جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
اطلاعات چندانی از [[ربیع]] در [[اختیار]] نیست. وی از [[شاعران]] سرشناس [[یثرب]]<ref> الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۷.</ref> و از بزرگان [[قبیله]] [[یهودی]] [[بنینضیر]] بود.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۳۰؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴؛ الانساب، ج ۵، ص ۵۰۲.</ref> یکبار که او در بازار [[بنیقینقاع]] با [[نابغه]] ذُبیانی، شاعر سرشناس و برجسته [[جاهلی]]، روبهرو شد، بانگ بلند شتر ذبیانی [[مردم]] را ترساند و ذبیانی فی البداهه در این باره مصرعی سرود و از ربیع خواست مصرع دوم را بسراید، ربیع هم افزون بر تکمیل آن [[بیت]]، چند بیت دیگر سرود و در پایان، نابغه به مهارت و [[توانایی]] ربیع در فن [[شعر]] اعتراف کرد و با این جمله که "تو شاعرترین مردم هستی" وی را ستود.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴؛ تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref> اشعار ربیع که در منابع ادبی آمده<ref> الحیوان، ج ۱، ص ۱۶۲؛ الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۷ـ۳۵۸؛ لباب الادب، ص ۳۵۸.</ref> | اطلاعات چندانی از [[ربیع]] در [[اختیار]] نیست. وی از [[شاعران]] سرشناس [[یثرب]]<ref> الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۷.</ref> و از بزرگان [[قبیله]] [[یهودی]] [[بنینضیر]] بود.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۳۰؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴؛ الانساب، ج ۵، ص ۵۰۲.</ref> یکبار که او در بازار [[بنیقینقاع]] با [[نابغه]] ذُبیانی، شاعر سرشناس و برجسته [[جاهلی]]، روبهرو شد، بانگ بلند شتر ذبیانی [[مردم]] را ترساند و ذبیانی فی البداهه در این باره مصرعی سرود و از ربیع خواست مصرع دوم را بسراید، ربیع هم افزون بر تکمیل آن [[بیت]]، چند بیت دیگر سرود و در پایان، نابغه به مهارت و [[توانایی]] ربیع در فن [[شعر]] اعتراف کرد و با این جمله که "تو شاعرترین مردم هستی" وی را ستود.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴؛ تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref> اشعار ربیع که در منابع ادبی آمده<ref> الحیوان، ج ۱، ص ۱۶۲؛ الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۷ـ۳۵۸؛ لباب الادب، ص ۳۵۸.</ref> | ||
در [[فرهنگ]] [[جامعه]] [[عربی]] رواج داشت، چنانکه سالها پس از او [[عبدالملک]] در نامهای به [[حسن بن حسن]]{{ع}} با [[تمسک]] به یکی از اشعار ربیع از او خواست در [[اختلاف]] با [[عمر بن علی]]{{ع}} برای تولیت [[صدقات]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[عدالت]] [[حکم]] کند.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۳۰۵ـ۳۰۶.</ref> [[ابان بن عثمان]] نیز به اشعار او بسیار [[تمثل]] میجست.<ref>الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۸؛ الطبقات، ج ۵، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶.</ref> ربیع در [[جنگ]] بعاث، [[فرماندهی]] قبیله خود را به عنوان همپیمان [[اوس]] در برابر [[خزرج]] بر عهده داشت.<ref>۴. Encyclopaedia Judaica / Rabi ibn Abi Al-Hoqayq</ref> در [[پیکار]] فارع، از نبردهای دوران جاهلیت که میان [[بنینجار]] و [[معاذ بن نعمان اوسی]] رخ داد، در [[حمایت]] از اوسیها و در پاسخ [[عامر بن اطنابه]] که از بزرگان خزرج بود، شعری سرود.<ref>الکامل، ج ۱، ص ۶۶۸.</ref> در [[منابع تاریخی]] درباره زندگانی او پس از [[هجرت]] [[نبوی]] اطلاعاتی در دست نیست. نخستین منبع [[تاریخی]] که از حضور [[ربیع بن ابی الحقیق]] در رخدادهای [[تاریخ اسلام]] [[سخن]] گفته، [[البدء و التاریخ]] ([[قرن چهارم هجری]]) است؛ مقدسی نام وی را در زمره یهودیانی برشمرده که [[پیمان]] خود را با [[پیامبر]]{{صل}} شکسته و با سؤالات معماگونه باعث [[آزار پیامبر]]{{صل}} میشدند.<ref>نک: البدء و التاریخ، ج ۴، ص ۱۷۹ـ۱۸۰.</ref> به [[روایت]] [[تفسیری]] [[ابن عباس]]، [[ربیع]] جزو [[یهودیان]] معترض به [[تغییر قبله]] و [[اسلام آوردن]] خود را وابسته به بازگرداندن [[قبله]] به حالت گذشته دانسته بود؛<ref> الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۴۲.</ref> همچنین تحریک [[قریش]]، [[قبایل عرب]] شمال [[مدینه]] و یهودیان و راهاندازی [[نبرد]] [[احزاب]] در [[سال پنجم هجرت]] را به اشراف [[بنینضیر]] از جمله ربیع نسبت دادهاند،<ref>جامعالبیان، ج ۵، ص ۸۵ـ۸۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۵؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۷۲.</ref> درحالی که برخی [[منابع تفسیری]] <ref> جامعالبیان، ج ۲، ص ۳.</ref> و [[تاریخی]] <ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴، ۵۵۰.</ref> معترضان بنینضیری در تغییر قبله را ربیع و [[کنانه]] [[فرزندان]] ربیع دانستهاند. | در [[فرهنگ]] [[جامعه]] [[عربی]] رواج داشت، چنانکه سالها پس از او [[عبدالملک]] در نامهای به [[حسن بن حسن]] {{ع}} با [[تمسک]] به یکی از اشعار ربیع از او خواست در [[اختلاف]] با [[عمر بن علی]] {{ع}} برای تولیت [[صدقات]] [[پیامبر]] {{صل}} به [[عدالت]] [[حکم]] کند.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۳۰۵ـ۳۰۶.</ref> [[ابان بن عثمان]] نیز به اشعار او بسیار [[تمثل]] میجست.<ref>الاغانی، ج ۲۲، ص ۳۵۸؛ الطبقات، ج ۵، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶.</ref> ربیع در [[جنگ]] بعاث، [[فرماندهی]] قبیله خود را به عنوان همپیمان [[اوس]] در برابر [[خزرج]] بر عهده داشت.<ref>۴. Encyclopaedia Judaica / Rabi ibn Abi Al-Hoqayq</ref> در [[پیکار]] فارع، از نبردهای دوران جاهلیت که میان [[بنینجار]] و [[معاذ بن نعمان اوسی]] رخ داد، در [[حمایت]] از اوسیها و در پاسخ [[عامر بن اطنابه]] که از بزرگان خزرج بود، شعری سرود.<ref>الکامل، ج ۱، ص ۶۶۸.</ref> در [[منابع تاریخی]] درباره زندگانی او پس از [[هجرت]] [[نبوی]] اطلاعاتی در دست نیست. نخستین منبع [[تاریخی]] که از حضور [[ربیع بن ابی الحقیق]] در رخدادهای [[تاریخ اسلام]] [[سخن]] گفته، [[البدء و التاریخ]] ([[قرن چهارم هجری]]) است؛ مقدسی نام وی را در زمره یهودیانی برشمرده که [[پیمان]] خود را با [[پیامبر]] {{صل}} شکسته و با سؤالات معماگونه باعث [[آزار پیامبر]] {{صل}} میشدند.<ref>نک: البدء و التاریخ، ج ۴، ص ۱۷۹ـ۱۸۰.</ref> به [[روایت]] [[تفسیری]] [[ابن عباس]]، [[ربیع]] جزو [[یهودیان]] معترض به [[تغییر قبله]] و [[اسلام آوردن]] خود را وابسته به بازگرداندن [[قبله]] به حالت گذشته دانسته بود؛<ref> الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۴۲.</ref> همچنین تحریک [[قریش]]، [[قبایل عرب]] شمال [[مدینه]] و یهودیان و راهاندازی [[نبرد]] [[احزاب]] در [[سال پنجم هجرت]] را به اشراف [[بنینضیر]] از جمله ربیع نسبت دادهاند،<ref>جامعالبیان، ج ۵، ص ۸۵ـ۸۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۵؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۷۲.</ref> درحالی که برخی [[منابع تفسیری]] <ref> جامعالبیان، ج ۲، ص ۳.</ref> و [[تاریخی]] <ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴، ۵۵۰.</ref> معترضان بنینضیری در تغییر قبله را ربیع و [[کنانه]] [[فرزندان]] ربیع دانستهاند. | ||
همچنین بیشتر [[تفاسیر]]، [[تدارک]] بینندگان نضیری در نبرد احزاب را سلاّم، [[برادر]] ربیع، و کنانه، فرزند ربیع،<ref>جامعالبیان، ج ۲۱، ص ۸۲؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۱۳؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۳۳.</ref> یا ربیع، دیگر فرزند او <ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۹۵.</ref> میدانند. [[منابع تاریخی]] نیز تدارک نبرد احزاب را به فرزندان ربیع نسبت دادهاند،<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۶۱.</ref> ازاینرو به نظر، ربیع پیش از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} و پس از دورهای که [[رهبر]] بنینضیر بوده و [[رهبری]] نبردهای آنان را به عهده گرفته بود، از [[دنیا]] رفته باشد؛ بهویژه که در دوره زندگانی پیامبر{{صل}} در مدینه [[حیی بن اخطب]] در [[جامه]] رهبر بنینضیر با [[رسول خدا]]{{صل}} [[دیدار]] کرده (حیی بن اخطب) و اینگونه [[اخبار]] مرتبط با اینان، گاه در برخی منابع تفسیری به وی نسبت یافته است.<ref>[[سید معصومه اخلاقی|اخلاقی، سید معصومه]]، [[ربیع بن ابی الحقیق (مقاله)|مقاله «ربیع بن ابی الحقیق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | همچنین بیشتر [[تفاسیر]]، [[تدارک]] بینندگان نضیری در نبرد احزاب را سلاّم، [[برادر]] ربیع، و کنانه، فرزند ربیع،<ref>جامعالبیان، ج ۲۱، ص ۸۲؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۱۳؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۳۳.</ref> یا ربیع، دیگر فرزند او <ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۹۵.</ref> میدانند. [[منابع تاریخی]] نیز تدارک نبرد احزاب را به فرزندان ربیع نسبت دادهاند،<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۶۱.</ref> ازاینرو به نظر، ربیع پیش از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} و پس از دورهای که [[رهبر]] بنینضیر بوده و [[رهبری]] نبردهای آنان را به عهده گرفته بود، از [[دنیا]] رفته باشد؛ بهویژه که در دوره زندگانی پیامبر {{صل}} در مدینه [[حیی بن اخطب]] در [[جامه]] رهبر بنینضیر با [[رسول خدا]] {{صل}} [[دیدار]] کرده (حیی بن اخطب) و اینگونه [[اخبار]] مرتبط با اینان، گاه در برخی منابع تفسیری به وی نسبت یافته است.<ref>[[سید معصومه اخلاقی|اخلاقی، سید معصومه]]، [[ربیع بن ابی الحقیق (مقاله)|مقاله «ربیع بن ابی الحقیق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
==ربیع در [[شأن نزول]]== | == ربیع در [[شأن نزول]] == | ||
#به گزارش ابن عباس، وقتی گروهی از یهودیان، از جمله [[ربیع بن ابی الحقیق]]، به [[تغییر قبله]] [[اعتراض]] کرده و از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند به [[قبله]] نخست بازگردد تا از او [[پیروی]] کنند، [[خدا]] [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به زودی کمخردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> را فرود آورد<ref>العجاب، ج۱، ص ۳۸۸؛ الدرالمنثور، ج۱، ص ۱۴۲.</ref> و سخن کنایهآمیز کسانی را که بر [[تغییر]] [[قبله مسلمانان]] خرده گرفته بودند، یادآور شد و با سفیه [[خواندن]] آنها در پاسخشان فرمود: [[مشرق]] و [[مغرب]]، از آنِ خداست؛ خدا هرکس را بخواهد، به [[راه راست]] [[هدایت]] میکند و در ادامه به [[آگاه]] بودن اینان به [[حقانیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} اشاره کرد و عدم [[صداقت]] آنها را چنین بیان داشت: آنان با هیچ نشانه و معجزهای به [[رسول اکرم]]{{صل}} [[ایمان]] نیاورده و از او پیروی نخواهند کرد؛ همچنین به رسول اکرم{{صل}} و [[مسلمانان]] هشدار داده که پیروی از هوسهای آنان ایشان را در زمره [[ستمگران]] درمیآورد: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر برای اهل کتاب هر نشانهای | # به گزارش ابن عباس، وقتی گروهی از یهودیان، از جمله [[ربیع بن ابی الحقیق]]، به [[تغییر قبله]] [[اعتراض]] کرده و از [[پیامبر]] {{صل}} خواستند به [[قبله]] نخست بازگردد تا از او [[پیروی]] کنند، [[خدا]] [[آیه]] {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به زودی کمخردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> را فرود آورد<ref>العجاب، ج۱، ص ۳۸۸؛ الدرالمنثور، ج۱، ص ۱۴۲.</ref> و سخن کنایهآمیز کسانی را که بر [[تغییر]] [[قبله مسلمانان]] خرده گرفته بودند، یادآور شد و با سفیه [[خواندن]] آنها در پاسخشان فرمود: [[مشرق]] و [[مغرب]]، از آنِ خداست؛ خدا هرکس را بخواهد، به [[راه راست]] [[هدایت]] میکند و در ادامه به [[آگاه]] بودن اینان به [[حقانیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} اشاره کرد و عدم [[صداقت]] آنها را چنین بیان داشت: آنان با هیچ نشانه و معجزهای به [[رسول اکرم]] {{صل}} [[ایمان]] نیاورده و از او پیروی نخواهند کرد؛ همچنین به رسول اکرم {{صل}} و [[مسلمانان]] هشدار داده که پیروی از هوسهای آنان ایشان را در زمره [[ستمگران]] درمیآورد: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر برای اهل کتاب هر نشانهای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بیگمان از ستمکارانی کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۵-۱۴۶.</ref> | ||
#برپایه گزارشی از [[ابن عباس]]، هنگامی که گروهی از [[یهودیان]]، از جمله [[ربیع]]، برای تحریک [[مشرکان]] به [[مکه]] رفته بودند، در پاسخ ایشان که پرسیدند [[دین]] [[قریش]] بهتر است یا دین [[محمد]]{{صل}}، [[دین]] مشرکان را [[برتر]] دانستند و در این هنگام، [[آیات]] {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ سَبِيلاً | # برپایه گزارشی از [[ابن عباس]]، هنگامی که گروهی از [[یهودیان]]، از جمله [[ربیع]]، برای تحریک [[مشرکان]] به [[مکه]] رفته بودند، در پاسخ ایشان که پرسیدند [[دین]] [[قریش]] بهتر است یا دین [[محمد]] {{صل}}، [[دین]] مشرکان را [[برتر]] دانستند و در این هنگام، [[آیات]] {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ سَبِيلاً أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًاا}}<ref>«آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟! آنانند که خداوند لعنتشان کرده است و برای هر کس که خداوند او را لعنت کند هرگز یاوری نخواهی یافت. آیا ایشان را بهرهای از فرمانروایی است؟ که در آن صورت سر سوزنی به کسی (چیزی) نمیدهند. یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۱-۵۴.</ref> نازل شدند.<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۸۵ـ۸۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۷۲.</ref>. در این [[آیات خدا]]، درباره کسانی که به "[[جبت]]" و "[[طاغوت]]" [[ایمان]] آورده و [[کافران]] را [[هدایت]] یافتهتر از [[مؤمنان]] میدانند سخن میگوید و آنها را دور از [[رحمت]] خود، در نتیجه تنها و بییاور میخواند. | ||
برخی [[مفسران]]، مصداق {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ}} را شماری از اشراف [[بنینضیر]]، از جمله [[ربیع بن ابی الحقیق]] دانستهاند.<ref>غررالتبیان، ص ۲۳۵.</ref> البته با توجه به مستندات [[تاریخی]]، به احتمال بسیار فراوان وی پیش از [[مهاجرت]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] از [[دنیا]] رفته بوده و مفسران به [[دلیل]] افتادگی متن، [[اخبار]] پسرش [[ربیع]] را به او نسبت دادهاند.<ref>[[سید معصومه اخلاقی|اخلاقی، سید معصومه]]، [[ربیع بن ابی الحقیق (مقاله)|مقاله «ربیع بن ابی الحقیق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | برخی [[مفسران]]، مصداق {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ}} را شماری از اشراف [[بنینضیر]]، از جمله [[ربیع بن ابی الحقیق]] دانستهاند.<ref>غررالتبیان، ص ۲۳۵.</ref> البته با توجه به مستندات [[تاریخی]]، به احتمال بسیار فراوان وی پیش از [[مهاجرت]] [[پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] از [[دنیا]] رفته بوده و مفسران به [[دلیل]] افتادگی متن، [[اخبار]] پسرش [[ربیع]] را به او نسبت دادهاند.<ref>[[سید معصومه اخلاقی|اخلاقی، سید معصومه]]، [[ربیع بن ابی الحقیق (مقاله)|مقاله «ربیع بن ابی الحقیق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |