اثبات امامت در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

روایات فراوانی وجود دارد که می‌توان از آنها بر اصالت مسئله امامت و ولایت استدلال کرد؛ از جمله:

نخست: احادیث وجوب معرفت امام

روایات بسیاری از پیامبر و ائمه (ع) نقل شده که فرموده‌اند: "کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است"[۱].

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره، بر ضرورت اعتقاد یکسان به ولایت و امامت همه ائمه (ع) و تفکیک‌ناپذیر دانستن این اعتقاد، تأکید ورزیده است: "پس من همیشه با شما بوده و خواهم بود نه با دشمنان شما، به (امامت) شما ایمان آوردم و به آخرین شما همان‌گونه تولّی ورزیده و ولایت‌پذیرم که به اولین شما هستم"[۲].[۳]

دوم: احادیث رکنیت ولایت

این دسته از روایات فراوان است و به صورت‌های گوناگون از پیامبر (ص) و ائمه (ع) صادر شده است. گونه‌هایی از این دسته روایات در اینجا ارائه می‌شود.

  1. روایاتی که ولایت را قوام و پایه اساسی دین اسلام اعلام می‌کند. از امام باقر (ع) و چند امام دیگر روایت شده، فرمودند: "اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت، ولی برای چیزی به مانند ولایت فراخوانده نشده است"[۴].
  2. روایاتی که محبّت به علی (ع) و ائمه دیگر اهل بیت (ع) را مکمّل ایمان معرفی کرده و درجات ایمان را به درجات محبّت به آنها استوار ساخته است.
  3. روایاتی که ولایت ائمه (ع) را شرط صحّت و قبولی اعمال اعلام می‌کند. روایات در این خصوص به قدری زیاد است[۵] و از اعتبار کافی برخوردار می‌باشد که علامه محمد باقر مجلسی تصریح و تأکید کرده که "امامیه اجماع دارند بر اینکه صحت و قبولی اعمال و عبادات، در گرو اقرار و ایمان به ولایت و امامت ائمه دوازده‌گانه از اهل بیت پیامبر (ص) است؛ و اخبار و روایات دال بر آن نزد شیعه و سنّی، متواتر است"[۶]. امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره فرمود: "به واسطه پذیرش ولایت شما ائمه (ع)، طاعات و عبادات واجب پذیرفته می‌شود"[۷].[۸]

سوم: احادیث دوازده جانشین

منابع

پانویس

  1. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»شرح مقاصد، ج۵، ص۲۳۹؛ بحارالانوار، ج۲۳، "باب وجوب معرفة الإمام وأنه لا يعذر الناس بترك الولاية وأن من مات لا يعرف إمامه أو شك فيه مات ميتة جاهلية و كفر و نفاق"، ص۷۶-۹۵.
  2. «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ»؛ مفاتیح الجنان المعرّب، شیخ عباس قمی، برگردان به عربی: سید محمدرضا نوری نجفی، ص۵۴۸.
  3. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۸۲-۸۹.
  4. «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، باب دعائم الاسلام، ص۱۸، ح۱ - ۵. این روایت با تغییرات جزئی در روایات دیگر این باب به ویژه روایت‌های دو تا پنج تکرار شده است.
  5. علامه مجلسی بسیاری از این روایات را در بحارالانوار، به ویژه جلدهای ۲۳ و ۲۷ جمع‌آوری کرده و ارائه نموده است.
  6. بحار الانوار، ج۲۷، ص۱۶۶ - ۱۶۷.
  7. «وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ».
  8. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۸۲-۸۹.