نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۵ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
عصر غیبت کبری چه خصوصیات ویژهای دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«اسلام و مسلمین در این دوران فترت در شرایطی بس دشوارتر از تمامی دوران زندگی خود، بلکه زندگی دیگر پیروانادیان آسمانی، به سر میبرند و با در نظر گرفتن ویژگیهایی که برخواهیم شمرد این دوره را میتوانیم دشوارترین دوره زندگی بشریت در گذشته و حال بشمار آوریم.
نخستین ویژگی: قطع ارتباط کلی: این ویژگی که بصورتی همه جانبه تمام دوره غیبت کبری را فرا گرفته و مهمترین خصوصیت است اینست که: مسلمین بکلی از پیشوا و رهبرشان بریده بوده، راهی به دیدار و آشنایی و بهرهبرداری از گفتار و کردار آن حضرت ندارند، نماینده و سفیر خاصی نیست و از آن حضرت پیامی نمیشنوند و نامه و سفارشی از سوی آن حضرت - آنگونه که در دوران غیبت صغری متداول بود - نمیبینند. چرا که در این دوره فترتی که تاریخش را مینویسیم، تمامی اینگونه ارتباطات بهطور کلی قطع شده است. با این ویژگی این دوران از سایر اعصار عمراسلام و مسلمین متمایز میشود. پس اختلاف آن با زمان رسول اکرم(ص) و ائمه (ع) و زمان ظهور خود آن حضرت، در این است که در این دورهها زمامدار و رهبر میان مسلمین به سر میبرد، ولی در زمان غیبترهبر و پیشوا از مردمپنهان است. و نیز تفاوت آن با غیبت صغری در این است که در آن دوره نمایندگانی از جانب حضرت وجود داشتند و بیانات و توقیعاتی از سوی ایشان صادر میشد، ولی در این دوره نه نمایندهای هست و نه توقیعی.
ویژگی دوم: حاکمیتظلم و جور در زمین خصیصه دوم، سیادت و حاکمیتظلم و جور در زمین است. بدین معنی که اسلام با آن نظام عادلانهاش از جوامع بشری رخت برمیبندد و انحرافات و بیراههرویها و ستمها و جنگهایی که امروزه بشریت به خود میبیند روی میدهد. و با این ویژگی، دوران غیبت با زمان آقایی و حاکمیت کامل نظاماسلام در زمان رسول خدا (ص) و برپا شدن دولت حقه توسط آن حضرت و همچنین با زمان ظهورحضرت مهدی (ع) و اقامه دولت حق توسط ایشان، متمایز میگردد. و از سوی دیگر با همین خصیصه با هر یک از زمانهای کنار افتادن اسلام از پهنه زندگی - اگر چه بهصورت ناقص و جزئی مانند عصر خلفای اموی و عباسی - مشترک میشود. اگر چه دورههای اخیر زندگی ما از حیث حاکمیت و سیادت مادیگری و ستم و تجاوز و تهدید بشریت به نابودی با جنگ جهانی سوم، از گذشتهها سختتر و دشوارتر است.
ویژگی سوم: شدت و وضوح امتحان الهی: بهطورکلی هر انسانی در این دوران با سه لغزشگاه مواجه میشود که دین و دنیای او را تهدید میکند و هر فردی بمیزان فداکاری و از خودگذشتگی و نیروی ارادهاش میتواند سعادت و آینده نیکو و پیروزی و موفقیتش را در آزمون خداوندی تضمین کند.
لغزشگاه نخست خواستها و تمایلات طبیعی: این لغزشگاه، آن خواستهها و تمایلات طبیعی است که آدمی جویای تأمین آنهاست و فریاد این کششها جز با اشباع کامل، خاموشی نگیرد. این تمایلات سیری و اشباع را از هر راهی که باشد خواهانند و برای صاحب خویش طریق مشروع را بهطور خاص معین نمیسازند و بلکه ممکن است عنان وی را نیز بگسلند، که در نتیجه آنچه را از قوانین و عادات مرسومه و احکام دین و حدود و قیود، پیشرو دارد، نادیده انگارد. این لغزشگاه مخصوص عصر غیبت کبری نیست، و لکن در این دوره، بهجهت فزونی عوامل گمراهی و انحراف، لغزندهتر و خطرناکتر است.
لغزشگاه دوم: رویارویی با سختی در راه ایمان لغزشگاه بعدی رویارویی انسان است با انواع و اقسام فشارها و کینهها و دشواریهایی که در راه حقیقت و ایمان با آنها مواجه میشود و برای مبارزه با آنها به از خودگذشتگی و نیرومندی اراده نیازمند است. انسان، با این لغزشگاه، در زمان جدایی و دوری اسلام از متن زندگی روبرو میشود. چنانکه زمان غیبت کبری نیز دارای چنین خصوصیتی است.
لغزشگاه سوم [وجود شبهات در وجود پیشوا]: این لغزشگاه رویارویی با انواع شبهات و تشکیکاتی است که آدمی در مورد وجود پیشوای خود یعنی حضرتبقیة الله (ع) با آنها روبرو میشود. هر چه زمان بدرازا میکشد و شخص امام از صحنه زندگی واقعی دورتر میشود و جریانات مادیگری - که عالم روح و معنا و هر آنچه را که نامحسوس و نادیدنی است از حساب خویش بیرون و دور مینمایند - بر اندیشه انسانی میشورد و چیرگی مییابد، این لغزشگاه وسعت بیشتری پیدا میکند. فرد، در دوران غیبتامام (ع) - و بخصوص در عصر غیبت کبری که سفیرانی نیز از سوی امامبرگزیده نمیشوند - با این لغزشگاه روبرو میشود، و بالاخص پس از نهضت مادی اروپا (رنسانس) و آغاز عصر استعمار و طغیان جریان مادیگرایی جهانی و همهگیر، این لغزشگاه، لغزندهتر میگردد و به اندازهای که شخص بتواند علیه این جریانات و اندیشه حاکمی که روبرو دارد پافشاری بخرج دهد و فکر و اندیشه خود را رشد داده، بر مفاهیم و براهیناسلام بیندیشد (تعمق کند)، به همان اندازه میتواند سعادت دنیا و آخرت خویش را در پیشگاه مقدسپروردگار تضمین نماید.
هر یک از این لغزشگاههای سهگانه، در دوران غیبت کبری، بهطور روشن و آشکار شدت و دشواری مییابد و به همین جهت آزمون الهی برای کسب شایستگیهای اسلامی و نیروهای ایمانی یک انسانمسلمان دشوارتر، و موفقیت در این امتحان مشکلتر میشود. و لذا در برخی از روایاتی که از ائمهمعصومین (ع) در پاسخ پرسش از هنگام ظهورحضرت مهدی (ع) رسیده است چنین آمده است که: بخدا سوگند نه، تا آن زمان که پاک و خالص شوید. و بخدا سوگند نه، تا آن زمان که غربال گردید و بیخته شوید. و بخدا سوگند نه، تا آن زمان که هر کس اهل شقاوت و محرومیت است، شقی و محروم گردد و آنکه اهل سعادت است، سعید و نیکفرجام گردد».[۱] و این امتحان الهی، جز این نیست که شروع شده و تحقق یافته است «تا هر کس که نابود میشود از روی دلیل و بینه باشد و آنکه حیات مییابد نیز»[۲].
زیرا کسی که شقی و منحرف میشود، فردی است که به صحت رأی و عمل خود قانع و راضی میباشد و در نتیجه با شقاوت و انحراف هلاک میشود و سزاوار لعنت و نفرین الهی و خسران همیشگی میگردد؛ و آن کس که در نتیجه امتحان، بواسطه ایمانش سعادتمند میشود، ایمان او استوار و نیرومند و خالص و ناب است[۳].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
مسلمانان در این عصر در ظاهر از رهبر و امام خود جدا شدهاند، و او را نمیبینند و یا اگر میبینند او را نمیشناسند. و این حکم کلّی برای عموم شیعیان است، گر چه ممکن است برخی به جهت مصالحی، مشرف به لقای حضرت شوند.
در نتیجه مشاهده میکنیم که امامان (ع) تأکید فراوانی بر این موضوع مهم داشتهاند. همان گونه که از حضرت موسی بن جعفر(ع) روایت شده که فرمود: ر گاه پنجمین از اولاد هفتمین مفقود شد، پس خدا را، خدا را در ادیانتان، مواظب باشید که معتقدات شما را زایل نکنند، ای فرزندم! به طور حتم برای صاحب این امر غیبتی است به حدّی که معتقدان به آن، از این امر رجوع میکنند، و این محنتی است که خداوند به واسطه آن خلقش را امتحان میکند...[۴]»[۵].