←نظام سیاسی با حاکمیت یک فرد
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در قدم اول این دستهبندی را میتوان با نموداری به صورت زیر ترسیم نمود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۴.</ref> | در قدم اول این دستهبندی را میتوان با نموداری به صورت زیر ترسیم نمود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۴.</ref> | ||
==نظام سیاسی با | ==[[نظام سیاسی با حاکمیت یک فرد]]== | ||
در این نوع حکومت، یک نفر در رأس [[نظام]] قرار میگیرد و با عنوانهایی همانند [[سلطان]]، شاه و امپراتور، [[جامعه]] [[سیاسی]] را اداره میکند. عنصر اداره کننده نظام، تنها [[اراده]] شخص [[حاکم]] و سلطان است و [[مشارکت]] مردمی در امر حکومت بسیار اندک اتفاق میافتد. نظام سیاسی فردی به یکی از شکلهای زیر وجود دارد: | در این نوع حکومت، یک نفر در رأس [[نظام]] قرار میگیرد و با عنوانهایی همانند [[سلطان]]، شاه و امپراتور، [[جامعه]] [[سیاسی]] را اداره میکند. عنصر اداره کننده نظام، تنها [[اراده]] شخص [[حاکم]] و سلطان است و [[مشارکت]] مردمی در امر حکومت بسیار اندک اتفاق میافتد. نظام سیاسی فردی به یکی از شکلهای زیر وجود دارد: | ||
===نخست: [[نظام استبدادی]]=== | |||
معمولاً [[منابع علم]] [[سیاست]] نظام استبدادی یا مطلقه را در شکل حکومت [[پادشاهی]] معرفی میکنند که اصطلاحاً به آن فرد سالاری با “اتوکراسی”<ref>autocracy.. </ref> میگویند. که در این تعریف، به خصوصیات و ویژگیهای آن اشاره میشود؛ از جمله: | |||
#استیلای آشکار یک شخص در رأس [[سلسله]] مراتب [[اداری]] حکومت. | #استیلای آشکار یک شخص در رأس [[سلسله]] مراتب [[اداری]] حکومت. | ||
#فقدان محدودیتهای مرسوم با قانونی در حوزه [[اقتدار]] او. | #فقدان محدودیتهای مرسوم با قانونی در حوزه [[اقتدار]] او. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
برخی امتیازهای نسبی این نوع نظام سیاسی عبارتند از: سرعت عمل در [[تصمیمگیری]]، با ثباتی [[حکومت]] و [[پایداری]] [[سیاستها]] در مقابل، ایرادهای زیادی را میتوان برای [[نظام]] استبدادی فردی برشمرد؛ از جمله: تمامیتخواهی و [[منفعتطلبی]] شخص [[حاکم]] و [[نزدیکان]] وی، بیتوجهی به [[خواستهها]]، [[منافع]] و [[مصالح عمومی جامعه]]، استقرار [[روابط]] ظالمانه میان [[حکام]] و رعایا، [[تحمیل]] [[حاکمیت]] ناشایستگان و بیکفایتان وابسته به حکومت بر [[ملت]] و در یک [[کلام]]؛ [[بردگی]] [[مردم]]؛ البته به طور طبیعی، بقا و استمرار این نوع [[نظامها]] در درازمدت ناممکن میگردد. | برخی امتیازهای نسبی این نوع نظام سیاسی عبارتند از: سرعت عمل در [[تصمیمگیری]]، با ثباتی [[حکومت]] و [[پایداری]] [[سیاستها]] در مقابل، ایرادهای زیادی را میتوان برای [[نظام]] استبدادی فردی برشمرد؛ از جمله: تمامیتخواهی و [[منفعتطلبی]] شخص [[حاکم]] و [[نزدیکان]] وی، بیتوجهی به [[خواستهها]]، [[منافع]] و [[مصالح عمومی جامعه]]، استقرار [[روابط]] ظالمانه میان [[حکام]] و رعایا، [[تحمیل]] [[حاکمیت]] ناشایستگان و بیکفایتان وابسته به حکومت بر [[ملت]] و در یک [[کلام]]؛ [[بردگی]] [[مردم]]؛ البته به طور طبیعی، بقا و استمرار این نوع [[نظامها]] در درازمدت ناممکن میگردد. | ||
===دوم: [[نظام پادشاهی مشروطه]]=== | |||
معمولاً در مطالعات [[سیاسی]]، حکومت پادشاهی مشروطه در مقابل حکومت استبدادی قرار میگیرد؛ چنانچه در توصیف آن گفته میشود، نظامی است که از یک طرف “قانون اساسی، [[قدرت]] [[پادشاه]] را محدود کرده باشد و پادشاه بر طبق [[قوانین]] تصویب شده و نه مطابق میل و دلخواه خود، حکومت کند”<ref>فلسفه سیاست، ص۱۰۵.</ref>. از سوی دیگر، “نظامی است که: با به کار بردن روشهای [[منظم]] و مؤثر تصمیمگیرندگان یک [[جامعه]] سیاسی را تحت کنترل در میآورد؛ معمولاً این کنترل به وسیله ضوابط و ملاکهایی و توسط نهادهای قانونی با ارزیابی عملکرد حکومت بر طبق هنجارهای مورد قبول، صورت میپذیرد”<ref>رجوع کنید به: فرهنگ علوم اجتماعی، مازیار، ص۷۸۲. </ref>. | |||
اساساً پادشاهی مشروطه یا مشروطه سلطنتی را در محدوده میان [[نظامهای سیاسی]] کاملاً بسته یا [[دیکتاتوری]] و کاملاً مشروط و محدود، قرار میدهند<ref>فرهنگ علوم اجتماعی، مازیار، ص۷۸۲.</ref>. این نظام، در شکلهای مختلفی به وجود میآید؛ نظیر: [[سلطنت]] مشروطه پارلمانی که در آن مجالس [[مقننه]] به طور غیر مستقیم در [[قوه مجریه]] دخالت دارند و شاه در [[عزل]] و [[نصب]] [[وزرا]] [[آزاد]] نیست؛ بلکه باید آنها را از بین افرادی برگزیند که مورد [[اعتماد]] [[اکثریت]] [[پارلمان]] باشند، وزرا در مقابل مجلس مسؤولند و ممکن است با [[رأی]] عدم اعتماد مواجه شده و مجبور به استعفا شوند، [[نمایندگان]] ممکن است از شاه بخواهند که وزرایی را برکنار و اشخاص جدیدی را [[انتخاب]] کند، وقتی [[اوامر]] و [[احکام]] شاه [[اجرا]] میشود که امضای [[وزیر]] را داشته باشد؛ زیرا [[وزرا]] با اینکه از جانب شاه [[منصوب]] میشوند، اما میتوانند از امضای [[فرامین]] و [[اوامر]] بادشاه خودداری کنند و در این صورت امر صادره [[اجرا]] نمیشود؛ بنابراین در ممالک پارلمانی، شاه [[سلطنت]] میکند نه [[حکومت]]. سلطنت پارلمانی امروزه در کشورهایی همانند: [[انگلستان]]، بلژیک، سوئد، نروژ، دانمارک و نیز [[غالب]] کشورهای سلطنتی برقرار است. | اساساً پادشاهی مشروطه یا مشروطه سلطنتی را در محدوده میان [[نظامهای سیاسی]] کاملاً بسته یا [[دیکتاتوری]] و کاملاً مشروط و محدود، قرار میدهند<ref>فرهنگ علوم اجتماعی، مازیار، ص۷۸۲.</ref>. این نظام، در شکلهای مختلفی به وجود میآید؛ نظیر: [[سلطنت]] مشروطه پارلمانی که در آن مجالس [[مقننه]] به طور غیر مستقیم در [[قوه مجریه]] دخالت دارند و شاه در [[عزل]] و [[نصب]] [[وزرا]] [[آزاد]] نیست؛ بلکه باید آنها را از بین افرادی برگزیند که مورد [[اعتماد]] [[اکثریت]] [[پارلمان]] باشند، وزرا در مقابل مجلس مسؤولند و ممکن است با [[رأی]] عدم اعتماد مواجه شده و مجبور به استعفا شوند، [[نمایندگان]] ممکن است از شاه بخواهند که وزرایی را برکنار و اشخاص جدیدی را [[انتخاب]] کند، وقتی [[اوامر]] و [[احکام]] شاه [[اجرا]] میشود که امضای [[وزیر]] را داشته باشد؛ زیرا [[وزرا]] با اینکه از جانب شاه [[منصوب]] میشوند، اما میتوانند از امضای [[فرامین]] و [[اوامر]] بادشاه خودداری کنند و در این صورت امر صادره [[اجرا]] نمیشود؛ بنابراین در ممالک پارلمانی، شاه [[سلطنت]] میکند نه [[حکومت]]. سلطنت پارلمانی امروزه در کشورهایی همانند: [[انگلستان]]، بلژیک، سوئد، نروژ، دانمارک و نیز [[غالب]] کشورهای سلطنتی برقرار است. | ||