خودمحوری
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
«خودمحوری»، یعنی استبداد و خودرأیی در کارها؛ نظام اداری، توانی است که همه انسانها آن را دارند ولی وقتی تناسب مسئولیت با توانایی از نظر تعهد و علم به هم خورد، ناگزیر زمینه رشد آفتهای نظام اداری فراهم میشود که از اهم آفات نظام اداری خود محوری است. خود محوری آفت سهمگینی است که نه تنها اختلال در تصمیمگیری به وجود میآورد اصولاً پیامدهای آن سازمان را به تباهی میکشاند «مَنِ اسْتَغْنَى بِعَقْلِهِ زَلَّ»[۱]. خودمحوری نوعی استکبار درونی است که آثار شوم آن در عملکرد سازمانی به مثابه استکبار در عمل سیاسی و اقتصادی جامعه است، اصولاً خودمحوری به تباهی میانجامد. «لَا رَأْيَ لِمَنِ انْفَرَدَ بِرَأْيِهِ» [۲]و[۳].[۴]
مبارزه با خودمحوری
خودمحوری یعنی مرز قائل شدن بین خود و دیگران که نتیجه آن فدا کردن دیگران به نفع خود حیوانی است؛ لذا برای غلبه «من» حقیقی بر «من» مجازی باید با خود محوری مبارزه کرد؛ که این مبارزه بر دو گونه است:
- تضعیف یا نابود کردن خودی که روش غلط هندوها و بوداییها و برخی صوفیه است.
- روش اخلاقی اسلام که با توسعه دادن مرزهای خودی به تمام عالم هستی، انسان را از خود طبیعی و محدود، رها کرده، با خود واقعی و الهی آشنا میکند و نتیجه این آشنایی، پدید آمدن حس کرامت و عزت نفس است که مانع از گرایش انسان به پستی و دنائت میشود؛ لذا کرامت نفس، اساس و محور اخلاق اسلامی است و کرامت نفس یعنی خود را نفیس و باارزش دانستن، اما نه به معنای خودبزرگبینی منفی، بلکه به این معنا که من بزرگتر و با ارزشتر از آنم که به ذلت و پستی تن بدهم و وجود خود را آلوده کنم[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ کافی، ج۸، ص۱۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۵۰۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۷۹۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، صص ۳۹۶ و ۵۱۴؛ ج۲۳، صص ۲۲۵ و ۲۴۱؛ یادداشتهای استاد، ج۶، صص ۴۸۱، ۴۸۳، ۴۷۸، ۴۸۶، ۵۰۱ و ۵۰۴.
- ↑ ایمانی، احد، اخلاق و فرا اخلاق ص ۲۳.