تبیین دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱٬۱۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۱۴: خط ۱۴:
==[[تبیین حدیث]]==
==[[تبیین حدیث]]==


==مبانی [[قرآنی]] [[امام]]؛ [[مبین دین]]==
*[[خداوند]] در [[قرآن]] از زوایای مختلف به این مسئله پرداخته است و [[ضرورت]] دائمی وجود شخصیتی [[الهی]] را برای بیان ظاهر و [[باطن قرآن]] بیان نموده است برخی از [[آیات]] مرتبط با موضوع این [[برهان]]، ذیلاً مورد اشاره قرار می‌گیرند:
===[[حفظ]] [[امّت]] از [[اختلاف در دین]]===
*پیرامون [[فلسفه ارسال رسل]]، [[خداوند]] در [[آیات قرآن]] [[دلایل]] گوناگونی را بیان می‌فرماید که محور اصلی همه آنها، رسانیدن [[انسان]] به عالی‌ترین [[کمال انسانی]]، یعنی [[مقام]] خلافت‌اللّهی است؛ مقامی که [[خداوند]] برای او مقرّر نموده است. از آنجا که [[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و بسیاری از [[ابعاد روحی]] او در بستر [[جامعه]] [[رشد]] می‌کند، وجود جامعه‌ای سالم، از جمله لوازم [[کمال انسانی]] است. لذا [[خداوند]] در [[سوره]] [[مبارکه]] بقره، از جمله [[اهداف بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}} را برداشتن [[اختلاف]] و استقرار [[حکومتی]] عادلانه بیان می‌دارد و می‌فرماید:{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
*توضیح: از این [[آیه]] می‌توان [[فلسفه]] [[ارسال رسل]] و سپس [[ضرورت]] [[امامت عامّه]] را از سه جهت استفاده نمود.
*این بخش از [[آیه]] اشاره به [[فلسفه بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}} دارد که جلوه [[اجتماعی]] آن، برقراری [[قسط و عدل]] در [[جامعه]] و [[مبارزه با ظلم]] [[ظالمان]] است. [[ضمیر]] در جار و مجرور {{متن قرآن|فِيهِ}} به [[اختلاف]] باز می‌گردد. بنابراین، [[فلسفه]] اوّلیّه [[ارسال رسل]]، برطرف کردن زمینه [[جنگ]] و [[جدال]] و [[اختلاف]] در [[جامعه]] است که به واسطه نبودن [[حکومت الهی]] و [[حاکمیّت]] [[قوانین]] [[توحیدی]] رخ می‌دهد.
*[[خداوند]] در ادامه [[آیه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ}}<ref>«و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. این فراز اشاره به [[اختلاف]] دوم در [[دین]] و سوء استفاده متظاهرین به [[دین]] و [[منافقین]] از آن در جهت اغراض شخصی دارد؛ ایشان با برداشت‌های مغرضانه از [[کتاب خدا]]، قصد سوء استفاده از [[آیات الهی]] در جهت [[اهداف]] [[نفسانی]] خود دارند.
*قسمت سوم [[آیه]]، راهکار برون‌ رفت [[امّت اسلام]] از چنین مشکلی را بیان می‌کند: {{متن قرآن|فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ}}<ref>«آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
*این فراز، اشاره به [[هدایت]] دوم [[خداوند]] بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} دارد؛ هدایتی که با [[نصب]] [[ائمّه هدی]]{{عم}} یکی بعد از دیگری محقّق می‌گردد. [[خداوند]] در [[آیه شریفه]]، [[رفع اختلاف]] از میان [[مؤمنین]] را به [[هدایت]] خود منتسب می‌کند. [[بدیهی]] است که [[هدایت الهی]] بعد از [[رسول اکرم]]{{صل}}، می‌باید از طریق افرادی باشد که خود مستقیماً [[مهتدی]] به [[هدایت الهی]] باشند و [[درستی]] [[هدایت]] آنان مورد تضمین [[الهی]] قرار گرفته باشد؛ تا [[هدایت]] مرضیّ [[رضای الهی]] به [[درستی]] محقق گردد؛ چنان‌که می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>
*به همین [[دلیل]] است که در پایان [[آیه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
*با توجّه به اینکه [[مشیّت الهی]] بدون [[حکمت]] نیست و [[خداوند]] در [[آیات]] دیگر، ملاک [[هدایت]] و [[اضلال]] خود را بیماردلی و [[فسق]] و [[قساوت قلب]] [[منافقان]] در زمان [[انبیاء الهی]]{{عم}} معرفی داشته{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ}}<ref> «خداوند پروا ندارد که به پشه یا فراتر از آن مثلی بزند، پس آنان که ایمان دارند می‌دانند این از سوی پروردگار آنها درست است اما کسانی که کافرند می‌گویند: «خداوند از این مثل، چه می‌خواهد؟»؛ با آن بسیاری را بیراه و بسیاری (دیگر) را رهیاب می‌کند. و جز نافرمانان را با آن بیراه نمی‌گرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.</ref>؛ و نیز: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه می‌خواهد؟ بدین‌گونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا می‌نهد و هر که را بخواهد راهنمایی می‌کند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمی‌داند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref>.
*بنابراین، در یک جمع‌بندی می‌توان گفت که قسمت پایانی [[آیه]]، اشاره به ملاک [[هدایت]] اوّل و دوم دارد؛ به این ترتیب که هر آن‌کس که [[اطاعت]] از [[هادیان الهی]]{{عم}} (اعمّ از [[انبیاء]] و یا اوصیای آنان) را نمود، [[مشیّت الهی]] بر [[هدایت]] مضاعف او قرار می‌گیرد؛ وگرنه با عدم [[پذیرش]] [[انبیاء]]{{عم}}، ایشان در [[گمراهی]] ثانوی بعد از [[اسلام]] ابتدایی به [[رسول خدا]]{{صل}} [[غرق]] می‌شوند و با رد [[اوصیاء]] و عدم [[استقامت]] در [[هدایت]]، به [[کفر]] ثانوی [[مبتلا]] می‌گردند؛ که به مراتب سخت‌تر از [[کفر]] اوّلی است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref>
*بنابراین، [[ایمان]] و تبعیّت از اوصیای [[انبیاء]]{{عم}}، در [[حقیقت]] [[استقامت]] بر [[ایمان]] به راه [[انبیاء]]{{عم}} و خارج نشدن از [[دین]]، بعد از [[ایمان]] اوّلیّه به آن است. تعابیر گوناگون [[آیات قرآن]] در [[خروج]] از [[اسلام]] بعد از [[ایمان]]، اشاره به مراتب [[کفر]] [[منکران]] [[امامت]] [[ائمّه هدی]]{{عم}} بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۷-۱۳۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۲۱-۴۲۴.</ref>.
===هماهنگی [[تعالیم دینی]]===
*[[خداوند]] علامت [[دین]] [[توحید]] را یکنواختی و هماهنگی [[تعالیم]] آن بیان می‌دارد و اینکه هر چند [[دین الهی]] طیّ ۲۳ سال [[بعثت]] [[نبوی]]{{صل}} بر [[مردم]] نازل شد، ولی هرگز اعوجاج و ناهماهنگی در [[آیات]] و [[تعالیم]] آن [[مشاهده]] نمی‌شود{{متن قرآن|قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«قرآن عربی بی‌کژی، باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره زمر، آیه ۲۸.</ref>. و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref>.
*بنابراین، اگر یکی از [[اهداف بعثت انبیا]]{{عم}} و [[تشریع]] [[ادیان الهی]]، برداشتن [[اختلاف]] از [[امّت]] و ایجاد [[وحدت]] در میان [[مردم]] است، [[خداوند]] پیوسته خطّی روشن و مستقیم به سوی [[توحید]] را در [[قرآن]] یادآور می‌شود که نزدیک‌ترین و مطمئن‌ترین راه به سوی [[مقام قرب الهی]] است و از آن با عنوان عام "[[صراط مستقیم]]" یاد می‌کند. [[خداوند]] راهکار استقرار در این [[صراط]] را تمسّک به حبل‌الله بیان می‌دارد و می‌فرماید:{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
*[[خداوند]] سپس یاد‌آور می‌شود که [[حبل الله]] [[عامل وحدت]] شما است و قبل از آن، شما اوّلاً پیوسته در [[جنگ]] و [[خون‌ریزی]] با یکدیگر بودید: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً}}<ref>«و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
*ثانیاً، به [[دلیل]] [[کفر]]، بر لبه [[جهنم]] قرار داشتید و با تمسّک به [[حبل الله]]، [[وحدت]] و [[محبّت]] جای [[دشمنی]] بین شما را گرفت و از [[هلاکت]] [[ابدی]] در [[قیامت]] [[نجات]] پیدا کردید: {{متن قرآن|فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
*بنابراین، مشخّصه اصلی [[حبل الله]]، اوّلاً، عدم اعوجاج و ناهماهنگی در درون آن است و ثانیاً، ایجاد کردن [[وحدت]] و [[محبّت]] بر محور [[توحید]] در [[جامعه]].
*اکنون این سؤال مطرح می‌شود که اگر "[[حبل الله]]" فقط به [[قرآن]] [[تفسیر]] شود، چنان‌که برخی از [[روایات]] مشیربه آن است. عملاً راه [[اختلاف]] در [[امّت]]، با [[تفسیرها]] و قرائت‌های گوناگون از [[قرآن]]، باز می‌ماند. از سوی دیگر، علمای [[امّت]] دو گروهند: برخی به واسطه [[علم]] ناقصی که از [[دین]] دارند، عملاً با تفسیرهای گوناگون خود منشأ [[اختلاف]] در [[امّت]] می‌شوند و برخی دیگر، بیماردلانی هستند که با دسیسه‌ چینی، [[دین]] را به گونه‌ای [[تفسیر]] می‌نمایند که با [[منافع]] آنان سازگار باشد. به این ترتیب، باب ناهماهنگی در [[دین]] و [[حبل الله]] [[قرآن]]، با [[تفاسیر]] ناهماهنگ از [[قرآن]] و [[دین الهی]] باز می‌شود. چنان‌که در طیّ [[برهان]] اشاره شد، بعد از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، اگر [[اختلاف]] اوّل به واسطه [[نقص]] [[علماء]] در [[فهم]] [[دینی]] است، [[اختلاف]] دوم ناشی از [[هوس]] و [[شیطنت]] [[منافقین]] [[امّت]] می‌باشد.
*بنابراین، اصل هماهنگی در [[تعالیم دینی]] اقتضاء می‌کند که اوّلاً، [[خداوند]] همواره حافظانی را برای [[حفظ]] هماهنگی در بیانات [[دینی]] و در نتیجه، [[وحدت]] [[امّت]] بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} قرار دهد؛ تا با وجود فاصله زمانی فراوان، اختلافی در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[دینی]] آنان به وجود نیاید و در نتیجه، حبل‌الله همیشه محور [[وحدت]] [[امّت]] باشد. ثانیاً، در [[علم]] و [[آگاهی]] این شخصیّت‌ها نسبت به [[دین]] و [[معارف قرآن]]، می‌باید هیچ‌گونه اعوجاج و [[تعارض]] و تضاد و تناقض و اختلافی وجود نداشته باشد؛ تا مبادا [[اختلاف]] آنان در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[قرآن]]، به [[اختلاف]] در [[امّت]] منجر شود. این امور مهم، جز با وجود دائمی [[امامان معصوم]] بعد از [[نبی اکرم]]{{صل}} محقّق نمی‌گردد.
*این مطلب با اصل اولی در [[حکمت الهی]] و [[ارسال رسل]] و انزال [[کتب آسمانی]] نیز هماهنگ است؛ یعنی همانا برداشتن [[ظلم]] و ایجاد [[وحدت]] میان [[امّت]] بر محور [[توحید]]. متقابلاً، [[خداوند]] ایجاد اعوجاج و [[انحراف در دین]] و [[اختلاف]] در [[امّت]] را مبنای [[کفر]] و [[نفاق]]، به واسطه [[تحریف]] در [[دین]] می‌داند و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۸.</ref><ref>ادامه آیات، به خوبی بیانگر اغراض شوم آنان در جلوگیری از نشر تعالیم دینی است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ * أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان می‌گویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! * همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند * آنان در زمین به ستوه‌آورنده (ی خداوند) نیستند و در برابر خداوند دوستی ندارند، عذابشان دو چندان می‌شود (زیرا) یارای شنیدن نداشتند و اهل بصیرت نبودند * آنانند که به خود زیان زدند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید می‌گردد * ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند * بی‌گمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافته‌اند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۱۸-۲۳.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۲۴-۴۲۶.</ref>.
===[[علم]] [[تأویل در قرآن]]===
*وجود [[آیات]] [[متشابه]] در [[قرآن]]، [[نیاز]] به مبیّن [[دین]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} را در پی دارد.[[قرآن]]، [[ریسمان الهی]] است که از یک سو، مرتبه اعلای آن از سنخ [[عالم ملکوت]] و حقیقتی نوری و جدای از قالب‌های [[کلامی]] است و از سوی دیگر، این حبل [[مبارک]]، به شکل کتاب‌های زمینی درآمده و در قالب کلمه و [[کلام]] ریخته شده. [[بدیهی]] است که تنزّل دادن آن حقایق و [[معارف]] بلند در قالب‌های بیانی و قابل [[فهم]] برای [[بشر]] مادّی، موجب بروز متشابهاتی در [[آیات قرآن]] می‌شود که سرمنشأ آن نه در [[حقیقت قرآن]]، بلکه در [[نقص]] [[فهم]] بشری از ابزار [[کلامی]] برای رسیدن به حقایق آن [[معارف]] بلند [[الهی]] است{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>.
*بنابراین، از یک سو گریزی از [[آیات]] [[متشابه]] در [[قرآن]] نیست؛ زیرا تنزّل آن [[معارف]] بلند در قالب کلمه و [[کلام]]، بروز [[متشابهات]] در [[فهم]] از [[آیات قرآن]] را اجتناب ناپذیر می‌کند. از سوی دیگر، هرگز اعوجاج و [[نقص]] و [[اجمال]] و ابهام در [[آیات قرآن]] وجود ندارد؛ زیرا چگونه ممکن است کتابی که خود [[نور]] و تبیان کل شیء است، موجب ابهام و [[اشتباه]] باشد{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref> «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؟!
*بنابراین، همیشه می‌باید در کنار [[قرآن]]، [[رجال]] [[الهی]] و [[راسخ]] در [[قرآن]] و [[معصوم]] به [[عصمت]] خداوندی و [[آگاه]] به همه مراتب آن - از [[ام‌الکتاب]] گرفته تا جزئیّات [[قرآن]] نازل - وجود داشته باشند؛ تا اوّلاً، باب اعوجاج و [[تحریف]] و تدسیس در کلام [[الهی]] را ببندند و ثانیاً، درباره [[متشابهات]] [[آیات]]، تفسیری صحیح ارائه نمایند و ثالثاً، بیان آنان فصل‌الخطابی در [[اختلافات]] [[امّت]] در قرائت‌های مختلف [[دینی]] باشد. تنها در این صورت است که [[قرآن]]، [[هادی]] [[امّت]] و [[نور]] [[قلوب]] [[مؤمنان]] و تبیان همه [[مشکلات]] خواهد بود. متقابلاً، قرآنِ بدون مبیّن، خود [[گمراه‌کننده]] و ظلمت‌افزا برای [[قلوب]] بیماردلان است {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو می‌فرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمی‌افزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ}}<ref>«پس آنان که ایمان دارند می‌دانند این از سوی پروردگار آنها درست است اما کسانی که کافرند می‌گویند: «خداوند از این مثل، چه می‌خواهد؟»؛ با آن بسیاری را بیراه و بسیاری (دیگر) را رهیاب می‌کند. و جز نافرمانان را با آن بیراه نمی‌گرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۲۶-۴۲۸.</ref>.
==تبیین [[دین]] و [[مرجعیت دینی]]==
==تبیین [[دین]] و [[مرجعیت دینی]]==
*[[آیات]] پرشماری وجود دارند که می‌توان با استفاده از آنها این شان را برای [[امامان معصوم]]{{عم}} [[اثبات]] کرد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
*[[آیات]] پرشماری وجود دارند که می‌توان با استفاده از آنها این شان را برای [[امامان معصوم]]{{عم}} [[اثبات]] کرد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش