عکرمة بن ابی‌جهل در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله'
جز (جایگزینی متن - 'شهر مکه' به 'شهر مکه')
جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله')
 
خط ۱۵: خط ۱۵:


=== [[جنگ احد]] ===
=== [[جنگ احد]] ===
چون مشرکانی که در [[بدر]] شرکت کرده بودند به [[مکه]] باز گشتند، [[ابوسفیان بن حرب]] کالاهای کاروانی را که از [[شام]] آورده بود در [[دار الندوه]] قرار داد و همواره چنین می‌کردند. [[ابوسفیان]] به سبب [[غایب]] بودن صاحبان [[اموال]] آن کاروان، کالاها را از جای خود تکان نمی‌داد و آنها را توزیع نمی‌کرد. روزی بزرگان [[قریش]]، [[اسود بن مطلب بن اسد]]، [[جبیر بن مطعم]]، [[صفوان بن امیه]]، [[عکرمة بن ابی جهل]]، [[حارث بن هشام]]، [[عبد الله بن ابی ربیعه]]، [[حویطب بن عبدالعزی]] و [[حجیر بن ابی اهاب]] پیش [[ابوسفیان]] رفتند و به و گفتند: "ای ابوسفیان، درباره این کالاها که آورده و نگهداشته‌ای، تصمیمی بگیر؛ می‌دانی که اینها [[اموال]] و [[مال التجاره]] [[اهل مکه]] و قریش است و همه آنها می‌خواهند که آن را برای [[آماده‌سازی]] سپاهی به سوی [[محمد]] استفاده کنی. می‌بینی که [[پدران]] و پسران و [[خویشاوندان]] ما کشته شده‌اند". ابوسفیان گفت: "قریش به این کار [[راضی]] هستند؟" آنها گفتند: "آری". او گفت: "من نخستین کسی هستم که به این خواسته پاسخ مثبت می‌دهم و بنو عبد مناف هم همراه من هستند و به [[خدا]] قسم، من، [[خون‌خواهی]] [[کینه]] توزم؛ همانا پسرم [[حنظله]] و اشراف [[قوم]] من در [[بدر]] کشته شده‌اند".
چون مشرکانی که در [[بدر]] شرکت کرده بودند به [[مکه]] باز گشتند، [[ابوسفیان بن حرب]] کالاهای کاروانی را که از [[شام]] آورده بود در [[دار الندوه]] قرار داد و همواره چنین می‌کردند. [[ابوسفیان]] به سبب [[غایب]] بودن صاحبان [[اموال]] آن کاروان، کالاها را از جای خود تکان نمی‌داد و آنها را توزیع نمی‌کرد. روزی بزرگان [[قریش]]، [[اسود بن مطلب بن اسد]]، [[جبیر بن مطعم]]، [[صفوان بن امیه]]، [[عکرمة بن ابی جهل]]، [[حارث بن هشام]]، [[عبد الله بن ابی ربیعه]]، [[حویطب بن عبدالعزی]] و [[حجیر بن ابی اهاب]] پیش [[ابوسفیان]] رفتند و به و گفتند: "ای ابوسفیان، درباره این کالاها که آورده و نگهداشته‌ای، تصمیمی بگیر؛ می‌دانی که اینها [[اموال]] و [[مال التجاره]] [[اهل مکه]] و قریش است و همه آنها می‌خواهند که آن را برای [[آماده‌سازی]] سپاهی به سوی [[محمد]] استفاده کنی. می‌بینی که [[پدران]] و پسران و [[خویشاوندان]] ما کشته شده‌اند". ابوسفیان گفت: "قریش به این کار [[راضی]] هستند؟" آنها گفتند: "آری". او گفت: "من نخستین کسی هستم که به این خواسته پاسخ مثبت می‌دهم و بنو عبد مناف هم همراه من هستند و به [[خدا]] قسم، من، [[خون‌خواهی]] [[کینه]] توزم؛ همانا پسرم حنظله و اشراف [[قوم]] من در [[بدر]] کشته شده‌اند".


اموال کاروان همچنان باقی ماند تا هنگامی که [[مشرکان]] برای رفتن به [[أحد]] آماده شدند، پس همه آن اموال را فروختند و به طلا تبدیل کردند که پیش ابوسفیان باقی ماند و قریش به ابوسفیان پیشنهاد کردند که کالاها را بفروشد و سود آن را کنار بگذارد. در آن کاروان، هزار شتر و کالاهایی به [[ارزش]] پنجاه هزار [[درهم]] بود و معمولا آنها در بازرگانی خود از هر [[دینار]] یک دینار استفاده می‌کردند. [[بازار]] تجارتی قریش در [[شام]] [[شهر]] غزه بود و از آن شهر به جای دیگری نمی‌رفتند<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۲۰۰-۱۹۹. طبرسی در دیل آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}. "بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره انفال، آیه ۳۶. می‌نویسد: نزول آیه به این مناسبت است که پس از جنگ بدر، صفوان بن امیه و عکرمة بن أبی جهل نزد ابوسفیان و کسانی که در کاروان، متاعی داشتند، رفتند و پیشنهاد کردند که متاع‌ها را به آنها بدهند تا میان خانواده‌هایی که سرپرستشان کشته شده بود، تقسیم کنند. آنها هم متاع‌ها را دادند و بدین مناسبت، آیه نازل شد. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۳۲).</ref>.
اموال کاروان همچنان باقی ماند تا هنگامی که [[مشرکان]] برای رفتن به [[أحد]] آماده شدند، پس همه آن اموال را فروختند و به طلا تبدیل کردند که پیش ابوسفیان باقی ماند و قریش به ابوسفیان پیشنهاد کردند که کالاها را بفروشد و سود آن را کنار بگذارد. در آن کاروان، هزار شتر و کالاهایی به [[ارزش]] پنجاه هزار [[درهم]] بود و معمولا آنها در بازرگانی خود از هر [[دینار]] یک دینار استفاده می‌کردند. [[بازار]] تجارتی قریش در [[شام]] [[شهر]] غزه بود و از آن شهر به جای دیگری نمی‌رفتند<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۲۰۰-۱۹۹. طبرسی در دیل آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}. "بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره انفال، آیه ۳۶. می‌نویسد: نزول آیه به این مناسبت است که پس از جنگ بدر، صفوان بن امیه و عکرمة بن أبی جهل نزد ابوسفیان و کسانی که در کاروان، متاعی داشتند، رفتند و پیشنهاد کردند که متاع‌ها را به آنها بدهند تا میان خانواده‌هایی که سرپرستشان کشته شده بود، تقسیم کنند. آنها هم متاع‌ها را دادند و بدین مناسبت، آیه نازل شد. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۳۲).</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش