←بیعتگیری اجباری از مردم برای ابی بکر
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
=== بیعتگیری اجباری از [[مردم]] برای ابی بکر === | === بیعتگیری اجباری از [[مردم]] برای ابی بکر === | ||
گردانندگان [[سقیفه]]، ابوبکر را پیش انداخته و به سوی [[مسجد]] روانه شدند. عمر در پیش روی این | گردانندگان [[سقیفه]]، ابوبکر را پیش انداخته و به سوی [[مسجد]] روانه شدند. عمر در پیش روی این جمعیت جلوی ابوبکر هروله کنان، در حالی که کمربند خود را محکم کرده و دامن به کمر زده بود، میدوید و فریاد بر میآورد: همه بدانید! [[مردمان]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردهاند. در راه نیز هر کس را میدیدند، میگرفتند و نزدیک میآوردند تا دست او را به دست ابوبکر بکشند و اینگونه از او بیعت بگیرند<ref>السقیفة و فدک، ص۴۶؛ شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. جمعیت طرفدار این بیعت به همین شکل به [[مسجد]] وارد شدند. | ||
هنوز [[اهل بیت پیامبر]] از کار [[غسل]] و [[کفن]] ایشان فارغ نشده بودند که صدای تکبیری که [[بیعت کنندگان]] در مسجد سر داده بودند، به گوش رسید<ref>عقد الفرید، ج۳، ص۶۳. </ref>. این بیعت که به تناوب انجام میشد، تا شب ادامه داشت؛ در حالی که ابوبکر همچنان بر | هنوز [[اهل بیت پیامبر]] از کار [[غسل]] و [[کفن]] ایشان فارغ نشده بودند که صدای تکبیری که [[بیعت کنندگان]] در مسجد سر داده بودند، به گوش رسید<ref>عقد الفرید، ج۳، ص۶۳. </ref>. این بیعت که به تناوب انجام میشد، تا شب ادامه داشت؛ در حالی که ابوبکر همچنان بر منبر رسول خدا {{صل}} نشسته بود. | ||
هنوز بسیاری از [[مردم]] [[شهر مدینه]] به بیعت نیامده بودند<ref>عبدالله بن سبا، ص۱۲۱.</ref>؛ لذا فردای آن [[روز]]، یعنی روز سه شنبه، بار دیگر ابوبکر به مسجد آمد و بر منبر رسول خدا {{صل}} نشست. [[عمر]] هم در کنار او ایستاده بود و مردم را به بیعت [[دعوت]] میکرد. آن روز مسجد مملو از جمعیت بود. مردم حاضر در مسجد به طور عمومی بیعت کردند. | هنوز بسیاری از [[مردم]] [[شهر مدینه]] به بیعت نیامده بودند<ref>عبدالله بن سبا، ص۱۲۱.</ref>؛ لذا فردای آن [[روز]]، یعنی روز سه شنبه، بار دیگر ابوبکر به مسجد آمد و بر منبر رسول خدا {{صل}} نشست. [[عمر]] هم در کنار او ایستاده بود و مردم را به بیعت [[دعوت]] میکرد. آن روز مسجد مملو از جمعیت بود. مردم حاضر در مسجد به طور عمومی بیعت کردند. |