آگاهی از ضوابط آزادی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آگاهی از ضوابط آزادی چه ضرورتی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیضوابط آزادی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آگاهی از ضوابط آزادی چه ضرورتی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید کاظم سیدباقری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» در این‌باره گفته‌ است:

«آن‌گاه که خداوند منبع اعطای آزادی به انسان باشد و همو آن را به چارچوبی در آورد تا به سر منزل مقصود، رسد، می‌توان باور کرد انسان متشرع با گردن نهادن به قوانین و دستورهای شرع، نه آزادی خود را به یکه‌تازان و قدرت‌طلبان وانمی‌نهد و نه به آزادی دیگران، آسیب می‌رساند؛ بلکه با رفتار در حیطه‌ای معقول و سنجیده، مقدمات رسیدن خویش و جامعه اسلامی را به آزادی فراهم کرده تا بستر حرکت در مسیر اجتماعی رستگار آماده گردد. آزادی، ارمغانی خدایی است که بنا بر حکمت و رحمت او، به انسان داده شده است؛ این آزادی، مفروض و پیش‌فرض احکام و دستورهای الهی است و از آنجا که بر مبنای قرآن کریم، انسان به سوی رستگاری راه می‌پوید، پس آزادی حیوانی، نمی‌تواند یاری‌گر انسان در این مسیر باشد و دارای قیدوبندهایی خواهد بود، آن گونه که زنجیرها و اسارت‌های قدرت‌های ظالم نیز مانع رشد انسان می‌گردد. آن‌سان که همه جوامع، مذاهب، مکتب‌ها و ادیان، دارای محدودیت‌هایی در آزادی هستند؛ بنابراین می‌کوشیم آن حدود را از نگاه قرآن بیابیم، حدودی که در سازگاری با بندگی خداوند و روحیه فطری اجتماعی او می‌باشد. بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده است که فرمود: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا[۱]. ﴿وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا[۲].

توجه به این مسئله مهم است؛ زیرا که انسان، دارای خصلت طغیان‌گری و زیاده‌خواهی است و لذا هیچ قانونی در هیچ جای دنیا، انسان را مطلق و رها نکرده است، چنین نیست تا انسان، آزاد مطلق باشد و هر کاری را که خواستی انجام دهد. آزادی به معنای بی‌بندوباری و رهایی مطلق را نه عقل می‌پذیرد، نه فطرت، نه دین، و نه جوامع انسانی. انسان در عین آزادبودن، در ابعاد اخلاقی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، حدّو مرزهایی دارد که باید آنها را رعایت کند و اگر نکند، در همه جای دنیا برای او تنبیه و مجازاتی وجود دارد و اگر چنین نباشد، هرج‌و‌مرج و فساد، همه جوامع را به نابودی می‌کشد[۳]. با توجه به چنین رویکردی است که به تعبیر امام خمینی در اسلام آزادی به طور مطلق است مگر آنچه به حال ملت و کشور ضرر داشته باشد و موجب مفسده‌ای باشد[۴]. با وجود به ضرر و فسادانگیزی است که بحث حدود و قیود آزادی سیاسی طرح می‌شود.

به تعبیر سید محمد حسین فضل الله، اینکه فقها بر حرمت حفظ کتب ضلال و پخش آن بین مردم اجماع کرده‌اند برای آن است که این کار جامعه را در معرض رواج فساد و گمراهی قرار می‌دهد. آنان چنین استدلال می‌کنند این مسئله از مسائلی است که عقل، مستقلاً به قبح آن حکم می‌کند و با توجه به ملازمه بین حکم عقل و شرع در حکمی که علت آن را عقل به طور قطعی دریافته است، بر این استدلال اضافه می‌کنند که ما از ذوق شارع حکیم در می‌یابیم که او با گشودن دریچه‌های کفر و گمراهی به روی مردم موافق نیست؛ زیرا حکمت او بر تحکیم پایه‌های حق به عنوان ستون استوار انسان و زندگی تأکید دارد، چنان که از این دو آیه در می‌یابیم: ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ[۵] و ﴿مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ[۶].

با توجه به اینکه خداوند، بنای آسمان‌ها و زمین را بر حق نهاده و اراده کرده است که حق بر باطل هجوم برد و آن را در هم بشکند و ریشه‌کن کند، چگونه ممکن است به مردم اجازه دهد که در باطل غوطه‌ور گردند و در تقویت و تثبیت و ترفیع آن بکوشند، چندان که باطل در دل‌ها و افکارشان وارد شود؟[۷].

با توجه به همین امر است که برخی نویسندگان، محدودیت‌های دین اسلام برای آزادی بیان را در چند مورد بیان کرده‌اند، مواردی چون توهین به مقدّسات؛ البته آنچه اسلام در مورد مقدسات به عنوان محدودیّت بیان می‌کند، توهین و برخورد غیر منطقی با مقدّسات است، نه انتقادهای منطقی آنها؛ هتک حرمت افراد؛ اقدام به توطئه؛ سرپیچی از مقررات و تعهدات جامعه اسلامی؛ اغوا و اغفال دیگران[۸]»[۹]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید» سوره بقره، آیه ۲۹.
  2. «و آنچه را در آسمان‌ها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد» سوره جاثیه، آیه ۱۳.
  3. عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۲۹.
  4. سیدروح الله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۴۱۹.
  5. «بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.
  6. «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه نیافریده‌ایم» سوره دخان، آیه ۳۸.
  7. سید محمدحسین فضل الله، آزادی و دموکراسی، قرائتی اسلامی، ص۲۲.
  8. محمدهاشم کمالی، آزادی بیان در اسلام (مجموعه مقالات)، ص۶۲.
  9. سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۱۹۴.