ابوتراب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ابو تراب یکی از کنیه‌های امیر المؤمنین است. معنای لغوی آن "پدر خاک" است، امّا در زبان عرب، کنیه به معنای مصاحب و همراه و دارای یک صفت هم می‌آید، بنابراین ابو تراب یعنی همنشین خاک، خاکی، خاکسار، که کنایه از تواضع است.

مقدمه

بارها رسول خدا (ص) با این کنیه به علی (ع) خطاب کرده است، از جمله در یکی از غزوات، وقتی پیامبر به بالین حضرت علی و عمار یاسر آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که علی (ع) در سجده بود و خاک بر سروصورت او نشسته بود، با ملاطفت و نرمی و با خطاب قم یا أبا تراب... آن حضرت را بیدار کرد.[۱] از آن پس علی (ع) به ابا تراب شهرت یافت. حضرت این کنیه را دوست داشت و محبوب‌ترین نام‌ها در نظرش بود، هرچند بنی امیه و دشمنان امام، با به‌کارگیری این لقب، قصد تحقیر وی را داشتند. از ابن عباس نیز وقتی پرسیدند چرا پیامبر، آن حضرت را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون علی (ع) صاحب زمین است و پس از پیامبر خدا، حجت الهی بر زمینیان است و آرامش زمین به سبب او باقی است. و از رسول خدا (ص) نقل کرد که وقتی کافر در روز قیامت، منزلت و جایگاه شیعیان علی (ع) را می‌بیند، می‌گوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از شیعیان علی (ع).[۲] علامه مجلسی در ادامه می‌افزاید: اینکه شیعیان وی را به ابی تراب نسبت داده‌اند، به خاطر آنکه بسیار تسلیم اوامر او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل خاک، در برابرش خاضع بودند. همچنین نقل شده که روزی رسول خدا (ص) علی را دید که در زمینی کار می‌کرد و غبارآلود بود، به آن حضرت ابو تراب خطاب کرد.[۳] گاهی شیعه را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خوانده‌اند[۴]. کنیۀ ابو تراب در ادبیات شعری (فارسی و عربی) دربارۀ علی (ع) بسیار به‌کار رفته و یکی از ویژگی‌های بارز او به‌شمار آمده است[۵].

منابع

پانویس

  1. مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸
  2. بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰
  3. مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱
  4. تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۷.