حدیث منزلت چگونه بر امامت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۴
، ۱۹ مارس ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'عمومیت' به 'عمومیت'
(صفحهای تازه حاوی «{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = امامت (پرسش)|بانک جمع پ...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'عمومیت' به 'عمومیت') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
::::::[[نظام الدین خطابی]] در حاشیه بر المختصر [[تفتازانی]]، و چلبی در حاشیه بر المطول وی نیز بر اینکه اسم جنس مضاف از ادوات عموم است تصریح کردهاند<ref>رک: المختصر و المطول، تعریف البلاغه، مقدمة کتاب.</ref>. | ::::::[[نظام الدین خطابی]] در حاشیه بر المختصر [[تفتازانی]]، و چلبی در حاشیه بر المطول وی نیز بر اینکه اسم جنس مضاف از ادوات عموم است تصریح کردهاند<ref>رک: المختصر و المطول، تعریف البلاغه، مقدمة کتاب.</ref>. | ||
::::::ابنحاجب نیز تصریح کرده است که اسم جنس مفرد و اسم جنس جمع هر گاه اضافه شوند بر عموم دلالت دلالت میکنند. هر گاه گفته شود: {{عربی|ماء البحار}} یا {{عربی|علم زید}} آب همه دریاها و همه [[علوم]] [[زید]] مقصود است<ref>شرح المفصّل فی علم النحو، مواضع لزوم حذف الخبر.</ref>. | ::::::ابنحاجب نیز تصریح کرده است که اسم جنس مفرد و اسم جنس جمع هر گاه اضافه شوند بر عموم دلالت دلالت میکنند. هر گاه گفته شود: {{عربی|ماء البحار}} یا {{عربی|علم زید}} آب همه دریاها و همه [[علوم]] [[زید]] مقصود است<ref>شرح المفصّل فی علم النحو، مواضع لزوم حذف الخبر.</ref>. | ||
::::::'''استثنا، بیانگر تعمیم است''': هر گاه مطلبی گفته شود و بعد از آن استثنایی بیان شود، آن مطلب بر | ::::::'''استثنا، بیانگر تعمیم است''': هر گاه مطلبی گفته شود و بعد از آن استثنایی بیان شود، آن مطلب بر عمومیت دلالت میکند. در [[حدیث منزلت]]، پس از جمله {{متن حدیث|أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی}}” [[نبوت]]، استثناء شده است. بنابراین، مقصود از مستثنا منه همه منزلتهایی است که هارون{{ع}} نسبت به [[موسی]]{{ع}} داشته، مگر [[منزلت]] نبوت که استثنا شده، و آنچه از لحاظ عرف خارج میباشد مانند [[برادری]] نسبی که هارون نسبت به موسی دارا بود، ولی درباره [[علی]]{{ع}} نسبت به [[پیامبر گرامی]]{{صل}} صادق نیست. | ||
::::::[[بیضاوی]] در [[منهاج]] الوصول گفته است: “جواز استثنا معیار عمومیت است، زیرا استثنا چیزی را از مستثنا منه خارج میکند که اگر استثنا نمیشد، در مستثنا منه مندرج بود”. | ::::::[[بیضاوی]] در [[منهاج]] الوصول گفته است: “جواز استثنا معیار عمومیت است، زیرا استثنا چیزی را از مستثنا منه خارج میکند که اگر استثنا نمیشد، در مستثنا منه مندرج بود”. | ||
::::::[[عبری فرغانی]] در شرح سخن بیضاوی گفته است: “مصنف پس از اینکه صیغههای عموم را بیان کرد به [[استدلال]] بر دلالت آنها بر عموم پرداخته و در این باره وجوهی را بیان کرده است که جواز استثنا از وجوهی است که دلالت همه صیغههای عموم بر عمومیت را [[اثبات]] میکند، زیرا استثناء، چیزی را از مدلول لفظ خارج میکند که اگر نبود، مندرج در مدلول آن بود”<ref>شرح منهاج الوصول، باب سوم، فصل. اول، مسئله دوم.</ref>. | ::::::[[عبری فرغانی]] در شرح سخن بیضاوی گفته است: “مصنف پس از اینکه صیغههای عموم را بیان کرد به [[استدلال]] بر دلالت آنها بر عموم پرداخته و در این باره وجوهی را بیان کرده است که جواز استثنا از وجوهی است که دلالت همه صیغههای عموم بر عمومیت را [[اثبات]] میکند، زیرا استثناء، چیزی را از مدلول لفظ خارج میکند که اگر نبود، مندرج در مدلول آن بود”<ref>شرح منهاج الوصول، باب سوم، فصل. اول، مسئله دوم.</ref>. |