جز
جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' بهسوی '
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[') |
جز (جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' بهسوی ') |
||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
اسماء الهی که تاثیرشان بخاطر حقایقشان است، نه به الفاظشان، و معنای این تاثیر آن است که خدای تعالی که پدیدآورندهٔ هر چیزی است، هر چیزی را به یکی از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است، ایجاد میکند، نه اینکه لفظ خشک و خالی اسم و یا معنای مفهوم از آن و یا حقیقت دیگری غیر از ذات متعالی خدا چنین تاثیری داشته باشد. پس وقتی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] تجلّی اسمهای الهی شدند الفاظ و دعای ایشان برای تحقق امری در عالم، بیانگر جلوهٔ تحقق آن اسماء برای خود یعنی عبودیت و سرسپردگی کامل به خدا میباشد، چرا که اتصال به حقیقت اسم که گفته شد اساس امر میباشد در روح و ضمیر معصوم توسط خود خداوند تجلی یافته است، و این تجلی و انعکاس طبق بیان روایات در [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و در [[ائمه اطهار]] {{عم}} در نهایت حد و درجه خود بیان شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | اسماء الهی که تاثیرشان بخاطر حقایقشان است، نه به الفاظشان، و معنای این تاثیر آن است که خدای تعالی که پدیدآورندهٔ هر چیزی است، هر چیزی را به یکی از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است، ایجاد میکند، نه اینکه لفظ خشک و خالی اسم و یا معنای مفهوم از آن و یا حقیقت دیگری غیر از ذات متعالی خدا چنین تاثیری داشته باشد. پس وقتی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] تجلّی اسمهای الهی شدند الفاظ و دعای ایشان برای تحقق امری در عالم، بیانگر جلوهٔ تحقق آن اسماء برای خود یعنی عبودیت و سرسپردگی کامل به خدا میباشد، چرا که اتصال به حقیقت اسم که گفته شد اساس امر میباشد در روح و ضمیر معصوم توسط خود خداوند تجلی یافته است، و این تجلی و انعکاس طبق بیان روایات در [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و در [[ائمه اطهار]] {{عم}} در نهایت حد و درجه خود بیان شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
[[علامه طباطبایی]] دراین زمینه معتقد است: اینکه در روایت دارد "خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را | [[علامه طباطبایی]] دراین زمینه معتقد است: اینکه در روایت دارد "خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را بهسوی خود به وی آموخته، و اینطور یاد داده که اسمی از اسماء خود را در دعا و مسئلت او به زبانش جاری ساخته است. پس اگر واقعا آن [[پیغمبر]] دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را میرسانده، باز هم تاثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ میکنند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر [[علامه طباطبائی]]، تجلی بودن [[ائمه]] از اسماء الهی به آگاهی و علم ایشان وابسته است چرا که ایشان شناخت رابطهٔ میان اسم و آثار آن را از سویی و معرفت به انقطاع از غیر خدا را ازسوی دیگر سبب عدم مردود شدن خواستهٔ فرد آگاهِ از اسم اعظم میداند. وی در ذیل آیهٔ چهلم سورهٔ نمل که به داستان وصی سلیمان میپردازد و روایات و برخی مفسرین کار فوق العاده آصف را به علت آگاهی از اسم اعظم دانستهاند مینویسد: آن شخص علم و ارتباطی با خدا داشته، که هر وقت از پروردگارش چیزی میخواسته و حاجتش را به درگاه او میبرده خدا از اجابتش تخلف نمیکرده است. و به عبارت دیگر، هر وقت چیزی را میخواسته خدا هم آن را میخواسته است. البته ایشان توضیح میدهند که علم مذکور از سنخ علوم فکری و اکتسابی و تعلم بردار نبوده است <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر [[علامه طباطبائی]]، تجلی بودن [[ائمه]] از اسماء الهی به آگاهی و علم ایشان وابسته است چرا که ایشان شناخت رابطهٔ میان اسم و آثار آن را از سویی و معرفت به انقطاع از غیر خدا را ازسوی دیگر سبب عدم مردود شدن خواستهٔ فرد آگاهِ از اسم اعظم میداند. وی در ذیل آیهٔ چهلم سورهٔ نمل که به داستان وصی سلیمان میپردازد و روایات و برخی مفسرین کار فوق العاده آصف را به علت آگاهی از اسم اعظم دانستهاند مینویسد: آن شخص علم و ارتباطی با خدا داشته، که هر وقت از پروردگارش چیزی میخواسته و حاجتش را به درگاه او میبرده خدا از اجابتش تخلف نمیکرده است. و به عبارت دیگر، هر وقت چیزی را میخواسته خدا هم آن را میخواسته است. البته ایشان توضیح میدهند که علم مذکور از سنخ علوم فکری و اکتسابی و تعلم بردار نبوده است <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
پس از منظر علامه آنچه باعث میشود شخصیتی مثل آصف تخت ملکهٔ بلقیس را در کمتر از چشم بهم زدنی در محضر سلیمان حاضر کند علم اوست، علمی که از نوعِ علوم اکتسابی و تعلیمی و آکادمیک نیست، بلکه شناختی است که از ناحیهٔ علام الغیوب بهرهٔ خواص از انسانها میشود {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}﴾}}<ref>او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه ۶۵.</ref> از این رو جاری ساختن اسم اعظم از هر زبانی تاثیری همانند عمل آصف را نخواهد داشت چرا که تحقق چنین امری بشرط نوعی از معرفت و شناخت ویژه به خدا است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | پس از منظر علامه آنچه باعث میشود شخصیتی مثل آصف تخت ملکهٔ بلقیس را در کمتر از چشم بهم زدنی در محضر سلیمان حاضر کند علم اوست، علمی که از نوعِ علوم اکتسابی و تعلیمی و آکادمیک نیست، بلکه شناختی است که از ناحیهٔ علام الغیوب بهرهٔ خواص از انسانها میشود {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}﴾}}<ref>او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه ۶۵.</ref> از این رو جاری ساختن اسم اعظم از هر زبانی تاثیری همانند عمل آصف را نخواهد داشت چرا که تحقق چنین امری بشرط نوعی از معرفت و شناخت ویژه به خدا است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
به فرمایش صاحب المیزان، صرف اسم لفظی از نظر خصوص لفظ آن، چیزی جز مجموعهای از صوتهای شنیدنی نیست، و شنیدنیها از کیفیات عرضیهای هستند که اگر از جهت معنای متصورش اعتبار شود، صورتی است ذهنی که فی نفسه هیچ اثری در هیچ موجودی ندارند. و اینکه در روایت دارد " خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را | به فرمایش صاحب المیزان، صرف اسم لفظی از نظر خصوص لفظ آن، چیزی جز مجموعهای از صوتهای شنیدنی نیست، و شنیدنیها از کیفیات عرضیهای هستند که اگر از جهت معنای متصورش اعتبار شود، صورتی است ذهنی که فی نفسه هیچ اثری در هیچ موجودی ندارند. و اینکه در روایت دارد " خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را بهسوی خود به وی آموخته، و اینطور یاد داده که اسمی از اسماء خود را در دعا و مسئلت او به زبانش جاری ساخته است. پس اگر واقعا آن پیغمبر دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را میرسانده، باز هم تاثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ میکنند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
بی شک علم عالم به "الکتاب" که قرآن او را در عصر پیامبر معرفی میکند و مصداق آنرا روایات [[نبوی]] و سایر روایات و کلمات، [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ]]{{ع}} بیان میکنند اقیانوسی از حقایق و تواناییها است که تعبیر هفتاد و دو حرف از هفتاد و سه حرف عظمت و وسعت آن دانش را و قرب چنین شخصیتی را به پروردگارِ معلّم این دانش، به نمایش میگذارد. به تعبیر دیگر روح و قلب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مملو از دانایی و شناخت نسبت به صفات الهی است صفاتی که هر کدام ایجادگر امور و اشیاء مرتبط با آن اسم و صفت هستند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | بی شک علم عالم به "الکتاب" که قرآن او را در عصر پیامبر معرفی میکند و مصداق آنرا روایات [[نبوی]] و سایر روایات و کلمات، [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ]]{{ع}} بیان میکنند اقیانوسی از حقایق و تواناییها است که تعبیر هفتاد و دو حرف از هفتاد و سه حرف عظمت و وسعت آن دانش را و قرب چنین شخصیتی را به پروردگارِ معلّم این دانش، به نمایش میگذارد. به تعبیر دیگر روح و قلب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مملو از دانایی و شناخت نسبت به صفات الهی است صفاتی که هر کدام ایجادگر امور و اشیاء مرتبط با آن اسم و صفت هستند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. |