کرامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معناشناسی

«کرامت» از مفاهیمی است که هم برای خداوند به کار رفته است و هم برای انسان، هر گاه خداوند با وصف کریم یاد شود، مقصود احسان و انعامی است که از او صادر می‌شود؛ ولی هنگامی که کرامت برای توصیف انسان به کار رود، اشاره به اخلاق و اعمال پسندیده‌ای است که از ایشان صادر می‌شود و یا در شأن اوست. در قرآن، کرامت انسان ابتدا به خداوند نسبت داده شده است لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ[۱]. این پیام الهی بیانگر آن است که نوع انسان از این احسان و تکریم الهی برخوردار شده است. از آموزه‌های قرآنی دو نوع کرامت انسانی قابل استفاده است:

کرامت ذاتی

مقصود آن چیزی است که در ذات آدمیان و در طبیعت و سرشت‌شان به طور تکوینی و طبیعی وجود دارد و تا زمانی که به مقام اثبات و تحقق خارجی نرسیده است به صورت بالقوه همه انسان‌ها از آن بهره‌مندند. همانند مقام؛ «خلیفة الله»[۲]، «روح الله»[۳]، «امین الله»[۴]، «مسجود ملائک»[۵]، «تسخیر کننده آسمان و زمین»[۶]. توجه به کرامت ذاتی انسان‌ها از وظایف نظام اسلامی است[۷].[۸]

کرامت اکتسابی

مقصود از این نوع کرامت آن است که انسان‌ها با اسباب خاص و با راهبرد عقل و دین، زمینه‌های بالقوه کرامت و استعداد ذاتی خود را بالفعل می‌کنند در صورت غفلت و گناه و اهمال به مرحله سقوط و اسفل السافلین تنزل می‌کنند. تحصیل این کرامت، در جامعه منوط به اجرای عدالت است، چون مهم‌ترین حرف نظام اسلامی عدالت است. بنابراین اگر عدالت تأمین شد، حقوق انسان و کرامت بشری هم تأمین می‌شود و انسان‌ها به حقوق و آزادی خود هم می‌رسند[۹].

کرامت ذاتی که در مقام ثبوت و نفس الامر است، تنها «انسان بودن» انسان است و رفتار و کردار آدمی هیچ نقشی در احراز این مقام ندارد. در حالی که در مقام اثبات و اکتساب کرامت، اسباب و شرایط زیادی لازم است[۱۰]. از جمله عقل نقش اساسی در کرامت انسان دارد[۱۱]. اما به دلیل اینکه انسان خودبنیاد نیست و همه جهت‌گیری‌ها و اهداف را عقل نمی‌تواند تشخیص دهد، نیاز به راهنما و بعثت انبیاء دارد[۱۲] تا انسان‌ها را نجات بدهد و به سوی نور هدایت کند و به اخلاق انسانی و کرامت برساند[۱۳].[۱۴]

شروط دستیابی به کرامت

در اندیشه سیاسی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای دستیابی به کرامت به مثابه حق شهروندی دو شرط اساسی وجود دارد:

وجود دولت کریمه

اولین شرط تأمین حق کرامت وجود دولت کریمه است. معنای «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ»[۱۵] این است که پروردگارا! ما از تو دولت کریمه می‌خواهیم. خود دولت کریمه هم شرایطی دارد. دولت کریمه، دولتی است که عزیز و و معتقد راسخ به آن، نفوذناپذیر است. دولت کریمه دارای پیام است و برای دنیا حرف نو دارد. ما این حرف نو را داریم. امروز مردم‌سالاری دینی‌ای که ما در کشور خود مطرح می‌کنیم، یک حرف نو است[۱۶]. ایشان الگوی دولت کریمه را دوره ده ساله حکومت پیامبر a می‌دانند که دارای شاخصه‌های ذیل است: ایمان و معنویت؛ انگیزه و موتور پیش برنده حقیقی در نظام نبوی، ایمانی است که از سرچشمه دل و فکر مردم می‌جوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در می‌آورد. با این شاخص، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه درست به افراد انجام می‌شود.

قسط و عدل؛ اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقی به حق دار - بدون هیچ ملاحظه - است. علم و معرفت؛ در نظام نبوی، پایه همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی‌دهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرت تشخیص، به نیروی فعال - نه نیروی منفعل - بدل می‌کنند.

صفا و اخوت؛ در نظام نبوی، درگیری‌های برخاسته از انگیزه‌های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت‌طلبی مبغوض است و با آن مبارزه می‌شود. فضا، فضای صمیمیت و اخوت و برادری و همدلی است.

صلاح اخلاقی و رفتاری؛ انسان‌ها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقی، پیراسته و پاک می‌کند؛ انسان با اخلاق و مزکی می‌سازد؛ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ[۱۷]. تزکیه، یکی از پایه‌های اصلی است؛ یعنی پیغمبر روی یکایک افراد، کار تربیتی و انسان‌سازی می‌کرد.

اقتدار و عزت؛ جامعه و نظام نبوی، وابسته، دنباله‌رو و دست حاجت به سوی این و آن درازکن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم‌گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، برای تأمین آن تلاش می‌کند و کار خود را پیش می‌برد.

کار، حرکت و پیشرفت دائمی؛ توقف در نظام نبوی وجود ندارد. به طور مرتب، حرکت، کار و پیشرفت است. البته این کار، کار لذت‌آور و شادی بخشی است؛ کار خستگی‌آور و کسل‌کننده و ملول‌کننده و تعب‌آورنده‌ای نیست؛ کاری است که به انسان نشاط و نیرو و شوق می‌دهد[۱۸].

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با شاخصه‌هایی که برای نظام نبوی ذکر می‌کنند، در دوره معاصر، جمهوری اسلامی را نظامی می‌دانند که به دنبال تحقق دولت کریمه است[۱۹].[۲۰]

وجود شهروندان کرامت‌طلب

یکی از ویژگی‌های ایشان این است که مسائل نظری را در کنار مسائل عملی و قضایای ذهنی را با قضایای عینی تکمیل می‌کنند. انسان کامل معظم له صرفاً ذهنی و انتزاعی نیست بلکه آن را در خارج هم نشان می‌دهند و مصادیق آن را معرفی می‌کنند. آنچه در انسان اصالت دارد، همان ارزش‌های متعالی وجود او است که با اراده خویش می‌تواند آنها را بالفعل نماید[۲۱]. در اندیشه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همه انسان‌ها از ویژگی ذاتی برخوردارند و می‌توانند کرامت اکتسابی را تحصیل نمایند. چنانچه تابع و شهروند یک دولتی شوند، کرامت آنها باید تأمین و حفظ شود؛ زیرا پذیرش شهروندی و تن دادن به مقررات اجتماعی برای این است که انسان راحت‌تر به حقوق و تکالیف خود برسد و ارزش‌های متعالی را در وجود خویش ایجاد نماید. ایشان بر اساس آموزه‌های دینی، معتقدند چنانچه پذیرش شهروندی یک جامعه‌ای مانع دسترسی انسان به کرامت و کمال و سعادت شود، باید علقه شهروندی قطع و برای به دست آوردن کرامت به مکان دیگری هجرت کند و خود را به شهروندی دولت فاضله[۲۲] و کریمه‌ای برساند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هجرت را به سه نوع تقسیم کند:

  1. هجرت معنوی الی الله یعنی نچسبیدن به یک مکان.
  2. هجرت برای به دست آوردن زندگی مدنی و شهری.
  3. هجرت برای مدنیت و شهروندی جدید.

ایشان، هجرت پیامبر اکرم a از مکه به مدینه را مصداق نوع دوم هجرت معرفی می‌کنند و معتقدند پیامبر اسلام a با این هجرت یک مدنیت به وجود آورند؛ زیرا تا وقتی که مردم تابع مدنیت و تجمع و اجتماع به اصطلاح شهری نشوند، نمی‌شود نسخه‌های الهی و اسلامی را روی آنها اجرا کرد و آنها را به جایی رساند[۲۳]. در واقع این نوع هجرت، از لوازم حکومت ولایی است؛ لذا معتقدند نبی مکرم اسلام در آغاز هجرت، اولین کاری که کرد، سیاست بود. بنای جامعه اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی و تشکیل نظام اسلامی است[۲۴]؛ زیرا شهروندی در تحت حاکمیت ولایی همین اقتضاء را داشت. معنای اصلی ولایت عبارت است از پیوستگی، پیوند، درهم پیچیدن و در هم تنیدگی. این، معنای ولایت است. چیزی که مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، با هم بودن، با هم حرکت کردن، اتحاد در هدف، اتحاد در راه و وحدت در همه شئون سیاسی و اجتماعی را برای انسان، تداعی می‌کند. ولایت، یعنی پیوند. وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا[۲۵]. یعنی این پیوند افراد جامعه اسلامی، با هجرت حاصل می‌شود؛ نه فقط با ایمان، ایمان کافی نیست. پیوند ولایت که یک پدیده سیاسی، یک پدیده اجتماعی و یک حادثه تعیین کننده برای زندگی است، با تلاش، با حرکت، با هجرت، با در کنار هم بودن و با هم کارکردن حاصل می‌شود»[۲۶].

در اینجا به برخی از اصول و عناصر کرامت در فلسفه سیاسی حضرت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اشاره می‌شود: ۱. اصل ایمان[۲۷]، ۲. عقلانیت[۲۸]، ۳. اصل حاکمیت الهی[۲۹]، ۴. اصل آزادگی[۳۰]، ۵. اصل عزت[۳۱]، ۶. اصل شوکت[۳۲]، ۷. اصل نجابت و شرافت[۳۳]، ۸. اصل غیرت و حمیت[۳۴]، ۹. اصل عدالت[۳۵]، ۱۰. اصل مقاومت[۳۶].[۳۷]

منابع

پانویس

  1. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  2. وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.
  3. فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  4. إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا «ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
  5. وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.
  6. وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «و شب و روز و خورشید و ماه را رام شما گردانید و ستارگان رام‌شدگانی به فرمان اویند، به راستی در آن برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هایی است» سوره نحل، آیه ۱۲.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
  8. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۸۰۶.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.
  10. محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۶۵-۱۷۶، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲).
  11. حسن علیدادی سلیمانی، «قرآن و کرامت انسان»، مجله تخصصی کلام اسلامی، ص۳۵.
  12. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی و میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه فجر، در سالروز عید سعید مبعث، ۱۳/۱۱/۱۳۷۰.
  13. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۷۹.
  14. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۸۰۷.
  15. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
  16. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۵/۶/۱۳۸۰.
  17. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  18. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نماز جمعه، ۲۸/۲/۱۳۸۰.
  19. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۹/۱۳۷۴.
  20. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۸۰۸.
  21. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
  22. ابونصر فارابی، الملة، ص۵۶.
  23. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در شروع درس «خارج فقه»، ۲۰/۶/۱۳۷۳.
  24. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، روز مبعث، ۳۱/۵/۱۳۸۵.
  25. «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده‌اند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کرده‌اند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رسانده‌اند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.
  26. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان در روز غدیر، ۲۷/۱/۱۳۷۷.
  27. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۷/۳/۱۳۶۸.
  28. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۱۲/۱۳۸۰.
  29. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام نوروز، ۱/۱/۱۳۶۹.
  30. صحیفه امام، ج۱، ص۶۸، ۲۵/۲/۱۳۴۳.
  31. صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۱، ۱۳۴۳.
  32. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به حجاج، ۱۶/۳/۱۳۷۰.
  33. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۳/۵/۱۳۶۸.
  34. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.
  35. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مصاحبه با روزنامه کیهان، ۱۳/۱۰/۱۳۶۳.
  36. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۶/۱۳۶۸.
  37. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۸۰۹.