بحث:چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|۱. آقای رستمی؛}}
[[پرونده:13681225.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
::::::آقای '''[[حیدر علی رستمی]]'''، در مقاله ''«[[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]] را گاهی از [[کارها]] شمردن، و زمانی از عبادت‌ها دانستن، بر آن دلالت دارد که [[انتظار]]، عملی عبادی است. چرا که اقتضای جمع عرفی میان این دو گونه تعبیر، آن است که [[انتظار]] را از میان کارهای عبادی و غیر عبادی، از جمله کارهای عبادی به‌شمار آوریم. و این خود بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] دلالت می‌‌کند، زیرا که کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید.
::::::[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.
::::::"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.
::::::تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در [[وصف]] یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.
::::::اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلت‌سنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند.
::::::آنچه از نگاه به نحوه چینش الفاظ در روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، به روشنی برای آگاهان از [[ادبیات عرب]] هویدا می‌‌شود آن است که این تفضیل، تفضیل مطلق است، چرا که از میان همه عبادت‌ها [[حکم]] به [[برتری]] [[انتظار فرج]] شده است، و از میان تمامی [[اعمال]] از [[برتری]] [[انتظار فرج]] سخن به میان آمده است و نتیجه آن می‌‌شود که در میان عبادت‌ها و [[اعمال امت]] [[اسلام]]، عملی و عبادتی دیگر وجود ندارد که [[برتر]] و بالاتر از [[انتظار فرج]] باشد.
::::::مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادت‌ها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] می‌‌طلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] به‌شمار آوریم، زیرا که این عمل‌ها [[برتر]] از عمل‌های عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ می‌‌ماند.
::::::[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند]] [[عزیز]] و [[جلیل]] کاری را از [[بندگان]] جز به سبب آن‌ها نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است، و [[دوستی]] با ما، و [[بیزاری از دشمنان]] ما،... و [[انتظار قائم]]..."<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان می‌‌دهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] می‌‌شمارد.
::::::[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.
::::::چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.
::::::یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند. ::::::[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و [[جلیل]] را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش ]در امر [[دین]][ و [[پرهیزگاری]]"
<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.
::::::بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.
::::::[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.
::::::[[جایگاه]] والای [[انتظار مهدی]] {{ع}} و نقش تعیین‌کننده آن در شکل‌گیری [[دین]] و راه و رسم درست [[خداپرستی]]، بنابر آنچه [[روایت]] یاد شده گویای آن است، [[نیازمند]] هیچ توضیح اضافی نیست. قرار گرفتن [[ظهور]] آخرین [[جانشین پیامبر]] {{صل}} در ردیف بنیادی‌ترین [[باورها]] و رفتارهای [[دینی]] با توجه به آنچه گذشت و آنچه در پی خواهد آمد هیچ تعجبی ندارد و هیچ انکاری را برنمی‌تابد.
::::::[[آگاهی]] از [[جایگاه]] و [[فضیلت]] [[جهاد]] در [[معارف]] [[شیعه]]، بلندی [[جایگاه]] و [[فضیلت انتظار فرج]] در این [[سخن پیامبر]] {{صل}} را روشن می‌سازد که می‌‌فرماید: "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref>.
::::::به حساب آوردن [[انتظار فرج]] در شمار [[برترین]] جهادها تأکیدی دیگر باره است بر آنکه [[انتظار]] از جنس عمل است، آن هم نه عملی عادی بلکه عملی بس طاقت‌فرسا و همراه با [[خون]] و خطر.
::::::به هر حال این [[روایت]] هم [[جایگاه]] بلند [[انتظار]] را در عبارتی کوتاه بیان می‌‌کند و ضمن مقایسه آن با [[جهاد]]، با ظرافت خاصی روشن می‌‌سازد که آن [[جایگاه]] بلند تنها و تنها به [[انتظار توانمند]] اختصاص دارد. بسان روایتی که [[نقل]] شد، [[روایات]] بسیار دیگری در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]] به چشم می‌خورد که از زاویه‌ای دیگر و با بیانی متفاوت، همانندی و [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[جهاد]] در [[راه خدا]] را یادآور می‌‌شود. روایاتی که [[منتظران واقعی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را به [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] و [[مجاهدان]] [[سپاه]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} و نیز شهدای در [[خون]] تپیده [[اسلام]] [[تشبیه]] می‌‌کند و به این وسیله به [[جایگاه]] رفیع [[انتظار]] و [[توانمندی]] آن اشاره می‌‌نماید.
::::::[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.
::::::از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
</ref>.
::::::در [[انتظار توانمند]] از نگاه [[معصومان]] {{عم}} همه ابعاد و ارکان [[استوار]] [[مکتب]] [[تجلی]] دارد، از [[توحید]] [[ناب]] [[خداوند]] رحمان تا [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[امامت]] [[امامان]]. از برآورده شدن آرزوی همه [[پیامبران]] در [[دادگری]] و [[عدالت‌گستری]]، و از عملی گردیدن [[امید]] همه [[مستضعفان]] در رهایی و [[نجات]] از [[ظلم]] و [[بیداد]]، و [[فحشا]] و [[فساد]] تا برپایی [[حکومت عادلانه]] و [[اقامه نماز]] و [[تجلی]] کامل همه [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و محو کامل همه [[بدی‌ها]] و [[زشتی‌ها]]»<ref>[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص: ۲۰۲-۲۱۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱. آقای کاشانی‌ادیب؛}}
{{جمع شدن|۱. آقای کاشانی‌ادیب؛}}
[[پرونده:13681225.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
[[پرونده:13681225.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش