بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*'''ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث''': اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و [[فلاح]] و غلبۀ [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و [[آینده]] درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بیسابقه و بینظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>«که آنان یاری شدهاند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث معتبر]] و [[متواتر]] است؛ زیرا کتابهای [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | *'''ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث''': اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و [[فلاح]] و غلبۀ [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و [[آینده]] درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بیسابقه و بینظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>«که آنان یاری شدهاند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث معتبر]] و [[متواتر]] است؛ زیرا کتابهای [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | ||
*'''کمالطلبی [[انسان]]''': [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمیشود. [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدودۀ این [[زندگی]] است و همین [[دل]] بزرگ، [[گرایش]] به [[غیب]] را دارد. همین [[گرایش]] به [[غیب]] [[انتظار]] را میآورد که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. این تلقی از [[انسان]]، [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود<ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو میآیی، ص ۱۴ -۱۸.</ref>. | *'''کمالطلبی [[انسان]]''': [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمیشود. [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدودۀ این [[زندگی]] است و همین [[دل]] بزرگ، [[گرایش]] به [[غیب]] را دارد. همین [[گرایش]] به [[غیب]] [[انتظار]] را میآورد که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. این تلقی از [[انسان]]، [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود<ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو میآیی، ص ۱۴ -۱۸.</ref>. | ||
==پاسخ تفصیلی== | |||
==[[منشأ انتظار]]== | |||
*منشأ و خاستگاه انتظارِ [[ظهور]] را میتوان در گزینههای زیر تحلیل و [[تبیین]] کرد: | |||
===ندای [[فطرت]] و [[طبیعت]] ذات [[بشر]]=== | |||
*[[چشمداشت]] آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آیندهای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری [[فطری]] و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سر وکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد ـ طبق [[فطرت]] ذاتی خود ـ تمایل دارند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانیها [[نجات]] یابد. بر این اساس میتوان ادعا کرد هر فرد علاقهمند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] [[معنوی]] و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظهشماری میکند. بنابراین، [[انتظار]]، عقیدهای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همۀ [[اقوام]] و [[ملتها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر [[فطری]] بودن [[انتظار]] است<ref>ر.ک: الهینژاد، حسین،ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲. </ref>. | |||
===ظلمستیزی و [[نجات]] مستضعفان=== | |||
*باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهیدست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بودهاند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم ستیزی]] گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهۀ [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود [[توان]] و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و سلطۀ ظاهری با باطلگرایان بوده و فشارها و سختگیریهای فراوانی از سوی آنان [[اعمال]] میشده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهدهدار بودهاند، همواره با اَشراف، [[فرعونیان]] و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشتهاند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] میکردند و ریشههای [[اعتقاد]] به آمدن نجاتدهندۀ الهی را در [[دل]] و جان [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] میکاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت عادلانه]] و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. این وعدۀ قطعی [[خدا]] بر [[مؤمنان]] است که آنان تمامی [[زمین]] و زمان را به [[ارث]] خواهند برد<ref>ر.ک: الهینژاد، حسین،ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===[[شکست]] و ناکامی حکومتها و نظامهای سیاسی=== | |||
*مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگها، ستیزشها، نابرابریها، ناامنیها، بیدادگریها و...)؛ نیازها و خواستههای ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، [[رفع فقر]] مادی و [[معنوی]] و...)؛ ایدهها و آرمانهای همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و [[معنوی]] و...)؛ تجارب گذشته [[انسانها]] (در [[ضعف]] و [[ناتوانی]] دولتها و حکومتها و فراوانی مشکلات) و...، باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانۀ [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] [[الهی]] از سوی بیشتر انسانهاست. در واقع همۀ حکومتها، گروهها، اندیشهها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامههای خود را برای رفع کاستیهای جامعۀ بشری به کار میگیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمیشوند. روشن است عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانیهای [[جوامع]]، خود حکومتها و مکاتب و گروهها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بودهاند؛ نه برطرف ساختن کاستیها و [[موانع رشد]] و [[شکوفایی]] [[انسانها]] <ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو میآیی، ص ۱۴ -۱۸؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===[[فلسفه تاریخ]] و معناداری آن=== | |||
*براساس فلسفۀ نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند آیندۀ [[جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، [[غایت]] و معنای مشخصی است و آن تحقّق جامعۀ [[موعود]] [[الهی]] و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و [[معنوی]] است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم میکند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گستردهای است که شامل کلیۀ [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] در روی [[زمین]] میگردد: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] [[غایت]] و [[هدف]] آن، میتواند منشأ توجّه [[انسانها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===[[قانون]] سیر تکاملی جامعهها=== | |||
*یکی از [[دلایل]] منطقی [[منشأ انتظار]]، [[قانون]] سیر تکاملی جامعههاست. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچگاه [[زندگی]] یکنواختی نداشته است؛ بدین جهت پیشرفتها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیلۀ نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچیک از اینها قانع نیست و برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، تلاش و کوشش میکند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعلهای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعهای پیش میبرد که تکاملهای [[اخلاقی]]، در کنار تکاملهای مادی قرار گیرد. یکی از بارقههای [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آیندهای روشن و [[دنیایی]] پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] ـ آن هم با [[ظهور]] [[منجی موعود]] ـ در پرتو [[قانون]] تکاملی جامعهها روشن میشود<ref> ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===[[قانون]] کنش و واکنشهای تاریخی=== | |||
*آزمونهای [[تاریخی]] به ما نشان میدهد همواره تحولها و انقلابهای وسیع، عکس العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گستردهای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این [[قانون]] میتوان ثابت کرد وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگها، [[مظالم]]، بیدادگریها، تبعیضها و بیعدالتیها، توأم با ناکامی و [[سرخوردگی]] انسانها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواستهای واپسزدۀ انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّتها، چنان عقدۀ [[اجتماعی]] تشکیل میدهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برقآسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع انسانی]] را به هم میریزد و طرح نوینی ایجاد میکند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همۀ تبعیضها، ستمگریها، حقّکشی و فسادگریها است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===[[قانون]] [[انتظار]] عمومی=== | |||
*در نهاد [[انسانها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. [[باور]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبیهاست و این مطلوب و خواست همۀ انسانهای [[بصیر]] و پاکسرشت و نقطۀ اوج این علاقه و عشقورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همهجانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد؟ مگر تحقق رشد و کمال نهایی جامعۀ انسانی بدون آن امکانپذیر است؟! احساسات و دستگاههای وجودی [[انسان]]، نمیتواند هماهنگ با مجموعۀ [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همۀ [[جهان هستی]] یک [[واحد]] به هم پیوسته است و وجود او نمیتواند از بقیۀ [[جهان]]، جدا باشد. از این به همپیوستگی به خوبی میتوانیم نتیجه بگیریم اگر انسانها [[انتظار مصلح]] بزرگ را میکشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] میکند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطۀ اوجی در [[تکامل]] جامعۀ انسانی امکانپذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ماست. [[عمومیت]] این [[اعتقاد]] در همۀ [[مذاهب]]، نشانۀ دیگری بر اصالت و واقعیت آن است<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷.</ref>. | |||
===اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری=== | |||
*تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آیندۀ مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید دادهاند که در آن، نگرانیها، دلهرهها و هراسها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی ـ که به [[تأییدات الهی]] [[مؤیّد]] است ـ در روی [[زمین]] منطقه و [[شهر]] و دهستان و دهی [[باقی]] نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهرۀ [[جهان]] آرای خود را بنمایانند و همه جا را منوّر سازند. این [[موعود]] [[عزیز]] برحسب استوارترین و صحیحترین مصادر [[اسلامی]]، خلیفۀ دوازدهم [[حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. پس میتوان گفت: تقریبا همۀ کسانی که در این زمینه مطالعه دارند، متفقاند تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر میبرند که هرکدام او را به نامی مینامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامههای انقلابی او اتفاق دارند<ref>ر.ک: صافی گلپایگانی، لطفالله، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴.</ref>. | |||
===ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث=== | |||
*اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و [[فلاح]] و غلبۀ [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آیندۀ درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بیسابقه و بینظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>«که آنان یاری شدهاند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. | |||
*علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث معتبر]] و [[متواتر]] است؛ زیرا کتابهای [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>. | |||
===کمالطلبی [[انسان]]=== | |||
*ریشۀ دیگر [[انتظار]] در ساخت و بافت انسانِ افزون طلب نهفته است. [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمیشود، [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدودۀ این [[زندگی]] است. و همین [[دل]] بزرگ، [[گرایش]] به [[غیب]] دارد و همین [[گرایش]] به [[غیب]] [[انتظار]] را میآورد که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره میزند و [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی از [[انتظار]] ارائه میکند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود که تحول [[نعمتها]] و تحول حالتها را میشناسد و محول الحول و الاحوال را میبیند. همین معنا، اساس [[گرایش]] [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح میدهد. چون بر فرض حیرتزدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدودهها میرسد و دیوارها را تجربه میکند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند مینماید<ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو میآیی، ص ۱۴ -۱۸.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |