بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''محاربه''' به معنای [[جنگ]] و [[مقاتله]] عبارت است از اختلال در [[امنیت عمومی]] و قیام مسلحانه در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط [[فرد]] یا افرادی. در [[اسلام]] چهار نوع [[حکم]] برای [[محارب]] وجود دارد: اعدام؛ به صلیبکشیدن؛ بریدن دست و پا به طور عکس هم و [[تبعید]]. البته اگر محارب قبل از دستگیری [[ توبه]] کند [[حد]] از او ساقط میشود اما [[توبه]] بعد از دستگیری فایدهای ندارد. | '''محاربه''' به معنای [[جنگ]] و [[مقاتله]] عبارت است از اختلال در [[امنیت عمومی]] و قیام مسلحانه در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط [[فرد]] یا افرادی. در [[اسلام]] چهار نوع [[حکم]] برای [[محارب]] وجود دارد: اعدام؛ به صلیبکشیدن؛ بریدن دست و پا به طور عکس هم و [[تبعید]]. البته اگر محارب قبل از دستگیری [[ توبه]] کند [[حد]] از او ساقط میشود اما [[توبه]] بعد از دستگیری فایدهای ندارد. | ||
'''محاربه''' به معنای [[جنگ]] و [[مقاتله]] عبارت است از اختلال در [[امنیت عمومی]] و قیام مسلحانه در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط فرد یا افرادی. در [[اسلام]] چهار نوع [[حکم]] برای [[محارب]] وجود دارد: اعدام؛ به صلیبکشیدن؛ بریدن دست و پا به طور عکس هم و [[تبعید]]. البته اگر محارب قبل از دستگیری [[ توبه]] کند [[حد]] از او ساقط میشود اما [[توبه]] بعد از دستگیری فایدهای ندارد. | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
یکی از مسائل مورد بحث در فقه سیاسی اسلام مسأله “محاربه” است و مباحث مربوط به محاربه جزء مسائل [[سیاست داخلی | یکی از مسائل مورد بحث در فقه سیاسی اسلام مسأله “محاربه” است و مباحث مربوط به محاربه جزء مسائل [[سیاست داخلی اسلام]] طرح و بررسی میشود؛ زیرا یک جریان درونی [[جامعه اسلامی]] است. بحث محاربه چهار قسمت عمده دارد: | ||
#تعریف محاربه و [[محارب]]؛ | #تعریف محاربه و [[محارب]]؛ | ||
#[[کیفر]] محاربین؛ | #[[کیفر]] محاربین؛ | ||
خط ۱۶: | خط ۱۸: | ||
==معناشناسی== | ==معناشناسی== | ||
محاربه در لغت مصدر | محاربه در لغت مصدر "حارب" به معنای [[جنگ]]، [[مقاتله]] و [[غارت]] است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱۳، ص۲۰۳۴۷.</ref> و محارب یعنی جنگ طلب و در اصطلاح [[فقه سیاسی]]، اختلال در [[امنیت عمومی]] و [[قیام مسلحانه]] در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط [[فرد]] یا افرادی را "محاربه" مینامند<ref>شرح لمعه، ج۹، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۶۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۶۳-۶۲.</ref>. تفاوتی نمیکند محاربه در خشکی باشد یا در دریا، در [[روز]] باشد یا در شب، در [[شهر]] باشد یا در غیرشهر<ref>حلی (محقق)، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۴، ص۱۶۷؛ حلی ([[علامه]])، [[قواعد]] الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، ج۳، ص۵۶۸؛ حلی ([[ابن ادریس]])، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۰۵؛ [[طوسی]]، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص۷۲۰. این تعریف مشهور میان فقهاست؛ از اینرو بسیاری از منابع محاربه را این گونه معنی کردهاند. منابع ذکر شده از باب نمونه بود.</ref>. طبق این تعریف، حتی دزد، [[راهزن]] و زورگیر به شرط کشیدن سلاح (اشتهار به سلاح) محارب محسوب میشوند<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۱؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵.</ref> | ||
[[فقهای اسلام]] برای محاربه تعریف خاصی دارند که برخی از آنها تفاوت جزئی با هم دارند: | [[فقهای اسلام]] برای محاربه تعریف خاصی دارند که برخی از آنها تفاوت جزئی با هم دارند: | ||
خط ۲۴: | خط ۲۶: | ||
طبق این تعریفها هر کس با سلاح مردم را بترساند (چه با کشیدن سلاح و چه با [[تجهیز]] و یا حملکردن آن) و قصد ایجاد فساد در [[زمین]] داشته باشد "محارب" نامیده میشود. کلمه "مردم و ناس" مطلق است (اعم از [[مسلمان]] و غیر مسلمان). اگر کسی یک [[کافر]] و غیر مسلمان را نیز بترساند، محارب محسوب میشود. | طبق این تعریفها هر کس با سلاح مردم را بترساند (چه با کشیدن سلاح و چه با [[تجهیز]] و یا حملکردن آن) و قصد ایجاد فساد در [[زمین]] داشته باشد "محارب" نامیده میشود. کلمه "مردم و ناس" مطلق است (اعم از [[مسلمان]] و غیر مسلمان). اگر کسی یک [[کافر]] و غیر مسلمان را نیز بترساند، محارب محسوب میشود. | ||
اما برخی از [[فقها]] گفتهاند محارب ویژه [[دارالاسلام]] ([[مملکت اسلامی]]) است؛ یعنی اگر کسی با [[اسلحه]] یک مسلمان و یا کافر را در دارالاسلام بترساند “محارب” محسوب میشود. چنانکه شهیدین گفتهاند: "در تحقق یافتن عنوان محارب فرقی میان دریا و خشکی، [[شب]] و [[روز]]، [[شهر]] و غیر شهر، مرد و | اما برخی از [[فقها]] گفتهاند محارب ویژه [[دارالاسلام]] ([[مملکت اسلامی]]) است؛ یعنی اگر کسی با [[اسلحه]] یک مسلمان و یا کافر را در دارالاسلام بترساند “محارب” محسوب میشود. چنانکه شهیدین گفتهاند: "در تحقق یافتن عنوان محارب فرقی میان دریا و خشکی، [[شب]] و [[روز]]، [[شهر]] و غیر شهر، مرد و زن و ضعیف یا قوی وجود ندارد، فقط از [[فقهای شیعه]] [[ابن جنید]] آنرا ویژه مردها میداند"<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. | ||
اکثر [[فقها]] از جمله [[شهید]] اول و شهید ثانی و ابنجنید در | اکثر [[فقها]] از جمله [[شهید]] اول و شهید ثانی و ابنجنید در تطبیق عنوان [[محارب]] بر شخص "بلوغ" را شرط میدانند، یعنی طبق این نظر بچه هر چند "تجرید [[سلاح]] کند و [[اسلحه]] بکشد" محارب محسوب نمیشود، چنانکه نظر [[امام خمینی]] نیز همین است<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۶۲؛ تحریر، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. | ||
راهبانان (طلیع) مسلح، همینطور کسی که سلاح و [[شمشیر]] خود را برای دفع محارب به کار ببرد و نیز کسی که مورد [[هجوم]] قرار بگیرد و از خود با اسلحه [[دفاع]] کند محارب نامیده نمیشود زیرا اینها [[افساد]] نیستند بلکه دفع [[فساد]] هستند. همینطور بچه نابالغ، دیوانه و بازیکننده با سلاح، محارب محسوب نمیشوند<ref>تحریر، ج۲، ص۴۹۲، مسأله ۲.</ref>. | راهبانان (طلیع) مسلح، همینطور کسی که سلاح و [[شمشیر]] خود را برای دفع محارب به کار ببرد و نیز کسی که مورد [[هجوم]] قرار بگیرد و از خود با اسلحه [[دفاع]] کند محارب نامیده نمیشود زیرا اینها [[افساد]] نیستند بلکه دفع [[فساد]] هستند. همینطور بچه نابالغ، دیوانه و بازیکننده با سلاح، محارب محسوب نمیشوند<ref>تحریر، ج۲، ص۴۹۲، مسأله ۲.</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
واژه "[[حرب]]" و "محاربه" هشت بار در [[قرآن]] با موضوعات گوناگونی از جمله، رباخواری<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}} «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref>، [[کفر]]<ref>{{متن قرآن|فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}} «پس چون در جنگ بر آنان دست یافتی با (تار و مار کردن) آنها، کسانی را که در پس ایشانند پراکنده ساز! باشد که در یاد گیرند» سوره انفال، آیه ۵۷.</ref> و [[نفاق]]<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}} «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> اطلاق شده است. | واژه "[[حرب]]" و "محاربه" هشت بار در [[قرآن]] با موضوعات گوناگونی از جمله، رباخواری<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}} «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref>، [[کفر]]<ref>{{متن قرآن|فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}} «پس چون در جنگ بر آنان دست یافتی با (تار و مار کردن) آنها، کسانی را که در پس ایشانند پراکنده ساز! باشد که در یاد گیرند» سوره انفال، آیه ۵۷.</ref> و [[نفاق]]<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}} «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> اطلاق شده است. | ||
برای محاربان در [[قرآن مجید]] و [[فقه اسلامی]] چهار نوع حد و کیفر | برای محاربان در [[قرآن مجید]] و [[فقه اسلامی]] چهار نوع حد و کیفر پیشبینی شده است. این مجازاتها عبارتاند از: | ||
#اعدام؛ | #اعدام؛ | ||
#به صلیبکشیدن؛ | #به صلیبکشیدن؛ | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
برخی از [[فقها]] میان اینها قائل به تخییر شدهاند و [[انتخاب]] هر کدام را منوط به صلاحدید [[حاکم]] دانستهاند. و برخی دیگر چون [[شیخ طوسی]] قائل به ترتیب شدهاند؛ یعنی اگر محارب مرتکب قتل شود، کشته میشود؛ حتی در صورتی که ولی دم اعلام [[بخشش]] کند. اگر محارب علاوه بر قتل، مرتکب [[سرقت]] نیز بشود، پس از رد [[مال]]، دست و پایش قطع و آنگاه کشته میشود. اگر تنها مال را دزدید و قتلی مرتکب نشد، دست و پایش قطع و آنگاه تبعید میشود و اگر تنها جراحتی به فردی وارد کرد، تبعید میشود. همچنین اگر تنها اشتهار به سلاح (اسلحهکشی) و [[اقدام]] به ایجاد [[ترس]] کرد، تبعید میشود<ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص۷۲۰.</ref>. کشیدن سلاح سرد نیز در اشتهار به سلاح قرار میگیرد؛ از اینرو اگر اشتهار به سلاح سرد صورت بگیرد که منجر به [[ترسیدن]] مردم شود، عنوان محارب بر او اطلاق میشود. البته [[راهزن]] و قطاعالطریق نیز محارب محسوب میشود، در چنین مواردی گفته شده است که ابتدا دست و پایش [[بریده]] شود (حدّ [[سرقت]]) و سپس اعدام گردد<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۰.</ref>. | برخی از [[فقها]] میان اینها قائل به تخییر شدهاند و [[انتخاب]] هر کدام را منوط به صلاحدید [[حاکم]] دانستهاند. و برخی دیگر چون [[شیخ طوسی]] قائل به ترتیب شدهاند؛ یعنی اگر محارب مرتکب قتل شود، کشته میشود؛ حتی در صورتی که ولی دم اعلام [[بخشش]] کند. اگر محارب علاوه بر قتل، مرتکب [[سرقت]] نیز بشود، پس از رد [[مال]]، دست و پایش قطع و آنگاه کشته میشود. اگر تنها مال را دزدید و قتلی مرتکب نشد، دست و پایش قطع و آنگاه تبعید میشود و اگر تنها جراحتی به فردی وارد کرد، تبعید میشود. همچنین اگر تنها اشتهار به سلاح (اسلحهکشی) و [[اقدام]] به ایجاد [[ترس]] کرد، تبعید میشود<ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص۷۲۰.</ref>. کشیدن سلاح سرد نیز در اشتهار به سلاح قرار میگیرد؛ از اینرو اگر اشتهار به سلاح سرد صورت بگیرد که منجر به [[ترسیدن]] مردم شود، عنوان محارب بر او اطلاق میشود. البته [[راهزن]] و قطاعالطریق نیز محارب محسوب میشود، در چنین مواردی گفته شده است که ابتدا دست و پایش [[بریده]] شود (حدّ [[سرقت]]) و سپس اعدام گردد<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۰.</ref>. | ||
این احکام [[نصّ]] [[قرآن مجید]] است و هیچ [[مسلمانی]] نباید در آن [[شک و تردید]] کند و متن [[آیه]] مربوط به حد [[محاربان]] | این احکام [[نصّ]] [[قرآن مجید]] است و هیچ [[مسلمانی]] نباید در آن [[شک و تردید]] کند و متن [[آیه]] مربوط به حد [[محاربان]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>. این آیه و آیه ۲۱۷ [[سوره بقره]] {{متن قرآن|وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ}}<ref>«و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> درباره محاربه هستند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۰.</ref> | ||
==راه ثبوت محاربه== | ==راه ثبوت محاربه== | ||
محارب بودن کسی چگونه [[ثابت]] میشود؟ آیا برای این مسأله راه و روشی وجود دارد؟ پاسخ این است که [[بلی]]، ثبوت آن راه ویژهای دارد که در [[فقه اسلامی]] ذکر شده است: | |||
"محارببودن کسی با [[اقرار]] و اعتراف متهم ثابت میشود. این اعتراف بنابر [[احتیاط]] باید دو بار باشد. همانگونه با [[شهادت]] و [[گواهی]] دو مرد [[عادل]] محارب بودن ثابت میشود. گواهی [[زنان]] در این مورد قبول نیست. همچنین گواهی [[راهزنان]] و محاربین بر ضد همدیگر مورد قبول نبوده و نمیتواند مبنای [[قضاوت]] قرار بگیرد و..."<ref>تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۹۲، مسأله ۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۱.</ref> | "محارببودن کسی با [[اقرار]] و اعتراف متهم ثابت میشود. این اعتراف بنابر [[احتیاط]] باید دو بار باشد. همانگونه با [[شهادت]] و [[گواهی]] دو مرد [[عادل]] محارب بودن ثابت میشود. گواهی [[زنان]] در این مورد قبول نیست. همچنین گواهی [[راهزنان]] و محاربین بر ضد همدیگر مورد قبول نبوده و نمیتواند مبنای [[قضاوت]] قرار بگیرد و..."<ref>تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۹۲، مسأله ۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۱.</ref> |