عزیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۱: خط ۱۱:
منظور زنده شدن مجدّد وی از [[آیات الهی]] و امری است که [[قرآن]] آن را قابل توجه برای [[پیامبر]] می‌داند و گویی بیان آن برای آن [[حضرت]] در ترسیم [[معاد]] و شیوه [[تبلیغ]] و ترسیم [[قدرت الهی]] و نتیجه‌گیری [[تربیتی]] برای [[قوم]] خود دارای دارای اهمیت بوده است.
منظور زنده شدن مجدّد وی از [[آیات الهی]] و امری است که [[قرآن]] آن را قابل توجه برای [[پیامبر]] می‌داند و گویی بیان آن برای آن [[حضرت]] در ترسیم [[معاد]] و شیوه [[تبلیغ]] و ترسیم [[قدرت الهی]] و نتیجه‌گیری [[تربیتی]] برای [[قوم]] خود دارای دارای اهمیت بوده است.
#{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>.
#{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>.
==نکات==
===نکات===
اشاره به داستان عُزیر که یکی از [[پیامبران بنی اسرائیل]] و کاتبان [[عهد قدیم]] است و داستان او را به [[پیامبر]] [[یادآوری]] می‌کند که به شهری عبور می‌کند که بام‌هایش یکسر فرو ریخته است، [و با خود می] گفته: “چگونه [[خداوند]]، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده می‌کند؟”. پس [[خداوند]]، او را [به مدت] صد سال می‌راند. آن‌گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: “چقدر درنگ کردی‌؟” گفت: “یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم”. گفت: “[نه] بلکه صد سال درنگ کردی، به [[خوراک]] و نوشیدنیِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن][[تغییر]] نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را [درباره [[معاد]]] نشانه‌ای برای [[مردم]] قرار دهیم. و به [این] استخوان‌ها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می‌دهیم سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم”. پس هنگامی که [چگونگیِ زنده ساختن مرده] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می‌دانم که [[خداوند]] بر هر چیزی تواناست<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۳۸.</ref>.
اشاره به داستان عُزیر که یکی از [[پیامبران بنی اسرائیل]] و کاتبان [[عهد قدیم]] است و داستان او را به [[پیامبر]] [[یادآوری]] می‌کند که به شهری عبور می‌کند که بام‌هایش یکسر فرو ریخته است، [و با خود می] گفته: “چگونه [[خداوند]]، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده می‌کند؟”. پس [[خداوند]]، او را [به مدت] صد سال می‌راند. آن‌گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: “چقدر درنگ کردی‌؟” گفت: “یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم”. گفت: “[نه] بلکه صد سال درنگ کردی، به [[خوراک]] و نوشیدنیِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن][[تغییر]] نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را [درباره [[معاد]]] نشانه‌ای برای [[مردم]] قرار دهیم. و به [این] استخوان‌ها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می‌دهیم سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم”. پس هنگامی که [چگونگیِ زنده ساختن مرده] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می‌دانم که [[خداوند]] بر هر چیزی تواناست<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۳۸.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش