خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
تقریر پیشین از [[مقام]] [[انسانی]] و رتبه نفس به [[قوس نزول]] مربوط می‌شد که [[نفس انسان]] دارای [[کمالات]] پیشین در [[صقع]] وجودی خود بود. تقریر دیگر [[حضرت]] [[امام]] به قوس صعود نفس مربوط می‌شود که چگونگی نشان دادن نفس وجود خداوندی در آخرین مرحله [[شهود]] و [[مکاشفه]] «مقام فناء» را تبیین می‌کند. بر اساس آن [[حقیقت]] [[معرفت]] [[رب]] با زوال تعینات و حجابات نفسانی میسر خواهد شد، به نحوی که صفات کمالی الوهی بر نفس قدسی [[انسان]] متجلی شده و انسان از طریق آن به معرفت [[ربوبی]] نایل آید {{عربی|عرفان النفس عين عرفان الرب}}<ref>امام خمینی، التعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۷۱. {{عربی|و عندي انه اذا غلب حكم الحقيقة و اندكت جبال الأنيات عند ظهور نور الألوهية و تجلى الكمال الربوبي و انقهر حكم التعينات و لوازم الأمكانات عند قهر كبريائه تعالى و بروز أحديته شهد السالك نفسها مندكة متعلقة بعز قدسه مضمحلة تحت نور ربه و ذلك عند القيامة الكبرى و هذه التعبيرات أيضا من ضيق المجال و هذا سر قوله{{صل}} ما حكى اللهم أرني الأشياء كما هي و قوله من عرف نفسه عرف ربه فافهم}} (التعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۲۹۷).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۴۰.</ref>
تقریر پیشین از [[مقام]] [[انسانی]] و رتبه نفس به [[قوس نزول]] مربوط می‌شد که [[نفس انسان]] دارای [[کمالات]] پیشین در [[صقع]] وجودی خود بود. تقریر دیگر [[حضرت]] [[امام]] به قوس صعود نفس مربوط می‌شود که چگونگی نشان دادن نفس وجود خداوندی در آخرین مرحله [[شهود]] و [[مکاشفه]] «مقام فناء» را تبیین می‌کند. بر اساس آن [[حقیقت]] [[معرفت]] [[رب]] با زوال تعینات و حجابات نفسانی میسر خواهد شد، به نحوی که صفات کمالی الوهی بر نفس قدسی [[انسان]] متجلی شده و انسان از طریق آن به معرفت [[ربوبی]] نایل آید {{عربی|عرفان النفس عين عرفان الرب}}<ref>امام خمینی، التعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۷۱. {{عربی|و عندي انه اذا غلب حكم الحقيقة و اندكت جبال الأنيات عند ظهور نور الألوهية و تجلى الكمال الربوبي و انقهر حكم التعينات و لوازم الأمكانات عند قهر كبريائه تعالى و بروز أحديته شهد السالك نفسها مندكة متعلقة بعز قدسه مضمحلة تحت نور ربه و ذلك عند القيامة الكبرى و هذه التعبيرات أيضا من ضيق المجال و هذا سر قوله{{صل}} ما حكى اللهم أرني الأشياء كما هي و قوله من عرف نفسه عرف ربه فافهم}} (التعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۲۹۷).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۴۰.</ref>


===[[برهان]] ششم: حرکت===
===برهان ششم: حرکت===
[[فلاسفه]]، حرکت را به «[[تغییر]] تدریجی»، «خروج تدریجی شیء از [[قوه]] به فعل»، «[[کمال اول]] موجود بالقوه از آن جهت که بالقوه است»، تعریف کرده‌اند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۴۹. و نیز: اسفار، ج۳، ص۲۴ و ص۲۱-۳۰؛ النجاة، ص۱۰۵؛ المباحث المشرقیة، ج۱، ص۵۴۷؛ آموزش فلسفه، ج۲، درس ۵۵.</ref>، مثلاً رنگ سرخی برای سیب یک کمال است که سیب اولیه و سبز قوه آن را دارد که رسیدن به این کمال یا «فعل» به صورت یک [[تغییر]] تدریجی و یکنواخت صورت می‌گیرد که در آن «[[قوه]]» به «فعل» تبدیل می‌شود. [[صدرالمتألهین]] در [[حکمت متعالیه]]، علاوه بر حرکت [[اعراض]] - که [[فلاسفه]] پیشین و علمای طبیعیون و [[تجربی]] گفته‌اند- نوع دیگری از حرکت به نام «حرکت جوهری» را [[معتقد]] است<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۴۸۲؛ اسفار، ج۳، ص۴ - ۶۱ و ۱۰۱.</ref>. مطابق آن علاوه بر حرکت عرضی [[جسم]] مثلاً حرکت مکانی یا کمی و کیفی هسته یک درخت، جوهر آن نیز متحرک است، به این معنا که در هر لحظه جوهر هسته در حال تغییر تدریجی است که حاصل آن تبدیل هسته به بوته کوچک [[گیاه]] و از آن به درخت است، به تعبیری صورت‌های نوعیه و جوهریه اجسام در حال تغییر و تبدل است، مثال دیگر آن تبدیل و حرکت [[منی]] [[انسان]] و حیوان به خود انسان یا حیوان است.
{{اصلی|برهان حرکت}}
ا[[فلاسفه]]، حرکت را به «[[تغییر]] تدریجی»، «خروج تدریجی شیء از [[قوه]] به فعل»، «[[کمال اول]] موجود بالقوه از آن جهت که بالقوه است»، تعریف کرده‌اند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۴۹. و نیز: اسفار، ج۳، ص۲۴ و ص۲۱-۳۰؛ النجاة، ص۱۰۵؛ المباحث المشرقیة، ج۱، ص۵۴۷؛ آموزش فلسفه، ج۲، درس ۵۵.</ref>، مثلاً رنگ سرخی برای سیب یک کمال است که سیب اولیه و سبز قوه آن را دارد که رسیدن به این کمال یا «فعل» به صورت یک [[تغییر]] تدریجی و یکنواخت صورت می‌گیرد که در آن «[[قوه]]» به «فعل» تبدیل می‌شود. [[صدرالمتألهین]] در [[حکمت متعالیه]]، علاوه بر حرکت [[اعراض]] - که [[فلاسفه]] پیشین و علمای طبیعیون و [[تجربی]] گفته‌اند- نوع دیگری از حرکت به نام «حرکت جوهری» را [[معتقد]] است<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۴۸۲؛ اسفار، ج۳، ص۴ - ۶۱ و ۱۰۱.</ref>. مطابق آن علاوه بر حرکت عرضی [[جسم]] مثلاً حرکت مکانی یا کمی و کیفی هسته یک درخت، جوهر آن نیز متحرک است، به این معنا که در هر لحظه جوهر هسته در حال تغییر تدریجی است که حاصل آن تبدیل هسته به بوته کوچک [[گیاه]] و از آن به درخت است، به تعبیری صورت‌های نوعیه و جوهریه اجسام در حال تغییر و تبدل است، مثال دیگر آن تبدیل و حرکت [[منی]] [[انسان]] و حیوان به خود انسان یا حیوان است.


حاصل آنکه مطابق [[نظریه]] فلاسفه متقدم و علمای طبیعی و تجربی متقدم و معاصر در [[جهان]] [[طبیعت]] حرکتی وجود دارد و در این مقدمه هیچ تردیدی نیست و ما خود، آشکار، آن را درمی‌یابیم. مطابق حکمت متعالیه حرکت نه تنها در اعراض جسم، بلکه در طبیعت و ذات و جوهره آن نهفته، سیلان و وجود دارد.
حاصل آنکه مطابق [[نظریه]] فلاسفه متقدم و علمای طبیعی و تجربی متقدم و معاصر در [[جهان]] [[طبیعت]] حرکتی وجود دارد و در این مقدمه هیچ تردیدی نیست و ما خود، آشکار، آن را درمی‌یابیم. مطابق حکمت متعالیه حرکت نه تنها در اعراض جسم، بلکه در طبیعت و ذات و جوهره آن نهفته، سیلان و وجود دارد.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش