بخت نصر: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۸۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۱
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۶: خط ۱۶:


===حمله به بیت المقدس===
===حمله به بیت المقدس===
در آیات ابتدایی [[سوره اسراء]] از دو بار [[عصیان]] و [[استکبار]] [[قوم یهود]] و به سبب آن، دو بار [[مجازات]] ایشان یاد شده است: {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴.</ref> نخست بار، [[خداوند]] گروهی از [[بندگان]] نیرومند خود را بر ایشان مسلط می‌کند: {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> و پس از چندی دوباره [[قدرت]] و مکنتشان را بیش از پیش به آنان باز می‌گرداند: {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا}}<ref>«سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.</ref> تا آنکه هنگام [[وعده]] [[[کیفر]]] دوم، دشمنانشان چنان بر آنان سخت می‌گیرند که [[غم]] و [[اندوه]] بر چهره‌هایشان نمایان می‌شود و آنچه را زیر [[سلطه]] گیرند، [[درهم]] می‌کوبند: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین  فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد  وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.</ref> گزارش [[تاریخی]] [[قرآن]] در این [[آیات]] بسیار کلی است؛ ولی از دیگر [[آیات قرآن]] می‌توان نتیجه گرفت که [[فساد]] و [[استکبار]] ایشان در [[سرپیچی]] از [[دستورات]] [[خداوند]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>، شکستن [[پیمان]] خود با [[خدا]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، [[قتل]] و [[تکذیب]] [[انبیا]] (بقره / ۲، ۸۷)، کشتن همدیگر (بقره / ۲، ۸۵)، [[تحریف]] [[کلام الهی]] (بقره / ۲، ۷۵، ۷۹) و... بوده است. ([[بنی اسرائیل]]) [[انبیای بنی‌اسرائیل]] نیز [[یهودیان]] را از [[پرستش]] [[خدایان]] [[بیگانه]] [[نهی]] می‌کردند <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۷: ۹.</ref> و ایشان را به سبب رواج فساد <ref>کتاب مقدس، اشعیا، ۱: ۲ ـ ۵؛ ارمیا، ۵: ۱ ـ ۳؛ ۷: ۱ ـ ۱۱.</ref> و نبوتهای [[دروغین]] <ref> ارمیا، ۲۳: ۹ - ۱۸.</ref> [[سرزنش]] کرده، مستحق [[عذاب]] می‌دانستند.
در آیات ابتدایی [[سوره اسراء]] از دو بار [[عصیان]] و [[استکبار]] [[قوم یهود]] و به سبب آن، دو بار [[مجازات]] ایشان یاد شده است: {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴.</ref> نخست بار، [[خداوند]] گروهی از [[بندگان]] نیرومند خود را بر ایشان مسلط می‌کند: {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> و پس از چندی دوباره [[قدرت]] و مکنتشان را بیش از پیش به آنان باز می‌گرداند: {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا}}<ref>«سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.</ref> تا آنکه هنگام [[وعده]] [[کیفر]] دوم، دشمنانشان چنان بر آنان سخت می‌گیرند که [[غم]] و [[اندوه]] بر چهره‌هایشان نمایان می‌شود و آنچه را زیر [[سلطه]] گیرند، [[درهم]] می‌کوبند: {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا}}<ref>«اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیده‌اید و اگر بدی کنید به خویش کرده‌اید و چون وعده فرجامین  فرا رسد (بندگانی دیگر را می‌فرستیم) تا چهره‌هایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد  وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.</ref> گزارش [[تاریخی]] [[قرآن]] در این [[آیات]] بسیار کلی است؛ ولی از دیگر [[آیات قرآن]] می‌توان نتیجه گرفت که [[فساد]] و [[استکبار]] ایشان در [[سرپیچی]] از [[دستورات]] [[خداوند]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>، شکستن [[پیمان]] خود با [[خدا]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>، [[قتل]] و [[تکذیب]] [[انبیا]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم  و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم ؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>، کشتن همدیگر {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه، این شمایید که یکدیگر  را می‌کشید و دسته‌ای از خودتان را از خانه‌هاشان بیرون می‌رانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی می‌کنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد می‌کنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان می‌آورید و به بخشی (دیگر) کفر می‌ورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سخت‌ترین عذاب باز برده می‌شوند؛ و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref>، [[تحریف]] [[کلام الهی]] {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دسته‌ای از آنان سخن خداوند را می‌شنیدند و آن را پس از آنکه در می‌یافتند آگاهانه دگرگون می‌کردند؟» سوره بقره، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دست‌های خود می‌نویسند آنگاه می‌گویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دست‌هایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست می‌آورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref> و... بوده است. ([[بنی اسرائیل]]) [[انبیای بنی‌اسرائیل]] نیز [[یهودیان]] را از [[پرستش]] [[خدایان]] [[بیگانه]] [[نهی]] می‌کردند <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۷: ۹.</ref> و ایشان را به سبب رواج فساد <ref>کتاب مقدس، اشعیا، ۱: ۲ ـ ۵؛ ارمیا، ۵: ۱ ـ ۳؛ ۷: ۱ ـ ۱۱.</ref> و نبوتهای [[دروغین]] <ref> ارمیا، ۲۳: ۹ - ۱۸.</ref> [[سرزنش]] کرده، مستحق [[عذاب]] می‌دانستند.


تعبیر "و قَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتـبِ" از اعلام و بیان [[قطعی]] این حملات به یهودیان حکایت دارد<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۳.</ref> که باید در [[تورات]] <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۴؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۱.</ref> یا عموم اسفار [[عهد عتیق]] و حتی برخی [[اناجیل]] صورت گرفته باشد؛<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۲۸ ـ ۲۹؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref> اما با توجه به [[آیه]] دوم این [[سوره]]: "و ءَاتینا [[موسی]] الکتب.".. [[ظهور]] کتاب در خصوص [[شریعت]] موسی از قوت بیشتری برخوردار است. یادکرد این حملات در شریعت موسی، از سِفْر [[دانیال]] نیز برمی‌آید.<ref>کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲ ـ ۱۳، ۲۶.</ref> احتمالاً همین دو عامل سبب جلب توجه [[دانشمندان اسلامی]] به [[کتاب مقدس]] برای یافتن [[حمله]] یا حملاتی در پی قتل یا تکذیب [[پیامبری]] شده است. در منابع [[یهودی]] از حملات متعددی یاد شده که قابل [[تطبیق]] بر دو [[حمله]] مذکور است. در سِفْر [[دانیال]] نیز به وقوع دو حمله بزرگ در [[تاریخ]] [[یهود]] اشاره مختصری شده که تا حدودی به گزارش [[قرآن]] شباهت دارد؛<ref>کتاب مقدس، دانیال، ۹: ۱۲ ـ ۲۷.</ref> ولی به نظر می‌رسد چندان مورد توجه [[مفسران]] قرار نگرفته است، بر همین اساس [[راویان]] [[اسلامی]]، حمله کنندگان به [[بیت‌المقدس]] را در نوبت اول و دوم یکی از [[جالوت]]،<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۷؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> سنحاریب،<ref>جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۷ ـ ۳۸؛ روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> بخت‌نصر،<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۶ ـ ۶۱۷.</ref> انطیاکوس رومی <ref> مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۴.</ref> (در [[سال ۱۶۷ ق]]. م. از [[پادشاهان]] مقدونی [[سوریه]])،<ref>۴. Britanica: antiachus IV Epiphanes.</ref> یکی از ملوک‌الطوایف [[بابل]] پس ازاسکندر مقدونی (به نام جوزور یا بیردوس یا خردوش)<ref>روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰.</ref> یا تیتوس رومی <ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ تاریخ ابن‌خلدون، ق ۱، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref> (در سال ۷۰ م.)<ref>۵. Britanica: titus.</ref> دانسته‌اند. [[عصیان]] ایشان را نیز با [[اختلاف]] نظرهای بسیار در [[قتل]] [[اشعیا]]،<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵.</ref> قتل <ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵.</ref> یا [[حبس]] <ref>المعارف، ص ۴۷؛ التعریف والاعلام، ص ۱۷۷.</ref> [[ارمیا]]، قتل [[زکریا]] (ظاهرا [[پدر]] [[یحیی]] و نه فرزند برخیا بن عدو، از نگارندگان اسفار [[عهد عتیق]] مورد نظر است)،<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ Judaica, Vol. ۱۲, P. ۹۱۶.</ref> قتل یحیی <ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۵؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۷.</ref> و قصد قتل [[عیسی]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ زاد المسیر، ج ۵، ص ۱۱.</ref> بیان کرده‌اند. در این بین [[شهرت]] بخت‌نصر از دیگران بیشتر است و عموم [[مفسران]] بر وقوع حداقل یکی از این دو [[حمله]] به دست وی [[اتفاق نظر]] دارند، ازاین‌رو برخی احتمالاً با توجه به [[وحدت]] فاعل هر دو حمله در این [[آیات]] که به نظر می‌رسد مهاجمان را در هر دو رویداد، یک گروه معرفی می‌کند،<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۴۳؛ التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۸؛ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۷.</ref> هر دو حمله را به وی نسبت داده‌اند.<ref>تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref>گروهی با [[پذیرش]] این قول در کنار [[اعتقاد]] به فاصله چند قرنی میان دو حمله، احتمال [[طولانی بودن عمر]] وی را بیان کرده‌اند،<ref> بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> به هر حال [[آیات قرآن]] به وقوع این حملات در [[زمان]] گذشته [[صراحت]] نداشته و اتفاق نظر مفسران در وقوع هر دو در زمان گذشته، احتمالاً ناشی از این [[تصور]] بوده که با [[قدرت]] یافتن [[مسیحیت]] و [[اسلام]] دیگر احتمال برتری‌جویی [[یهودیان]] نمی‌رود. البته در [[آیه]] ۸ [[اسراء]] / ۱۷ از احتمال [[اقتدار]] و سلطه‌جویی [[مجدد]] یهودیان و [[سرکوب]] دوباره آنان به دست [[خداوند]] خبر داده شده که اشاره ضعیفی به وقوع هر دو رویداد در زمان گذشته دارد: "عَسی رَبُّکُم اَن یَرحَمَکُم و اِن عُدتُّم عُدنا."..، از همین رو، برخی مفسران از حملات سوم و چهارمی نیز یاد کرده‌اند.<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۲۱۴.</ref> گروهی که [[حمله نخست]] را به بخت‌نصر نسبت داده‌اند، مهاجمان را در [[وعده]] دوم انطیاکوس یا یکی از [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] دانسته و آنان‌که حمله دوم را به وی نسبت داده‌اند، [[جالوت]] یا سنحاریب را مهاجمان نخست شمرده‌اند. هرچند از حمله جالوت <ref>کتاب مقدس، سموئیل اول، ۱۷: ۱۹ - ۵۱.</ref> و سنحاریب <ref> کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۸: ۱۳ - ۳۷.</ref> در [[کتاب مقدس]] یاد شده است؛ ولی [[تطبیق]] این حملات بر [[آیات]] نخستین [[سوره اسراء]] با توجه به بنای [[مسجد]] در عصر [[داود]] و [[سلیمان]]،<ref> اول پادشاهان، ۶؛ تاریخ ابن‌خلدون، ج ۱، ص ۳۵۴.</ref> پس از [[حمله]] [[جالوت]] و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] و همچنین [[ناتوانی]] سنحاریب در [[فتح]] [[بیت‌المقدس]]، چندان [[وجیه]] نمی‌نماید، مگر آنکه اطلاق مسجد را بر تمام [[ارض]] [[مقدس]] روا بداریم.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، [[پادشاهان]] [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر "قَضَینا" که بیان از پیغام‌رسانی [[وحیانی]] و [[قطعی]] به [[بنی‌اسرائیل]] در کتاب مقدس می‌کند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در [[عهد عتیق]] [[تضعیف]] می‌شود. احتمالاً گروهی از [[مفسران]] نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیش‌گوییها و گزارشهای بسیار درباره حمله بخت‌نصر و بابلیان در عهد عتیق به خصوص دو سِفْر [[ارمیا]] و [[اشعیا]] و همچنین [[ظهور]] آیات سوره اسراء بر [[وحدت]] فاعل هر دو حمله، بخت‌نصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشته‌اند؛<ref> تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref> اما فاصله اندک میان دو حمله بخت‌نصر با توجه به گزارش [[قرآن]] از بازگشت [[قدرت]] و [[مکنت]] [[یهودیان]] [[پذیرش]] این سخن را دشوار می‌سازد. بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی [[قتل]] [[یحیی]] دانسته‌اند،<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۹؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> با آنکه قتل یحیی حدود ۶۰۰ سال پس از بخت‌نصر و در دوره زندگانی [[حضرت مسیح]] رخ داده است.<ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۹۶۵.</ref> این [[اشتباه]] [[تاریخی]] احتمالاً بر اثر تشابه بخشهایی از داستان [[حمله]] بخت‌نصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد [[مسیح]] و [[قتل]] [[یحیی]]، در منابع [[یهودی]] برای این دسته از [[مفسران]] [[اسلامی]] رخ داده است.<ref>Judaica,Vol. ۱۲ P. ۹۱۴,۹۱۵؛ آثارالباقیه، ص ۴۶۶.</ref> نشانه‌های دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بخت‌نصر در [[منابع اسلامی]] به چشم می‌خورد.<ref> Judaica, vol. ۱۲. p. ۹۱۷ Britanica: Vespasian تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> [[طغیان]] [[بنی‌اسرائیل]] در حمله بخت‌نصر می‌تواند در [[مخالفت]] با [[احکام]] [[تورات]]، رواج [[فساد]]، قتل [[اشعیا]] ـ بنا به [[روایت]] برخی اسفار غیر مشهور [[عهد عتیق]] <ref> قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص ۷۱.</ref> و برخی مفسران اسلامی ـ و [[حبس]] [[ارمیا]] باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای [[بنی اسرائیل]] نام [[برده]] و حمله بخت‌نصر را در پی آن شمرده‌اند که با گزارشهای عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۳۹: ۱۱ - ۱۳.</ref> و دیگر [[روایات اسلامی]] سازگار نیست.<ref>جامع‌البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۱.</ref> برخی نیز حمله بخت‌نصر را در پی قتل [[زکریا]] دانسته‌اند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بخت‌نصر می‌زیسته و اشاره‌ای به قتل وی نیز نشده است.<ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۴.</ref> در عین حال نظر بیرونی و ابن‌خلدون در [[تطبیق]] حمله دوم برتیتوس رومی در میان مفسران معاصر از [[اقبال]] بیشتری برخوردار گشته<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۲۹، ۳۸؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> که از [[تأیید]] گزارشهای تاریخی و حکایات اسفار عهد عتیق تهی نبوده است و به رغم برخی تأملات درباره [[وحدت]] فاعل هر دو حمله با گزارش [[قرآن]] نیز چندان ناسازگار نمی‌نماید. تقارن دو حمله بزرگ مورد نظر قرآن با دو بار ویرانی کامل [[اورشلیم]] در [[تاریخ]] [[یهود]] (بار اول در ۵۳۸ ق. م. به دست بخت‌نصر و بار دوم در ۷۰ م. به دست تیتوس رومی)<ref>مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۳ ـ ۹۵.</ref>نیز این قول را تقویت می‌کند. وجود اشاره‌هایی در [[کتاب مقدس]] همچون رؤیای [[دانیال]] مبنی بر ویرانی [[اورشلیم]] بر اثر [[جنگ]] [[پس از ظهور]] [[مسیح]]،<ref>کتاب مقدس، دانیال، ۹: ۲۵ ـ ۲۷.</ref> هشدارهای ملاکی ([[آخرین پیامبر]] نگارنده اسفار [[عهد عتیق]] در حدود ۴۱۶ ق. م.)<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۸۳۰ ـ ۸۳۱.</ref> مبنی بر آمدن [[خداوند]] و [[انتقام]] از بدکاران و [[ستمکاران]]<ref>کتاب مقدس، ملاکی، ۳: ۱ ـ ۶.</ref> و همچنین پیشگوییهای [[عیسی]] از ویرانی دوباره [[بیت‌المقدس]] <ref>مرقس، ۱۳: ۱ ـ ۷.</ref> نیز می‌تواند مؤیدی دیگر بر وقوع [[حمله]] دوم به دست تیتوس باشد. البته حمله انطیاکوس سلوکی نیز پس از دوره [[پیامبری]] ملاکی رخ داده که ویران نشدن اورشلیم در این حمله احتمال [[تطبیق]] آن را بر [[آیات]] [[سوره اسراء]] [[تضعیف]] می‌کند. گروهی دیگر از معاصران نیز دو رویداد مورد نظر [[قرآن]] را بر دو دوره [[تاریخی]] ـ پیش از میلاد در جریان حملات بخت‌نصر و سارگن و پس از میلاد در جریان حملات [[رومیان]] ـ و نه بر دو حمله خاص تطبیق کرده‌اند.<ref>التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۹؛ مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۱، ۹۴ ـ ۹۵.</ref> به هر روی برخی تعابیر در آیات سوره اسراء، تطبیق مهاجمان را بر امثال بخت‌نصر و تیتوس دشوار می‌سازد؛ تعبیر "بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا" ([[اسراء]] / ۱۷، ۵) که از نوعی [[ظهور]] در [[ایمان]] و [[دین‌داری]] مهاجمان تهی نیست، برخی [[مفسران]] را به این اظهار نظر واداشته که در صورت نبود قرینه‌ای [[قطعی]]، گریزی از [[حکم]] به ایمان ایشان نیست،<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> با این حال تلاشی از سوی این دسته مفسران برای یافتن فردی [[مؤمن]] که به [[بیت المقدس]] [[هجوم]] [[برده]] باشد، صورت نگرفته است.<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> البته واژه "[[بعث]]" که [[ظهور]] در [[مأموریت]] یافتن آنان در [[حمله]] به [[بیت‌المقدس]] دارد،<ref>الفرقان، ج ۱۵، ص ۴۰؛ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۹.</ref> در مورد امور صرفا [[تکوینی]] نیز به کار رفته <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹.</ref> و در نتیجه ظهور چندان روشنی در [[خداپرستی]] و [[ایمان]] ایشان ندارد. احتمالاً تلاش برخی [[مفسران]] برای [[تفسیر]] "بَعَثنا" به [[تمکین]] و رفع موانع<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۵؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> در برابر معنای مشهور ایجاد [[انگیزه]] و مأموریت دادن<ref> التفسیرالکبیر، ج ۲۰، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۷.</ref> از همین روی بوده است؛ اما ترکیب "عِبادا لَنا" با توجه به تعابیر مشابه آن در [[قرآن]] همچون "عَبدَنا" و "عِبادَنا" که در غیر از موارد مثبت به کار نرفته‌اند، ظهور نسبتا روشنی در ایمان مهاجمان دارد،<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۳۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹ ـ ۴۰؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۴.</ref> با این حال در ادامه [[آیات]] از ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] یاد شده که در کنار برخی [[روایات تفسیری]] <ref>علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۱۹.</ref> به [[هتک حرمت]] آن مکان [[مقدس]] اشاره دارد.<ref> فی ظلال‌القرآن، ج ۴، ص ۲۲۱۴؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> در این صورت می‌توان قرینه‌ای بر رفع ظهور "عِبادا لَنا" یافت، گذشته از این، تعبیر "ثُمَّ رَدَدنا لَکُم الکَرَّةَ عَلَیهِم" ([[اسراء]] / ۱۷، ۶) نیز که به [[تسلط]] یافتن [[بنی‌اسرائیل]] اشاره دارد، یافتن مصداقی برای مهاجمان را بیش از پیش دشوار می‌سازد، زیرا هرچند صدقیا بر بخت‌نصر شورید؛ ولی بر وی [[سلطه]] نیافت. البته احتمال تسلط یافتن گروهی دیگر (هخامنشیان) بر بابلیان و سود جستن بنی‌اسرائیل از آن با توجه به ترکیب "لَکُم الکَرَّةَ" نیز منتفی نیست.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> بر اثر همین ابهامها، گروهی دیگر از مفسران معاصر با تأکید بر ظهور آیات در ایمان و [[وحدت]] مهاجمان و همچنین [[تکیه]] بر تعبیر "لَتَعلُنَّ فِی‌الأَرضِ" که اشاره به [[استکبار]] و عصیانی جهانی دارد و عدم سابقه عصیانی [[جهان شمول]] از ایشان وقوع هر دو رویداد را در [[زمان]] گذشته به طور کلی [[انکار]] کرده و از دو بار [[افساد]] ایشان و سرکوبی آنان در [[آینده]] به دست [[مسلمانان]] خبر داده‌اند.<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۹؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۵.</ref> البته تعبیر "[[علو]] فی الأرض" در برخی [[آیات]] دیگر ([[قصص]] / ۲۸، ۴) در طغیانهای محلی نیز به کار رفته است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> به جز آیات نخستین [[سوره اسراء]]، موارد دیگری نیز در [[قرآن]] اشاره به سرکوبی [[یهودیان]] و ویرانی [[بیت المقدس]] دارد.
تعبیر {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید» سوره اسراء، آیه ۴.</ref> از اعلام و بیان [[قطعی]] این حملات به یهودیان حکایت دارد<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۳.</ref> که باید در [[تورات]] <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۴؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۱.</ref> یا عموم اسفار [[عهد عتیق]] و حتی برخی [[اناجیل]] صورت گرفته باشد؛<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۲۸ ـ ۲۹؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref> اما با توجه به [[آیه]] دوم این [[سوره]]: {{متن قرآن|وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ}}<ref>«و به موسی کتاب (آسمانی) بخشیدیم » سوره اسراء، آیه ۲.</ref>. [[ظهور]] کتاب در خصوص [[شریعت]] موسی از قوت بیشتری برخوردار است. یاد کرد این حملات در شریعت موسی، از سِفْر [[دانیال]] نیز برمی‌آید.<ref>کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۲ ـ ۱۳، ۲۶.</ref> احتمالاً همین دو عامل سبب جلب توجه [[دانشمندان اسلامی]] به [[کتاب مقدس]] برای یافتن [[حمله]] یا حملاتی در پی قتل یا تکذیب [[پیامبری]] شده است. در منابع [[یهودی]] از حملات متعددی یاد شده که قابل [[تطبیق]] بر دو [[حمله]] مذکور است. در سِفْر [[دانیال]] نیز به وقوع دو حمله بزرگ در [[تاریخ]] [[یهود]] اشاره مختصری شده که تا حدودی به گزارش [[قرآن]] شباهت دارد؛<ref>کتاب مقدس، دانیال، ۹: ۱۲ ـ ۲۷.</ref> ولی به نظر می‌رسد چندان مورد توجه [[مفسران]] قرار نگرفته است، بر همین اساس [[راویان]] [[اسلامی]]، حمله کنندگان به [[بیت‌المقدس]] را در نوبت اول و دوم یکی از [[جالوت]]،<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۷؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> سنحاریب،<ref>جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۷ ـ ۳۸؛ روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> بخت‌نصر،<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۶ ـ ۶۱۷.</ref> انطیاکوس رومی <ref> مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۴.</ref> در [[سال ۱۶۷ ق]]. م. از [[پادشاهان]] مقدونی [[سوریه]])،<ref>۴. Britanica: antiachus IV Epiphanes.</ref> یکی از ملوک‌الطوایف [[بابل]] پس ازاسکندر مقدونی (به نام جوزور یا بیردوس یا خردوش)<ref>روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰.</ref> یا تیتوس رومی <ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ تاریخ ابن‌خلدون، ق ۱، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref> (در سال ۷۰ م.)<ref>۵. Britanica: titus.</ref> دانسته‌اند. [[عصیان]] ایشان را نیز با [[اختلاف]] نظرهای بسیار در [[قتل]] [[اشعیا]]،<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵.</ref> قتل <ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵.</ref> یا [[حبس]] <ref>المعارف، ص ۴۷؛ التعریف والاعلام، ص ۱۷۷.</ref> [[ارمیا]]، قتل [[زکریا]] (ظاهرا [[پدر]] [[یحیی]] و نه فرزند برخیا بن عدو، از نگارندگان اسفار [[عهد عتیق]] مورد نظر است)،<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ Judaica, Vol. ۱۲, P. ۹۱۶.</ref> قتل یحیی <ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۵؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۷.</ref> و قصد قتل [[عیسی]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۴۳۵؛ زاد المسیر، ج ۵، ص ۱۱.</ref> بیان کرده‌اند. در این بین [[شهرت]] بخت‌نصر از دیگران بیشتر است و عموم [[مفسران]] بر وقوع حداقل یکی از این دو [[حمله]] به دست وی [[اتفاق نظر]] دارند، ازاین‌رو برخی احتمالاً با توجه به [[وحدت]] فاعل هر دو حمله در این [[آیات]] که به نظر می‌رسد مهاجمان را در هر دو رویداد، یک گروه معرفی می‌کند،<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۴۳؛ التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۸؛ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۷.</ref> هر دو حمله را به وی نسبت داده‌اند.<ref>تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref> گروهی با [[پذیرش]] این قول در کنار [[اعتقاد]] به فاصله چند قرنی میان دو حمله، احتمال [[طولانی بودن عمر]] وی را بیان کرده‌اند،<ref> بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> به هر حال [[آیات قرآن]] به وقوع این حملات در [[زمان]] گذشته [[صراحت]] نداشته و اتفاق نظر مفسران در وقوع هر دو در زمان گذشته، احتمالاً ناشی از این [[تصور]] بوده که با [[قدرت]] یافتن [[مسیحیت]] و [[اسلام]] دیگر احتمال برتری‌جویی [[یهودیان]] نمی‌رود.


[[آیه]] ۱۱۴ بقره / ۲ از دیگر آیاتی است که از سوی برخی [[مفسران]] در مورد ویران‌سازی [[مسجدالاقصی]] در [[حمله]] بخت‌نصر [[تفسیر]] شده است.<ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۶ ـ ۶۹۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۶۰؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۱۶.</ref> [[خداوند]] در این آیه از خراب کنندگان [[مساجد]] [[الهی]] به عنوان ستمکارترین [[مردم]] یاد می‌کند: "و مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسـجِدَ اللّهِ اَن یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اُولکَ ما کانَ لَهُم اَن یَدخُلوها اِلاّ خافینَ."... [[سیاق آیات]] بیشتر با [[تطبیق]] آیه مورد نظر بر [[مسجدالحرام]] و یهودیان [[مدینه]] در جریان [[تغییر قبله]] <ref> التفسیرالکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> یا [[مشرکان]] [[مکه]] به سبب منع [[پیامبر]] از [[عبادت]] در [[کعبه]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۷؛ المیزان، ج ۱، ص ۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> یا منع از برگزاری [[حج]] در جریان [[صلح حدیبیه]]<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref> سازگار است. البته برخی مفسران بدون توجه به [[شأن]] نزولی خاص، تعبیر "مساجد" در آیه را عام شمرده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> و گروهی نیز به استناد روایتی از [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} "[[مساجد]]" را بر همه سطح کره [[زمین]] [[تطبیق]] کرده‌اند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> همچنین دسته‌ای از [[مفسران]]، [[شهر]] ویرانی را که [[مرگ]] ۱۰۰ ساله و [[حیات]] [[مجدد]] [[ارمیا]] یا [[عزیر]] [[نبی]] در آن رخ داده (نک: ۲۵۹ بقره / ۲) همان [[بیت‌المقدس]] ویران شده به دست بخت‌نصر پنداشته‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۷؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳ - ۴۸؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> [[آیه]] ۱۶۷ [[اعراف]] / ۷ نیز از سوی برخی مفسران در مورد [[تسلط]] بخت‌نصر بر [[یهودیان]] بیان شده است.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> در این آیه از اعلام [[خداوند]] به یهودیان مبنی بر تسلط گروهی بر ایشان تا [[روز قیامت]] یاد شده است: "و اِذ تَاَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبعَثَنَّ عَلَیهِم اِلی یَومِ القِیـمَةِ مَن یَسومُهُم سوءَالعَذابِ."... دیگران با توجه به اینکه بخت‌نصر نمی‌توانسته تا [[قیامت]] بر آنها [[سلطه]] یابد، این آیه را بر [[امت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} تطبیق کرده‌اند.<ref> جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> و بالاخره آخرین مورد [[دشمنی]] برخی با [[جبرئیل]] در آیه ۹۷ بقره / ۲ است که برخی [[روایات]] تفسری آن را بر [[بنی اسرائیل]] منطبق دانسته‌اند.
البته در [[آیه]] {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}}<ref>«باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> از احتمال [[اقتدار]] و سلطه‌جویی [[مجدد]] یهودیان و [[سرکوب]] دوباره آنان به دست [[خداوند]] خبر داده شده که اشاره ضعیفی به وقوع هر دو رویداد در زمان گذشته دارد، از همین رو، برخی مفسران از حملات سوم و چهارمی نیز یاد کرده‌اند.<ref>تفسیر عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۱؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۴؛ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۲۱۴.</ref> گروهی که [[حمله نخست]] را به بخت‌نصر نسبت داده‌اند، مهاجمان را در [[وعده]] دوم انطیاکوس یا یکی از [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] دانسته و آنان‌که حمله دوم را به وی نسبت داده‌اند، [[جالوت]] یا سنحاریب را مهاجمان نخست شمرده‌اند. هرچند از حمله جالوت <ref>کتاب مقدس، سموئیل اول، ۱۷: ۱۹ - ۵۱.</ref> و سنحاریب <ref> کتاب مقدس، دوم پادشاهان، ۱۸: ۱۳ - ۳۷.</ref> در [[کتاب مقدس]] یاد شده است؛ ولی [[تطبیق]] این حملات بر [[آیات]] نخستین [[سوره اسراء]] با توجه به بنای [[مسجد]] در عصر [[داود]] و [[سلیمان]]،<ref> اول پادشاهان، ۶؛ تاریخ ابن‌خلدون، ج ۱، ص ۳۵۴.</ref>


طبق این روایات، [[عداوت]] مذکور از [[نزول]] پیامهای [[عذاب]] و [[جنگ]] از سوی جبرئیل و همچنین بازداشتن [[دانیال]] از کشتن بخت‌نصر در [[کودکی]] نشئت یافته است.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری علیه ‌السلام، ص ۴۴۸؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۹۳ ـ ۹۴؛ بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۱۰۳.</ref> افزون بر گزارشهای [[قرآنی]]، اطلاعات [[تاریخی]] بی‌پایه‌ای نیز از برخی مفسران و مورخان نخستین درباره بخت‌نصر [[نقل]] شده است. این گزارشها با داستانِ یافتن نوزادی در کنار بتی و نامیدن وی به بخت‌نصر به معنای فرزند [[بت]] "نصّر" آغاز شده.<ref> لسان العرب، ج ۱۴، ص ۱۶۲، "نصر".</ref> سپس چگونگی به [[قدرت]] رسیدن وی پس از دوره‌ای فلاکت و [[بدبختی]] در جریان ملاقاتش با فردی [[یهودی]] یا [[پیامبری]] از [[بنی‌اسرائیل]] ذکر می‌شود..<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۷۶؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref> در منابع [[ایرانیان]] قبل از [[اسلام]] نیز به [[حمله]] لُهراسپ، [[پادشاه]] کیانی به [[همراهی]] [[بخت]] نرسیه (نام [[فارسی]] شده بخت‌نصر)<ref> المعارف، ص ۶۵۲؛ تجارب‌الامم، ج ۱، ص ۲۶.</ref> به [[بیت‌المقدس]] اشاره شده<ref>کیانیان، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، ۱۵۶.</ref> که احتمالاً منشأ [[الهام]] مورخان [[اسلامی]] در معرفی بخت‌نصر به عنوان مرزبان ممالک غربی لُهراسپ و [[کارگزار]] او در [[فتح]] [[اورشلیم]] بوده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۶؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ تجارب الامم، ج ۱، ص ۲۶.</ref> گروهی نیز سعی در ارائه شجره‌نامه‌ای پارسی برای وی کرده‌اند،<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۷؛ تاریخ سیستان، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ نزهه‌القلوب، ص ۹۱.</ref> به هر حال در [[منابع تاریخی]] اسلامی بسیار اندک از وی به عنوان [[پادشاهی]] مستقل یاد شده است.<ref> تاریخ سیستان، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۷؛ نزهة القلوب، ص ۱۰۴.</ref>
پس از [[حمله]] [[جالوت]] و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] و همچنین [[ناتوانی]] سنحاریب در [[فتح]] [[بیت‌المقدس]]، چندان [[وجیه]] نمی‌نماید، مگر آنکه اطلاق مسجد را بر تمام [[ارض]] [[مقدس]] روا بداریم.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، [[پادشاهان]] [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا}} که بیان از پیغام‌رسانی [[وحیانی]] و [[قطعی]] به [[بنی‌اسرائیل]] در کتاب مقدس می‌کند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در [[عهد عتیق]] [[تضعیف]] می‌شود. احتمالاً گروهی از [[مفسران]] نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیش‌گویی‌ها و گزارش‌های بسیار درباره حمله بخت‌نصر و بابلیان در عهد عتیق به خصوص دو سِفْر [[ارمیا]] و [[اشعیا]] و همچنین [[ظهور]] آیات سوره اسراء بر [[وحدت]] فاعل هر دو حمله، بخت‌نصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشته‌اند؛<ref> تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref> اما فاصله اندک میان دو حمله بخت‌نصر با توجه به گزارش [[قرآن]] از بازگشت [[قدرت]] و [[مکنت]] [[یهودیان]] [[پذیرش]] این سخن را دشوار می‌سازد. بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی [[قتل]] [[یحیی]] دانسته‌اند،<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۹؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> با آنکه قتل یحیی حدود ۶۰۰ سال پس از بخت‌نصر و در دوره زندگانی [[حضرت مسیح]] رخ داده است.<ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۹۶۵.</ref> این [[اشتباه]] [[تاریخی]] احتمالاً بر اثر تشابه بخش‌هایی از داستان [[حمله]] بخت‌نصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد [[مسیح]] و [[قتل]] [[یحیی]]، در منابع [[یهودی]] برای این دسته از [[مفسران]] [[اسلامی]] رخ داده است.<ref>Judaica,Vol. ۱۲ P. ۹۱۴,۹۱۵؛ آثارالباقیه، ص ۴۶۶.</ref> نشانه‌های دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بخت‌نصر در [[منابع اسلامی]] به چشم می‌خورد.<ref> Judaica, vol. ۱۲. p. ۹۱۷ Britanica: Vespasian تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref>
 
[[طغیان]] [[بنی‌اسرائیل]] در حمله بخت‌نصر می‌تواند در [[مخالفت]] با [[احکام]] [[تورات]]، رواج [[فساد]]، قتل [[اشعیا]] ـ بنا به [[روایت]] برخی اسفار غیر مشهور [[عهد عتیق]] <ref> قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص ۷۱.</ref> و برخی مفسران اسلامی ـ و [[حبس]] [[ارمیا]] باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای [[بنی اسرائیل]] نام [[برده]] و حمله بخت‌نصر را در پی آن شمرده‌اند که با گزارشهای عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۳۹: ۱۱ - ۱۳.</ref> و دیگر [[روایات اسلامی]] سازگار نیست.<ref>جامع‌البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۱.</ref> برخی نیز حمله بخت‌نصر را در پی قتل [[زکریا]] دانسته‌اند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بخت‌نصر می‌زیسته و اشاره‌ای به قتل وی نیز نشده است.<ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۴.</ref> در عین حال نظر بیرونی و ابن‌خلدون در [[تطبیق]] حمله دوم برتیتوس رومی در میان مفسران معاصر از [[اقبال]] بیشتری برخوردار گشته<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۲۹، ۳۸؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> که از [[تأیید]] گزارش‌های تاریخی و حکایات اسفار عهد عتیق تهی نبوده است و به رغم برخی تأملات درباره [[وحدت]] فاعل هر دو حمله با گزارش [[قرآن]] نیز چندان ناسازگار نمی‌نماید. تقارن دو حمله بزرگ مورد نظر قرآن با دو بار ویرانی کامل [[اورشلیم]] در [[تاریخ]] [[یهود]] (بار اول در ۵۳۸ ق. م. به دست بخت‌نصر و بار دوم در ۷۰ م. به دست تیتوس رومی)<ref>مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۳ ـ ۹۵.</ref>نیز این قول را تقویت می‌کند. وجود اشاره‌هایی در [[کتاب مقدس]] همچون رؤیای [[دانیال]] مبنی بر ویرانی [[اورشلیم]] بر اثر [[جنگ]] [[پس از ظهور]] [[مسیح]]،<ref>کتاب مقدس، دانیال، ۹: ۲۵ ـ ۲۷.</ref> هشدارهای ملاکی ([[آخرین پیامبر]] نگارنده اسفار [[عهد عتیق]] در حدود ۴۱۶ ق. م.)<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۸۳۰ ـ ۸۳۱.</ref> مبنی بر آمدن [[خداوند]] و [[انتقام]] از بدکاران و [[ستمکاران]]<ref>کتاب مقدس، ملاکی، ۳: ۱ ـ ۶.</ref> و همچنین پیشگویی‌های [[عیسی]] از ویرانی دوباره [[بیت‌المقدس]] <ref>مرقس، ۱۳: ۱ ـ ۷.</ref> نیز می‌تواند مؤیدی دیگر بر وقوع [[حمله]] دوم به دست تیتوس باشد. البته حمله انطیاکوس سلوکی نیز پس از دوره [[پیامبری]] ملاکی رخ داده که ویران نشدن اورشلیم در این حمله احتمال [[تطبیق]] آن را بر [[آیات]] [[سوره اسراء]] [[تضعیف]] می‌کند. گروهی دیگر از معاصران نیز دو رویداد مورد نظر [[قرآن]] را بر دو دوره [[تاریخی]] ـ پیش از میلاد در جریان حملات بخت‌نصر و سارگن و پس از میلاد در جریان حملات [[رومیان]] ـ و نه بر دو حمله خاص تطبیق کرده‌اند.<ref>التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۹؛ مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۱، ۹۴ ـ ۹۵.</ref> به هر روی برخی تعابیر در آیات سوره اسراء، تطبیق مهاجمان را بر امثال بخت‌نصر و تیتوس دشوار می‌سازد؛ تعبیر {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> که از نوعی [[ظهور]] در [[ایمان]] و [[دین‌داری]] مهاجمان تهی نیست، برخی [[مفسران]] را به این اظهار نظر واداشته که در صورت نبود قرینه‌ای [[قطعی]]، گریزی از [[حکم]] به ایمان ایشان نیست،<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> با این حال تلاشی از سوی این دسته مفسران برای یافتن فردی [[مؤمن]] که به [[بیت المقدس]] [[هجوم]] [[برده]] باشد، صورت نگرفته است.<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> البته واژه "[[بعث]]" که [[ظهور]] در [[مأموریت]] یافتن آنان در [[حمله]] به [[بیت‌المقدس]] دارد،<ref>الفرقان، ج ۱۵، ص ۴۰؛ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۹.</ref> در مورد امور صرفا [[تکوینی]] نیز به کار رفته <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹.</ref> و در نتیجه ظهور چندان روشنی در [[خداپرستی]] و [[ایمان]] ایشان ندارد. احتمالاً تلاش برخی [[مفسران]] برای [[تفسیر]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا}} به [[تمکین]] و رفع موانع<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۵؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> در برابر معنای مشهور ایجاد [[انگیزه]] و مأموریت دادن<ref> التفسیرالکبیر، ج ۲۰، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۷.</ref> از همین روی بوده است؛ اما ترکیب {{متن قرآن|عِبَادًا لَنَا}} با توجه به تعابیر مشابه آن در [[قرآن]] همچون {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} و {{متن قرآن|عِبَادِنَا}} که در غیر از موارد مثبت به کار نرفته‌اند، ظهور نسبتا روشنی در ایمان مهاجمان دارد،<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۳۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹ ـ ۴۰؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۴.</ref> با این حال در ادامه [[آیات]] از ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] یاد شده که در کنار برخی [[روایات تفسیری]] <ref>علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۱۹.</ref> به [[هتک حرمت]] آن مکان [[مقدس]] اشاره دارد.<ref> فی ظلال‌القرآن، ج ۴، ص ۲۲۱۴؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> در این صورت می‌توان قرینه‌ای بر رفع ظهور {{متن قرآن|عِبَادًا لَنَا}} یافت، گذشته از این، تعبیر {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.</ref> نیز که به [[تسلط]] یافتن [[بنی‌اسرائیل]] اشاره دارد، یافتن مصداقی برای مهاجمان را بیش از پیش دشوار می‌سازد، زیرا هرچند صدقیا بر بخت‌نصر شورید؛ ولی بر وی [[سلطه]] نیافت. البته احتمال تسلط یافتن گروهی دیگر (هخامنشیان) بر بابلیان و سود جستن بنی‌اسرائیل از آن با توجه به ترکیب {{متن قرآن|لَكُمُ الْكَرَّةَ}} نیز منتفی نیست.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> بر اثر همین ابهام‌ها، گروهی دیگر از مفسران معاصر با تأکید بر ظهور آیات در ایمان و [[وحدت]] مهاجمان و همچنین [[تکیه]] بر تعبیر {{متن قرآن|وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا }} که اشاره به [[استکبار]] و عصیانی جهانی دارد و عدم سابقه عصیانی [[جهان شمول]] از ایشان وقوع هر دو رویداد را در [[زمان]] گذشته به طور کلی [[انکار]] کرده و از دو بار [[افساد]] ایشان و سرکوبی آنان در [[آینده]] به دست [[مسلمانان]] خبر داده‌اند.<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۹؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۵.</ref> البته تعبیر {{متن قرآن|عَلَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید » سوره قصص، آیه ۴.</ref> در برخی [[آیات]] دیگر در طغیان‌های محلی نیز به کار رفته است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> به جز آیات نخستین [[سوره اسراء]]، موارد دیگری نیز در [[قرآن]] اشاره به سرکوبی [[یهودیان]] و ویرانی [[بیت المقدس]] دارد.
 
[[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> از دیگر آیاتی است که از سوی برخی [[مفسران]] در مورد ویران‌سازی [[مسجدالاقصی]] در [[حمله]] بخت‌نصر [[تفسیر]] شده است.<ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۶ ـ ۶۹۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۳۶۰؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۱۶.</ref> [[خداوند]] در این آیه از خراب کنندگان [[مساجد]] [[الهی]] به عنوان ستمکارترین [[مردم]] یاد می‌کند. [[سیاق آیات]] بیشتر با [[تطبیق]] آیه مورد نظر بر [[مسجدالحرام]] و یهودیان [[مدینه]] در جریان [[تغییر قبله]] <ref> التفسیرالکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> یا [[مشرکان]] [[مکه]] به سبب منع [[پیامبر]] از [[عبادت]] در [[کعبه]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۷؛ المیزان، ج ۱، ص ۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> یا منع از برگزاری [[حج]] در جریان [[صلح حدیبیه]]<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref> سازگار است. البته برخی مفسران بدون توجه به [[شأن]] نزولی خاص، تعبیر "مساجد" در آیه را عام شمرده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> و گروهی نیز به استناد روایتی از [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} "[[مساجد]]" را بر همه سطح کره [[زمین]] [[تطبیق]] کرده‌اند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> همچنین دسته‌ای از [[مفسران]]، [[شهر]] ویرانی را که [[مرگ]] ۱۰۰ ساله و [[حیات]] [[مجدد]] [[ارمیا]] یا [[عزیر]] [[نبی]] در آن رخ داده {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته  گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت:می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref> همان [[بیت‌المقدس]] ویران شده به دست بخت‌نصر پنداشته‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۷؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳ - ۴۸؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که  هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمی‌انگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بی‌گمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۶۷.</ref> نیز از سوی برخی مفسران در مورد [[تسلط]] بخت‌نصر بر [[یهودیان]] بیان شده است.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> در این آیه از اعلام [[خداوند]] به یهودیان مبنی بر تسلط گروهی بر ایشان تا [[روز قیامت]] یاد شده است. دیگران با توجه به اینکه بخت‌نصر نمی‌توانسته تا [[قیامت]] بر آنها [[سلطه]] یابد، این آیه را بر [[امت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} تطبیق کرده‌اند.<ref> جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> و بالاخره آخرین مورد [[دشمنی]] برخی با [[جبرئیل]] در آیه {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷.</ref> است که برخی [[روایات]] تفسری آن را بر [[بنی اسرائیل]] منطبق دانسته‌اند.
 
طبق این روایات، [[عداوت]] مذکور از [[نزول]] پیام‌های [[عذاب]] و [[جنگ]] از سوی جبرئیل و همچنین بازداشتن [[دانیال]] از کشتن بخت‌نصر در [[کودکی]] نشئت یافته است.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری علیه ‌السلام، ص ۴۴۸؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۹۳ ـ ۹۴؛ بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۱۰۳.</ref> افزون بر گزارشهای [[قرآنی]]، اطلاعات [[تاریخی]] بی‌پایه‌ای نیز از برخی مفسران و مورخان نخستین درباره بخت‌نصر [[نقل]] شده است. این گزارش‌ها با داستانِ یافتن نوزادی در کنار بتی و نامیدن وی به بخت‌نصر به معنای فرزند [[بت]] "نصّر" آغاز شده.<ref> لسان العرب، ج ۱۴، ص ۱۶۲، "نصر".</ref> سپس چگونگی به [[قدرت]] رسیدن وی پس از دوره‌ای فلاکت و [[بدبختی]] در جریان ملاقاتش با فردی [[یهودی]] یا [[پیامبری]] از [[بنی‌اسرائیل]] ذکر می‌شود..<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۷۶؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref> در منابع [[ایرانیان]] قبل از [[اسلام]] نیز به [[حمله]] لُهراسپ، [[پادشاه]] کیانی به [[همراهی]] [[بخت]] نرسیه (نام [[فارسی]] شده بخت‌نصر)<ref> المعارف، ص ۶۵۲؛ تجارب‌الامم، ج ۱، ص ۲۶.</ref> به [[بیت‌المقدس]] اشاره شده<ref>کیانیان، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، ۱۵۶.</ref> که احتمالاً منشأ [[الهام]] مورخان [[اسلامی]] در معرفی بخت‌نصر به عنوان مرزبان ممالک غربی لُهراسپ و [[کارگزار]] او در [[فتح]] [[اورشلیم]] بوده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۶؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ تجارب الامم، ج ۱، ص ۲۶.</ref> گروهی نیز سعی در ارائه شجره‌نامه‌ای پارسی برای وی کرده‌اند،<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۷؛ تاریخ سیستان، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ نزهه‌القلوب، ص ۹۱.</ref> به هر حال در [[منابع تاریخی]] اسلامی بسیار اندک از وی به عنوان [[پادشاهی]] مستقل یاد شده است.<ref> تاریخ سیستان، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۷؛ نزهة القلوب، ص ۱۰۴.</ref>


===حمله به [[اعراب]]===
===حمله به [[اعراب]]===
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش