←جستارهای وابسته
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مرحله پنجم: عصر برقراری [[دولت]] وی.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۶۱.</ref> | مرحله پنجم: عصر برقراری [[دولت]] وی.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۶۱.</ref> | ||
==از ولادت تا [[امامت]]== | |||
===[[ولادت امام علی|ولادت]]=== | |||
===[[القاب امام علی|کنیه و لقب]]=== | |||
===تحت [[تربیت]] [[رسول اکرم]]{{صل}}=== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} با اینکه با [[خدیجه]]{{س}} [[ازدواج]] کرده و در خانهای جداگانه به سر میبرد، ولی به [[خانه]] عمویش [[ابو طالب]]{{ع}} آمد و شد فراوان داشت و علی{{ع}} را مشمول [[عواطف]] و مورد توجه کامل خویش قرار داده بود. وی را در آغوش میگرفت و به هنگام [[خواب]] گاهوارهاش را تکان میداد و مظاهر دیگری از توجه و [[مراقبت]] نسبت به او انجام میداد<ref>بحار الانوار، ج۳۵، ص۴۳.</ref>. | |||
یکی از نعمتهایی که خدای عز و جلّ به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} ارزانی و از آن [[اراده]] خیر داشت این بود که [[قریش]] به [[بحران]] [[قحطی]] [[سختی]] دچار شدند. در آن دوران با [[عنایت]] به عیالمند بودن ابو طالب{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} به عباس عموی خود- که از سایر [[بنی هاشم]] وضع [[مالی]] مناسبتری داشت فرمود: | |||
عباس! برادرت ابو طالب فردی عیالمند است و خود ملاحظه میکنی در اثر این قحطی چه بر سر [[مردم]] آمده است، اینک بیا با هم نزد او برویم و از تعداد فرزندانش بکاهیم، هر کدام یکی از فرزندانش را با خود آورده و [[سرپرستی]] آنها را بر عهده گیریم که این پیشنهاد مورد پذیرش عباس قرار گرفت. | |||
هردو نزد ابو طالب آمدند و اظهار داشتند: ما قصد داریم تا زمانی که مردم از این بحران خارج میشوند از تعداد فرزندانت بکاهیم. | |||
ابو طالب{{ع}} به آن دو گفت: در صورتی که [[عقیل]] را برایم باقی بگذارید هرگونه خواستید عمل کنید، و بدین ترتیب، رسول اکرم{{صل}} علی{{ع}} را که تنها شش [[بهار]] از [[عمر]] شریفش سپری شده بود [[انتخاب]] کرده و او را در آغوش کشید و عباس، جعفر را با خود همراه آورد. علی بن ابی طالب{{ع}} همواره در کنار رسول خدا{{صل}} قرار داشت تا آنکه [[خداوند]] وی را به [[پیامبری]] برانگیخت و علی به [[پیروی]] از وی پرداخت و به وی [[ایمان]] آورد و سخنانش را [[تصدیق]] کرد و جعفر نیز همچنان نزد عباس ماند تا [[اسلام]] آورد و از او [[بینیاز]] گشت<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸ چاپ مؤسه اعلمی بیروت؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۹۸؛ ینابیع الموده، ص۲۰۲؛ کشف الغمه، ج۱، ص۱۰۴؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۳۵۱- ۳۵۶.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[انتخاب]] علی{{ع}} فرمود: | |||
{{متن حدیث|قَدِ اخْتَرْتُ مَنِ اخْتَارَهُ اللَّهُ لِي عَلَيْكُمْ عَلِيّاً}}<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۵ به نقل از بلاذری و اصفهانی.</ref>؛ | |||
من علی را که [[خداوند]] وی را برای من بر شما برگزید، انتخاب نمودم. | |||
بدینگونه برای علی{{ع}} فرصتی پیش آمد تا از [[کودکی]] تحت [[مراقبت]] رسول خدا{{صل}} به سر ببرد و در سایه [[اخلاق]] والای آسمانیاش [[تربیت]] شود، و از سرچشمه مهر و [[محبّت]] او [[سیراب]] گردد. [[رسول اکرم]]{{صل}} علی را طبق آموختههای خداییاش تربیت کرد و از آن [[تاریخ]] لحظهای از او جدا نشد. | |||
[[امام علی]]{{ع}} در [[خطبه]] خود معروف به [[قاصعه]] به بیان ابعاد [[تربیتی]] که از ناحیه مربّیاش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بهره برده و به بیان چشمانداز و ژرفای تأثیر آنها، پرداخته، میفرماید: | |||
شما به خوبی موقعیت مرا از نظر [[خویشاوندی]] بسیار نزدیک و [[مقام]] و [[منزلت]] ویژه نسبت به رسول خدا{{صل}} میدانید، او مرا در کودکی در دامان خویش قرار میداد و در آغوش میکشید و در بستر خویش جای میداد و بدنش را به بدنم میچسباند و بوی [[پاکیزه]] بدنش را استشمام میکردم [[غذا]] را میجوید و در دهانم مینهاد، در گفتارم هرگز دروغی نیافت و به اشتباهی در کردارم برنخورد. | |||
تا اینکه فرمود: | |||
من سایهوار در پی آن [[حضرت]] حرکت میکردم و او هرروز نکته تازهای از [[اخلاق نیک]] و [[پسندیده]] برایم آشکار میساخت و به من [[فرمان]] میداد از او [[پیروی]] نمایم. | |||
وی مدتی از سال در [[غار حرا]] بسر میبرد، تنها من او را [[مشاهده]] میکردم و کسی غیر از من او را نمیدید، در آن [[روز]] غیر از خانهای که رسول خدا{{صل}} و [[خدیجه]] و من که نفر سوم را تشکیل میدادم، خانهای که [[اسلام]] در آن راه یافته باشد، وجود نداشت، من [[نور]] [[وحی]] و [[رسالت]] را میدیدم و [[نسیم]] [[نبوّت]] را استشمام میکردم هنگام فرود آمدن وحی به [[رسول اکرم]]{{صل}} صدای ناله [[شیطان]] را شنیدم، از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از [[پرستش]] خود [[مأیوس]] گشته است [ای علی!] آنچه را من میشنوم میشنوی و آنچه را میبینم تو نیز میبینی، با این تفاوت که تو [[پیامبر]] نیستی بلکه [[وزیر]] من هستی و در مسیر خیر و [[صلاح]] قرار داری<ref>شرح نهج البلاغه فیض، ص۸۰۲، خطبه ۲۳۴.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۶۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |