فضائل حضرت خدیجه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
 
خط ۸: خط ۸:


== [[فضائل]] و [[مناقب]] ==
== [[فضائل]] و [[مناقب]] ==
[[حضرت خدیجه]] {{س}} از [[زنان]] شریفی بود که [[خداوند]] به او [[توفیق]] همسری و [[خدمت]] به آخرین پیامبرش، [[حضرت]] [[محمد مصطفی]] {{صل}}، را داد و تمام [[فرزندان حضرت]] محمد {{صل}} به جز [[ابراهیم]]، از [[خدیجه]] {{س}} بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۲؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵.</ref>. توفیق [[پذیرایی]] از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} از دیگر فضایلی بود که نصیب او گشت. هنگامی که [[ابوطالب]] دچار [[تنگ‌دستی]] گردید، [[پیامبر]] {{صل}} علی {{ع}} را به [[منزل]] خویش برد و او از همان [[دوران کودکی]]، قرین [[حضرت محمد]] {{صل}} و [[خدیجه کبری]] {{س}} گردید<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۹۵.</ref>.
[[حضرت خدیجه]] {{س}} از [[زنان]] شریفی بود که [[خداوند]] به او [[توفیق]] همسری و [[خدمت]] به آخرین پیامبرش، [[حضرت]] [[محمد مصطفی]] {{صل}}، را داد و تمام [[فرزندان حضرت]] محمد {{صل}} به جز [[ابراهیم]]، از [[خدیجه]] {{س}} بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۲؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵.</ref>. توفیق [[پذیرایی]] از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} از دیگر فضایلی بود که نصیب او گشت. هنگامی که [[ابوطالب]] دچار [[تنگ‌دستی]] گردید، [[پیامبر]] {{صل}} علی {{ع}} را به [[منزل]] خویش برد و او از همان [[دوران کودکی]]، قرین [[حضرت محمد]] {{صل}} و [[خدیجه کبری]] {{س}} گردید<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۹۵.</ref>.


حضرت محمد {{صل}} [[پیش از بعثت]] به [[غار حرا]] [[پناه]] می‌برد تا به [[پرستش خدا]] بپردازد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۷؛ ابن اثیر جزری، کامل، ج۲، ص۴۸.</ref>. در این مدت خدیجه {{س}} [[سرپرستی]] [[فرزندان]] و امور [[خانه]] را بر عهده داشت. او با [[شکیبایی]] تمام روزهای دور از محمد {{صل}} را سپری می‌کرد و [[آسودگی]] لازم را برای [[ارتباط]] محمد {{صل}} با پروردگارش فراهم می‌آورد.
حضرت محمد {{صل}} [[پیش از بعثت]] به [[غار حرا]] [[پناه]] می‌برد تا به [[پرستش خدا]] بپردازد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۷؛ ابن اثیر جزری، کامل، ج۲، ص۴۸.</ref>. در این مدت خدیجه {{س}} [[سرپرستی]] [[فرزندان]] و امور [[خانه]] را بر عهده داشت. او با [[شکیبایی]] تمام روزهای دور از محمد {{صل}} را سپری می‌کرد و [[آسودگی]] لازم را برای [[ارتباط]] محمد {{صل}} با پروردگارش فراهم می‌آورد.
خط ۱۴: خط ۱۴:
در منابع، به [[اعتقادات]] مذهبی خدیجه {{س}} در [[جوانی]]، پیش از [[اسلام]] آوردنش، اشاره نشده، اما بر اساس شواهدی، او [[خداپرست]] و از کسانی بوده که خبر [[برانگیخته شدن]] [[پیامبری]] را از [[جزیرة العرب]] شنیده و حتی [[منتظر]] [[بعثت]] او بوده است. او در جریان ازدواجش نیز به فضای [[معنوی]] توجه داشت و بعد از [[ازدواج]]، مساعدت‌های او، امکان [[عزلت]] و [[عبادت]] محمد {{صل}} را فراهم کرد، که نشان دهنده [[اعتقاد]] او به خدای واحد است و همین [[روحیه]] موجب شد که بدون قید و شرط، اسلام را بپذیرد.
در منابع، به [[اعتقادات]] مذهبی خدیجه {{س}} در [[جوانی]]، پیش از [[اسلام]] آوردنش، اشاره نشده، اما بر اساس شواهدی، او [[خداپرست]] و از کسانی بوده که خبر [[برانگیخته شدن]] [[پیامبری]] را از [[جزیرة العرب]] شنیده و حتی [[منتظر]] [[بعثت]] او بوده است. او در جریان ازدواجش نیز به فضای [[معنوی]] توجه داشت و بعد از [[ازدواج]]، مساعدت‌های او، امکان [[عزلت]] و [[عبادت]] محمد {{صل}} را فراهم کرد، که نشان دهنده [[اعتقاد]] او به خدای واحد است و همین [[روحیه]] موجب شد که بدون قید و شرط، اسلام را بپذیرد.


پس از [[نزول وحی]] بر حضرت محمد {{صل}}، خدیجه {{س}} اولین زنی بود که به او [[ایمان]] آورد<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۰۶؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۶.</ref>. وی علاوه بر [[تصدیق قلبی]] و زبانی اسلام، در عمل نیز [[احکام]] و [[دستورهای الهی]] را به انجام می‌رساند [[خدیجه]] {{س}}، به همراه [[پیامبر]] {{صل}} و علی {{ع}}، اولین کسانی بودند که نمار بر پا داشتند<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۹۶.</ref>. علی {{ع}} در [[گفتگو]] با مردی [[یهودی]] که اوصاف [[وصی پیامبر]] {{صل}} را پرسید، اظهار کرد: «اولین کسی بودم که [[اسلام]] آورد و هیچ کس جز من و خدیجه {{س}} [[نماز]] نمی‌خواند و به پیامبر {{صل}} [[ایمان]] نداشت»<ref>صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۳۶۶؛ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ۱۶۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۶۸.</ref>. شواهد دیگری نیز ایمان خدیجه {{س}} و [[کوشش]] او را برای برپایی [[دین]] [[تصدیق]] می‌کنند؛ چنان که قبل از اعلام [[دعوت]] رسمی در ایام [[حج]]، و آنگاه که امکان نداشت علناً به [[عبادت]] بپردازند، در کنار محمد {{صل}} و به همراه علی {{ع}}، در کنار [[کعبه]] به عبادت برمی‌خاست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷ - ۱۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ص۵۶- ۵۷؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۰۰ – ۱۰۱.</ref>. گفته‌اند که غیر از ایام حج، پیامبر {{صل}} و او پنهانی [[خدا]] را می‌پرستیدند<ref>صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ص۳۴۴؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۳۳۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۷۷.</ref>.
پس از [[نزول وحی]] بر حضرت محمد {{صل}}، خدیجه {{س}} اولین زنی بود که به او [[ایمان]] آورد<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۰۶؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۶.</ref>. وی علاوه بر [[تصدیق قلبی]] و زبانی اسلام، در عمل نیز [[احکام]] و [[دستورهای الهی]] را به انجام می‌رساند [[خدیجه]] {{س}}، به همراه [[پیامبر]] {{صل}} و علی {{ع}}، اولین کسانی بودند که نمار بر پا داشتند<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۹۶.</ref>. علی {{ع}} در [[گفتگو]] با مردی [[یهودی]] که اوصاف [[وصی پیامبر]] {{صل}} را پرسید، اظهار کرد: «اولین کسی بودم که [[اسلام]] آورد و هیچ کس جز من و خدیجه {{س}} [[نماز]] نمی‌خواند و به پیامبر {{صل}} [[ایمان]] نداشت»<ref>صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۳۶۶؛ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ۱۶۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۶۸.</ref>. شواهد دیگری نیز ایمان خدیجه {{س}} و [[کوشش]] او را برای برپایی [[دین]] [[تصدیق]] می‌کنند؛ چنان که قبل از اعلام [[دعوت]] رسمی در ایام [[حج]]، و آنگاه که امکان نداشت علناً به [[عبادت]] بپردازند، در کنار محمد {{صل}} و به همراه علی {{ع}}، در کنار [[کعبه]] به عبادت برمی‌خاست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷ - ۱۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ص۵۶- ۵۷؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۰۰ – ۱۰۱.</ref>. گفته‌اند که غیر از ایام حج، پیامبر {{صل}} و او پنهانی [[خدا]] را می‌پرستیدند<ref>صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ص۳۴۴؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۳۳۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۷۷.</ref>.


از جمله [[فضایل]] خدیجه {{س}}، [[سخن گفتن]] [[فاطمه]] {{س}} با اوست، در حالی که هنوز در رحم خدیجه {{س}} بود. هنگامی که پیامبر {{صل}} از این ماجرا [[آگاه]] شد، به او نوید داد که [[جبرئیل]] خبر داده که این جنین دختر است و نسلی [[پاک]] و [[مبارک]] خواهد داشت و [[خداوند]] ادامه [[نسل]] مرا از او قرار داده است<ref>صدوق، محمد بن علی، الامالی، ۶۹۰ - ۶۹۱؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۷؛ قطب راوندی، الخرائج، ج۲، ص۵۲۴.</ref>.
از جمله [[فضایل]] خدیجه {{س}}، [[سخن گفتن]] [[فاطمه]] {{س}} با اوست، در حالی که هنوز در رحم خدیجه {{س}} بود. هنگامی که پیامبر {{صل}} از این ماجرا [[آگاه]] شد، به او نوید داد که [[جبرئیل]] خبر داده که این جنین دختر است و نسلی [[پاک]] و [[مبارک]] خواهد داشت و [[خداوند]] ادامه [[نسل]] مرا از او قرار داده است<ref>صدوق، محمد بن علی، الامالی، ۶۹۰ - ۶۹۱؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۷؛ قطب راوندی، الخرائج، ج۲، ص۵۲۴.</ref>.
خط ۲۶: خط ۲۶:
فضایل خدیجه {{س}} چندان است که در برخی دعاهای [[اهل بیت]] {{عم}} به [[شرافت]] وی مباهات شده است<ref>ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۵۰۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۰۷.</ref>. در طول [[تاریخ]] نیز [[بنی‌هاشم]] بارها با یادآوری فضایل خدیجه {{س}}، بدخواهان را به [[سکوت]] واداشته‌اند. نقل شده است در [[مجلسی]] که [[امام حسن]] {{ع}} نیز حضور داشت، [[معاویه]] به [[طعن]] پرسید: «شریف‌ترین [[مردم]] از حیث [[نسب]] کیست؟» [[صعصعه]] به [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} اشاره نمود و نسب او را ذکر کرد و خدیجه {{س}} را [[جده]] او معرفی کرد<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷.</ref>. [[محمد نفس زکیه]] و [[ابن زبیر]] نیز در احتجاجاتشان با [[مخالفان]]، نسبتشان را با [[خدیجه]] {{س}} یادآور می‌شدند و به آن [[مباهات]] می‌کردند<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۲۵.</ref>.
فضایل خدیجه {{س}} چندان است که در برخی دعاهای [[اهل بیت]] {{عم}} به [[شرافت]] وی مباهات شده است<ref>ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۵۰۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۰۷.</ref>. در طول [[تاریخ]] نیز [[بنی‌هاشم]] بارها با یادآوری فضایل خدیجه {{س}}، بدخواهان را به [[سکوت]] واداشته‌اند. نقل شده است در [[مجلسی]] که [[امام حسن]] {{ع}} نیز حضور داشت، [[معاویه]] به [[طعن]] پرسید: «شریف‌ترین [[مردم]] از حیث [[نسب]] کیست؟» [[صعصعه]] به [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} اشاره نمود و نسب او را ذکر کرد و خدیجه {{س}} را [[جده]] او معرفی کرد<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷.</ref>. [[محمد نفس زکیه]] و [[ابن زبیر]] نیز در احتجاجاتشان با [[مخالفان]]، نسبتشان را با [[خدیجه]] {{س}} یادآور می‌شدند و به آن [[مباهات]] می‌کردند<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۲۵.</ref>.


ذکر نام ایشان در [[زیارت]] نامه‌های [[ائمه]] {{عم}} نشان دهنده [[مقام]] بلند ایشان در نزد [[اهل بیت]] {{عم}} است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۷۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۷۴.</ref>. اهل بیت {{عم}} نیز در برخی خطبه‌های خویش، به نسبت داشتن خود با خدیجه {{س}} [[افتخار]] می‌کردند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۰۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[اعظم رحمت آبادی|رحمت آبادی، اعظم]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)| مقاله «حضرت خدیجه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۱]]، ص ۸۷.</ref>
ذکر نام ایشان در [[زیارت]] نامه‌های [[ائمه]] {{عم}} نشان دهنده [[مقام]] بلند ایشان در نزد [[اهل بیت]] {{عم}} است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۷۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۷۴.</ref>. اهل بیت {{عم}} نیز در برخی خطبه‌های خویش، به نسبت داشتن خود با خدیجه {{س}} [[افتخار]] می‌کردند<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۰۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[اعظم رحمت آبادی|رحمت آبادی، اعظم]]، [[حضرت خدیجه (مقاله)| مقاله «حضرت خدیجه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۱]]، ص ۸۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش