جز
جایگزینی متن - '}} {{پاسخ پرسش' به '}} {{پاسخ پرسش'
جز (جایگزینی متن - '\؛\}\} \[\[پرونده\:(.*)\.JPG\|بندانگشتی\|right\|100px\|\[\[(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '؛ | تصویر = $1.JPG | پاسخدهنده = $2 | پاسخ = $3 ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '}} {{پاسخ پرسش' به '}} {{پاسخ پرسش') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در [[نهج البلاغه]] نقل شده که: "وقتی [[امام علی|مولا علی]]{{ع}} از حوادث آینده خبر میداد و حمله مغول را به کشورهای اسلامی پیشبینی فرمود، یکی از یاران حضرت عرض کرد: آیا دارای [[علم غیب]] هستی؟ حضرت فرمود:این علم غیب نیست، این علمی است که از صاحب علم آموختهام"<ref>{{عربی|" لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ "}}؛ نهج البلاغه: خطبه ۱۲۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۲.</ref>. اجمالاً اعتقاد ما این ست که [[امامان معصوم]]{{عم}} با اذن خداوند [[علم غیب]] دارند و بهترین دلیل آن، خبرهای غیبی است که دادهاند و تحقّق یافته است، مانند آنکه [[امام علی|مولا علی]]{{ع}} درباره مروان فرمود: "او پرچم ضلالت را در پیری به دوش خواهد کشید"<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۳.</ref>. یا آنچه [[کمیل بن زیاد]] به حجّاج گفت که: "[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} به من خبر داده، تو قاتل من هستی"<ref>الاصابه، ج۴، ص۵۰۵.</ref> و آنچه درباره خوارج نهروان فرمود: "در جنگ با آنان از گروه ما ده نفر کشته نمیشوند و از آنان نیز جز ده نفر نجات نمییابند" <ref>مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۴۱.</ref>. و همان شد»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص ۱۸۳.</ref>. | در [[نهج البلاغه]] نقل شده که: "وقتی [[امام علی|مولا علی]]{{ع}} از حوادث آینده خبر میداد و حمله مغول را به کشورهای اسلامی پیشبینی فرمود، یکی از یاران حضرت عرض کرد: آیا دارای [[علم غیب]] هستی؟ حضرت فرمود:این علم غیب نیست، این علمی است که از صاحب علم آموختهام"<ref>{{عربی|" لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ "}}؛ نهج البلاغه: خطبه ۱۲۸.</ref><ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۲.</ref>. اجمالاً اعتقاد ما این ست که [[امامان معصوم]]{{عم}} با اذن خداوند [[علم غیب]] دارند و بهترین دلیل آن، خبرهای غیبی است که دادهاند و تحقّق یافته است، مانند آنکه [[امام علی|مولا علی]]{{ع}} درباره مروان فرمود: "او پرچم ضلالت را در پیری به دوش خواهد کشید"<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۳.</ref>. یا آنچه [[کمیل بن زیاد]] به حجّاج گفت که: "[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} به من خبر داده، تو قاتل من هستی"<ref>الاصابه، ج۴، ص۵۰۵.</ref> و آنچه درباره خوارج نهروان فرمود: "در جنگ با آنان از گروه ما ده نفر کشته نمیشوند و از آنان نیز جز ده نفر نجات نمییابند" <ref>مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۴۱.</ref>. و همان شد»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص ۱۸۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین بحرینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین بحرینی؛ | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
«{{عربی|"وَ ارتَضاکُم لِغَیبِهِ"}} این جملۀ زیارت ظاهراً مستفاد از آیات ۲۶ و ۲۷ سورۀ جنّ است: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> که از خود این [[آیۀ شریفه]] استفاده میشود جمعی هستند که به تعلیم الهی آگاه به علم غیب میباشند و آنان رسولانی هستند که مورد گزینش حقّ متعالند. بنابراین روایات متعددی که در توضیح آیه شریفۀ مورد بحث رسیده، مقصود از ارتضا، گزینش خاندان رسالت {{عم}} برای علم غیب پروردگار است. جهات متعددی میتواند مؤید این تأویل باشد. اوّل این که ممکن است مقصود از رسول معنای عامّی باشد که شامل حضرات معصومین {{عم}} هم بشود که شاید از این روایات امیر المؤمنین {{ع}} بتوان این معنی را استفاده نمود که فرمود: خداوند اولیایی دارد که افعال و احکام آنان جاری مجرای فعل خداست و اقتدار و توان آنان را بر علم غیب با قولش: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> به خلق شناسانده. سائل پرسید: این اولیا و حججی که چنین جایگاهی دارند، کیانند؟ و این کیان از آنِ کیان است؟ حضرت فرمود: آنان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و اصفیا و برگزیدگان خدایی که در جایگاه حضرتش قرار گرفتهاند، میباشند. همانان که در حقّشان قرآن چنین گفته است: پس هر کجا رو کنید در آنجا وجه الله را بیابید. جمعی که خدا آنان را به خودش و رسولش قرین ساخته و طاعتشان را بر بندگان، آنگونه که طاعت خودش را فرض نموده، واجب قرار داده است.<ref>{{عربی|"هم رسول الله و من حل محله من اصفیاء الله الذین قال: فاینما تولو فثم وجه الله. الذین قرنهم الله بنفسه و برسوله و فرض علی العباد من طاعتهم مثل الذی فرض علیهم منها لنفسه"}} تفسیر نور الثقلین ۵ / ۴۴۴.</ref> میبینیم این روایت شریفه حضرات معصومین {{عم}} جانشینان پیامبر اکرم {{صل}} را حجج و اولیایی شمرده است که مصداق {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} در [[آیۀ شریفه]] هستند. جهت دوم این که ممکن است مراد از کلمۀ رسول در آیۀ مذکور معنای خاصّ آن باشد و مقصود نقطۀ ختمیّۀ رسالت، جدّ امجدشان حضرت مصطفی. و شمولش نسبت به این خاندان از این باب باشد که مجموعۀ علوم آن حضرت به وحی آسمان و فرمان حقّ سبحان به رسم وراثت به این دودمان رسیده است که از حدیث مفصّل و شیرینی که از صاحب این قبر مطهّر رسیده این حقیقت استفاده میشود. حضرت طبق وعدهای که به محمّد بن فضل هاشمی داده بودند برای دیدار و رفع شبهات اهالی بصره به طیّ الارض به آن شهر آمده، در حالی که نماز صبح را در مسجد مدینه خوانده و موقع نماز عصر هم دو مرتبه در مدینه بودند. از جمله حضرتش در جمع بصریان به ابن هذاب فرمود: اگر من به تو خبر دهم در این چند روزه دستت به خون یکی از ارحامت آغشته میگردد تصدیق مینمایی؟ عرض کرد: نه؛ چون غیب را جز خدا کیس نمیداند. حضرت فرمود: مگر خدای تعالی نفرموده: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> {{عربی|"و نحن ورثه ذلک الرسول الذی اطلعه الله علی ما یشاء من غیبه، فعلمنا ما کان و ما یکون الی یوم القیامه"}}.<ref>الخرایج الجرایح ۳۰۶.</ref> پس رسول خدا در نزد خدا مورد رضایت است و رسول مرتضی آن وجود مقدّس میباشد و ما وارثان آن پیامبر هستیم که خدایش او را بر آنچه از غیبش خواسته مطّلع نموده، پس ما از آنچه بوده و گذشته و هر آنچه تا قیامت بود گردد و به وجود آید با خبر هستیم. بیان سومی از بعضی روایات نسبت به آیۀ سورۀ جنّ استفاده میشود و آن این است که مقصود از جملۀ {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} کسانی هستند که مرتضی نزد رسول خدا {{صل}} بودهاند که مراد امیر المؤمنین {{ع}} است. در ضمن جریان مفصلی که امیر مؤمنان جناب سلمان را در ملکوت عالم سیر دادند. چنین میخوانیم: سلمان عرض کرد: آقای من، این مسافت طولانی را در این فرصت کوتاه چگونه پیمودیم؟ حضرت فرمود: هرگاه ذی القرنین بتواند شرق و غرب زمین را در نوردد و به سدّ یأجوج و مأجوج برسد، چگونه بر برادر سیّدالمرسلین و امین ربّ العالمین این امر مشکل باشد؟ سلمان، نخواندهای قول خدای تعالی را: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} عرض کرد: چرا خواندهام. فرمود: {{عربی|"اَنا المرتضی من الرسول الذی اظهره الله علی غیبه، و انا العالم الربانی الذی هون الله علی {{ع}} الشدائد و طوی له البعید"}}<ref>منم مرتضی از رسول و مورد گزینش و رضایت از پیامبر، همان که خدا او را بر غیبش اطّلاع بخشیده، و من آن عالم ربّانی هستم که خدا سختیها را بر او آسان نموده و دورها را برای او در نوردیده. نفس الرحمان ۸۳.</ref> سلمان گوید: شنیدم ولی کسی را ندیدم که میگفت: صَدَقت صدقت و انت الصادق المصدق، تصدیق گفتار امیرالمؤمنین {{ع}} مینمود.<ref>نفس الرحمان ۸۳.</ref> در هر حال این خاندان مرتضایان، گزیده شدگان و مورد پسند و رضایت قرار گرفتگان نسبت به غیب پروردگارند، و از ظاهر جملۀ وَ ارتَضاکُم لغیبه میتوان آگاهی حضراتشان را به کلّ غیب و تمامی علم غیب حق تعالی استفاده کرد مگر غیب خاصّی که دلیل خاصّی آن را استثنا کرده باشد؛ مانند زمان دقیق برپایی قیامت» <ref>ر. ک. [[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص:۳۲۱ تا ۳۲۴.</ref>. | «{{عربی|"وَ ارتَضاکُم لِغَیبِهِ"}} این جملۀ زیارت ظاهراً مستفاد از آیات ۲۶ و ۲۷ سورۀ جنّ است: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> که از خود این [[آیۀ شریفه]] استفاده میشود جمعی هستند که به تعلیم الهی آگاه به علم غیب میباشند و آنان رسولانی هستند که مورد گزینش حقّ متعالند. بنابراین روایات متعددی که در توضیح آیه شریفۀ مورد بحث رسیده، مقصود از ارتضا، گزینش خاندان رسالت {{عم}} برای علم غیب پروردگار است. جهات متعددی میتواند مؤید این تأویل باشد. اوّل این که ممکن است مقصود از رسول معنای عامّی باشد که شامل حضرات معصومین {{عم}} هم بشود که شاید از این روایات امیر المؤمنین {{ع}} بتوان این معنی را استفاده نمود که فرمود: خداوند اولیایی دارد که افعال و احکام آنان جاری مجرای فعل خداست و اقتدار و توان آنان را بر علم غیب با قولش: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> به خلق شناسانده. سائل پرسید: این اولیا و حججی که چنین جایگاهی دارند، کیانند؟ و این کیان از آنِ کیان است؟ حضرت فرمود: آنان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و اصفیا و برگزیدگان خدایی که در جایگاه حضرتش قرار گرفتهاند، میباشند. همانان که در حقّشان قرآن چنین گفته است: پس هر کجا رو کنید در آنجا وجه الله را بیابید. جمعی که خدا آنان را به خودش و رسولش قرین ساخته و طاعتشان را بر بندگان، آنگونه که طاعت خودش را فرض نموده، واجب قرار داده است.<ref>{{عربی|"هم رسول الله و من حل محله من اصفیاء الله الذین قال: فاینما تولو فثم وجه الله. الذین قرنهم الله بنفسه و برسوله و فرض علی العباد من طاعتهم مثل الذی فرض علیهم منها لنفسه"}} تفسیر نور الثقلین ۵ / ۴۴۴.</ref> میبینیم این روایت شریفه حضرات معصومین {{عم}} جانشینان پیامبر اکرم {{صل}} را حجج و اولیایی شمرده است که مصداق {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} در [[آیۀ شریفه]] هستند. جهت دوم این که ممکن است مراد از کلمۀ رسول در آیۀ مذکور معنای خاصّ آن باشد و مقصود نقطۀ ختمیّۀ رسالت، جدّ امجدشان حضرت مصطفی. و شمولش نسبت به این خاندان از این باب باشد که مجموعۀ علوم آن حضرت به وحی آسمان و فرمان حقّ سبحان به رسم وراثت به این دودمان رسیده است که از حدیث مفصّل و شیرینی که از صاحب این قبر مطهّر رسیده این حقیقت استفاده میشود. حضرت طبق وعدهای که به محمّد بن فضل هاشمی داده بودند برای دیدار و رفع شبهات اهالی بصره به طیّ الارض به آن شهر آمده، در حالی که نماز صبح را در مسجد مدینه خوانده و موقع نماز عصر هم دو مرتبه در مدینه بودند. از جمله حضرتش در جمع بصریان به ابن هذاب فرمود: اگر من به تو خبر دهم در این چند روزه دستت به خون یکی از ارحامت آغشته میگردد تصدیق مینمایی؟ عرض کرد: نه؛ چون غیب را جز خدا کیس نمیداند. حضرت فرمود: مگر خدای تعالی نفرموده: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷.</ref> {{عربی|"و نحن ورثه ذلک الرسول الذی اطلعه الله علی ما یشاء من غیبه، فعلمنا ما کان و ما یکون الی یوم القیامه"}}.<ref>الخرایج الجرایح ۳۰۶.</ref> پس رسول خدا در نزد خدا مورد رضایت است و رسول مرتضی آن وجود مقدّس میباشد و ما وارثان آن پیامبر هستیم که خدایش او را بر آنچه از غیبش خواسته مطّلع نموده، پس ما از آنچه بوده و گذشته و هر آنچه تا قیامت بود گردد و به وجود آید با خبر هستیم. بیان سومی از بعضی روایات نسبت به آیۀ سورۀ جنّ استفاده میشود و آن این است که مقصود از جملۀ {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} کسانی هستند که مرتضی نزد رسول خدا {{صل}} بودهاند که مراد امیر المؤمنین {{ع}} است. در ضمن جریان مفصلی که امیر مؤمنان جناب سلمان را در ملکوت عالم سیر دادند. چنین میخوانیم: سلمان عرض کرد: آقای من، این مسافت طولانی را در این فرصت کوتاه چگونه پیمودیم؟ حضرت فرمود: هرگاه ذی القرنین بتواند شرق و غرب زمین را در نوردد و به سدّ یأجوج و مأجوج برسد، چگونه بر برادر سیّدالمرسلین و امین ربّ العالمین این امر مشکل باشد؟ سلمان، نخواندهای قول خدای تعالی را: {{متن قرآن|عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ}} عرض کرد: چرا خواندهام. فرمود: {{عربی|"اَنا المرتضی من الرسول الذی اظهره الله علی غیبه، و انا العالم الربانی الذی هون الله علی {{ع}} الشدائد و طوی له البعید"}}<ref>منم مرتضی از رسول و مورد گزینش و رضایت از پیامبر، همان که خدا او را بر غیبش اطّلاع بخشیده، و من آن عالم ربّانی هستم که خدا سختیها را بر او آسان نموده و دورها را برای او در نوردیده. نفس الرحمان ۸۳.</ref> سلمان گوید: شنیدم ولی کسی را ندیدم که میگفت: صَدَقت صدقت و انت الصادق المصدق، تصدیق گفتار امیرالمؤمنین {{ع}} مینمود.<ref>نفس الرحمان ۸۳.</ref> در هر حال این خاندان مرتضایان، گزیده شدگان و مورد پسند و رضایت قرار گرفتگان نسبت به غیب پروردگارند، و از ظاهر جملۀ وَ ارتَضاکُم لغیبه میتوان آگاهی حضراتشان را به کلّ غیب و تمامی علم غیب حق تعالی استفاده کرد مگر غیب خاصّی که دلیل خاصّی آن را استثنا کرده باشد؛ مانند زمان دقیق برپایی قیامت» <ref>ر. ک. [[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص:۳۲۱ تا ۳۲۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آقای حسینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آقای حسینی؛ |