انتقام در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی'
جز (جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی')
خط ۸: خط ۸:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
* یکی از ابعاد [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} افزون بر جنبه‌های [[اصلاح]] گری، [[انسان]] سازی، [[عدالت گستری]]، کمال بخشی و احیاگری [[دین]] [[خداوند]] [[خون خواهی]] از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} و همه [[ستمدیدگان]] [[تاریخ]] است. در این میان [[خونخواهی]] از [[سید الشهدا]] {{ع}} از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از [[روایات]] گروه‌هایی که از آنان [[انتقام]] گرفته می‌شود، عبارتند از:
* یکی از ابعاد [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} افزون بر جنبه‌های [[اصلاح]] گری، [[انسان]] سازی، [[عدالت گستری]]، کمال بخشی و احیاگری [[دین]] [[خداوند]] [[خون خواهی]] از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} و همه [[ستمدیدگان]] [[تاریخ]] است. در این میان [[خونخواهی]] از [[سید الشهدا]] {{ع}} از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از [[روایات]] گروه‌هایی که از آنان [[انتقام]] گرفته می‌شود، عبارتند از:
* [[دشمنان]] [[خداوند]]: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در [[حدیث معراج]]، پس از بیان دیدن [[نور]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} و آخرین [[جانشین]] خود در میان آنها، فرمود: … عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟" [[خداوند]] فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِي يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.</ref>؛ ایشان پیشوایانند و این [[قائم]] است؛ همو که [[حلال]] مرا [[حلال]] می‌کند و [[حرام]] مرا را [[حرام]] می‌سازد و از [[دشمنان]] من [[انتقام]] می‌گیرد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: بر [[امام عسکری]] {{ع}} وارد شدم و خواستم از [[جانشین]] پس از وی [[پرسش]] کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! [[خدای تعالی]] از زمان [[آدم]] {{ع}} [[زمین]] را خالی از [[حجت]] نگذاشته است و تا [[روز قیامت]] نیز خالی از [[حجت]] نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که [[بلا]] را از اهل [[زمین]] دفع می‌کند و به خاطر اوست که [[باران]] می‌فرستد و [[برکات]] [[زمین]] را بیرون می‌آورد. گفتم:‌ ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[امام]] و [[جانشین]] پس از شما کیست؟ [[حضرت]] شتابان برخاست و داخل [[خانه]] شد و سپس برگشت، در حالی که بر شانه‌اش [[کودکی]] سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشید. فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر نزد [[خدای تعالی]] و حجت‌های او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نمی‌نمودم. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ کسی است که [[زمین]] را آکنده از [[عدل و داد]] می‌کند، همچنان که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: گفتم:‌ای مولای من! آیا نشانه‌ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن [[کودک]] به زبان [[عربی]] [[فصیح]] به سخن درآمد و فرمود: {{متن حدیث|أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.</ref>؛ ای [[احمد بن اسحاق]]! منم [[بقیة الله]] در [[زمین]] [[خداوند]] و [[انتقام]] گیرنده، از [[دشمنان]] او؛ پس از [[مشاهده]]، جست و جوی نشانه مکن!
* [[دشمنان]] [[خداوند]]: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در [[حدیث معراج]]، پس از بیان دیدن [[نور]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} و آخرین [[جانشین]] خود در میان آنها، فرمود: … عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟" [[خداوند]] فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِي يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.</ref>؛ ایشان پیشوایانند و این [[قائم]] است؛ همو که [[حلال]] مرا [[حلال]] می‌کند و [[حرام]] مرا را [[حرام]] می‌سازد و از [[دشمنان]] من [[انتقام]] می‌گیرد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: بر [[امام عسکری]] {{ع}} وارد شدم و خواستم از [[جانشین]] پس از وی [[پرسش]] کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! [[خدای تعالی]] از زمان [[آدم]] {{ع}} [[زمین]] را خالی از [[حجت]] نگذاشته است و تا [[روز قیامت]] نیز خالی از [[حجت]] نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که [[بلا]] را از اهل [[زمین]] دفع می‌کند و به خاطر اوست که [[باران]] می‌فرستد و [[برکات]] [[زمین]] را بیرون می‌آورد. گفتم:‌ ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[امام]] و [[جانشین]] پس از شما کیست؟ [[حضرت]] شتابان برخاست و داخل [[خانه]] شد و سپس برگشت، در حالی که بر شانه‌اش [[کودکی]] سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشید. فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر نزد [[خدای تعالی]] و حجت‌های او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نمی‌نمودم. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ کسی است که [[زمین]] را آکنده از [[عدل و داد]] می‌کند، همچنان که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: گفتم:‌ای مولای من! آیا نشانه‌ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن [[کودک]] به زبان [[عربی]] [[فصیح]] به سخن درآمد و فرمود: {{متن حدیث|أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.</ref>؛ ای [[احمد بن اسحاق]]! منم [[بقیة الله]] در [[زمین]] [[خداوند]] و [[انتقام]] گیرنده، از [[دشمنان]] او؛ پس از [[مشاهده]]، جستجوی نشانه مکن!
* '''[[قاتلان امام حسین]] {{ع}}''': [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ مَا كَانَ، ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ! قَالَ: فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ ظَالِمِيه‏}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.</ref>؛ چون کار [[حسین]] {{ع}} چنان شد که شد ([[اصحاب]] و جوان‌هایش کشته شدند و خودش تنها ماند)، [[فرشتگان]] به سوی [[خدا]] شیون و [[گریه]] کردند و گفتند: با [[حسین]] [[برگزیده]] و پسر پیغمبرت چنین [[رفتاری]] کنند؟ پس [[خدا]] [[سایه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} را به آنها نمود و فرمود: با این [[انتقام]] او را می‌گیرم. در پاره‌ای از [[روایات]] نیز آمده است که: آن [[حضرت]] [[انتقام]] گیرنده [[خون]] تمامی [[امامان]] {{ع}} و [[مظلومان]] [[تاریخ]] است. [[فرات]] بن أحنف از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که به [[نقل]] از [[پدران]] خود {{ع}} فرمود: در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[آب]] [[فرات]] بالا آمد، پس آن [[حضرت]] و دو فرزندش [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} سوار شدند چون گذرشان بر [[طایفه]] ثقیف افتاد، آنان گفتند: [[علی]] {{ع}} آمده است [[آب]] را به جای خود بازگرداند (فرو نشاند). پس [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا }}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.</ref>؛ بدانید به [[خدا]] قسم! من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون تردید [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] من را در [[آخرالزمان]] بر می‌انگیزاند که [[خونخواهی]] ما خواهد کرد. علاوه بر [[منتقم]]، یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] "مَوْتور" است. "مَوْتور" از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی [[خون]] بهای او گرفته نشده است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان "[[موتور]] بوالده"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.</ref> یا "[[موتور]] [[بابیه]]"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یاد شده است؛ یعنی، کسی که پدرش کشته شده و از [[خون]] او مطالبه و [[خونخواهی]] نشده است. مراد از [[پدر]] در این [[روایت]]، ممکن است [[امام حسن عسکری]] {{ع}} یا [[امام حسین]] {{ع}} باشد یا اینکه جنس [[پدر]] است که شامل همه [[امامان معصوم]] {{ع}} باشد. در روایاتی چند این [[انتقام]] به [[اراده خداوند]] و به دست آن [[حضرت]] و در بعضی به آن [[حضرت]] نسبت داده شده است. در هر حال تفاوتی نمی‌کند [[خداوند]] به دست او از دشمنانش [[انتقام]] بگیرد یا اینکه خود [[حضرت]] از [[دشمنان]] خود و خاندانش [[انتقام]] بگیرد، این وعده‌ای است که [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است. در کامل الزیارات از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ}}<ref>"و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ فرمود: {{متن حدیث|ذَلِكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ يَخْرُجُ فَيَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي‏}}<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.</ref>؛ او [[قائم آل محمد]] است؛ [[قیام]] می‌کند و به [[انتقام]] از [[خون]] [[حسین بن علی]]، [[دست]] به [[کشتار]] می‌زند.
* '''[[قاتلان امام حسین]] {{ع}}''': [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ مَا كَانَ، ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ! قَالَ: فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ ظَالِمِيه‏}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.</ref>؛ چون کار [[حسین]] {{ع}} چنان شد که شد ([[اصحاب]] و جوان‌هایش کشته شدند و خودش تنها ماند)، [[فرشتگان]] به سوی [[خدا]] شیون و [[گریه]] کردند و گفتند: با [[حسین]] [[برگزیده]] و پسر پیغمبرت چنین [[رفتاری]] کنند؟ پس [[خدا]] [[سایه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} را به آنها نمود و فرمود: با این [[انتقام]] او را می‌گیرم. در پاره‌ای از [[روایات]] نیز آمده است که: آن [[حضرت]] [[انتقام]] گیرنده [[خون]] تمامی [[امامان]] {{ع}} و [[مظلومان]] [[تاریخ]] است. [[فرات]] بن أحنف از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که به [[نقل]] از [[پدران]] خود {{ع}} فرمود: در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[آب]] [[فرات]] بالا آمد، پس آن [[حضرت]] و دو فرزندش [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} سوار شدند چون گذرشان بر [[طایفه]] ثقیف افتاد، آنان گفتند: [[علی]] {{ع}} آمده است [[آب]] را به جای خود بازگرداند (فرو نشاند). پس [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا }}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.</ref>؛ بدانید به [[خدا]] قسم! من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون تردید [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] من را در [[آخرالزمان]] بر می‌انگیزاند که [[خونخواهی]] ما خواهد کرد. علاوه بر [[منتقم]]، یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] "مَوْتور" است. "مَوْتور" از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی [[خون]] بهای او گرفته نشده است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان "[[موتور]] بوالده"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.</ref> یا "[[موتور]] [[بابیه]]"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یاد شده است؛ یعنی، کسی که پدرش کشته شده و از [[خون]] او مطالبه و [[خونخواهی]] نشده است. مراد از [[پدر]] در این [[روایت]]، ممکن است [[امام حسن عسکری]] {{ع}} یا [[امام حسین]] {{ع}} باشد یا اینکه جنس [[پدر]] است که شامل همه [[امامان معصوم]] {{ع}} باشد. در روایاتی چند این [[انتقام]] به [[اراده خداوند]] و به دست آن [[حضرت]] و در بعضی به آن [[حضرت]] نسبت داده شده است. در هر حال تفاوتی نمی‌کند [[خداوند]] به دست او از دشمنانش [[انتقام]] بگیرد یا اینکه خود [[حضرت]] از [[دشمنان]] خود و خاندانش [[انتقام]] بگیرد، این وعده‌ای است که [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است. در کامل الزیارات از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ}}<ref>"و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ فرمود: {{متن حدیث|ذَلِكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ يَخْرُجُ فَيَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي‏}}<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.</ref>؛ او [[قائم آل محمد]] است؛ [[قیام]] می‌کند و به [[انتقام]] از [[خون]] [[حسین بن علی]]، [[دست]] به [[کشتار]] می‌زند.
* البته این [[انتقام]] به دو صورت تصور می‌شود:
* البته این [[انتقام]] به دو صورت تصور می‌شود:
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش