ابودجانه انصاری در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۵ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

سمّاک بن خَرَشه بن لوذان بن عبدود بن ثعلبه خزرجی یا سمّاک بن اوس بن خرشه بن لوذان بن عبدود بن ثعلبه خزرجی انصاری صحابی باوفای پیامبر(ص). ابودجانه از قبیله خزرج و طایفه بنی‌ساعده بود[۱]. در پیمان مؤاخات، پیامبر(ص) او را برادر عتبه بن غزوان قرار داد[۲]. وی در جنگ اُحد حضور داشت و ثبات قدم و دفاعش از رسول خدا در آن روز، مشهور است[۳]. در غزوه خیبر نیز شرکت ‌داشته و حارثِ یهودی از شجاعان دشمن و چند تن دیگر را کشته است[۴]. به نقلی دیگر، وی در آن نبرد به فرماندهی امام علی(ع) تعدادی از جنگ‌جویان و قهرمانان دشمن را کشته و سرهایشان را نزد رسول خدا(ص) آورده است[۵]. سپس در پیشاپیشِ مسلمانان به قلعه‌های خیبر حمله برده است[۶].

در جنگ حنین و با کمک امام علی چند نفر از پرچم‌داران دشمن را به قتل رسانده و به نقلی، در غزوه تبوک، پیامبر، پرچم خزرجیان را به او سپرده است[۷]. گویا از همین رو است که ابن‌شهرآشوب، وی را در شمار صحابه جنگ‌جو و مشهور به جهاد آورده ‌است[۸] و بنا به نقلی، در حجّه‌الوداع، پیامبر(ص) او را در مدینه به جای خود گمارد[۹]. بر اساس روایتی، پیامبر به حضرت علی(ع) دستور داد که برای دفع جن و سحر، برای ابودجانه حرزی بنویسد[۱۰].

وی در سال یازدهم هجری، همراه لشکری بود که برای سرکوبی مسیلمه کذّابِ مدّعی نبوّت، به سرزمین یمامه اعزام شدند. ابودجانه خود را با تاکتیکی خاص به درون باغی که مسیلمه و طرف‌دارانش در آن سنگر گرفته بودند، رساند؛ پس از او، براء بن ‌مالک با همان روش وارد باغ شد. در را باز کرد و مسلمانان وارد باغ شدند[۱۱]. ابودجانه به‌طور مستقیم در قتل مسیلمه شرکت داشت[۱۲] و گفته‌اند که در همین نبرد، به شهادت رسید. ابن‌کثیر این ‌نقل را درست‌تر می‌داند؛ ولی نقلی را هم که تا خلافت امام علی زنده بوده و در جنگ صفّین شرکت داشته، آورده است[۱۳]. برپایه گزارشی، وی در این جنگ، به شهادت رسیده است[۱۴]. براساس نقل دیگری، عُمَر وی را پس از جنگ با ایران مأمور گردآوری خمس سرزمین‌های فتح شده کرده است[۱۵]؛ امّا ابن حجر عسقلانی به نقل از الفتوح و دیگران، سمّاک‌ بن خَرَشه انصاری را که در جنگ قادسیه و نیز در جنگ صفین در رکاب حضرت علی بوده، غیر ابودجانه دانسته است[۱۶]. سیوطی،[۱۷] به نقل از جابر آورده است که روزی اصحاب در مسجد و در حضور پیامبر از بهشت سخن می‌گفتند. حضرت فرمود: ای ابادجانه! آیا می‌دانی هرکس که ما را دوست بدارد و به محبّت ما آزموده شود، خداوند تعالی او را دربهشت با ما ساکن خواهد کرد؟ سپس آیه ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ[۱۸] را تلاوت فرمود[۱۹].

ابودجانه در شأن نزول

  1. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۰] گفته‌اند: عدّه‌ای از اصحاب، از جمله ابودجانه در منزل سعد بن ابی وقّاص اجتماع کرده و پس از تناول غذا، شرابی حاضر کردند تا بنوشند که آیه نازل شد و حرمت قطعی خمر را اعلام کرد[۲۱].
  2. از ابن عبّاس نقل شده که آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۲۲] در شأن امام علی و ابودجانه انصاری و عدّه دیگری از صحابه نازل شده. به همین مضمون، روایتی از امام ‌باقر(ع) نیز نقل شده است[۲۳].
  3. ذیل ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۲۴] که مربوط به جنگ اُحد است. از جهاد و دفاع ابودجانه یاد شده و آمده که در غزوه احد، پیامبر(ص) شمشیری را به دست گرفت و فرمود: کیست که حق این شمشیر را ادا کند؟ ابودجانه پرسید: حق آن چیست؟ حضرت پاسخ گفت: آن‌قدر با آن بجنگی تا کج شود. ابودجانه داوطلب شد و شمشیر را از وی گرفت. او که مردی شجاع بود و هنگام جنگ، عصابه‌ای (دستمالی) سرخ بر سر می‌بست، به وسط میدان رفت. با غرور گام برمی‌داشت و رجز می‌خواند. پیامبر فرمود: خداوند این‌گونه راه رفتن را به جز در مانند چنین جای‌گاهی دشمن دارد[۲۵]. وی با اینکه به هند، همسر ابوسفیان، در حالی که مشرکان را به جنگ تحریک می‌کرد، دست یافت، از کشتن او صرف نظر کرد و گفت: شمشیر رسول خدا گرامی‌تر از آن است که بر فرق زنی فرود آید[۲۶]. گفته‌اند: در همین جنگ، پس از آنکه دشمن دوباره حمله کرد و مسلمانان با فرار، پیامبر را تنها گذاشتند، ابودجانه خودش را سپر حضرت قرار داد و خود را بر روی او خم و تیرهای فراوانی بر پشتش اصابت کرد[۲۷] و عبدالله‌ بن ‌حمید اسدی را که با ابیّ‌ بن‌ خلف جمحی هم‌پیمان شده بودند تا پیامبر را به قتل برسانند، کُشت[۲۸]. براساس روایتی از امام صادق(ع) با آنکه پیامبر در روز اُحُد، بیعتش را از ابودجانه برداشت، او دفاع از پیامبر را رها نکرد[۲۹]. از روایاتی استفاده می‌شود که ابودجانه در آن روز (اُحُد) با پیامبر بیعت کرد که تا سرحدّ مرگ بجنگد[۳۰]. علامه طباطبایی نیز پس از نقل روایاتی درباره ثابت قدمان در اُحُد می‌گوید: راویان، در زمینه ثابت قدمان، جز درباره علی و ابودجانه انصاری یک نظر ندارند[۳۱].[۳۲]

منابع

پانویس

  1. اسدالغابه، ج ۶، ص۹۲، البدایة و النهایه، ج ۶، ص۲۵۲.
  2. اسدالغابه، ج ۶، ص۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص۲۴۳.
  3. سیره ابن‌هشام، ج ۳، ص۶۶؛ الطبقات، ج ۳، ص۴۲۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۶۴.
  4. المغازی، ج ۲، ص۶۵۴ و ۷۱۰.
  5. مناقب، ج ۱، ص۲۴۸.
  6. البدایة و النهایه، ج ۴، ص۱۶۰.
  7. المغازی، ج ۳، ص۹۰۲ و ۹۹۶.
  8. مناقب، ج ۲، ص۷۸ و ۷۹.
  9. سیره ابن‌هشام، ج ۴، ص۶۰۱.
  10. بحار الانوار، ج ۹۱، ص۲۲۰.
  11. البدایة و النهایه، ج ۶، ص۲۵۲؛ ریحانة الادب، ج ۷، ص۹۶.
  12. الطبقات، ج۳، ص۴۲۰؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۰؛ اسدالغابه، ج ۶، ص۹۳.
  13. البدایة و النهایه، ج ۶، ص۲۵۲.
  14. ریحانه‌الادب، ج ۷، ص۹۶.
  15. البدایة و النهایه، ج ۷، ص۹۸.
  16. الاصابه، ج ۳، ص۱۴۶ و ۱۴۷.
  17. الدرّالمنثور، ج ۷، ص۶۸۸.
  18. «بی‌گمان پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) جویبارانند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴-۵۵.
  19. خراسانی، محمد، مقاله «ابودجانه انصاری»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ۶۵۵-۶۵۶.
  20. «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.
  21. مناقب، ج ۲، ص۲۰۳ و ۲۰۴؛ البرهان، ج ۲، ص۳۶۰.
  22. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  23. البرهان، ج ۵، ص۳۶۳.
  24. «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است. و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۲-۱۵۵.
  25. سیره‌ابن هشام، ج ۳، ص۶۶ و ۶۷؛ الطبقات، ج ۳، ص۴۲۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۸۲۶.
  26. سیره ابن هشام، ج۳، ص۶۹؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۶۳؛ البدایة و النهایه، ج ۴، ص۱۴.
  27. سیره ابن‌هشام، ج ۳، ص۸۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۶۶؛ الکامل، ج ۲، ص۱۵۵.
  28. الکامل، ج ۲، ص۱۵۵.
  29. بحار الانوار، ج ۲۰، ص۷۰.
  30. بحار الانوار، ج ۲۰، ص۱۰۷ و ۱۰۸.
  31. المیزان، ج ۴، ص۶۹.
  32. خراسانی، محمد، مقاله «ابودجانه انصاری»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۶۵۶-۶۵۷.