←جستارهای وابسته
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
چون عبّاسیان میدانستند که عموزادگان علویشان پیوسته ایشان را [[تهدید]] میکند، بنابراین بر خود لازم میدیدند که تکانی بخورند و چارهای بیندیشند و به هر وسیله و با هر شیوه ممکن با خطر مواجه شوند. چون از نزدیک [[مشاهده]] میکردند که [[مردم]] خیلی زود [[علویان]] را [[اجابت]] و [[تأیید]] و [[حمایت]] میکنند، پس [[تصمیم]] گرفتند علویان را به هر ترتیبی شده، از صحنه [[سیاست]] بیرون برانند و بدین وسیله [[نفوذ]] و نیروهایشان را محدود گردانند<ref>برگرفته از لوح فشرده: زندگی سیاسی هشتمین امام{{ع}}، فصل اول.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۰۹.</ref> | چون عبّاسیان میدانستند که عموزادگان علویشان پیوسته ایشان را [[تهدید]] میکند، بنابراین بر خود لازم میدیدند که تکانی بخورند و چارهای بیندیشند و به هر وسیله و با هر شیوه ممکن با خطر مواجه شوند. چون از نزدیک [[مشاهده]] میکردند که [[مردم]] خیلی زود [[علویان]] را [[اجابت]] و [[تأیید]] و [[حمایت]] میکنند، پس [[تصمیم]] گرفتند علویان را به هر ترتیبی شده، از صحنه [[سیاست]] بیرون برانند و بدین وسیله [[نفوذ]] و نیروهایشان را محدود گردانند<ref>برگرفته از لوح فشرده: زندگی سیاسی هشتمین امام{{ع}}، فصل اول.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۰۹.</ref> | ||
==[[قیام]] [[علویان]]== | |||
با بر ملا شدن [[هویت]] و چهره اصلی [[خاندان]] [[بنی عباس]]، و بروز هر گونه جنایتی از طرف آنها، و همچنین با شروع درگیری بین [[امین]] و [[مأمون]] که به [[جنگی]] داخلی تبدیل شده بود، گروهی با [[هدف]] بازپسگیری [[خلافت]] از [[عباسیان]]، بر [[ضد]] بنی عباس قیام کردند. در این گروه که علویان ([[فرزندان]] و خاندان [[حضرت]]{{ع}} و فرزندان [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}}) بیش از همه فعالیت داشتند، با نام «قیام علویان» در [[حجاز]] و [[عراق]] و [[یمن]] و [[فارس]] و [[خوزستان]] دست به [[شورش]] زدند. | |||
[[ابراهیم بن موسی]]{{ع}} در یمن، [[حسین بن موسی]]{{ع}} در خوزستان و [[اهواز]] و فارس، [[زید]] بن [[موسی]] در [[بصره]]، [[محمد بن جعفر]]{{ع}} در حجاز و [[محمد بن طباطبا]] در [[کوفه]]، از [[مردم]] [[بیعت]] گرفتند و بر علیه عباسیان شوریدند. در این شرایط، مأمون در ابتدای راه بود و میخواست بر تخت خلافت بنشیند، پس وقوع این قیامهای بزرگ او را به [[فکر]] برنامهای جامع و حیاتی انداخت. او با [[دعوت]] از [[امام رضا]]{{ع}} به عنوان بزرگ علویان به سوی مقر خلافتش، و [[ابراز دوستی]] و علاقه به خاندان [[اهل بیت]]{{عم}} و ناصحیح خواندن روش [[حکومتی]] خلفای گذشته و این که خلافت [[حق]] مسلم خاندان اهل بیت{{عم}} میباشد، تا حدودی از گرمی و حرارت این [[قیامها]] کاست<ref>برگرفته از کتاب: عباسیان از بعثت تا خلافت.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۰۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |