بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
رفت و آمدهای مکرر تجاری از یک سو و پناهجویی دیندارانی که از [[ستم]] میگریختند از سوی دیگر، باعث شد تا در کنار [[بتپرستی]] ـ بزرگترین [[دین]] شبه جزیره [[عرب]] ـ، ادیانی چون [[یهودیّت]]، [[مسیحیّت]] و ثنویّت و دهریه به سرزمین [[عرب]] راه یابد. این [[ادیان]] رونق چندانی نداشتند؛ اما از عوامل تأثیرگذار [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] [[عربی]] به شمار میآمدند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | رفت و آمدهای مکرر تجاری از یک سو و پناهجویی دیندارانی که از [[ستم]] میگریختند از سوی دیگر، باعث شد تا در کنار [[بتپرستی]] ـ بزرگترین [[دین]] شبه جزیره [[عرب]] ـ، ادیانی چون [[یهودیّت]]، [[مسیحیّت]] و ثنویّت و دهریه به سرزمین [[عرب]] راه یابد. این [[ادیان]] رونق چندانی نداشتند؛ اما از عوامل تأثیرگذار [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] [[عربی]] به شمار میآمدند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۰.</ref>. | ||
== تاریخچه [[یهودیت]] در [[جزیرة العرب]] == | == تاریخچه [[یهودیت]] در [[جزیرة العرب]] == | ||
درباره ورود اولین گروه [[یهودی]] به شبه جزیره، مورخان، مطالبی را ذکر کردهاند که بعضی از آنها بیشباهت به افسانه نیست. بعضی گفتهاند ورود [[یهود]] به [[جزیرة العرب]] به دوران [[حضرت موسی]] {{ع}} برمیگردد؛ هنگامی که ایشان، لشکری را برای مقابله با حجازیان فرستاد و سرانجام [[لشکریان]] در یثرب ساکن شدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۱۷ (به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی).</ref>. همچنین بعضی، حضور "[[داوود]] [[نبی]] {{ع}}" به همراه [[سبط]] "یهودا" در [[خیبر]] و هدیه آن را به [[بنیاسرائیل]] سبب ورود [[یهودیت]] به [[عربستان]] دانستهاند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۲.</ref>؛ اما بیتردید هیچ یک از این گفتهها صحت [[تاریخی]] چندانی ندارند و معتبر نیستند. بعضی از [[اخبار]] نیز ورود [[یهود]] به شبه جزیره را به ایام "[[بخت النصر]]" مربوط میدانند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۵۳۹؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۸.</ref>. صحت حمله [[بخت النصر]] به [[فلسطین]] و ساکن شدن عده زیادی از [[یهودیان]] فراری در "وادیالقری"، "[[خیبر]]"، "تیماء" و "[[یثرب]]" بعید نیست؛ چراکه این امر به علت نزدیک بودن [[فلسطین]] و [[حجاز]] به یکدیگر و نیز دایر بودن راهها، کاملاً طبیعی به نظر میرسد. "تلمود" و "یشناه" نیز بر [[پناه]] بردن [[یهودیان]] در زمان "[[بنوکد نصر]]" ([[بخت النصر]]) به [[جزیرة العرب]] و تأثیرپذیری آنان از عادات و [[رسوم]] [[عرب]] اشاره دارند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۴۷۴.</ref> | درباره ورود اولین گروه [[یهودی]] به شبه جزیره، مورخان، مطالبی را ذکر کردهاند که بعضی از آنها بیشباهت به افسانه نیست. بعضی گفتهاند ورود [[یهود]] به [[جزیرة العرب]] به دوران [[حضرت موسی]] {{ع}} برمیگردد؛ هنگامی که ایشان، لشکری را برای مقابله با حجازیان فرستاد و سرانجام [[لشکریان]] در یثرب ساکن شدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۱۷ (به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی).</ref>. همچنین بعضی، حضور "[[داوود]] [[نبی]] {{ع}}" به همراه [[سبط]] "یهودا" در [[خیبر]] و هدیه آن را به [[بنیاسرائیل]] سبب ورود [[یهودیت]] به [[عربستان]] دانستهاند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۲.</ref>؛ اما بیتردید هیچ یک از این گفتهها صحت [[تاریخی]] چندانی ندارند و معتبر نیستند. بعضی از [[اخبار]] نیز ورود [[یهود]] به شبه جزیره را به ایام "[[بخت النصر]]" مربوط میدانند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۵۳۹؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۸.</ref>. صحت حمله [[بخت النصر]] به [[فلسطین]] و ساکن شدن عده زیادی از [[یهودیان]] فراری در "وادیالقری"، "[[خیبر]]"، "تیماء" و "[[یثرب]]" بعید نیست؛ چراکه این امر به علت نزدیک بودن [[فلسطین]] و [[حجاز]] به یکدیگر و نیز دایر بودن راهها، کاملاً طبیعی به نظر میرسد. "تلمود" و "یشناه" نیز بر [[پناه]] بردن [[یهودیان]] در زمان "[[بنوکد نصر]]" ([[بخت النصر]]) به [[جزیرة العرب]] و تأثیرپذیری آنان از عادات و [[رسوم]] [[عرب]] اشاره دارند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۴۷۴.</ref> | ||
[[اخبار]] دیگر نیز حاکی از این امر است که با [[ظهور]] [[دولت]] [[روم]] و حمله آنان به [[عبرانیان]]، [[یهودیان]] بسیاری ناگزیر در [[حجاز]] ساکن شدند. با [[تسلط]] "تیتوس" ([[قیصر روم]])، بر [[شام]]، [[فلسطین]] و [[قدس]] در سال ۷۰ م، هیکل [[یهود]] نابود شد<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۱۶۷.</ref> و [[یهودیان]] از ورود به [[قدس]] منع شدند<ref>عمر فرخ، تاریخ الجاهلیه، ص۴۸.</ref>. بار دیگر نیز در زمان "[[قیصر]] دریان" در سال ۱۳۲ م [[یهودیان]] آواره شدند<ref>محمدهادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۱۲۷.</ref>. در نتیجه بسیاری از آنان به [[حجاز]] و عده کمی نیز به [[یمن]] گریختند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | [[اخبار]] دیگر نیز حاکی از این امر است که با [[ظهور]] [[دولت]] [[روم]] و حمله آنان به [[عبرانیان]]، [[یهودیان]] بسیاری ناگزیر در [[حجاز]] ساکن شدند. با [[تسلط]] "تیتوس" ([[قیصر روم]])، بر [[شام]]، [[فلسطین]] و [[قدس]] در سال ۷۰ م، هیکل [[یهود]] نابود شد<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۱۶۷.</ref> و [[یهودیان]] از ورود به [[قدس]] منع شدند<ref>عمر فرخ، تاریخ الجاهلیه، ص۴۸.</ref>. بار دیگر نیز در زمان "[[قیصر]] دریان" در سال ۱۳۲ م [[یهودیان]] آواره شدند<ref>محمدهادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۱۲۷.</ref>. در نتیجه بسیاری از آنان به [[حجاز]] و عده کمی نیز به [[یمن]] گریختند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>. | ||
=== [[یهودیان]] [[یمن]] === | === [[یهودیان]] [[یمن]] === | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در مباهلهای که بین این دو عالم [[یهودی]] و [[بتپرستان]] [[یمنی]] به وقوع پیوست، [[کاهنان]] به [[پیروزی]] رسیدند و بسیاری از [[حمیریان]] به [[یهودیّت]] گرویدند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۵۵.</ref>. [[یهودیان]] به علت [[آزادی]] کاملشان در [[یمن]]، توجه گروهی از ساکنان [[یمن]] را به خود جلب کردند؛ به گونهای که بسیاری از "بنی حارث بن کعب" و عدهای از "غسان" و "[[جذام]]" به سبب مجاورت با [[یهودیان]]، به [[آیین یهود]] در آمدند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>؛ اما [[یهودیان]] به [[دلیل]] [[افکار]] خاص خود هرگز آنان را در [[دین]] خود نپذیرفتند و آنان را به [[جامعه]] خود راه ندادند؛ بلکه آنان را "سامریون" مینامیدند<ref>حسین صابری، خاتم پیامبران، ج۱، ص۸۲-۸۳.</ref>. | در مباهلهای که بین این دو عالم [[یهودی]] و [[بتپرستان]] [[یمنی]] به وقوع پیوست، [[کاهنان]] به [[پیروزی]] رسیدند و بسیاری از [[حمیریان]] به [[یهودیّت]] گرویدند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۵۵.</ref>. [[یهودیان]] به علت [[آزادی]] کاملشان در [[یمن]]، توجه گروهی از ساکنان [[یمن]] را به خود جلب کردند؛ به گونهای که بسیاری از "بنی حارث بن کعب" و عدهای از "غسان" و "[[جذام]]" به سبب مجاورت با [[یهودیان]]، به [[آیین یهود]] در آمدند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>؛ اما [[یهودیان]] به [[دلیل]] [[افکار]] خاص خود هرگز آنان را در [[دین]] خود نپذیرفتند و آنان را به [[جامعه]] خود راه ندادند؛ بلکه آنان را "سامریون" مینامیدند<ref>حسین صابری، خاتم پیامبران، ج۱، ص۸۲-۸۳.</ref>. | ||
قطعیترین [[اخبار]] از [[یهود]] [[یمن]] که به دست ما رسیده است، جریان "واقعه اخدود" در اواخر [[قرن ششم]] میلادی است. در این زمان، [[یهودیان]] [[یمن]] با تأثیرگذاری بر "ذی نؤاس" پادشان [[یمن]]، او را به [[کشتار]] [[مسیحیان]] [[نجران]] برانگیختند<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۶۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۷.</ref>. در پی این واقعه، نصارای [[حبشه]] برای [[انتقام]] [[خون]] همکیشان خود، به [[فرماندهی]] "[[ریاط بن اصمحه]]"، [[حکومت]] ذونؤاس را در هم شکستند. بعد از [[مرگ]] اریاط، [[حکومت]] "ابرهه"، فرار بسیاری از [[یهودیان]] [[یمن]] و پراکنده شدنشان را در نقاط مختلف، در پی داشت. یهودیانی هم در آنجا باقی ماندند تا اینکه [[اسلام]]، آنجا را فرا گرفت و بسیاری از آنان از جمله "[[کعب الاحبار]]" و "[[وهب بن منبه]]" به [[اسلام]] گرویدند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلامی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | قطعیترین [[اخبار]] از [[یهود]] [[یمن]] که به دست ما رسیده است، جریان "واقعه اخدود" در اواخر [[قرن ششم]] میلادی است. در این زمان، [[یهودیان]] [[یمن]] با تأثیرگذاری بر "ذی نؤاس" پادشان [[یمن]]، او را به [[کشتار]] [[مسیحیان]] [[نجران]] برانگیختند<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۶۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۷.</ref>. در پی این واقعه، نصارای [[حبشه]] برای [[انتقام]] [[خون]] همکیشان خود، به [[فرماندهی]] "[[ریاط بن اصمحه]]"، [[حکومت]] ذونؤاس را در هم شکستند. بعد از [[مرگ]] اریاط، [[حکومت]] "ابرهه"، فرار بسیاری از [[یهودیان]] [[یمن]] و پراکنده شدنشان را در نقاط مختلف، در پی داشت. یهودیانی هم در آنجا باقی ماندند تا اینکه [[اسلام]]، آنجا را فرا گرفت و بسیاری از آنان از جمله "[[کعب الاحبار]]" و "[[وهب بن منبه]]" به [[اسلام]] گرویدند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلامی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۱-۱۰۳.</ref> | ||
=== یهودیان حجاز === | === یهودیان حجاز === | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[یهود]] بعد از سیل [[ارم]] و کوچ [[اوس]]، [[خزرج]] و أزد به [[یثرب]]، طبق عهدی که با آنان بسته بود با آنها به [[زندگی]] پرداختند؛ اما پس از مدتی [[پیمان]] شکسته شد و چون جمعیّت [[اوس]] و [[خزرج]] کم بود در دست [[یهودیان]] [[زبون]] و [[خوار]] شدند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۶.</ref>؛ به گونهای که اگر به منزل یک اوسی یا خزرجی و یا [[ازدی]] دستدرازی میشد، او نمیتوانست [[مانع]] [[تجاوز]] به [[اموال]] و ناموسش شود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۳.</ref> تا اینکه "[[مالک بن عجلان]]" نزد "[[تبع ابیکرب]]" رفت و او را از [[غلبه]] [[یهود]] بر خویش [[آگاه]] کرد. او هم به [[یثرب]] حمله برد و [[سیادت]] [[یهود]] بر [[عرب]] را در هم [[شکست]]. گفتهاند که [[مالک بن عجلان]]، از "[[ابوجبلة غسانی]]"، [[امیر]] غسانی، یاری طلبید و با [[نیرنگ]] او، سران [[یهود]] را به بهانه [[صلح]] به [[شام]] [[دعوت]] کرد. سپس از این [[فرصت]] استفاده کرد و همه را از دم تیغ گذراند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۳۴۴.</ref>. از آن پس [[یهود]]، متعرض [[اوس]] و [[خزرج]] نشدند و زمام امور [[یثرب]] به دست [[اوس]] و [[خزرج]] افتاد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. | [[یهود]] بعد از سیل [[ارم]] و کوچ [[اوس]]، [[خزرج]] و أزد به [[یثرب]]، طبق عهدی که با آنان بسته بود با آنها به [[زندگی]] پرداختند؛ اما پس از مدتی [[پیمان]] شکسته شد و چون جمعیّت [[اوس]] و [[خزرج]] کم بود در دست [[یهودیان]] [[زبون]] و [[خوار]] شدند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۶.</ref>؛ به گونهای که اگر به منزل یک اوسی یا خزرجی و یا [[ازدی]] دستدرازی میشد، او نمیتوانست [[مانع]] [[تجاوز]] به [[اموال]] و ناموسش شود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۳.</ref> تا اینکه "[[مالک بن عجلان]]" نزد "[[تبع ابیکرب]]" رفت و او را از [[غلبه]] [[یهود]] بر خویش [[آگاه]] کرد. او هم به [[یثرب]] حمله برد و [[سیادت]] [[یهود]] بر [[عرب]] را در هم [[شکست]]. گفتهاند که [[مالک بن عجلان]]، از "[[ابوجبلة غسانی]]"، [[امیر]] غسانی، یاری طلبید و با [[نیرنگ]] او، سران [[یهود]] را به بهانه [[صلح]] به [[شام]] [[دعوت]] کرد. سپس از این [[فرصت]] استفاده کرد و همه را از دم تیغ گذراند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۳۴۴.</ref>. از آن پس [[یهود]]، متعرض [[اوس]] و [[خزرج]] نشدند و زمام امور [[یثرب]] به دست [[اوس]] و [[خزرج]] افتاد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. | ||
[[یهودیان]] دژنشینی [[اختیار]] کردند و در منطقهای ساکن شدند که از [[یثرب]] به [[خیبر]] و تیماء کشیده میشد. [[یهودیان]] به علت [[فراوانی آب]] این منطقه، [[کشاورزی]] را برای خود [[انتخاب]] کردند و در کنار آن به [[تجارت]] نیز میپرداختند. آنان به [[تجارت]] خشکبار، آبجو و مشروبات شهره بودند<ref>اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. همچنین در [[تربیت]] حیوانات، طیور و نیز صید ماهی در سواحل دریای سرخ، تبحر داشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. آهنگری و زرگری نیز از صنایع معروفشان بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۷۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۰۹؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | [[یهودیان]] دژنشینی [[اختیار]] کردند و در منطقهای ساکن شدند که از [[یثرب]] به [[خیبر]] و تیماء کشیده میشد. [[یهودیان]] به علت [[فراوانی آب]] این منطقه، [[کشاورزی]] را برای خود [[انتخاب]] کردند و در کنار آن به [[تجارت]] نیز میپرداختند. آنان به [[تجارت]] خشکبار، آبجو و مشروبات شهره بودند<ref>اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. همچنین در [[تربیت]] حیوانات، طیور و نیز صید ماهی در سواحل دریای سرخ، تبحر داشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. آهنگری و زرگری نیز از صنایع معروفشان بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۷۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۰۹؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> | ||
==== [[یهود]] ساکن [[مدینه]] ==== | ==== [[یهود]] ساکن [[مدینه]] ==== | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
از مواضع دیگر [[یهود]] در [[حجاز]]، "مقنا" و "ایله" بود که یهودیانی چون "بنوجنبه"، "مقنا" و "بنوغار" (یا "بنوعریض") در آن ساکن بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۳۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} بعد از شکلگیری [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، با ارسال نامهای از آنان خواستند که یا [[اسلام]] بیاورند و یا [[جزیه]] بدهند. آنها هم به پرداخت [[جزیه]] [[راضی]] شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. در تیماء، یمامه و عرض نیز، تعدادی [[یهودی]] ساکن بودند. تجارشان در [[مکه]] و دیگر نقاط [[عربستان]] [[تجارت]] میکردند و [[مال]] با ربای زیاد قرض میدادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۲۹.</ref>. وادی القری نیز از مواضع مهم [[یهود]] به شمار میآمد. آنان با [[اعراب]] [[پیمان]] بسته بودند و در [[سال هفتم هجرت]] با حضرت جنگیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۲۵.</ref> | از مواضع دیگر [[یهود]] در [[حجاز]]، "مقنا" و "ایله" بود که یهودیانی چون "بنوجنبه"، "مقنا" و "بنوغار" (یا "بنوعریض") در آن ساکن بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۳۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} بعد از شکلگیری [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، با ارسال نامهای از آنان خواستند که یا [[اسلام]] بیاورند و یا [[جزیه]] بدهند. آنها هم به پرداخت [[جزیه]] [[راضی]] شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. در تیماء، یمامه و عرض نیز، تعدادی [[یهودی]] ساکن بودند. تجارشان در [[مکه]] و دیگر نقاط [[عربستان]] [[تجارت]] میکردند و [[مال]] با ربای زیاد قرض میدادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۲۹.</ref>. وادی القری نیز از مواضع مهم [[یهود]] به شمار میآمد. آنان با [[اعراب]] [[پیمان]] بسته بودند و در [[سال هفتم هجرت]] با حضرت جنگیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۲۵.</ref> | ||
عدهای از طرد شدگان [[یهود]] از [[یمن]] و یثرب در [[طائف]] به سر میبردند و در آن به [[تجارت]] میپرداختند. آنان نیز با قبول [[صلح]] پذیرفتند که به [[پیغمبر]] {{صل}} [[جزیه]] بپردازند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۳-۶۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | عدهای از طرد شدگان [[یهود]] از [[یمن]] و یثرب در [[طائف]] به سر میبردند و در آن به [[تجارت]] میپرداختند. آنان نیز با قبول [[صلح]] پذیرفتند که به [[پیغمبر]] {{صل}} [[جزیه]] بپردازند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۳-۶۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۴ ـ ۱۰۵.</ref> | ||
== [[حیات]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[یهودیان]] == | == [[حیات]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[یهودیان]] == | ||
در حیات اجتماعی و [[سیاسی]] [[یهودیان]] با [[اعراب جاهلی]]، غیر از [[اختلاف در دین]]، مشکل چندانی به چشم نمیخورد. آنها در اکثر، امور همچون [[اعراب جاهلی]] بودند و این، شاید به علت تأثیر [[اعرابی]] بوده که [[یهودی]] شده بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۳۲.</ref>. | در حیات اجتماعی و [[سیاسی]] [[یهودیان]] با [[اعراب جاهلی]]، غیر از [[اختلاف در دین]]، مشکل چندانی به چشم نمیخورد. آنها در اکثر، امور همچون [[اعراب جاهلی]] بودند و این، شاید به علت تأثیر [[اعرابی]] بوده که [[یهودی]] شده بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۳۲.</ref>. | ||
[[یهودیان]] از [[اعراب]] [[زن]] میگرفتند و به آنها [[زن]] میدادند. لباسشان را به تن میکردند و حتی به رسم [[اعراب جاهلی]]، وارد جنگهای [[جاهلی]] نیز میشدند و [[خون]] همکیشان خود را به [[زمین]] میریختند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۴۰.</ref>. [[مغرور]] بودن به اصالت نژادی و آرزوی [[حکومت]] بر [[مردم]]، آنان را به [[تفرقهافکنی]] بین رؤسای [[قبایل]] وا میداشت؛ چون [[اتحاد]] [[اعراب]] را خطری جدی برای خود میپنداشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۱۶.</ref>. [[زیادهروی]] در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و نیز [[پیمانشکنی]] و ضایع ساختن [[حقوق مردم]] از مشخصات اصلی دیگرشان بر شمرده میشد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | [[یهودیان]] از [[اعراب]] [[زن]] میگرفتند و به آنها [[زن]] میدادند. لباسشان را به تن میکردند و حتی به رسم [[اعراب جاهلی]]، وارد جنگهای [[جاهلی]] نیز میشدند و [[خون]] همکیشان خود را به [[زمین]] میریختند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۴۰.</ref>. [[مغرور]] بودن به اصالت نژادی و آرزوی [[حکومت]] بر [[مردم]]، آنان را به [[تفرقهافکنی]] بین رؤسای [[قبایل]] وا میداشت؛ چون [[اتحاد]] [[اعراب]] را خطری جدی برای خود میپنداشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۱۶.</ref>. [[زیادهروی]] در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و نیز [[پیمانشکنی]] و ضایع ساختن [[حقوق مردم]] از مشخصات اصلی دیگرشان بر شمرده میشد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۵.</ref> | ||
== [[یهودیان]] در عصر ظهور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} == | == [[یهودیان]] در عصر ظهور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} == | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
[[دلایل]] بسیاری برای این [[دشمنی]] برشمردهاند؛ از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: [[یهودیان]] همیشه به اصالت نژادی خود [[مغرور]] بوده و میخواستهاند بر همه [[مردم]]، [[خاصه]] [[فقرا]] و ضعفا [[حکومت]] کنند. آنان تصور میکردند [[دین]] آسمانی فقط [[دین یهود]] است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در [[رسالت]] و [[پیامبری]] ندارد؛ چون [[اعراب]] همیشه بر آنها چیره بودهاند، با آنها [[کینه]] و [[عداوت]] [[کورکورانه]] داشتند؛ شیفتگی ناپسندشان به [[امور مادی]] و [[حرص]] [[زشت]] ایشان بر [[زندگی]] و لوازم آن؛ [[زیادهروی]] آنها در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و [[نبوت]] مردی از [[عرب]] که و سلطهاش را خراب میکرد و به سودهای کلانشان از بازرگانی [[نامشروع]] و [[ربا]] خاتمه میداد، دلایلی بود که با [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]]، [[دشمن]] بیشتری ابراز میکردند. | [[دلایل]] بسیاری برای این [[دشمنی]] برشمردهاند؛ از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: [[یهودیان]] همیشه به اصالت نژادی خود [[مغرور]] بوده و میخواستهاند بر همه [[مردم]]، [[خاصه]] [[فقرا]] و ضعفا [[حکومت]] کنند. آنان تصور میکردند [[دین]] آسمانی فقط [[دین یهود]] است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در [[رسالت]] و [[پیامبری]] ندارد؛ چون [[اعراب]] همیشه بر آنها چیره بودهاند، با آنها [[کینه]] و [[عداوت]] [[کورکورانه]] داشتند؛ شیفتگی ناپسندشان به [[امور مادی]] و [[حرص]] [[زشت]] ایشان بر [[زندگی]] و لوازم آن؛ [[زیادهروی]] آنها در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و [[نبوت]] مردی از [[عرب]] که و سلطهاش را خراب میکرد و به سودهای کلانشان از بازرگانی [[نامشروع]] و [[ربا]] خاتمه میداد، دلایلی بود که با [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]]، [[دشمن]] بیشتری ابراز میکردند. | ||
همچنین، آنان مردمی بودند که [[تقوا]] نداشتند، سنگدلی، بیرحمی و ارتکاب به [[گناه]] در همه کارهایشان به چشم میخورد؛ از اینرو دشمنیشان با [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] [[عرب]] و دیگران زیاد بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>؛ چنانکه حضرت و اصحابش از بدو ورود به [[مدینه]]، پیوسته مورد هجو و [[دشنام]] [[یهودیان]] قرار داشتند و از تحریض [[دشمنان اسلام]] ایمن نبودند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۸۷-۴۸۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۳-۵۵۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۴ به بعد.</ref> تا اینکه سرانجام، [[قبایل]] [[یهود]]، یکی پس از دیگری، مغلوب [[سپاه اسلام]] شدند. بسیاری از آنها کشته شدند و بسیاری هم به سرزمینهای دیگر کوچ کردند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | همچنین، آنان مردمی بودند که [[تقوا]] نداشتند، سنگدلی، بیرحمی و ارتکاب به [[گناه]] در همه کارهایشان به چشم میخورد؛ از اینرو دشمنیشان با [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] [[عرب]] و دیگران زیاد بود<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>؛ چنانکه حضرت و اصحابش از بدو ورود به [[مدینه]]، پیوسته مورد هجو و [[دشنام]] [[یهودیان]] قرار داشتند و از تحریض [[دشمنان اسلام]] ایمن نبودند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۸۷-۴۸۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۳-۵۵۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۴ به بعد.</ref> تا اینکه سرانجام، [[قبایل]] [[یهود]]، یکی پس از دیگری، مغلوب [[سپاه اسلام]] شدند. بسیاری از آنها کشته شدند و بسیاری هم به سرزمینهای دیگر کوچ کردند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |