عطیة بن سعد بن جناده عوفی در تاریخ اسلامی
مقدمه
شیخ طوسی عطیه بن سعد بن جناده عوفی را از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) به شمار آورده و افزوده است که او را به عطیه بکالی - از طوایف منتسب به قبیله همدان - میشناسند[۱].
مرحوم محدث قمی نقل میکند: سعد بن جناده پدر عطیه در کوفه خدمت حضرت علی (ع) آمد و عرض کرد: ای امیرالمؤمنین خداوند به من پسری داده است، نام او را شما بگذارید. حضرت فرمود: "این عطیه خداست" از اینرو به عطیه نام گذاشته شد و مادرش رومیه نام داشت.
طبق همین نقل، عطیه در عصر حکومت خونخوار تاریخ حجاج بن یوسف ثقفی با پسر اشعث از ترس دستگیری، به فارس فراری شد ولی حجاج بن یوسف ثقفی دست از او برنداشت به قاسم ثقفی حاکم فارس نوشت عطیه را دستگیر کند، اگر حاضر شد به علی بن ابی طالب لعن و نفرین کند، او را آزاد کن و الّا چهارصد شلاق به او بزن و موی سر و صورتش را بتراش! حاکم فارس عطیه را احضار کرد و چون حاضر نشد به حضرت علی (ع) لعن کند چهارصد شلاق به او زد و سر و روی او را تراشید و آزادش کرد. عطیه از آنجا به خراسان رفت و پس از هلاکت حجاج بن یوسف ثقفی به کوفه بازگشت و در آنجا بود و در سال ۱۱۱ هجری از دنیا رفت[۲].[۳]
عطیّه
نام عطیّه، همواره در کنار نام جابر بن عبدالله انصاری مطرح میشود که با هم پس از شهادت امام حسین(ع) در اربعین اول به زیارت قبر آن حضرت آمدند و چون جابر نابینا شده بود، عطیّه او را در این زیارت همراهی میکرد. بنا به برخی نقلها، هنگام بازگشت اهل بیت از سفر شام، در کربلا با جابر و عطیه برخورد کردند. عطیة بن سعد بن جناده عوفی، از رجال علم و حدیث شیعه بود. وی در زمان خلافت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه به دنیا آمد. نام عطیه، به پیشنهاد آن حضرت بر وی نهاده شد. او از راویان موثق شیعه بود که حتّی در کتب رجالی اهل سنّت هم توثیق شده است. وی به جرم تشیّع و هواداری علی(ع) از سوی حجاج بن یوسف تحت تعقیب بود و به فارس گریخت. به دستور حجاج، او را گرفتند و چون حاضر نشد علی(ع) را لعن کند، چهار صد تازیانه بر بدنش زدند و موی سر و ریش او را تراشیدند. از آن پس به خراسان رفت و پس از مدّتی به کوفه بازگشت. در کوفه بود تا در سال ۱۱۱ هجری درگذشت[۴].[۵].
عطیة بن سعد عوفی (متوفای ۱۱۱)
وی شاگرد ابن عباس و ابوسعید خدری است. بعضی از ائمه جرح و تعدیل اهل سنت عطیة را به خاطر تشیع ضعیف میشمارند. ذهبی در مورد او مینویسد: تابعی مشهور و ضعیف است که از ابن عباس، ابوسعید خدری و ابن عمر روایت میکند. ابوحاتم میگوید: حدیثش نوشته میشود ولی ضعیف است. سالم مرادی میگوید: عطیه شیعه بود. احمد بن حنبل میگوید: حدیثش ضعیف است. نسائی و جماعتی دیگر میگوید: ضعیف است[۶]. ابن جوزی در کتاب الموضوعات[۷] ادعاء اجماع بر ضعف او میکند. با این اوصاف از اهل سنت میپرسیم که اگر عطیه ضعیف است، چرا او را جزء مفسرین میشمارید، و از وی حدیث نقل میکنید؟
تضعیف عطیه بیشتر به خاطر تشیع اوست. به وی گفته شد که امیرالمؤمنین(ع) را سب کند! اما حاضر به این کار نشد، و به همین جهت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ابن سعد مینویسد: فكتب الحجاج إلى محمد بن القاسم الثقفي ادع عطية، فإن سب علي بن أبي طالب وإلا فاضربه ۴۰۰ سوطا واحلق رأسه ولحيته[۸]؛ حجاج به محمد بن قاسم ثقفی نوشت که عطیه را بخوان پس اگر علی بن ابی طالب را سب کرد او را رها کن و الا به او ۴۰۰ ضربه شلاق بزن و مو و ریش او را بتراش.[۹]
منابع
پانویس
- ↑ رجال طوسی، ص۵۱، ش۸۰.
- ↑ سفینة البحار، ج۲، عنوان عطا، ص۲۰۵.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۹۹۶-۹۹۷.
- ↑ معارف و معاریف، ج۴، ص۱۵۶۷.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۴۴.
- ↑ تابعي شهير، ضعيف، يروي عن ابن عباس وأبي سعيد الخدري وابن عمر... قال أبو حاتم: يكتب حديثه، ضعيف. قال سالم المرادي: كان عطية يتشيع... وقال أحمد بن حنبل: ضعيف الحديث... قال النسائي وجماعة: ضعيف؛ میزان الاعتدال، ج۳، ص۷۹، حدیث ۵۶۶۷.
- ↑ الموضوعات، ج۱، ص۱۱۴: فقد ضعفه الجماعة.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۰۴؛ المنتخب من ذیل المذیل، ج۱، ص۱۲۸؛ الاعلام زرکلی، ج۴، ص۲۳۷.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۲۶۵.