←گزارههای مورد نیاز
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[پیغمبر اکرم]]{{صل}}، [[اسلام]] را از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] آورده است. باید لااقل برای مدتی کارشناسانی [[الهی]] در میان [[مردم]] باشند که اسلام را به خوبی به [[مردم]] بشناسانند و آن را در بستر اجرایی قرار دهند. چنین شخصی را [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] تعیین کرده است. علمای [[شیعه]] این مطلب را با تعبیر "[[لطف]]" بیان کردهاند و مقصود این است که [[امامت]] برای [[هدایت]] [[بشر]] مفید، بلکه عین [[لطف]] خداست؛ چون راه [[بشر]] به سوی [[خدا]] بسته است، [[لطف الهی]] ایجاب میکند که از آنسو عنایتی بشود. این [[عنایت الهی]] در امتداد [[امامت]] صورت میپذیرد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>. | [[پیغمبر اکرم]]{{صل}}، [[اسلام]] را از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] آورده است. باید لااقل برای مدتی کارشناسانی [[الهی]] در میان [[مردم]] باشند که اسلام را به خوبی به [[مردم]] بشناسانند و آن را در بستر اجرایی قرار دهند. چنین شخصی را [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] تعیین کرده است. علمای [[شیعه]] این مطلب را با تعبیر "[[لطف]]" بیان کردهاند و مقصود این است که [[امامت]] برای [[هدایت]] [[بشر]] مفید، بلکه عین [[لطف]] خداست؛ چون راه [[بشر]] به سوی [[خدا]] بسته است، [[لطف الهی]] ایجاب میکند که از آنسو عنایتی بشود. این [[عنایت الهی]] در امتداد [[امامت]] صورت میپذیرد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۶.</ref>. | ||
== فرق [[نبوت]] و [[امامت]] == | |||
از زوایای مختلفی میان [[نبوت]] و [[امامت]] تفاوت وجود دارد. از جمله اینکه [[نبوت]] "[[راهنمایی]]" است و "[[امامت]]" [[رهبری]]. [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و برخی [[پیامبران]] دیگر، هم [[راهنما]] بودهاند و هم [[رهبر]] و [[ختم نبوت]] ختم [[راهنمایی]] [[الهی]] است، نه ختم [[رهبری الهی]]. | |||
[[امامت]] و [[نبوت]] دو [[منصب]] و دو شأناند و احیاناً قابل تفکیک. بسیاری از [[پیامبران]] "[[نبی]]" و "رساننده [[وحی]]" بودهاند؛ ولی "[[امام]]" نبودهاند؛ همچنان که [[ائمه]] {{عم}} اماماند و [[نبی]] نیستند؛ ولی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و [[حضرت محمد]] {{صل}} هم [[نبی]] هستند و هم [[امام]]: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
[[وظیفه]] [[نبی]] "[[تبلیغ]]" است: {{متن قرآن|وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ}}<ref>«و بر (عهده) پیامبر جز پیامرسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref>؛ ولی [[وظیفه امام]] [[ولایت]] و [[رهبری]] کسانی است که [[رهبری]] او را پذیرفتهاند. | |||
اما [[قرآن کریم]]، [[مقام امام]] را بالاتر از [[پیامبر]] دانسته است<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. در [[روایات]] نیز بر آن تأکید شده است<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۵۴ - ۱۳۳.</ref>. | |||
# '''معانی [[امامت]] [[رهبری]] اجتماع:''' اصل مسئله "[[امامت]] و [[رهبری]] اجتماع" بعد از [[پیامبر]]، مسئلهای است که هم مورد قبول [[شیعه]] است و هم مورد پذیرش [[سنی]]، مبنی بر اینکه اجتماع به یک زعیم و [[فرمانده]] [[نیازمند]] است. [[شیعه]] بر این [[اعتقاد]] است که [[پیغمبر]] {{صل}} [[رهبر]] و زعیم بعد از خودش را تعیین کرد و فرمود: "بعد از من، زمام امور [[مسلمین]] باید به دست [[حضرت علی]] {{ع}} باشد" و [[اهل تسنن]] این مطلب را به شکلی که مورد پذیرش [[شیعه]] است، قبول ندارند و میگویند که در این جهت [[پیغمبر]] شخص معینی را تعیین نکرد، بلکه این [[وظیفه]] خود [[مسلمین]] است که [[رهبر]] [[جامعه]] را بعد از [[پیغمبر]] [[انتخاب]] کنند. آنچه [[اهل تسنن]] به نام [[امامت]] معتقدند، تنها یک [[شأن]] [[دنیایی]] به معنای [[حکومت]] دارد. از منظر آنان، [[امام]] یعنی [[حاکم]] میان [[مسلمین]] و در واقع فردی از [[مسلمانان]] است که باید او را برای [[حکومت]] [[انتخاب]] کنند. آنها گستره مسئله [[امامت]] را بیش از [[حکومت]] [[معتقد]] نیستند. اگر گستره مسئله [[امامت]] در [[رهبر]] [[سیاسی]] [[مسلمین]] بعد از [[پیغمبر]] محدود بود، از نظر [[شیعه]] اصل [[امامت]] جزء [[فروع دین]] قرار میگرفت، نه از زمره [[اصول دین]]<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۷.</ref>. | |||
# '''[[مرجعیت دینی]]:''' از منظر [[شیعه]]، [[امامت]] نوعی کارشناسی [[اسلام]] است؛ اما کارشناسیای از جانب [[خدا]]؛ یعنی افرادی که [[اسلامشناس]] هستند. البته نه اسلامشناسانی که بر مبنای [[عقل]] و [[فکر]] خودشان [[اسلام]] را شناخته باشند که قهراً جایزالخطا باشند؛ بلکه افرادی که از طریقی رمزی و غیبی که بر ما مجهول است، [[علوم]] [[اسلام]] را از [[پیغمبر]] گرفتهاند. این [[علوم]] از [[پیغمبر]] {{صل}} به [[حضرت علی]] {{ع}} و از آن حضرت به [[امامان]] بعد رسیده است و در تمام دورههای [[ائمه]] {{عم}}، [[علم]] [[اسلام]]، یک [[علم معصوم]] است که هیچ [[خطا]] نمیکند و از هر امامی به [[امامان]] بعد رسیده است. [[اهل تسنن]] برای هیچکس چنین مقامی قائل نیستند. در [[حقیقت]] آنها در اینگونه [[امامت]]، اصلاً به [[وجود امام]] و [[امامت]] قائل نیستند، نه اینکه به [[امامت]] قائل باشند و بگویند که [[علی]] {{ع}} [[امام]] نیست و [[ابوبکر]] [[امام]] است، بلکه آنان، به طور کلی برای هیچیک از [[صحابه]] چنین [[شأن]] و مقامی قائل نیستند. بر این اساس، در کتابهای خودشان [[اشتباهات]] فراوانی را از [[ابوبکر]] و [[عمر]] در مسائل [[دینی]] [[نقل]] میکنند؛ ولی [[شیعه]]، [[امامان]] خود را از [[خطا]] [[معصوم]] میداند و محال است که به خطایی برای [[امام]] [[اقرار]] کند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۸.</ref>. | |||
# '''[[ولایت]]:''' [[امامت]] به معنی "[[ولایت]]"، اوج مفهوم [[امامت]] است. [[ولایت]] به معنی [[حجت]] زمان، این نکته را به [[اعتقاد]] [[شیعه]] نشانده است که [[زمین]] در هیچ زمانی از [[حجت]] خالی نیست: {{متن حدیث|وَ لَوْ لَا الْحُجَّة لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا}}<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۳.</ref>؛ بدان معناست که هیچ زمانی نبوده و نخواهد بود که [[زمین]] از یک [[انسان کامل]] خالی باشد و برای آن [[انسان کامل]] [[مقامات]] و درجات زیادی قائلند و ما در بیشتر [[زیارتها]]، به چنین [[ولایت]] و امامتی [[اقرار]] و اعتراف میکنیم؛ یعنی معتقدیم که [[امام]] دارای چنین [[روح]] کلی است. در [[زیارت]] [[امام رضا]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشَهَدُ مَقامي وَتَسْمَعُ كَلامِيْ وَتَرُدُّ سَلامي}}. از نظر ما مرده و زنده [[امام]] فرقی ندارد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۸.</ref>. | |||
آنچه [[قرآن]] تحت عنوان [[رهبری]] بحث میکند، مافوق رهبریای است که [[بشر]] میشناسد. رهبریای که [[بشر]] میشناسد، از حدود [[رهبری]] در مسایل [[اجتماعی]] [[تجاوز]] نمیکند؛ ولی منظور [[قرآن]] از [[رهبری]]، علاوه بر [[رهبری اجتماعی]]، [[رهبری]] [[معنوی]]، یعنی [[رهبری]] کردن [[مردم]] به سوی خداست. این [[رهبری]] از رهبریهای [[اجتماعی]] بسی دقیقتر و حساستر است. | |||
[[امامت]] و [[رهبری]] [[انسان]] ها، چه در بعد [[معنوی]] و [[الهی]]، و چه در بعد [[اجتماعی]]، عالیترین درجه و [[مقام]] و [[پستی]] است که از طرف [[خدا]] به برخی [[انسانها]] واگذار میشود<ref>مطهری، امامت و رهبری، ص۲۹ - ۲۸، ۵۱ - ۴۵، ۵۷، ۹۵ - ۹۲ و ۱۶۳ - ۱۶۲؛ همو، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص، ۱۱۱ -۱۰۸؛ همو، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۷۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۸.</ref>. | |||
==گزارههای مورد نیاز== | ==گزارههای مورد نیاز== |