نظام سیاسی دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
[[مقام معظم رهبری]] فرموده است: “وظیفه اصلی همه [[انبیا]] و [[ائمه]] و [[اولیا]] این بوده است که مردم را به همین [[وظایف]] [۱. [[عبودیت]] و [[اطاعت خداوند]]. ۲. [[هدف]] گرفتن تعالی [[انسان]]، تعالی خود و دیگران. ۳. ترجیح [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[اخروی]] بر سود [[دنیوی]]، اگر باهم [[تعارض]] پیدا کردند. ۴. اصل [[مجاهدت]] و تلاش، [[مبارزه]] است. ۵. [[امید]] به [[پیروزی]] در همه شرایط، به شرط آن‌که [[جهاد]] فی [[سبیل‌الله]] باشد] آشنا کنند؛ چه در دورانی که می‌توانستند [[قدرت]] را کسب کنند، بگویند: بروید، مجاهدت کنید و قدرت را به دست بیاورید و این‌گونه اداره کنید، چه آن وقتی که نمی‌شد، قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‌اند، {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>، [[جنگ]] و [[مبارزه سیاسی]] و معارضه با [[دشمنان]] چیزی نیست که اول بار در [[اسلام]] آمده باشد؛ نه، [[مال]] [[پیغمبران]] گذشته [او] [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] [است] <ref>کیهان، ۱۵/۹/۷۹؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان عالی‌رتبه کشور.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>
[[مقام معظم رهبری]] فرموده است: “وظیفه اصلی همه [[انبیا]] و [[ائمه]] و [[اولیا]] این بوده است که مردم را به همین [[وظایف]] [۱. [[عبودیت]] و [[اطاعت خداوند]]. ۲. [[هدف]] گرفتن تعالی [[انسان]]، تعالی خود و دیگران. ۳. ترجیح [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[اخروی]] بر سود [[دنیوی]]، اگر باهم [[تعارض]] پیدا کردند. ۴. اصل [[مجاهدت]] و تلاش، [[مبارزه]] است. ۵. [[امید]] به [[پیروزی]] در همه شرایط، به شرط آن‌که [[جهاد]] فی [[سبیل‌الله]] باشد] آشنا کنند؛ چه در دورانی که می‌توانستند [[قدرت]] را کسب کنند، بگویند: بروید، مجاهدت کنید و قدرت را به دست بیاورید و این‌گونه اداره کنید، چه آن وقتی که نمی‌شد، قدرت را به دست بیاورند. همه هم تلاش و مبارزه کرده‌اند، {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>، [[جنگ]] و [[مبارزه سیاسی]] و معارضه با [[دشمنان]] چیزی نیست که اول بار در [[اسلام]] آمده باشد؛ نه، [[مال]] [[پیغمبران]] گذشته [او] [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] [است] <ref>کیهان، ۱۵/۹/۷۹؛ سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسؤولان عالی‌رتبه کشور.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۲.</ref>


==[[نظام سیاسی]] با [[رهبری امام]] [[معصوم]] ([[نظام سیاسی امامت]])==
==[[نظام سیاسی با رهبری امام معصوم]] ([[نظام سیاسی امامت]])==
*'''امامت به عنوان نظام سیاسی الهی''': “امامت” در اندیشه‌های [[سیاسی]] [[اسلام]] به منزله [[شأن]] [[اجتماعی]]<ref>شأن اجتماعی امام در مقابل شأن تکوینی و معنوی او است.</ref>، در برگیرنده کلی‌ترین معنا از [[نظام‌های سیاسی]] الهی و طاغوتی ۔ یا [[ائمه]] [[نور]] و [[نار]] - است؛ چنانچه [[ائمّه]]. نور<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> بر اساس [[امر الهی]] [[مردم]] را [[دعوت]] به [[هدایت]] می‌کنند و ائمّه نار<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}} «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>، مردم را به [[آتش]] دعوت نموده، [[فرمان]] خود را بر فرمان و [[حکم خداوند]] مقدم می‌دانند و [[خواسته‌های نفسانی]] خود را بر [[جامعه]] [[تحمیل]] می‌کنند؛ اما امامت در اصطلاح رایج و شامل، خود به مثابه نظام سیاسی الهی مطرح است و همانند [[مقام]] [[نبوّت]] در [[اختیار]] [[خداوند]] می‌باشد. یعنی تنها اوست که برای بندگانش [[امام]] و [[رهبر]] [[تعیین]] می‌کند؛ بنابراین وقتی خداوند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از گذراندن مقام نبوّت و مقام [[خلّت]]<ref>{{متن قرآن|وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}} «و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref> و عبور از مراحل و امتحاناتی چند، به [[مقام امامت]] می‌رساند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ‏ نَبِيّاً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَتَّخِذَهُ‏ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ وَ قَبَضَ يَدَهُ قَالَ لَهُ- يَا إِبْرَاهِيمُ‏ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}}} امام باقر{{ع}}، اصول کافی، مترجم، ج۱، ص۲۴۷ و امام صادق{{ع}}، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۷.</ref>. و اعلام می‌فرماید که: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[ابراهیم]]{{ع}} تقاضا می‌کند که این [[مقام]] برای همیشه در میان خاندانش باقی بماند؛ اما [[خداوند]] در جواب او می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ یعنی [[امامت]]، [[عهد]] خداست، به هر کس نمی‌رسد و [[تعیین]] آن با خداوند است.
*'''امامت به عنوان نظام سیاسی الهی''': “امامت” در اندیشه‌های [[سیاسی]] [[اسلام]] به منزله [[شأن]] [[اجتماعی]]<ref>شأن اجتماعی امام در مقابل شأن تکوینی و معنوی او است.</ref>، در برگیرنده کلی‌ترین معنا از [[نظام‌های سیاسی]] الهی و طاغوتی ۔ یا [[ائمه]] [[نور]] و [[نار]] - است؛ چنانچه [[ائمّه]]. نور<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> بر اساس [[امر الهی]] [[مردم]] را [[دعوت]] به [[هدایت]] می‌کنند و ائمّه نار<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}} «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>، مردم را به [[آتش]] دعوت نموده، [[فرمان]] خود را بر فرمان و [[حکم خداوند]] مقدم می‌دانند و [[خواسته‌های نفسانی]] خود را بر [[جامعه]] [[تحمیل]] می‌کنند؛ اما امامت در اصطلاح رایج و شامل، خود به مثابه نظام سیاسی الهی مطرح است و همانند [[مقام]] [[نبوّت]] در [[اختیار]] [[خداوند]] می‌باشد. یعنی تنها اوست که برای بندگانش [[امام]] و [[رهبر]] [[تعیین]] می‌کند؛ بنابراین وقتی خداوند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از گذراندن مقام نبوّت و مقام [[خلّت]]<ref>{{متن قرآن|وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}} «و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref> و عبور از مراحل و امتحاناتی چند، به [[مقام امامت]] می‌رساند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ نَبِيّاً وَ اتَّخَذَهُ‏ نَبِيّاً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَتَّخِذَهُ‏ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ خَلِيلًا وَ اتَّخَذَهُ خَلِيلًا قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ وَ قَبَضَ يَدَهُ قَالَ لَهُ- يَا إِبْرَاهِيمُ‏ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}}} امام باقر{{ع}}، اصول کافی، مترجم، ج۱، ص۲۴۷ و امام صادق{{ع}}، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۷.</ref>. و اعلام می‌فرماید که: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، [[ابراهیم]]{{ع}} تقاضا می‌کند که این [[مقام]] برای همیشه در میان خاندانش باقی بماند؛ اما [[خداوند]] در جواب او می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ یعنی [[امامت]]، [[عهد]] خداست، به هر کس نمی‌رسد و [[تعیین]] آن با خداوند است.
اهمیت نقش [[امام]]، در [[نظام سیاسی]] تا بدان جاست که در بسیاری مواقع [[نظام‌های سیاسی]] به نام یا [[لقب]] امام مطرح شده‌اند؛ چنانچه در [[قرآن]] از [[نظام اجتماعی]] با [[رهبری]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[امت]] با [[ملت]] ابراهیمی یاد می‌شود<ref>{{متن قرآن|وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا}} و {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا}}.</ref> و نیز [[دولت‌ها]] به عنوان [[رئیس]] آن نامیده می‌شوند؛ مثلاً گفته می‌شود: [[حکومت]] [[خلفای راشدین]]، [[حکومت امیرالمؤمنین]]؛ [[علی بن ابی‌طالب]]، [[خلافت اموی]]، [[خلافت عباسی]] و [[خلافت عثمانی]]<ref>المحامی، احمد حسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، ص۸۹.</ref>.
اهمیت نقش [[امام]]، در [[نظام سیاسی]] تا بدان جاست که در بسیاری مواقع [[نظام‌های سیاسی]] به نام یا [[لقب]] امام مطرح شده‌اند؛ چنانچه در [[قرآن]] از [[نظام اجتماعی]] با [[رهبری]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[امت]] با [[ملت]] ابراهیمی یاد می‌شود<ref>{{متن قرآن|وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا}} و {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا}}.</ref> و نیز [[دولت‌ها]] به عنوان [[رئیس]] آن نامیده می‌شوند؛ مثلاً گفته می‌شود: [[حکومت]] [[خلفای راشدین]]، [[حکومت امیرالمؤمنین]]؛ [[علی بن ابی‌طالب]]، [[خلافت اموی]]، [[خلافت عباسی]] و [[خلافت عثمانی]]<ref>المحامی، احمد حسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، ص۸۹.</ref>.
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش