←پاسخ
(←پاسخ) |
(←پاسخ) |
||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
=== [[شبهه]] پنجم: [[جبر]] [[اجتماعی]] === | === [[شبهه]] پنجم: [[جبر]] [[اجتماعی]] === | ||
[[امیل دورکهایم]]<ref>Emile Durkheim.</ref> جامعهشناس معروف فرانسوی که طرفدار اصالت [[اجتماع]] است و ترکیب [[جامعه]] را [[حقیقی]] میداند و فرد را از نظر [[شخصیت]] [[انسانی]] به منزله ماده خام و ظرف خالی و تمام شخصیت انسانی فرد را که مبنای [[اختیار]] اوست، پرتوی از تجلی [[عقل]] و [[اراده جمعی]] میداند، به [[جبر]] اجتماعی [[معتقد]] است. او بر این [[باور]] است که [[امور اجتماعی]] [[انسان]] که به جنبه حیوانی و زیستشناسی او مربوط میشوند، محصول جامعهاند نه محصول [[فکر]] و [[اراده]] فرد. این امور که از بیرون وجود فرد و از جامعه بر فرد [[تحمیل]] میشوند، جبریاند و عمومی<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۴۶ - ۳۴۷، «جامعه و تاریخ».</ref>. در جبر اجتماعی فرد صد در صد محکوم جریان کلی جامعه است و عضوی است که هیچ گونه استقلالی از خود ندارد<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۲۲۲.</ref>، فرد از خودش هیچ اراده و تشخیص و استقلالی نداشته باشد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۵۹۴.</ref>.<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ ـ ۴۹۶؛ محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۳۰۵.</ref> | [[امیل دورکهایم]]<ref>Emile Durkheim.</ref> جامعهشناس معروف فرانسوی که طرفدار اصالت [[اجتماع]] است و ترکیب [[جامعه]] را [[حقیقی]] میداند و فرد را از نظر [[شخصیت]] [[انسانی]] به منزله ماده خام و ظرف خالی و تمام شخصیت انسانی فرد را که مبنای [[اختیار]] اوست، پرتوی از تجلی [[عقل]] و [[اراده جمعی]] میداند، به [[جبر]] اجتماعی [[معتقد]] است. او بر این [[باور]] است که [[امور اجتماعی]] [[انسان]] که به جنبه حیوانی و زیستشناسی او مربوط میشوند، محصول جامعهاند نه محصول [[فکر]] و [[اراده]] فرد. این امور که از بیرون وجود فرد و از جامعه بر فرد [[تحمیل]] میشوند، جبریاند و عمومی<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۴۶ - ۳۴۷، «جامعه و تاریخ».</ref>. در جبر اجتماعی فرد صد در صد محکوم جریان کلی جامعه است و عضوی است که هیچ گونه استقلالی از خود ندارد<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۲۲۲.</ref>، فرد از خودش هیچ اراده و تشخیص و استقلالی نداشته باشد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۵۹۴.</ref>.<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ ـ ۴۹۶؛ محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۳۰۵.</ref> | ||
==== | ==== پاسخ ==== | ||
ریشه توهم جبر افراد در برابر جامعه و محیط این است که پنداشته شده لازمه ترکیب حقیقی، ادغام اجزا در یکدیگر و حل شدن [[کثرت]] آنها در [[وحدت]] کل و پدید آمدن حقیقتی تازه است و [[گمان]] کردهاند [[پذیرفتن]] ترکیب حقیقی جامعه با شخصیت و [[استقلال]] فرد جمع نمیشود<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۴۸.</ref> اما این مطلب درست نیست، زیرا | ریشه توهم جبر افراد در برابر جامعه و محیط این است که پنداشته شده لازمه ترکیب حقیقی، ادغام اجزا در یکدیگر و حل شدن [[کثرت]] آنها در [[وحدت]] کل و پدید آمدن حقیقتی تازه است و [[گمان]] کردهاند [[پذیرفتن]] ترکیب حقیقی جامعه با شخصیت و [[استقلال]] فرد جمع نمیشود<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۴۸.</ref> اما این مطلب درست نیست، زیرا | ||
# اولاً، جامعه حقیقتی اعتباری دارد و ترکیب آن ترکیب اعتباری است نه حقیقی، از این رو، قانونی نیز به عنوان [[قانون]] مستقل برای یک جامعه نمیتوان در نظر گرفت<ref>جامعه و تاریخ، ص ۱۲۸، ۱۴۴.</ref>؛ | # اولاً، جامعه حقیقتی اعتباری دارد و ترکیب آن ترکیب اعتباری است نه حقیقی، از این رو، قانونی نیز به عنوان [[قانون]] مستقل برای یک جامعه نمیتوان در نظر گرفت<ref>جامعه و تاریخ، ص ۱۲۸، ۱۴۴.</ref>؛ |