصیه‌های فراوان [[جبرئیل]] به [[پیامبر خدا]] {{صل}}<ref>أحمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۳۲؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۸ و بخاری، صحیح، ج ۷، ص ۷۸.</ref> درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر [[حقوق]] [[همسایگی]]، خود، نشان دهنده توجه خاص [[خداوند]] به امر [[همسایگی]] است که تأکید بیشتر [[نبی اکرم]] {{صل}} را در این باره در پی داشت، تا حدی که [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} در وصایای خود؛ درباره توصیه‌های فراوان [[رسول]] خاتم {{صل}} حتی در رعایت [[حقوق]] [[همسایگان]] چنین فرموده‌اند: [[همسایگان]] {{متن حدیث| مَا زَالَ‌ رَسُولُ‌ اللَّهِ‌{{صل}} يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ اللَّه‌}}<ref>نهج البلاغه، ص ۴۲۲، الکافی، ج ۷، ص ۵۱ و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۳.</ref>؛ آن‌ [[قدر]] [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[همسایگان]] به ما [[الله]] سفارش کرد که ما [[گمان]] کردیم که [[همسایگان]] از یکدیگر [[ارث]] می‌برند"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱-۳۵۲.</ref>.
*اهمیت [[همسایه]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} به حدی بود که ایشان{{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] در یکی از بندهای [[پیمان]] [[نامه]] معروفی که با ساکنان [[مدینه]] بست، به اهمیت [[همسایه]] در [[اسلام]] اشاره کرده، چنین فرمودند: "[[همسایه]] هرکس، مانند خود اوست و نباید زیان و [[بدی]] به او برسد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص، ۵۰۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۵؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۲۸ و عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف، ج۴، ص۲۴۳.</ref>. توصیه‌های [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[مسلمانان]] در رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] فقط درباره همسایه‌های [[مسلمان]] نبود؛ بلکه همسایه‌های غیر [[مسلمان]] را نیز شامل می‌شد؛ چنانکه در سفارش‌های [[رسول خدا]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ! أَكْرِمِ الْجَارَ وَ لَوْ كَانَ كَافِراً...}}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۲.</ref>.
* اهمیت [[همسایه]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} به حدی بود که ایشان {{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] در یکی از بندهای [[پیمان]] [[نامه]] معروفی که با ساکنان [[مدینه]] بست، به اهمیت [[همسایه]] در [[اسلام]] اشاره کرده، چنین فرمودند: "[[همسایه]] هرکس، مانند خود اوست و نباید زیان و [[بدی]] به او برسد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص، ۵۰۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۵؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۲۸ و عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف، ج۴، ص۲۴۳.</ref>. توصیه‌های [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[مسلمانان]] در رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] فقط درباره همسایه‌های [[مسلمان]] نبود؛ بلکه همسایه‌های غیر [[مسلمان]] را نیز شامل می‌شد؛ چنانکه در سفارش‌های [[رسول خدا]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ! أَكْرِمِ الْجَارَ وَ لَوْ كَانَ كَافِراً...}}<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۸۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۲.</ref>.
*از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "کسی که به [[خدا]] و روز جزا [[ایمان]] دارد باید به [[همسایگان]] [[احترام]] بگذارد"<ref>صحیح بخاری، ج۷،‌ ص۷۹؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۳۱ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۳.</ref>. ایشان [[بهترین]] [[یاران]] و [[بندگان]] نزد [[خداوند متعال]] را کسانی دانسته‌اند که با همسایگانشان [[بهترین]] باشند<ref>المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۱۹؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص ۲۷۶؛ بخاری، الادب المفرد، ص ۳۶ و ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳.</ref>؛ و در این باره به [[یار]] دیرین و [[صحابی]] ارزشمند خود، [[ابوذر]] چنین توصیه می‌فرمود: "ای [[ابوذر]]! چون خورشتی بپزی، آبش را زیادتر کن (برای [[همسایه]]) و ملازم همسایگانت باش!"<ref>مسند احمد، ج۵، ص۱۶۱ و صحیح ابن حبان، ص۲۶۹.</ref>‌. ایشان رعایت [[حرمت]] [[همسایه]] را بر [[همسایه]] مانند رعایت [[حرمت]] مادر بر فرزندش دانسته<ref>الکافی، ج۲، ص ۶۶۶؛ المستدرک الوسائل، ج ص ۸، ص ۴۱۹ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲۶.</ref>، برای [[همسایه]] [[حق]] [[شفاعت]] قائل شده<ref>کنزالعمال، ج۷، ص۷.</ref> و [[همسایه]] را در خرید خانه [[همسایه]]، بر دیگر [[مردم]] مقدم شمرده است<ref>ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۵۸ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۶ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶.</ref>. حتی از ایشان [[نقل]] شده است که فرمود: "هر که در [[دفاع]] از [[همسایه]] به [[ستم]] کشته شود، [[شهید]] است..."<ref>کنزالعمال، ج ۴، ص ۴۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.
* از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "کسی که به [[خدا]] و روز جزا [[ایمان]] دارد باید به [[همسایگان]] [[احترام]] بگذارد"<ref>صحیح بخاری، ج۷، ‌ ص۷۹؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۳۱ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۳.</ref>. ایشان [[بهترین]] [[یاران]] و [[بندگان]] نزد [[خداوند متعال]] را کسانی دانسته‌اند که با همسایگانشان [[بهترین]] باشند<ref>المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۱۹؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص ۲۷۶؛ بخاری، الادب المفرد، ص ۳۶ و ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳.</ref>؛ و در این باره به [[یار]] دیرین و [[صحابی]] ارزشمند خود، [[ابوذر]] چنین توصیه می‌فرمود: "ای [[ابوذر]]! چون خورشتی بپزی، آبش را زیادتر کن (برای [[همسایه]]) و ملازم همسایگانت باش!"<ref>مسند احمد، ج۵، ص۱۶۱ و صحیح ابن حبان، ص۲۶۹.</ref>‌. ایشان رعایت [[حرمت]] [[همسایه]] را بر [[همسایه]] مانند رعایت [[حرمت]] مادر بر فرزندش دانسته<ref>الکافی، ج۲، ص ۶۶۶؛ المستدرک الوسائل، ج ص ۸، ص ۴۱۹ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲۶.</ref>، برای [[همسایه]] [[حق]] [[شفاعت]] قائل شده<ref>کنزالعمال، ج۷، ص۷.</ref> و [[همسایه]] را در خرید خانه [[همسایه]]، بر دیگر [[مردم]] مقدم شمرده است<ref>ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۵۸ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۶ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶.</ref>. حتی از ایشان [[نقل]] شده است که فرمود: "هر که در [[دفاع]] از [[همسایه]] به [[ستم]] کشته شود، [[شهید]] است..."<ref>کنزالعمال، ج ۴، ص ۴۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.


==تأمین [[نیاز]] [[همسایه]]==  
== تأمین [[نیاز]] [[همسایه]] ==  
* [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پیوسته از [[مسلمانان]] می‌خواست از احوال [[همسایگان]] خود غافل و به آنان بی‌اعتنا نباشند و در برآوردن حاجاتشان در حد امکان، دریغ نورزند. آن [[حضرت]] می‌فرمود: "هر کس کالایی را از [[همسایه]] خود دریغ کند، [[خداوند]] در [[روز رستاخیز]]، خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و وی را به خودش وا خواهد گذاشت؛ چه بد وضعی دارد کسی که [[خداوند]] او را به حال خودش وا گذارد!"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۴۱۴ و شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۲۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.
* [[پیامبر اسلام]] {{صل}} پیوسته از [[مسلمانان]] می‌خواست از احوال [[همسایگان]] خود غافل و به آنان بی‌اعتنا نباشند و در برآوردن حاجاتشان در حد امکان، دریغ نورزند. آن [[حضرت]] می‌فرمود: "هر کس کالایی را از [[همسایه]] خود دریغ کند، [[خداوند]] در [[روز رستاخیز]]، خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و وی را به خودش وا خواهد گذاشت؛ چه بد وضعی دارد کسی که [[خداوند]] او را به حال خودش وا گذارد!"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۴۱۴ و شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۲۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.
* [[روایت]] شده است، مردی از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسید: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} آیا در [[مال]] و [[دارایی]]، جز [[زکات]] [[حق]] دیگری منظور شده است؟" فرمود: "بله؛ به خویشانی که از تو بریدند، نیکویی کردن و به [[همسایه]] رسیدگی کردن"<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۰ و وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ الْمُؤْمِن الَّذِي يَشْبَعُ‌ وَ جَارُهُ‌ جَائِعٌ‌ إِلَى‌ جَنْبِه‌}}<ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۸۷ و ج ۲، ص ۳۸۹؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۳ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۰.</ref>؛ [[ایمان]] ندارد آنکه شب با شکم سیر بخوابد و [[همسایه]] مسلمانش گرسنه باشد". در [[حدیث]] دیگری از ایشان [[نقل]] شده است: "به من [[ایمان]] نیاورده است کسی که همسایه‌اش برهنه باشد"<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۶۹؛ المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۹؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۳۷ و ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، ص ۱۶۱</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳-۳۵۴.</ref>.
* [[روایت]] شده است، مردی از [[رسول خدا]] {{صل}} پرسید: "ای [[پیامبر خدا]] {{صل}} آیا در [[مال]] و [[دارایی]]، جز [[زکات]] [[حق]] دیگری منظور شده است؟" فرمود: "بله؛ به خویشانی که از تو بریدند، نیکویی کردن و به [[همسایه]] رسیدگی کردن"<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۰ و وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ الْمُؤْمِن الَّذِي يَشْبَعُ‌ وَ جَارُهُ‌ جَائِعٌ‌ إِلَى‌ جَنْبِه‌}}<ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۸۷ و ج ۲، ص ۳۸۹؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۳ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۰.</ref>؛ [[ایمان]] ندارد آنکه شب با شکم سیر بخوابد و [[همسایه]] مسلمانش گرسنه باشد". در [[حدیث]] دیگری از ایشان [[نقل]] شده است: "به من [[ایمان]] نیاورده است کسی که همسایه‌اش برهنه باشد"<ref>عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۶۹؛ المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۹؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۳۷ و ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، ص ۱۶۱</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳-۳۵۴.</ref>.


==اول، [[همسایه]] بعد، خرید خانه ==
== اول، [[همسایه]] بعد، خرید خانه ==
* [[رسول خدا]]{{صل}} [[همسایه]] خوب را نعمتی ارزشمند و داشتن [[همسایه]] ‌خوب را از سعادت‌های فرد [[مسلمان]] در [[دنیا]] بر شمرده است [[شناخت]]<ref>الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۳۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۸۳ - ۱۸۴ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲۶.</ref>. ایشان به [[مسلمانان]] سفارش می‌کرد که پیش از خرید خانه، پیش از هر چیز در پی [[شناخت]] [[همسایه]] باشد<ref>ابن سلامة، مسند الشهاب، ج۱، ص۴۱۲؛ معجم الکبیر، ج ۴، ص ۲۶۹ و نهج الفصاحه، ص ۲۴۶.</ref>. از امیرالمؤمنین علی{{ع}} [[روایت]] شده است که روزی مردی [[خدمت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} آمد وگفت: " ای [[رسول خدا]]{{صل}} می‌خواهم خانه‌ای بخرم؛ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟ که هر روزی چیز مردی در پی [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] [[علی]] راه آمد و گفت: "ای [[علی]] علا [[روایت]] [[علی]] را شده می‌خواهم است خانه‌ای بخرم؟ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟" [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "قبل از هر چیز [[همسایه]] خوب پیدا کن؛ سپس خانه بخر..."<ref>محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص۱۶۴ و المستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} [[همسایه]] خوب را نعمتی ارزشمند و داشتن [[همسایه]] ‌خوب را از سعادت‌های فرد [[مسلمان]] در [[دنیا]] بر شمرده است [[شناخت]]<ref>الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۳۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۸۳ - ۱۸۴ و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲۶.</ref>. ایشان به [[مسلمانان]] سفارش می‌کرد که پیش از خرید خانه، پیش از هر چیز در پی [[شناخت]] [[همسایه]] باشد<ref>ابن سلامة، مسند الشهاب، ج۱، ص۴۱۲؛ معجم الکبیر، ج ۴، ص ۲۶۹ و نهج الفصاحه، ص ۲۴۶.</ref>. از امیرالمؤمنین علی {{ع}} [[روایت]] شده است که روزی مردی [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} آمد وگفت: " ای [[رسول خدا]] {{صل}} می‌خواهم خانه‌ای بخرم؛ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟ که هر روزی چیز مردی در پی [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] [[علی]] راه آمد و گفت: "ای [[علی]] علا [[روایت]] [[علی]] را شده می‌خواهم است خانه‌ای بخرم؟ به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟" [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "قبل از هر چیز [[همسایه]] خوب پیدا کن؛ سپس خانه بخر..."<ref>محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص۱۶۴ و المستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.


==[[نهی]] از [[همسایه]] آزاری ==
== [[نهی]] از [[همسایه]] آزاری ==
* [[پیامبر]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از [[آزار]] [[همسایگان]] بر حذر داشته، نیازردن [[همسایه]] است. را از بیست خصلتی برشمرده است که اگر در [[مؤمن]] باشد، ایمانش کامل است...<ref>ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص ۸۷؛ اعلام الدین، ص ۱۱۷ و الکافی، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>. ایشان [[همسایه]] آزاری را از دو کاری برشمرده است که باعث می‌شود [[خداوند]] به سبب آن در [[روز قیامت]] به فرد [[همسایه]] [[آزار]] به نظر [[رحمت]] ننگرد<ref>نهج الفصاحه، ص۱۶۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.
* [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از [[آزار]] [[همسایگان]] بر حذر داشته، نیازردن [[همسایه]] است. را از بیست خصلتی برشمرده است که اگر در [[مؤمن]] باشد، ایمانش کامل است...<ref>ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص ۸۷؛ اعلام الدین، ص ۱۱۷ و الکافی، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>. ایشان [[همسایه]] آزاری را از دو کاری برشمرده است که باعث می‌شود [[خداوند]] به سبب آن در [[روز قیامت]] به فرد [[همسایه]] [[آزار]] به نظر [[رحمت]] ننگرد<ref>نهج الفصاحه، ص۱۶۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>.
* [[رسول خدا]]{{صل}} همواره از [[همسایه]] بد به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد و [[صفات]] [[همسایه]] بد را چنین برمی شمرد: "همسایه‌ای که چشمانش تو را می‌ببیند و قلبش مراقب توست؛ اگر تو را در [[خوشی]] ببیند، ناراحت و اگر تو را در [[سختی]] ببیند، خوشحال و شادمان شود؛ و اگر [[نیکی]] بیند، آن را پنهان و اگر [[بدی]] ببیند آن را [[آشکار]] می‌سازد"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۴۰ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۵۱.</ref>. آن [[حضرت]]، [[همسایه]] بد را جزو چهار مسئله کمرشکن معرفی کرده، از آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲؛ الخصال، ص۲۰۶ و روضة الواعظین، ج۲، ص۳۸۷.</ref> و می‌فرماید: "[[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر کسی که [[همسایه]] از [[شر]] و [[بدی]] او در [[امان]] نباشد و حقش را ضایع کند؛ [[حرام]] می‌کند"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳؛ امالی صدوق، ص۴۲۸ و اعلام الدین، ص۴۱۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چنین همسایه‌ای را نفرین کرد<ref>جامع الاخبار، ص۸۴ و ابن حاتم عاملی، الدّر النظیم، ص۶۴۱.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ‌ بَوَائِقَه‌}}<ref>عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۹۵؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۵ و حسین بن سعید اهوازی، المؤمن، ص۷۱.</ref>؛ آن کس که [[همسایه]] از شرش در [[امان]] نیست، [[مؤمن]] نیست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.  
* [[رسول خدا]] {{صل}} همواره از [[همسایه]] بد به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد و [[صفات]] [[همسایه]] بد را چنین برمی شمرد: "همسایه‌ای که چشمانش تو را می‌ببیند و قلبش مراقب توست؛ اگر تو را در [[خوشی]] ببیند، ناراحت و اگر تو را در [[سختی]] ببیند، خوشحال و شادمان شود؛ و اگر [[نیکی]] بیند، آن را پنهان و اگر [[بدی]] ببیند آن را [[آشکار]] می‌سازد"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۴۰ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۵۱.</ref>. آن [[حضرت]]، [[همسایه]] بد را جزو چهار مسئله کمرشکن معرفی کرده، از آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲؛ الخصال، ص۲۰۶ و روضة الواعظین، ج۲، ص۳۸۷.</ref> و می‌فرماید: "[[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر کسی که [[همسایه]] از [[شر]] و [[بدی]] او در [[امان]] نباشد و حقش را ضایع کند؛ [[حرام]] می‌کند"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳؛ امالی صدوق، ص۴۲۸ و اعلام الدین، ص۴۱۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین همسایه‌ای را نفرین کرد<ref>جامع الاخبار، ص۸۴ و ابن حاتم عاملی، الدّر النظیم، ص۶۴۱.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ‌ بَوَائِقَه‌}}<ref>عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۹۵؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۵ و حسین بن سعید اهوازی، المؤمن، ص۷۱.</ref>؛ آن کس که [[همسایه]] از شرش در [[امان]] نیست، [[مؤمن]] نیست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.  
* [[نقل]] شده است، مردی [[انصاری]]، خانه جدیدی در یکی از محله‌های [[مدینه]] خریده و به آنجا منتقل شده بود. او پس از گذشت مدتی متوجه شد که [[همسایه]] [[بدی]] نصیب او شده است و به همین [[علت]] نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رفت و گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} من در فلان محله در میان افراد فلان [[قبیله]]، خانه‌ای خریده و اکنون به آنجا منتقل شده‌ام؛ اما پس از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شده‌ام که نزدیک‌ترین [[همسایه]] من شخصی است که هم وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد و هم من از [[شر]] او در [[امان]] نیستم و [[اطمینان]] ندارم که موجبات [[آزار]] مرا فراهم نسازد".. پس [[پیامبر خدا]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}}، [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] فرمود تا در [[مسجد]] با صدای بلند اعلام کنند که آن که همسایه‌اش از شرش در [[امان]] نباشد، [[ایمان]] ندارد و آنها نیز سه بار این مطلب را اعلام کردند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ حسین بن سعید اهوازی، ص۴۲ و وسائل الشیعه، ج۱۲،‌ ص۱۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.
* [[نقل]] شده است، مردی [[انصاری]]، خانه جدیدی در یکی از محله‌های [[مدینه]] خریده و به آنجا منتقل شده بود. او پس از گذشت مدتی متوجه شد که [[همسایه]] [[بدی]] نصیب او شده است و به همین [[علت]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رفت و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}} من در فلان محله در میان افراد فلان [[قبیله]]، خانه‌ای خریده و اکنون به آنجا منتقل شده‌ام؛ اما پس از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شده‌ام که نزدیک‌ترین [[همسایه]] من شخصی است که هم وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد و هم من از [[شر]] او در [[امان]] نیستم و [[اطمینان]] ندارم که موجبات [[آزار]] مرا فراهم نسازد".. پس [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}}، [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] فرمود تا در [[مسجد]] با صدای بلند اعلام کنند که آن که همسایه‌اش از شرش در [[امان]] نباشد، [[ایمان]] ندارد و آنها نیز سه بار این مطلب را اعلام کردند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ حسین بن سعید اهوازی، ص۴۲ و وسائل الشیعه، ج۱۲، ‌ ص۱۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.


==برخورد با [[همسایه]] آزار‌==
== برخورد با [[همسایه]] آزار‌==
* [[روایت]] شده است، روزی مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و از دست [[همسایه]] [[مردم]] آزارش به آن [[حضرت]] شکایت کرد. [[پیامبر خدا]]{{صل}} به او فرمود: "[[صبر]] داشته باش و [[شکیبایی]] پیشه کن!" آن مرد رفت و پس از مدتی دوباره [[خدمت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} رسید و از دست همسایه‌اش شکایت کرد، [[پیامبر]]{{صل}} باز هم به او فرمود: "[[صبر]] داشته باش!" آن مرد رفت و پس از مدتی برای بار سوم [[خدمت]] [[رسول الله]]{{صل}} رسید و از دست [[همسایه]] خود شکایت کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.
* [[روایت]] شده است، روزی مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و از دست [[همسایه]] [[مردم]] آزارش به آن [[حضرت]] شکایت کرد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} به او فرمود: "[[صبر]] داشته باش و [[شکیبایی]] پیشه کن!" آن مرد رفت و پس از مدتی دوباره [[خدمت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و از دست همسایه‌اش شکایت کرد، [[پیامبر]] {{صل}} باز هم به او فرمود: "[[صبر]] داشته باش!" آن مرد رفت و پس از مدتی برای بار سوم [[خدمت]] [[رسول الله]] {{صل}} رسید و از دست [[همسایه]] خود شکایت کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>.
*پس [[پیامبر]]{{صل}} این بار به او فرمود: "[[روز جمعه]] که [[مردم]] به سوی [[نماز جمعه]] می‌آیند، اثاثیه‌ات را بر سر راه بگذار تا هر کسی که به [[نماز جمعه]] می‌رود، آنها را ببیند؛ هنگامی که از تو پرسیدند: چرا اثاثیه‌ات را بیرون ریخته‌ای، موضوع را برای [[مردم]] بازگو کن!". آن مرد رفت و طبق فرموده [[رسول خدا]]{{صل}} عمل کرد. [[همسایه]] [[مردم]] آزارش که وضع را چنین و آبروی خود را در خطر دید، بی‌درنگ به سوی او شتافت و با التماس از وی خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او [[عهد]] کرد که دیگر آن گونه [[رفتار]] نکند و وی را نیازارد<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۸ و صحیح ابن حبان، ص ۲۷۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.
* پس [[پیامبر]] {{صل}} این بار به او فرمود: "[[روز جمعه]] که [[مردم]] به سوی [[نماز جمعه]] می‌آیند، اثاثیه‌ات را بر سر راه بگذار تا هر کسی که به [[نماز جمعه]] می‌رود، آنها را ببیند؛ هنگامی که از تو پرسیدند: چرا اثاثیه‌ات را بیرون ریخته‌ای، موضوع را برای [[مردم]] بازگو کن!". آن مرد رفت و طبق فرموده [[رسول خدا]] {{صل}} عمل کرد. [[همسایه]] [[مردم]] آزارش که وضع را چنین و آبروی خود را در خطر دید، بی‌درنگ به سوی او شتافت و با التماس از وی خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او [[عهد]] کرد که دیگر آن گونه [[رفتار]] نکند و وی را نیازارد<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۸ و صحیح ابن حبان، ص ۲۷۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.


==دادن هدیه به [[همسایه]] بهتر ==
== دادن هدیه به [[همسایه]] بهتر ==
*مردی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} دو [[همسایه]] دارم که می‌خواهم به یکی از آنان هدیه‌ای بدهم؛ به کدام یک هدیه بدهم؟" فرمود: "آن که در خانه او به تو نزدیک‌تر و به خاطر [[خویشاوندی]] رعایتش واجب‌تر است و اگر هر دو یکسان هستند، به آن کس که بهتر ([[آداب]]) [[همسایگی]] را رعایت می‌کند"<ref>مسند احمد، ج مکارم ۶، ص ۱۷۵؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۷۹ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۶</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.
* مردی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[همسایه]] دارم که می‌خواهم به یکی از آنان هدیه‌ای بدهم؛ به کدام یک هدیه بدهم؟" فرمود: "آن که در خانه او به تو نزدیک‌تر و به خاطر [[خویشاوندی]] رعایتش واجب‌تر است و اگر هر دو یکسان هستند، به آن کس که بهتر ([[آداب]]) [[همسایگی]] را رعایت می‌کند"<ref>مسند احمد، ج مکارم ۶، ص ۱۷۵؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۷۹ و المستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۶</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.


==پیامدهای خوب [[همسایه]]‌داری==
== پیامدهای خوب [[همسایه]]‌داری ==
*روابط پیوسته [[همسایگان]] اگر با رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] همراه باشد، باعث نزدیک شدن [[دل‌ها]] و ایجاد انس و الفت شده، [[زندگی]] شاد و فرح بخشی را برای اجتماع به ارمغان خواهد آورد؛ [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز خوب همسایه‌داری کردن را سبب [[آبادانی]] [[شهرها]] و درازی عمرها دانسته است<ref>ابن ابی ‌الدنیا، مکارم الاخلاق، ص۱۰۳؛ الکافی، ج ۲، ص ۶۶۸ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۲۸.</ref>.‌ [[نیکی]] به [[همسایه]] از مسائلی بود که [[جعفر بن ابی طالب]]{{ع}} در خطبه‌اش نزد [[نجاشی]] آن را یکی از آموزه‌های [[عزت]] آفرین [[رسول خدا]]{{صل}} دانست<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۱۳۱ و ابن عبدالبر اندلسی، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.
* روابط پیوسته [[همسایگان]] اگر با رعایت [[حقوق]] [[همسایگی]] همراه باشد، باعث نزدیک شدن [[دل‌ها]] و ایجاد انس و الفت شده، [[زندگی]] شاد و فرح بخشی را برای اجتماع به ارمغان خواهد آورد؛ [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز خوب همسایه‌داری کردن را سبب [[آبادانی]] [[شهرها]] و درازی عمرها دانسته است<ref>ابن ابی ‌الدنیا، مکارم الاخلاق، ص۱۰۳؛ الکافی، ج ۲، ص ۶۶۸ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۲۸.</ref>. ‌ [[نیکی]] به [[همسایه]] از مسائلی بود که [[جعفر بن ابی طالب]] {{ع}} در خطبه‌اش نزد [[نجاشی]] آن را یکی از آموزه‌های [[عزت]] آفرین [[رسول خدا]] {{صل}} دانست<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۱۳۱ و ابن عبدالبر اندلسی، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۶.</ref>.


==همسایه‌داری==
== همسایه‌داری ==
*از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است:
* از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است:
کسی که [[ایمان به خدا]] و [[روز قیامت]] دارد، همسایه‌اش را [[آزار]] نمی‌دهد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۲.</ref>.
کسی که [[ایمان به خدا]] و [[روز قیامت]] دارد، همسایه‌اش را [[آزار]] نمی‌دهد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۲.</ref>.


[[همسایه]] خوب آن نیست که همسایه‌اش را آزار ندهد، بلکه همسایه خوب آن است که آزار همسایه را هم [[تحمل]] کند<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۲۰.</ref>.
[[همسایه]] خوب آن نیست که همسایه‌اش را آزار ندهد، بلکه همسایه خوب آن است که آزار همسایه را هم [[تحمل]] کند<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۲۰.</ref>.
[[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود:
[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود:
مردی از [[انصار]] [[خدمت]] [[پیامبر اعظم]]{{صل}} آمد و عرض کرد: من خانه‌ای در فلان محله خریده‌ام. نزدیک‌ترین همسایه‌ام کسی است که نه از [[شر]] او ایمنم و نه به [[نیکی]] او امیدوارم. [[پیامبر]] به علی{{ع}} و سلمان و [[اباذر]] ([[راوی]] می‌گوید چهارمی را فراموش کرده‌ام [[گمان]] می‌کنم [[مقداد]] باشد) دستور داد در میان [[مسجد]] با صدای بلند بگویند: {{متن حدیث|لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}؛ «[[ایمان]] ندارد کسی که همسایه خویش را از آزار و شر خود ایمن نگرداند». پس از آن فرمود: «اعلام کنید تا چهل [[خانه]] از چهار طرف [[چپ و راست]]، جلو و عقب، همسایه به شمار می‌روند»<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۵.</ref>.
مردی از [[انصار]] [[خدمت]] [[پیامبر اعظم]] {{صل}} آمد و عرض کرد: من خانه‌ای در فلان محله خریده‌ام. نزدیک‌ترین همسایه‌ام کسی است که نه از [[شر]] او ایمنم و نه به [[نیکی]] او امیدوارم. [[پیامبر]] به علی {{ع}} و سلمان و [[اباذر]] ([[راوی]] می‌گوید چهارمی را فراموش کرده‌ام [[گمان]] می‌کنم [[مقداد]] باشد) دستور داد در میان [[مسجد]] با صدای بلند بگویند: {{متن حدیث|لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}؛ «[[ایمان]] ندارد کسی که همسایه خویش را از آزار و شر خود ایمن نگرداند». پس از آن فرمود: «اعلام کنید تا چهل [[خانه]] از چهار طرف [[چپ و راست]]، جلو و عقب، همسایه به شمار می‌روند»<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۵.</ref>.


[[رسول اکرم]]{{صل}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> می‌فرماید:
[[رسول اکرم]] {{صل}} در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref> می‌فرماید:
کسی که همسایه‌اش را از ماعون (یعنی نیازهای ضروری [[زندگی]]) منع کند، [[خداوند]] در [[قیامت]] او را از خیر خود منع می‌کند و او را به خودش وامی‌گذارد و کسی که [[خدا]] او را به حال خود واگذار کند، در بدترین حالت خواهد بود<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۹.</ref>.
کسی که همسایه‌اش را از ماعون (یعنی نیازهای ضروری [[زندگی]]) منع کند، [[خداوند]] در [[قیامت]] او را از خیر خود منع می‌کند و او را به خودش وامی‌گذارد و کسی که [[خدا]] او را به حال خود واگذار کند، در بدترین حالت خواهد بود<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۹.</ref>.


[[حضرت رسول الله]]{{صل}} می‌فرمود:
[[حضرت رسول الله]] {{صل}} می‌فرمود:
هماره [[جبرئیل]] درباره همسایه سفارش می‌کرد، تا بدان جا که گمان کردم همسایه [[ارث]] می‌برد؛ کسی که به [[پروردگار]] و [[روز رستاخیز]]، [[باور]] دارد، همسایه‌اش را نیازارد<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>.
هماره [[جبرئیل]] درباره همسایه سفارش می‌کرد، تا بدان جا که گمان کردم همسایه [[ارث]] می‌برد؛ کسی که به [[پروردگار]] و [[روز رستاخیز]]، [[باور]] دارد، همسایه‌اش را نیازارد<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>.


ایشان نیازردن همسایه را تا بدان جا [[گسترش داد]] که فرمود: «اگر سگ همسایه‌ات را بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای»<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>. در [[نبرد تبوک]] نیز فرمود: کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد، همراه ما نیاید. به ایشان گفتند: فلان [[زن]] روزها [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها [[عبادت]] می‌کند و در [[راه خدا]] [[انفاق]] می‌کند، ولی همسایه‌اش را با زبانش می‌آزارد. فرمود: خیری در او نیست و از [[دوزخیان]] است. گفتند: بانوی دیگری است که تنها نمازهای واجبش را می‌خواند و تنها [[ماه مبارک رمضان]] [[روزه]] می‌گیرد، ولی همسایه‌اش را نمی‌آزارد. [[حضرت]] فرمود: او از [[بهشتیان]] است<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳ - ۴۲۴.</ref>.
ایشان نیازردن همسایه را تا بدان جا [[گسترش داد]] که فرمود: «اگر سگ همسایه‌ات را بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای»<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.</ref>. در [[نبرد تبوک]] نیز فرمود: کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد، همراه ما نیاید. به ایشان گفتند: فلان [[زن]] روزها [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها [[عبادت]] می‌کند و در [[راه خدا]] [[انفاق]] می‌کند، ولی همسایه‌اش را با زبانش می‌آزارد. فرمود: خیری در او نیست و از [[دوزخیان]] است. گفتند: بانوی دیگری است که تنها نمازهای واجبش را می‌خواند و تنها [[ماه مبارک رمضان]] [[روزه]] می‌گیرد، ولی همسایه‌اش را نمی‌آزارد. [[حضرت]] فرمود: او از [[بهشتیان]] است<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳ - ۴۲۴.</ref>.
[[پیامبر اعظم]]{{صل}} می‌فرمود:
[[پیامبر اعظم]] {{صل}} می‌فرمود:
[[حق همسایه]] بر [[آدمی]] این است: اگر همسایه‌اش از او پول‌طلبید، به او وام دهد. اگر به همسایه‌اش [[نیکی]] رسید، به او تبریک بگوید. اگر به همسایه‌اش گزندی رسد، دلداری‌اش دهد، اگر میوه‌ای می‌خرد، به او [[هدیه]] دهد. اگر به رایگان چیزی نمی‌بخشد، پس آن را پنهانی به [[خانه]] خویش بَرَد. خانه‌اش را چنان بلند نسازد که مانع عبور باد و [[نسیم]] شود، مگر با اجازه او. به فرزندش چیزی ندهد که بچه‌های [[همسایه]] [[خشمگین]] شوند.
[[حق همسایه]] بر [[آدمی]] این است: اگر همسایه‌اش از او پول‌طلبید، به او وام دهد. اگر به همسایه‌اش [[نیکی]] رسید، به او تبریک بگوید. اگر به همسایه‌اش گزندی رسد، دلداری‌اش دهد، اگر میوه‌ای می‌خرد، به او [[هدیه]] دهد. اگر به رایگان چیزی نمی‌بخشد، پس آن را پنهانی به [[خانه]] خویش بَرَد. خانه‌اش را چنان بلند نسازد که مانع عبور باد و [[نسیم]] شود، مگر با اجازه او. به فرزندش چیزی ندهد که بچه‌های [[همسایه]] [[خشمگین]] شوند.
همسایه‌ها سه دسته‌اند: دسته اول سه [[حق]] دارد: حق [[مسلمان]] بودن؛ حق [[همسایگی]] و حق [[خویشاوندی]]. دسته دوم دو حق دارد: حق [[اسلامی]] و حق همسایگی. گروه سوم نیز [[همسایگان]] کافرند که تنها از حق همسایگی برخوردارند<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۴۵.</ref>
همسایه‌ها سه دسته‌اند: دسته اول سه [[حق]] دارد: حق [[مسلمان]] بودن؛ حق [[همسایگی]] و حق [[خویشاوندی]]. دسته دوم دو حق دارد: حق [[اسلامی]] و حق همسایگی. گروه سوم نیز [[همسایگان]] کافرند که تنها از حق همسایگی برخوردارند<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]] ص ۴۵.</ref>


*درباره [[حق همسایه]] و رعایت حال ایشان، سفارش‌های فراوانی شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} در - [[رساله حقوق]] - خویش می‌فرماید: حق همسایه بر تو این است که در نبود وی، متعلقات او را نگه داری و در حضورش، او را گرامی داری و در هر دو حال، [[یاور]] او باشی. هیچ گاه در جست‌وجوی [[اسرار]] او نباشی و نکوشی که بر عیب‌هایش [[آگاه]] گردی. اگر بر عیبی از عیب‌هایش آگاه شدی، بر آن [[عیب]]، دژی [[استوار]] و پرده‌ای ستبر باش؛ چنان که اگر سرنیزه‌ها در پی [[کشف]] آن عیب باشند، به آن نرسند. دزدانه سخن او را گوش مده. در [[سختی‌ها]] او را تنها مگذار. در [[نعمت]] بر او [[رشک]] مبر. [[لغزش‌ها]] و خطاهایش را نادیده بگیر و اگر درباره تو [[نادانی]] کرد، با او بردبار باش و با او کریمانه [[رفتار]] کن<ref>تحف العقول، ص۲۶۶.</ref>. بنابراین، [[همسایه]] بر [[انسان]] [[حقوقی]] دارد که باید رعایت شود. یکی از [[گناهان بزرگ]]، [[آزار همسایگان]] است. بی‌تردید، آزاردهندگان به [[همسایگان]] به [[دستور خدا]] و رسولش بی‌اعتنایند، در حالی که [[خشنودی]] همسایگان، [[آمرزش الهی]] را در پی دارد. [[رسول]] [[مهربانی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَهُ جِيرَانٌ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضٍ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ‌}}<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>. هرکس بمیرد، در حالی که سه همسایه داشته باشد و همگی از او [[خشنود]] باشند، آمرزیده می‌شود. ایشان درباره [[آزار نرساندن]] به همسایگان نیز فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤْذِي جَارَهُ‌}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. هر که به [[خدا]] و [[روز واپسین]] [[ایمان]] داشته باشد، همسایه خود را نمی‌آزارد.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۴۷.</ref>
* درباره [[حق همسایه]] و رعایت حال ایشان، سفارش‌های فراوانی شده است. [[امام سجاد]] {{ع}} در - [[رساله حقوق]] - خویش می‌فرماید: حق همسایه بر تو این است که در نبود وی، متعلقات او را نگه داری و در حضورش، او را گرامی داری و در هر دو حال، [[یاور]] او باشی. هیچ گاه در جست‌وجوی [[اسرار]] او نباشی و نکوشی که بر عیب‌هایش [[آگاه]] گردی. اگر بر عیبی از عیب‌هایش آگاه شدی، بر آن [[عیب]]، دژی [[استوار]] و پرده‌ای ستبر باش؛ چنان که اگر سرنیزه‌ها در پی [[کشف]] آن عیب باشند، به آن نرسند. دزدانه سخن او را گوش مده. در [[سختی‌ها]] او را تنها مگذار. در [[نعمت]] بر او [[رشک]] مبر. [[لغزش‌ها]] و خطاهایش را نادیده بگیر و اگر درباره تو [[نادانی]] کرد، با او بردبار باش و با او کریمانه [[رفتار]] کن<ref>تحف العقول، ص۲۶۶.</ref>. بنابراین، [[همسایه]] بر [[انسان]] [[حقوقی]] دارد که باید رعایت شود. یکی از [[گناهان بزرگ]]، [[آزار همسایگان]] است. بی‌تردید، آزاردهندگان به [[همسایگان]] به [[دستور خدا]] و رسولش بی‌اعتنایند، در حالی که [[خشنودی]] همسایگان، [[آمرزش الهی]] را در پی دارد. [[رسول]] [[مهربانی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَهُ جِيرَانٌ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضٍ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ‌}}<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.</ref>. هرکس بمیرد، در حالی که سه همسایه داشته باشد و همگی از او [[خشنود]] باشند، آمرزیده می‌شود. ایشان درباره [[آزار نرساندن]] به همسایگان نیز فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤْذِي جَارَهُ‌}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. هر که به [[خدا]] و [[روز واپسین]] [[ایمان]] داشته باشد، همسایه خود را نمی‌آزارد.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۴۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش