توقف جنگ صفین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا'
جز (جایگزینی متن - 'بنده خدا' به 'بنده خدا')
خط ۱۹: خط ۱۹:
* [[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]- به [[نقل]] از [[ابراهیم بن اشتر]]-: [[معاویه]]، [[ابو اعور سلمی]] را سوار بر استری سپید، روانه کرد. وی، [[قرآن]] بر سر، میان دو صفِ عراقیان و [[شامیان]] به حرکت درآمد، در حالی که می‌گفت: [[کتاب خدا]] میان ما و شما داور است! پس [[معاویه]] برای [[علی]] {{ع}} [چنین‌] [[پیام]] فرستاد: کار میان ما و تو به درازا کشید و هر یک از ما خود را در آنچه از دیگری می‌خواهد، بر [[حق]] می‌داند، بی آنکه هیچ یک از ما به [[اطاعت]] از دیگری تن دهد. افراد بسیار میان ما کشته شدند و من [[بیم]] دارم که آنچه در پیش است، سخت‌تر از گذشته باشد. به زودی، ما را در باب این موضع، بازخواست خواهند کرد و در [[حقیقت]]، از کسی جز من و تو [[حسابرسی]] نخواهد شد. آیا تن می‌دهی به کاری که در آن برای ما و تو، زندگانی و [[حجت]] و [[برائت]] باشد و [[امت]] را سامان دهد، [[خون‌ها]] را پاس دارد، میان دیندارانْ [[الفت]] برقرار سازد، و [[کینه‌ها]] و [[آشوب‌ها]] را از میان ببرد؛ بدین‌سان که میان ما و تو دو داور مورد پسند، یکی از یارانم و یکی از یارانت باشند و بنا بر [[کتاب خدا]] میان ما [[داوری]] کنند؟ پس آن برای من و تو بهتر است و این [[آشوب‌ها]] را ریشه‌کن می‌کند. در آنچه بدان فرا خوانده شده‌ای، خدای را بپرهیز و اگر اهلِ [[قرآنی]]، به [[حکم]] آن [[خشنود]] باش. والسلام!<ref>[[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]، ص ۴۹۳.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
* [[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]- به [[نقل]] از [[ابراهیم بن اشتر]]-: [[معاویه]]، [[ابو اعور سلمی]] را سوار بر استری سپید، روانه کرد. وی، [[قرآن]] بر سر، میان دو صفِ عراقیان و [[شامیان]] به حرکت درآمد، در حالی که می‌گفت: [[کتاب خدا]] میان ما و شما داور است! پس [[معاویه]] برای [[علی]] {{ع}} [چنین‌] [[پیام]] فرستاد: کار میان ما و تو به درازا کشید و هر یک از ما خود را در آنچه از دیگری می‌خواهد، بر [[حق]] می‌داند، بی آنکه هیچ یک از ما به [[اطاعت]] از دیگری تن دهد. افراد بسیار میان ما کشته شدند و من [[بیم]] دارم که آنچه در پیش است، سخت‌تر از گذشته باشد. به زودی، ما را در باب این موضع، بازخواست خواهند کرد و در [[حقیقت]]، از کسی جز من و تو [[حسابرسی]] نخواهد شد. آیا تن می‌دهی به کاری که در آن برای ما و تو، زندگانی و [[حجت]] و [[برائت]] باشد و [[امت]] را سامان دهد، [[خون‌ها]] را پاس دارد، میان دیندارانْ [[الفت]] برقرار سازد، و [[کینه‌ها]] و [[آشوب‌ها]] را از میان ببرد؛ بدین‌سان که میان ما و تو دو داور مورد پسند، یکی از یارانم و یکی از یارانت باشند و بنا بر [[کتاب خدا]] میان ما [[داوری]] کنند؟ پس آن برای من و تو بهتر است و این [[آشوب‌ها]] را ریشه‌کن می‌کند. در آنچه بدان فرا خوانده شده‌ای، خدای را بپرهیز و اگر اهلِ [[قرآنی]]، به [[حکم]] آن [[خشنود]] باش. والسلام!<ref>[[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]، ص ۴۹۳.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
== پاسخ [[امام]] {{ع}} به [[معاویه]] و پذیرشِ داوری‌==
== پاسخ [[امام]] {{ع}} به [[معاویه]] و پذیرشِ داوری‌==
* [[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]- به [[نقل]] از [[ابراهیم]] بن اشتر، پس از ذکر [[نامه]] [[معاویه]] به [[امام]] {{ع}}-: پس [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} به [[معاویه]] نوشت: "از [[بنده]] [[خدا]]، [[علی]] [[امیر مؤمنان]] به [[معاویة بن ابی‌سفیان]]. اما بعد؛ [[برترین]] کاری که [[انسان]] خود را به آن مشغول می‌کند، [[پیروی]] از شیوه‌ای است که با آن، کارش [[نیک]] گردد، از فضیلتش بهره گیرد، و از [[زشتی]] آن برکنار مانَد. همانا [[ستم]] و باطلگرایی، شخص را در [[دین]] و [[دنیا]] [[فرومایه]] می‌نمایند و نزد کسی که آنچه [[خدا]] به او وانهاده بی‌نیازش ساخته، چنان عیوبش را آشکار می‌کنند که هیچ‌گونه چاره‌اندیشی‌اش، او را بی‌نیاز نمی‌کند. پس از [[دنیا]] برحذر باش، که همانا در هیچ چیزش که بدان دست یافته‌ای، [[شادمانی]] نیست. و به [[راستی]]، دریافته‌ای که نمی‌توانی آنچه را از دست رفتنش مقدر است، به دست آری. گروهی خواستارِ چیزی به ناحق شدند و آن را به [[خدای تعالی]] نسبت دادند و [[خداوند]]، ایشان را [[دروغگو]] خواند و بهره‌ای کم نصیبشان فرمود و سپس به عذابی سخت دچارشان کرد. پس [[پروا]] کن از روزی که هر کس سرانجام کارش را ستوده ساخته‌باشد، در آن‌روز مورد [[غبطه]] است و هر کس زمامش را به‌شیطان وا نهاده‌و با او نستیزیده‌باشد، [[پشیمانی]] می‌کشد که چرا [[دنیا]] او را فریفت و او به آن [[دل]] بست. آن‌گاه مرا به [[حکم]] [[قرآن]] فرا خوانده‌ای و تو خود، خوب می‌دانی که [[اهل قرآن]] نیستی و [[حکم]] آن را نمی‌خواهی؛ و خداست آنکه از او [[یاری]] می‌توان خواست. ما [[حکم]] [[قرآن]] را پذیرفتیم و این نه به آن معناست که [[دعوت]] تو را قبول کرده باشیم. و هرکس به [[حکم]] [[قرآن]] [[خشنود]] نشود، در بیراهه‌ای [[ناپیدا]] کرانه افتاده است"<ref>[[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]، ص ۴۹۳.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
* [[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]- به [[نقل]] از [[ابراهیم]] بن اشتر، پس از ذکر [[نامه]] [[معاویه]] به [[امام]] {{ع}}-: پس [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} به [[معاویه]] نوشت: "از [[بنده خدا]]، [[علی]] [[امیر مؤمنان]] به [[معاویة بن ابی‌سفیان]]. اما بعد؛ [[برترین]] کاری که [[انسان]] خود را به آن مشغول می‌کند، [[پیروی]] از شیوه‌ای است که با آن، کارش [[نیک]] گردد، از فضیلتش بهره گیرد، و از [[زشتی]] آن برکنار مانَد. همانا [[ستم]] و باطلگرایی، شخص را در [[دین]] و [[دنیا]] [[فرومایه]] می‌نمایند و نزد کسی که آنچه [[خدا]] به او وانهاده بی‌نیازش ساخته، چنان عیوبش را آشکار می‌کنند که هیچ‌گونه چاره‌اندیشی‌اش، او را بی‌نیاز نمی‌کند. پس از [[دنیا]] برحذر باش، که همانا در هیچ چیزش که بدان دست یافته‌ای، [[شادمانی]] نیست. و به [[راستی]]، دریافته‌ای که نمی‌توانی آنچه را از دست رفتنش مقدر است، به دست آری. گروهی خواستارِ چیزی به ناحق شدند و آن را به [[خدای تعالی]] نسبت دادند و [[خداوند]]، ایشان را [[دروغگو]] خواند و بهره‌ای کم نصیبشان فرمود و سپس به عذابی سخت دچارشان کرد. پس [[پروا]] کن از روزی که هر کس سرانجام کارش را ستوده ساخته‌باشد، در آن‌روز مورد [[غبطه]] است و هر کس زمامش را به‌شیطان وا نهاده‌و با او نستیزیده‌باشد، [[پشیمانی]] می‌کشد که چرا [[دنیا]] او را فریفت و او به آن [[دل]] بست. آن‌گاه مرا به [[حکم]] [[قرآن]] فرا خوانده‌ای و تو خود، خوب می‌دانی که [[اهل قرآن]] نیستی و [[حکم]] آن را نمی‌خواهی؛ و خداست آنکه از او [[یاری]] می‌توان خواست. ما [[حکم]] [[قرآن]] را پذیرفتیم و این نه به آن معناست که [[دعوت]] تو را قبول کرده باشیم. و هرکس به [[حکم]] [[قرآن]] [[خشنود]] نشود، در بیراهه‌ای [[ناپیدا]] کرانه افتاده است"<ref>[[وقعة صفین (کتاب)|وقعة صفین]]، ص ۴۹۳.</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
== گفتار [[امام]] {{ع}} در [[نکوهش]] یارانش‌==
== گفتار [[امام]] {{ع}} در [[نکوهش]] یارانش‌==
* [[امام علی]] {{ع}}‌- آن‌گاه که [[قرآن]] برافراشتنِ [[معاویه]]، [[یاران امام]] {{ع}} را فریفت و ایشان در [[صفین]] از [[نبرد]] [[دست]] کشیدند-: شما کاری کردید که نیروی [[اسلام]] را فرو کاست و توانش را از میان برد و [[سستی]] و [[خواری]] بر جای نهاد. آن‌گاه که شما [[سربلندی]] یافته بودید و دشمنتان [[بیم]] داشت که ریشه‌کن شود و کشتاری سخت به ایشان روی آورده بود و دردِ جراحت را می‌چشیدند، ایشان قرآنها را برافراشتند و شما را [به دروغ‌] به [[حکم]] آن فرا خواندند تا خشمتان را از خود، دور کنند و [[جنگ]] میان شما و خویش را فرو بنشانند و به [[حیله]] و [[فریب]]، شما را [[منتظر]] [[حوادث آینده روزگار]] سازند. آن‌گاه که بر آنچه ایشان [[دوست]] داشتند، همدست شدید و آنان را به خواستشان رساندید، جز فریب‌خوردگانی نبودید. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[گمان]] ندارم که از این پس راه [[هدایت]] بیابید و به [[خردورزی]] روی آورید<ref>{{متن حدیث|الإمام علی {{ع}}- مِن کلامِهِ {{ع}} حینَ رَجَعَ أصحابُهُ عَنِ القِتالِ بِصِفینَ، لَما اغتَرهُم مُعاوِیةُ بِرَفعِ المَصاحِفِ-: لَقَد فَعَلتُم فَعلَةً ضَعضَعَت مِنَ الإِسلامِ قُواهُ، وأسقَطَت مُنتَهُ، وأورَثَت وَهناً وذِلةً. لَما کنتُم الأَعلَینَ، وخافَ عَدُوکمُ الاجتِیاحَ، وَاستَحَر بِهِمُ القَتلُ، ووَجَدوا ألَمَ الجِراحِ؛ رَفَعُوا المَصاحِفَ ودَعَوکم إلی ما فیها لِیفثَؤوکم عَنهُم، ویقطَعُوا الحَربَ فیما بَینَکم وبَینَهُم، ویتَرَبصوا بِکم رَیبَ المَنونِ خَدیعَةً ومَکیدَةً. فَما أنتُم إن جامَعتُموهُم عَلی‌ ما أحَبوا، وأعطَیتُموهُمُ الذی سَأَلوا إلامَغرورونَ. وَایمُ اللهِ، ما أظُنکم بَعدَها مُوافِقی رُشدٍ، ولا مُصیبی حَزمٍ}} (الارشاد، ج ۱، ص ۲۶۸).</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
* [[امام علی]] {{ع}}‌- آن‌گاه که [[قرآن]] برافراشتنِ [[معاویه]]، [[یاران امام]] {{ع}} را فریفت و ایشان در [[صفین]] از [[نبرد]] [[دست]] کشیدند-: شما کاری کردید که نیروی [[اسلام]] را فرو کاست و توانش را از میان برد و [[سستی]] و [[خواری]] بر جای نهاد. آن‌گاه که شما [[سربلندی]] یافته بودید و دشمنتان [[بیم]] داشت که ریشه‌کن شود و کشتاری سخت به ایشان روی آورده بود و دردِ جراحت را می‌چشیدند، ایشان قرآنها را برافراشتند و شما را [به دروغ‌] به [[حکم]] آن فرا خواندند تا خشمتان را از خود، دور کنند و [[جنگ]] میان شما و خویش را فرو بنشانند و به [[حیله]] و [[فریب]]، شما را [[منتظر]] [[حوادث آینده روزگار]] سازند. آن‌گاه که بر آنچه ایشان [[دوست]] داشتند، همدست شدید و آنان را به خواستشان رساندید، جز فریب‌خوردگانی نبودید. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[گمان]] ندارم که از این پس راه [[هدایت]] بیابید و به [[خردورزی]] روی آورید<ref>{{متن حدیث|الإمام علی {{ع}}- مِن کلامِهِ {{ع}} حینَ رَجَعَ أصحابُهُ عَنِ القِتالِ بِصِفینَ، لَما اغتَرهُم مُعاوِیةُ بِرَفعِ المَصاحِفِ-: لَقَد فَعَلتُم فَعلَةً ضَعضَعَت مِنَ الإِسلامِ قُواهُ، وأسقَطَت مُنتَهُ، وأورَثَت وَهناً وذِلةً. لَما کنتُم الأَعلَینَ، وخافَ عَدُوکمُ الاجتِیاحَ، وَاستَحَر بِهِمُ القَتلُ، ووَجَدوا ألَمَ الجِراحِ؛ رَفَعُوا المَصاحِفَ ودَعَوکم إلی ما فیها لِیفثَؤوکم عَنهُم، ویقطَعُوا الحَربَ فیما بَینَکم وبَینَهُم، ویتَرَبصوا بِکم رَیبَ المَنونِ خَدیعَةً ومَکیدَةً. فَما أنتُم إن جامَعتُموهُم عَلی‌ ما أحَبوا، وأعطَیتُموهُمُ الذی سَأَلوا إلامَغرورونَ. وَایمُ اللهِ، ما أظُنکم بَعدَها مُوافِقی رُشدٍ، ولا مُصیبی حَزمٍ}} (الارشاد، ج ۱، ص ۲۶۸).</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۴۹-۴۵۵.</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش