ذکر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
== اقسام ذکر ==
== اقسام ذکر ==
ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است؛ همانند ذکر قلبی و زبانی، ذکر [[نام‌های خدا]] و [[صفات الهی]]، [[مدح]] و ثنای [[باری تعالی]] و [[توحید]] و [[تنزیه]] او و یاد نعمت‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] و رحمانیت و رحیمیت [[خداوند]]. ذکر قلبی را ذکر خفی نیز گویند<ref>{{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵ و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>
ذکر به اعتبارات گوناگون به اقسام متعددی تقسیم شده است؛ همانند ذکر قلبی و زبانی، ذکر [[نام‌های خدا]] و [[صفات الهی]]، [[مدح]] و ثنای [[باری تعالی]] و [[توحید]] و [[تنزیه]] او و یاد نعمت‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] و رحمانیت و رحیمیت [[خداوند]]. ذکر قلبی را ذکر خفی نیز گویند<ref>{{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵ و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>
# ذکر لفظی که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن [[خدا]] با زبان گفته می‌شود<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref>. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}}<ref>«مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ}}<ref>«و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.</ref> ذکر زبانی دانسته شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.ذکر لفظی را اولین مرتبۀ ذکر دانسته‌اند که [[انسان]] [[نام خدا]] و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجهی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی [[نماز]]، الفاظی را بر زبان جاری می‌سازند<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref>. برای ذکر لفظی، مصادیقی در [[روایات]] و کتاب‌های [[دینی]] آمده است، مانند: [[تلاوت قرآن]]، ذکر یونسیه، اذکاری مانند {{متن حدیث|لا إلهَ إلا الله}}، {{متن حدیث|لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله}}، {{متن حدیث|یا حی یا قیوم}}، {{متن حدیث|سُبحان الله}}، ذکر [[صلوات]] و... <ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. به طور کلی، ذکر زبانی به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند [[تحمید]]، [[تهلیل]]، [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[استغفار]]، [[قرائت قرآن]] و دعاست<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>.
# '''ذکر لفظی''' که به ذکر زبانی، ذکر جلی و وِرد نیز معروف است، به یاد کردن [[خدا]] با زبان گفته می‌شود<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵.</ref>. در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}}<ref>«مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ}}<ref>«و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.</ref> ذکر زبانی دانسته شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref>.ذکر لفظی را اولین مرتبۀ ذکر دانسته‌اند که [[انسان]] [[نام خدا]] و اوصاف او را بر زبانش جاری کند، بدون آنکه توجهی به مفاهیم یا محتوای آن داشته باشد؛ مانند بسیاری از نمازگزاران که بدون توجّه به معانی [[نماز]]، الفاظی را بر زبان جاری می‌سازند<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۱.</ref>. برای ذکر لفظی، مصادیقی در [[روایات]] و کتاب‌های [[دینی]] آمده است، مانند: [[تلاوت قرآن]]، ذکر یونسیه، اذکاری مانند {{متن حدیث|لا إلهَ إلا الله}}، {{متن حدیث|لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله}}، {{متن حدیث|یا حی یا قیوم}}، {{متن حدیث|سُبحان الله}}، ذکر [[صلوات]] و... <ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۷۸.</ref>. به طور کلی، ذکر زبانی به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند [[تحمید]]، [[تهلیل]]، [[تکبیر]]، [[تسبیح]]، [[استغفار]]، [[قرائت قرآن]] و دعاست<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>.
# ذکر قلبی: آیاتی مانند {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>. ذکر قلبی، به معنی توجّه [[قلب]] به یکی از اسماء زیبای [[الهی]] است. روشن است چنانچه این توجّه با ذکر لفظی آن نام همراه شود، فوائد بیشتری نصیب ذاکر می‌گردد<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۱۷۸.</ref>. در توضیح ذکر قلبی، سخنان دیگری نیز وجود دارد؛ مانند [[تفکر]] در عظمت، جلال و [[قدرت خدا]] و [[آیات]] او در [[آفرینش]]<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.</ref>، توجه، [[خلوص]] و [[تقرب]] به سوی [[خدا]]<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>، یادآوری [[امر و نهی]] [[الهی]]<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref>، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه [[خدا]]<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.</ref> و درک عمیق از حضور [[خدا]] در نفس و همه [[جهان]] که به پای‌بندی به [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] می‌انجامد و مانع [[گمراهی]] و [[انحراف]] می‌شود<ref>من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.</ref>. اساساً برخی [[حقیقت]] ذکر را ذکر قلبی و نامیده شدن ذکر زبانی به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانسته‌اند، چون ذکر زبانی هر چیز از آثار ذکر قلبی آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بی‌توجه [[معنوی]]، ذکر زبانی بی‌فایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند ذکر زبانی نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و جایگاه خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>.  
# '''ذکر قلبی:''' آیاتی مانند {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>. ذکر قلبی، به معنی توجّه [[قلب]] به یکی از اسماء زیبای [[الهی]] است. روشن است چنانچه این توجّه با ذکر لفظی آن نام همراه شود، فوائد بیشتری نصیب ذاکر می‌گردد<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۱۷۸.</ref>. در توضیح ذکر قلبی، سخنان دیگری نیز وجود دارد؛ مانند [[تفکر]] در عظمت، جلال و [[قدرت خدا]] و [[آیات]] او در [[آفرینش]]<ref>احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.</ref>، توجه، [[خلوص]] و [[تقرب]] به سوی [[خدا]]<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>، یادآوری [[امر و نهی]] [[الهی]]<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref>، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه [[خدا]]<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.</ref> و درک عمیق از حضور [[خدا]] در نفس و همه [[جهان]] که به پای‌بندی به [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] می‌انجامد و مانع [[گمراهی]] و [[انحراف]] می‌شود<ref>من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.</ref>. اساساً برخی [[حقیقت]] ذکر را ذکر قلبی و نامیده شدن ذکر زبانی به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانسته‌اند، چون ذکر زبانی هر چیز از آثار ذکر قلبی آن است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و [[گناهکار]] گرچه با زبان [[ذکر خدا]] بگوید، در [[حقیقت]] [[غافل]] است<ref>کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و بی‌توجه [[معنوی]]، ذکر زبانی بی‌فایده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref>؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند ذکر زبانی نیز کنار توجه [[قلبی]] اهمیت و جایگاه خاصی دارد<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.</ref>.  
# افزون بر ذکر قلبی و زبانی، عده ای ذکر [[شهودی]] را هم از اقسام ذکر برشمرده‌اند که از مراتب عالی ذکر قلبی به شمار می‌آید<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.</ref>.
# افزون بر ذکر قلبی و زبانی، عده ای ذکر [[شهودی]] را هم از اقسام ذکر برشمرده‌اند که از مراتب عالی ذکر قلبی به شمار می‌آید<ref>تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.</ref>.
# برخی هم یکی از گونه‌های ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] پسندیده [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
# برخی هم یکی از گونه‌های ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[افعال]] پسندیده [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
خط ۶۹: خط ۶۹:
== آثار ذکر ==
== آثار ذکر ==
[[ذکر خدا]] دارای آثار مثبت بسیاری در [[دنیا]] و [[آخرت]] است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
[[ذکر خدا]] دارای آثار مثبت بسیاری در [[دنیا]] و [[آخرت]] است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[آرامش]]: از بزرگ‌ترین [[مشکلات]] [[بشر]]، پریشانی و [[نگرانی]] و از گمشده‌های او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دل‌های [[مؤمنان]] می‌داند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>، [[خدای متعال]] تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامش‌بخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دل‌هاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به تنهایی یاد شود، جان‌هایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر می‌شوند و هرگاه بت‌هایشان یاد شوند، بسیار شاد می‌گردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دل‌های آنان که به رستخیز ایمان ندارند می‌رمد و چون جز او را (که به پرستش گرفته‌اند) نام برند ناگهان شاد می‌شوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>.
# '''[[آرامش]]:''' از بزرگ‌ترین [[مشکلات]] [[بشر]]، پریشانی و [[نگرانی]] و از گمشده‌های او [[آرامش]] است. [[قرآن کریم]] [[یاد خدا]] را تنها آرامبخش دل‌های [[مؤمنان]] می‌داند: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>، [[خدای متعال]] تنها خاستگاه تمام [[خیرات]] و [[زمامدار]] همه امور [[حاکم]] بر [[جهان]] است، بنابراین یاد او تنها آرامش‌بخش برای [[قلب]] هر [[انسانی]] است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. با اینکه [[یاد خدا]] آرامبخش دل‌هاست، مشرکانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] ندارند، بر اثر عناد شدیدشان هرگاه [[خدا]] به تنهایی یاد شود، جان‌هایشان از [[توحید]] متنفّر و منزجر می‌شوند و هرگاه بت‌هایشان یاد شوند، بسیار شاد می‌گردند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دل‌های آنان که به رستخیز ایمان ندارند می‌رمد و چون جز او را (که به پرستش گرفته‌اند) نام برند ناگهان شاد می‌شوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>.
# [[ترس از خدا]]: دل‌های [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان می‌شوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>. میان ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]] و [[آرامش]] [[قلبی]] [[اهل]] [[ایمان]] که هر دو از آثار ذکر خدایند منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] می‌افتد، نخست کوتاهی‌ها و [[گناهان]] خود را در می‌یابد و می‌ترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام می‌سازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>.
# '''[[ترس از خدا]]:''' دل‌های [[مؤمنان]] و متواضعان، هنگام [[یاد خدا]] ترسان می‌شوند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>. میان ایجاد [[خوف]] در [[دل]] [[مؤمنان]] و [[آرامش]] [[قلبی]] [[اهل]] [[ایمان]] که هر دو از آثار ذکر خدایند منافاتی نیست، زیرا هرگاه [[دل]] به [[یاد خدا]] می‌افتد، نخست کوتاهی‌ها و [[گناهان]] خود را در می‌یابد و می‌ترسد و در ادامه، توجه به [[رحمت الهی]] دلش را آرام می‌سازد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>.
# [[بصیرت]]: [[یاد خدا]] مایه [[بصیرت]] [[تقواپیشگان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. [[تذکر]] در این [[آیه]] به یادآوری [[مالکیت]]، [[ربوبیت]] و [[قدرت]] مطلق [[خدا]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، یاد کرد [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۱؛ الصافی، ج۲، ص۲۶۲.</ref>، یادآوری [[ثواب]] و [[عقاب]] [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۰؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref>، نام بردن از [[خدا]]<ref>روض الجنان، ج۹، ص۴۸.</ref> و یاد کرد امر [[خدا]] به استعاذه<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۸۲۵؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref> [[تفسیر]] شده است.
# '''[[بصیرت]]:''' [[یاد خدا]] مایه [[بصیرت]] [[تقواپیشگان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. [[تذکر]] در این [[آیه]] به یادآوری [[مالکیت]]، [[ربوبیت]] و [[قدرت]] مطلق [[خدا]]<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۱.</ref>، یاد کرد [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۹۱؛ الصافی، ج۲، ص۲۶۲.</ref>، یادآوری [[ثواب]] و [[عقاب]] [[خدا]]<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۰؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۷۹.</ref>، نام بردن از [[خدا]]<ref>روض الجنان، ج۹، ص۴۸.</ref> و یاد کرد امر [[خدا]] به استعاذه<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۸۲۵؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۱۸.</ref> [[تفسیر]] شده است.
# [[رستگاری]]: ذکر [[نام خدا]] کنار تزکیۀ نفس و به جای آوردن [[نماز]]، عامل [[رستگاری]] [[انسان]] است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref>. فراوانی [[ذکر خدا]] مایه [[رستگاری]] [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref>. درباره چگونگی [[رستگاری]] [[انسان]] بر اثر تداوم ذکر گفته شده: ادامه دادن ذکر سبب می‌شود [[یاد خدا]] در اعماق [[جان انسان]] [[رسوخ]] کند و ریشه‌های [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، بسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] نهد<ref>المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ نمونه، ج۲۴، ص۱۲۸.</ref>.
# '''[[رستگاری]]:''' ذکر [[نام خدا]] کنار تزکیۀ نفس و به جای آوردن [[نماز]]، عامل [[رستگاری]] [[انسان]] است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref>«بی‌گمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد» سوره اعلی، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref>. فراوانی [[ذکر خدا]] مایه [[رستگاری]] [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.</ref>. درباره چگونگی [[رستگاری]] [[انسان]] بر اثر تداوم ذکر گفته شده: ادامه دادن ذکر سبب می‌شود [[یاد خدا]] در اعماق [[جان انسان]] [[رسوخ]] کند و ریشه‌های [[غفلت]] را که عامل اصلی هرگونه [[گناه]] است، بسوزاند و [[انسان]] را در مسیر [[رستگاری]] نهد<ref>المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ نمونه، ج۲۴، ص۱۲۸.</ref>.
# یاد کردن [[خدا]] از [[بنده]]: [[ذکر خدا]] [[انسان]] را مورد توجه و عنایت الهی قرار می‌دهد و موجب می‌شود تا [[خدا]] نیز از او یاد کند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.
# '''یاد کردن [[خدا]] از [[بنده]]:''' [[ذکر خدا]] [[انسان]] را مورد توجه و عنایت الهی قرار می‌دهد و موجب می‌شود تا [[خدا]] نیز از او یاد کند: {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.
# اجتناب از گزافه‌گویی و گفتار بی‌عمل: [[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگردان‌اند و سخنی می‌گویند که انجام نمی‌دهند، [[شاعران]] باایمان و [[اهل]] [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد می‌کنند، استثناء می‌کند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی می‌کنند آیا نمی‌بینی که آنان در هر درّه‌ای سرگردانند؟ و چیزهایی می‌گویند که خود نمی‌کنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خداوند را بسیار یاد می‌کنند» سوره شعراء، آیه ۲۲۴ ـ ۲۲۷</ref>.
# '''اجتناب از گزافه‌گویی و گفتار بی‌عمل:''' [[قرآن کریم]]، پس از [[سرزنش]] برخی از [[شاعران]] که در هر وادی سرگردان‌اند و سخنی می‌گویند که انجام نمی‌دهند، [[شاعران]] باایمان و [[اهل]] [[عمل صالح]] را که بسیار [[خدا]] را یاد می‌کنند، استثناء می‌کند: {{متن قرآن|وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ إلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و از شاعران، گمراهان پیروی می‌کنند آیا نمی‌بینی که آنان در هر درّه‌ای سرگردانند؟ و چیزهایی می‌گویند که خود نمی‌کنند؟ جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خداوند را بسیار یاد می‌کنند» سوره شعراء، آیه ۲۲۴ ـ ۲۲۷</ref>.
# شوع و زنده شدن [[دل]]: [[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را خاشع می‌سازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلی‌شان، در مقابل [[ذکر خدا]] خاشع نمی‌شوند، [[سرزنش]] می‌کند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دل‌های مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref>.
# '''شوع و زنده شدن [[دل]]:''' [[یاد خدا]] [[دل]] [[مؤمنان]] را خاشع می‌سازد و [[قرآن]] برخی از [[مؤمنان]] را که بر اثر [[غفلت]] و سنگدلی‌شان، در مقابل [[ذکر خدا]] خاشع نمی‌شوند، [[سرزنش]] می‌کند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا هنگام آن نرسیده است که دل‌های مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد» سوره حدید، آیه ۱۶.</ref>.
# [[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان: [[یاد خدا]] سبب می‌شود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمت‌های بی‌پایان بهشتی بهره‌مند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
# '''[[آمرزش الهی]] و [[بهشت]] جاودان:''' [[یاد خدا]] سبب می‌شود [[متقیان]] درباره گناهانشان [[آمرزش]] بخواهند، در نتیجه از غفران پروردگارشان و نعمت‌های بی‌پایان بهشتی بهره‌مند شوند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>


== زمینه‌ها و اسباب ذکر ==
== زمینه‌ها و اسباب ذکر ==
[[قرآن کریم]] زمینه‌ها و اسباب گوناگونی برای تحقق [[یاد خدا]] بیان می‌‌کند که برخی اوصاف و حالات درونی شخص‌اند و بعضی از امور بیرونی.
[[قرآن کریم]] زمینه‌ها و اسباب گوناگونی برای تحقق [[یاد خدا]] بیان می‌‌کند که برخی اوصاف و حالات درونی شخص‌اند و بعضی از امور بیرونی.
# [[ایمان]]: [[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به ذکر کثیر [[خدا]] [[فرمان]] می‌دهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، یعنی [[ایمان]] از زمینه‌ها و اسباب یاد خداست.
# '''[[ایمان]]:''' [[قرآن]] با خطاب به [[مؤمنان]]، آنان را به ذکر کثیر [[خدا]] [[فرمان]] می‌دهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.</ref>، یعنی [[ایمان]] از زمینه‌ها و اسباب یاد خداست.
# [[تقوا]]: انسان‌های باتقوا هر گاه بر اثر [[غفلت]]، دچار [[لغزش]] و [[گناه]] شوند، [[تقوا]] نمی‌گذارد در [[غفلت]] مانده و به [[گناه]] خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از [[گناه]] خود [[توبه]] می‌کنند و [[آمرزش]] می‌خواهند: {{متن قرآن|أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ}}<ref>«برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴</ref>. همچنین [[متقیان]]، هر گاه وسوسه‌ای از [[شیطان]] به آنان برسد [[خدا]] را به یاد می‌آورند و کار خود را به او وامی‌گذارند و [[خداوند]] پرده [[غفلت]] را از آنان زدوده و [[بینا]] می‌شوند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>.
# '''[[تقوا]]:''' انسان‌های باتقوا هر گاه بر اثر [[غفلت]]، دچار [[لغزش]] و [[گناه]] شوند، [[تقوا]] نمی‌گذارد در [[غفلت]] مانده و به [[گناه]] خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از [[گناه]] خود [[توبه]] می‌کنند و [[آمرزش]] می‌خواهند: {{متن قرآن|أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ}}<ref>«برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳ ـ ۱۳۴</ref>. همچنین [[متقیان]]، هر گاه وسوسه‌ای از [[شیطان]] به آنان برسد [[خدا]] را به یاد می‌آورند و کار خود را به او وامی‌گذارند و [[خداوند]] پرده [[غفلت]] را از آنان زدوده و [[بینا]] می‌شوند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>.
# [[باور]] [[قیامت]] و انجام [[عبادات]]: [[اعتقاد]] به [[قیامت]] از اسباب [[عبادت]] و از جمله برپایی نماز سبب یاد خداست: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ}}<ref>«بی‌گمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستاخیز آمدنی است» سوره طه، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref>.
# '''[[باور]] [[قیامت]] و انجام [[عبادات]]:''' [[اعتقاد]] به [[قیامت]] از اسباب [[عبادت]] و از جمله برپایی نماز سبب یاد خداست: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ}}<ref>«بی‌گمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستاخیز آمدنی است» سوره طه، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref>.
# [[کتاب‌های آسمانی]]: برخی از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] را ذکر یاد می‌کنند که نشان می‌دهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. دیگر [[کتاب‌های آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم ذکر نامیده شده‌اند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref>.
# '''[[کتاب‌های آسمانی]]:''' برخی از [[آیات]]، [[قرآن کریم]] را ذکر یاد می‌کنند که نشان می‌دهد [[آیات قرآن]] مایه یاد خدایند؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. دیگر [[کتاب‌های آسمانی]] مانند [[تورات]] و [[انجیل]] هم ذکر نامیده شده‌اند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref>.
# [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]: [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} از زمینه‌های ذکر خداست که در [[قرآن]] به [[انسان‌ها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم...پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در این مورد را بر پایه وجوب عقلی [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانسته‌اند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود حضرت را نیز ذکر نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>.
# '''[[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[نعمت]] [[رسالت]]:''' [[رسالت پیامبر]] اکرم {{صل}} از زمینه‌های ذکر خداست که در [[قرآن]] به [[انسان‌ها]] [[فرمان]] داده شده تا برای پاسداشت این [[نعمت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم...پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱ ـ ۱۵۲</ref>. برخی [[یاد خدا]] را در این مورد را بر پایه وجوب عقلی [[شکر منعم]]، [[واجب]] دانسته‌اند<ref>مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.</ref>. [[قرآن]]، خود حضرت را نیز ذکر نامیده است: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>.
# [[نعمت]] [[هدایت]]: [[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] می‌خواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> برخی در معنای [[آیه]] گفته‌اند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیش‌تر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفته‌اند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهره‌مند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. در هر صورت، نعمتِ [[هدایت]]، زمینه‌ای برای یاد خداست<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>.
# '''[[نعمت]] [[هدایت]]:''' [[قرآن کریم]] از [[مؤمنان]] می‌خواهد در برابر نعمتِ [[هدایت]]، [[خدا]] را یاد کنند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref> برخی در معنای [[آیه]] گفته‌اند: [[خدا]] را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیش‌تر از [[گمراهان]] بودید، راه نمود<ref>البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.</ref> و بعضی گفته‌اند: [[خدا]] را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهره‌مند کرده است<ref>المیزان، ج۲، ص۷۹.</ref>. در هر صورت، نعمتِ [[هدایت]]، زمینه‌ای برای یاد خداست<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>.


== آداب ذکر ==
== آداب ذکر ==
[[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه 205.</ref>، چهار [[ادب]] را برای ذکر بیان کرده است:
[[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه 205.</ref>، چهار [[ادب]] را برای ذکر بیان کرده است:
# [[اخلاص]]: براساس تعبیر {{متن قرآن|فِي نَفْسِكَ}} ذکر باید از [[ریا]] تهی باشد.
# '''[[اخلاص]]:''' براساس تعبیر {{متن قرآن|فِي نَفْسِكَ}} ذکر باید از [[ریا]] تهی باشد.
# [[تضرع]]: [[تضرع]] به معنای تذلل و [[خشوع]] است.
# '''[[تضرع]]:''' [[تضرع]] به معنای تذلل و [[خشوع]] است.
# [[خوف]]: [[انسان]] باید از [[عقاب]] [[خدا]] که ممکن است بر اثر کوتاهی و [[غفلت]] دامنگیرش شود، بترسد. دو [[ادب]] [[تضرع]] ـ که در بر دارنده امید به رحمت خداست ـ و [[خوف]] یعنی اینکه ذکر باید در حالت خوف و رجا باشد.
# '''[[خوف]]:''' [[انسان]] باید از [[عقاب]] [[خدا]] که ممکن است بر اثر کوتاهی و [[غفلت]] دامنگیرش شود، بترسد. دو [[ادب]] [[تضرع]] ـ که در بر دارنده امید به رحمت خداست ـ و [[خوف]] یعنی اینکه ذکر باید در حالت خوف و رجا باشد.
# دوری از صدای بلند: [[قرآن کریم]] به ذکر درونی و ذکر زبانی آهسته [[فرمان]] می‌دهد؛ اما از ذکر زبانی بلند یاد نمی‌کند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با ادب عبودیت منافات دارد<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۲.</ref>.
# دوری از صدای بلند: [[قرآن کریم]] به ذکر درونی و ذکر زبانی آهسته [[فرمان]] می‌دهد؛ اما از ذکر زبانی بلند یاد نمی‌کند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با ادب عبودیت منافات دارد<ref>المیزان، ج۸، ص۳۸۲.</ref>.


خط ۹۸: خط ۹۸:
== موانع ذکر ==
== موانع ذکر ==
موانع بسیاری برای ذکر و یاد [[خداوند]] وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
موانع بسیاری برای ذکر و یاد [[خداوند]] وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[خدای متعال]]: [[خداوند]] به [[دلیل]] آنکه برخی با [[حق]] درافتادند و در پذیرش [[حق]] عناد ورزیدند [[قلب]] آنها را از ذکر خود [[غافل]] می‌کند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دل‌هایشان مسلط می‌کند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش می‌کنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>.
# '''[[خدای متعال]]:''' [[خداوند]] به [[دلیل]] آنکه برخی با [[حق]] درافتادند و در پذیرش [[حق]] عناد ورزیدند [[قلب]] آنها را از ذکر خود [[غافل]] می‌کند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دل‌هایشان مسلط می‌کند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش می‌کنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>.
# [[شیطان]]: گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش می‌شود که نتیجۀ آن [[فراموشی]] خداست، چنان‌که بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش می‌کنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. [[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسان‌ها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>.
# '''[[شیطان]]:''' گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش می‌شود که نتیجۀ آن [[فراموشی]] خداست، چنان‌که بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش می‌کنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. [[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسان‌ها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست می‌کشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>.
# [[دوست]] [[گمراه‌کننده]]: [[قرآن کریم]] با یادآوری [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره می‌کند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹</ref>.
# '''[[دوست]] [[گمراه‌کننده]]:''' [[قرآن کریم]] با یادآوری [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره می‌کند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد» سوره فرقان، آیه ۲۸ ـ ۲۹</ref>.
# بهره‌های مادی: [[خداوند]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] می‌کند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهم‌تر است، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونه‌ای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن [[اعراض]] کند. [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمان‌های [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>.
# '''بهره‌های مادی:''' [[خداوند]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] می‌کند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است که همگی از مصادیق ذکرند. "الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهم‌تر است، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونه‌ای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن [[اعراض]] کند. [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمان‌های [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>.
# [[تکاثر]]: [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بی‌ارزش [[دنیایی]] که برخی را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
# '''[[تکاثر]]:''' [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بی‌ارزش [[دنیایی]] که برخی را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت، تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱ ـ ۲</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>


== پیامدهای دوری از ذکر ==
== پیامدهای دوری از ذکر ==
برای [[اعراض]] از [[یاد خدا]] پیامدهای منفی بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
برای [[اعراض]] از [[یاد خدا]] پیامدهای منفی بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]: هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار می‌دهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمی‌کند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بی‌آنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از فراق آنچه برآورده شده، به سر می‌برد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>.
# '''تنگی و [[سختی]] [[زندگی]]:''' هرکس از [[یاد خدا]] روی گرداند، [[زندگی]] [[سختی]] خواهد داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>، زیرا فراموشکار [[خدا]] به ناچار به [[دنیا]] [[دل]] بسته و آن را مطلوب یگانه خود قرار می‌دهد؛ ولی این [[زندگی]] او را آرام نمی‌کند، چون از سویی به دستاوردهایش قانع نیست و پیوسته در پی افزودن بر آنهاست، بی‌آنکه این [[حرص]] پایانی داشته باشد و از سوی دیگر، نگران [[حسادت]] [[حسودان]]، [[کید]] [[دشمنان]]، آفات و [[ناملایمات]] و فرا رسیدن [[مرگ]] است؛ یعنی پیوسته در میان آرزوهای برآورده نشده و [[ترس]] از فراق آنچه برآورده شده، به سر می‌برد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>.
# کوری در [[قیامت]]: کسی که از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، [[خدای متعال]] او را در [[قیامت]] کور [[محشور]] می‌کند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با تمسک به ظاهر [[آیه]]، آن را به نابینایی [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کرده‌اند.
# '''کوری در [[قیامت]]:''' کسی که از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، [[خدای متعال]] او را در [[قیامت]] کور [[محشور]] می‌کند: {{متن قرآن|وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref>«و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] درباره چنین کوری در [[آخرت]] [[اختلاف]] دارند: برخی آن را به کوری [[قلب]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۹۵؛ الجوهر الثمین، ج۴، ص۱۷۷.</ref> یا کوری از [[حجت]]<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۱۶۶؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۱۹۵.</ref> و [[ناتوانی]] از آوردن [[دلیل]] در [[روز قیامت]]<ref>من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۰.</ref> و بعضی با تمسک به ظاهر [[آیه]]، آن را به نابینایی [[چشم]]<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۵۶؛ روض الجنان، ج۱۳، ص۱۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۲۶.</ref> معنا کرده‌اند.
# [[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایت‌ناپذیری: کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] دوری کنند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده می‌شود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی می‌گماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچ‌گاه بی‌قرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>.  
# '''[[همنشینی]] با [[شیطان]] و هدایت‌ناپذیری:''' کسانی که از یاد [[خدای رحمان]] دوری کنند، [[شیطانی]] بر آنان گمارده می‌شود که همواره دمساز و همنشین آنان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی می‌گماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>؛ یعنی [[انسان]] هیچ‌گاه بی‌قرین نیست و این همنشین یا رحمان است یا [[شیطان]]؛ اگر از [[یاد خدا]] [[اعراض]] کند، ناگزیر [[شیطانی]] با او قرین خواهد شد<ref>احسن الحدیث، ج۱۰، ص۳۱.</ref>.  
# [[تکذیب]]: اعراض‌کنندگان از ذکر به روی‌گردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref>.
# '''[[تکذیب]]:''' اعراض‌کنندگان از ذکر به روی‌گردانی از آن بسنده نکرده و با صراحت آن را [[تکذیب]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ فَقَدْ كَذَّبُوا}}<ref>«و هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.</ref>.
# [[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]: کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب می‌شود [[خداوند]] را فراموش کنند، حزب شیطان و همان زیانکاران‌اند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کرده‌اند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
# '''[[خسران]] و [[عذاب]] [[دوزخ]]:''' کسی که [[اموال]] و فرزندانش او را از [[یاد خدا]] مشغول کنند، از زیانکاران است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> و کسانی که [[شیطان]] سبب می‌شود [[خداوند]] را فراموش کنند، حزب شیطان و همان زیانکاران‌اند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>، چون چنین کسانی [[ثواب]] بزرگ و [[ابدی]] [[آخرت]] را با [[خوشی]] زودگذر و ناپایدار [[دنیا]]، [[بهشت]] را با [[جهنم]] و [[هدایت]] را با هلاک مبادله کرده‌اند و این، خسارتی بس بزرگ است<ref>الکشاف، ج۴، ص۵۴۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۰۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش