بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
# قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] میداند و از نشانههای روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش میدهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از [[مفسران]]<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.</ref> [[حجرالاسود]] را از مصادیق این [[نشانهها]] دانستهاند و پارهای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.</ref>. | # قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] میداند و از نشانههای روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش میدهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از [[مفسران]]<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.</ref> [[حجرالاسود]] را از مصادیق این [[نشانهها]] دانستهاند و پارهای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.</ref>. | ||
# در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجهگران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کردهاند، و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانستهاند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] میدهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref> | # در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجهگران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کردهاند، و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانستهاند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] میدهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref> | ||
== [[فضایل]] حجرالاسود == | == [[فضایل]] حجرالاسود == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۳: | ||
مستحب است [[انسان]] برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آنگاه بر [[پیامبر]]{{صل}} و خاندانش{{عم}} [[درود]] فرستد<ref>النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.</ref> | مستحب است [[انسان]] برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آنگاه بر [[پیامبر]]{{صل}} و خاندانش{{عم}} [[درود]] فرستد<ref>النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.</ref> | ||
== رابطه با حوادث [[آخرالزمان]] == | |||
{{اصلی|حجر الاسود در معارف مهدویت}} | |||
در برخی [[روایات]] [[حجرالاسود]] به عنوان تکیهگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است مانند: | |||
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! گویا میبینم [[قائم]] به حجر الاسود تکیه داده، از [[خداوند سبحانه و تعالی]] میخواهد به [[حق]] خود برسد...»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}} وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ ثُمَ يَنْشُدُ اللَّهَ حَقَّهُ...}}؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۸۱؛ با اندک تفاوتی: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۵۶؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۰۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۵.</ref> | |||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "نخستین چیزی که از [[عدالت]] قائم{{ع}} ظاهر میشود این است که منادی اعلام میکند، آنان که [[طواف]] مستحبّی میکنند، مطاف و حجر الاسود را برای کسانی که طواف [[واجب]] میکنند، خالی کنند"<ref>{{متن حدیث|أول ما يظهر القائم من العدل أن ينادي مناديه أن يسلم صاحب النافلة لصاحب الفريضة الحجر الأسود و الطواف}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴؛ الزام الناصب، ص۲۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |