عفت در فقه اسلامی
معناشناسی
عفت در لغت به معنای خویشتن داری و اظهار نیاز نکردن نزد مردم آمده است[۱] و مراد از آن در شرع، پاکدامنی و خویشتن داری از ارتکاب اعمال ناشایست است؛ از این رو، علمای اخلاق در تعریف آن گفتهاند: عفت عبارت از اعتدال قوه شهوی بدون افراط و تفریط[۲].
در روایتی، تهتک (پرده دری و افراط در قوّه شهوی) ضدّ عفت بر شمرده شده است[۳].
عفت و عفاف در روایات، بیشتر بر عفت شکم و فرج اطلاق شده و مراد از آن، بازنگهداشتن آن دو، از شهوات و لذتهای حرام، بلکه از مکروهات و مشتبهات؛ اعم از خوردنی، آشامیدنی و روابط نامشروع و حتی از مقدمات آنها، همچون تحصیل مال حرام، بوسیدن، لمس کردن و نگاه حرام است[۴].
فضیلت عفت
عفّت از صفات پسندیده شمرده شده و روایات متعدد آن را ستوده و بر تحصیل آن تأکید کرده است. بر اساس مفاد بعضی روایات، خداوند به عبادتی برتر از عفت شکم و فرج پرستش نشده است[۵].
کسی که تصمیم بر ازدواج دارد، مستحب است همسری عفیف برگزیند و پاکدامنی او را بر دارایی و ثروتش ترجیح دهد[۶].
حتی در ازدواج موقت نیز، انتخاب همسری عفیف و مؤمن، استحباب دارد[۷].
چنان که عفت و پاکدامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر ولیّ کودک قرار گیرد[۸].
شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ قذف است، پاکدامنی از زنا در زن و لواط در مرد است. بنابراین، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب و مجمع البحرین، واژه «عفف».
- ↑ رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص۶۲؛ الوافی، ج۱، ص۶۶.
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۱، ص۲۱.
- ↑ مرآة العقول، ج۸، ص۶۶؛ ملاذ الاخیار، ج۱۲، ص۳۱۰.
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۲، ص۷۹.
- ↑ مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص۵۲۲.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۷۶.
- ↑ مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، صفحه ۴۱۱.