عصر غیبت کبری چه خصوصیات ویژه‌ای دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

عصر غیبت کبری چه خصوصیات ویژه‌ای دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری

عصر غیبت کبری چه خصوصیات ویژه‌ای دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:
«اسلام و مسلمین در این دوران فترت در شرایطی بس دشوارتر از تمامی دوران زندگی خود، بلکه زندگی دیگر پیروان ادیان آسمانی، به سر می‌‏برند و با در نظر گرفتن ویژگی‌هایی که برخواهیم شمرد این دوره را می‌‏توانیم دشوارترین دوره زندگی بشریت در گذشته و حال بشمار آوریم.
  • نخستین ویژگی: قطع ارتباط کلی‏: این ویژگی که بصورتی همه جانبه تمام دوره غیبت کبری را فرا گرفته و مهمترین خصوصیت است اینست که: مسلمین بکلی از پیشوا و رهبرشان بریده بوده، راهی به دیدار و آشنایی و بهره‏برداری از گفتار و کردار آن حضرت ندارند، نماینده و سفیر خاصی نیست و از آن حضرت پیامی نمی‌‏شنوند و نامه و سفارشی از سوی آن حضرت - آنگونه که در دوران غیبت صغری متداول بود - نمی‌‏بینند. چرا که در این دوره فترتی که تاریخش را می‏‌نویسیم، تمامی اینگونه ارتباطات به‌طور کلی قطع شده است. با این ویژگی این دوران از سایر اعصار عمر اسلام و مسلمین متمایز می‏‌شود. پس اختلاف آن با زمان رسول اکرم(ص) و ائمه (ع) و زمان ظهور خود آن حضرت، در این است که در این دوره‏ها زمامدار و رهبر میان مسلمین به سر می‌‏برد، ولی در زمان غیبت رهبر و پیشوا از مردم پنهان است. و نیز تفاوت آن با غیبت صغری در این است که در آن دوره نمایندگانی از جانب حضرت وجود داشتند و بیانات و توقیعاتی از سوی ایشان صادر می‌‏شد، ولی در این دوره نه نماینده‏ای هست و نه توقیعی.
  • ویژگی دوم: حاکمیت ظلم و جور در زمین‏ خصیصه دوم، سیادت و حاکمیت ظلم و جور در زمین است. بدین معنی که اسلام با آن نظام عادلانه‏‌اش از جوامع بشری رخت برمی‏‌بندد و انحرافات و بیراهه‏روی‌ها و ستم‌ها و جنگ‌هایی که امروزه بشریت به خود می‌‏بیند روی می‌‏دهد. و با این ویژگی، دوران غیبت با زمان آقایی و حاکمیت کامل نظام اسلام در زمان رسول خدا (ص) و برپا شدن دولت حقه توسط آن حضرت و همچنین با زمان ظهور حضرت مهدی (ع) و اقامه دولت حق توسط ایشان، متمایز می‌‏گردد. و از سوی دیگر با همین خصیصه با هر یک از زمان‌های کنار افتادن اسلام از پهنه زندگی - اگر چه به‌صورت ناقص و جزئی مانند عصر خلفای اموی و عباسی - مشترک می‏‌شود. اگر چه دوره‏‌های اخیر زندگی ما از حیث حاکمیت و سیادت مادیگری و ستم و تجاوز و تهدید بشریت به نابودی با جنگ جهانی سوم، از گذشته‌‏ها سختتر و دشوارتر است.
  • ویژگی سوم: شدت و وضوح امتحان الهی‏: به‌طورکلی هر انسانی در این دوران با سه لغزشگاه مواجه می‌‏شود که دین و دنیای او را تهدید می‌‏کند و هر فردی بمیزان فداکاری و از خودگذشتگی و نیروی اراده‏‌اش می‏‌تواند سعادت و آینده نیکو و پیروزی و موفقیتش را در آزمون خداوندی تضمین کند.
لغزشگاه نخست خواست‌ها و تمایلات طبیعی‏: این لغزشگاه، آن خواسته‏‌ها و تمایلات طبیعی است که آدمی جویای تأمین آنهاست و فریاد این کشش‌ها جز با اشباع کامل، خاموشی نگیرد. این تمایلات سیری و اشباع را از هر راهی که باشد خواه‌انند و برای صاحب خویش طریق مشروع را به‌طور خاص معین نمی‌‏سازند و بلکه ممکن است عنان وی را نیز بگسلند، که در نتیجه آنچه را از قوانین و عادات مرسومه و احکام دین و حدود و قیود، پیش‏رو دارد، نادیده انگارد. این لغزشگاه مخصوص عصر غیبت کبری نیست، و لکن در این دوره، به‌جهت فزونی عوامل گمراهی و انحراف، لغزنده‏‌تر و خطرناک‌تر است.
لغزشگاه دوم: رویارویی با سختی در راه ایمان‏ لغزشگاه بعدی رویارویی انسان است با انواع و اقسام فشارها و کینه‌‏ها و دشواری‌هایی که در راه حقیقت و ایمان‏ با آنها مواجه می‏‌شود و برای مبارزه با آنها به از خودگذشتگی و نیرومندی اراده نیازمند است. انسان، با این لغزشگاه، در زمان جدایی و دوری اسلام از متن زندگی روبرو می‏‌شود. چنانکه زمان غیبت کبری نیز دارای چنین خصوصیتی است.
لغزشگاه سوم [وجود شبهات در وجود پیشوا]: این لغزشگاه رویارویی با انواع شبهات و تشکیکاتی است که آدمی در مورد وجود پیشوای خود یعنی حضرت بقیة الله (ع) با آنها روبرو می‌‏شود. هر چه زمان بدرازا می‏‌کشد و شخص امام از صحنه زندگی واقعی دورتر می‏‌شود و جریانات مادیگری - که عالم روح و معنا و هر آنچه را که نامحسوس و نادیدنی است از حساب خویش بیرون و دور می‌‏نمایند - بر اندیشه انسانی می‌‏شورد و چیرگی می‌‏یابد، این لغزشگاه وسعت بیشتری پیدا می‏‌کند. فرد، در دوران غیبت امام (ع) - و بخصوص در عصر غیبت کبری که سفیرانی نیز از سوی امام برگزیده نمی‏‌شوند - با این لغزشگاه روبرو می‌‏شود، و بالاخص پس از نهضت مادی اروپا (رنسانس) و آغاز عصر استعمار و طغیان جریان مادیگرایی جهانی و همه‏‌گیر، این لغزشگاه، لغزنده‌‏تر می‏‌گردد و به اندازه‏ای که شخص بتواند علیه این جریانات و اندیشه حاکمی که روبرو دارد پافشاری بخرج دهد و فکر و اندیشه خود را رشد داده، بر مفاهیم و براهین اسلام بیندیشد (تعمق کند)، به همان اندازه می‏‌تواند سعادت دنیا و آخرت خویش را در پیشگاه مقدس پروردگار تضمین نماید.
هر یک از این لغزشگاه‌های سه‏گانه، در دوران غیبت کبری، به‌طور روشن و آشکار شدت و دشواری می‏‌یابد و به همین جهت آزمون الهی برای کسب شایستگی‌‏های اسلامی و نیروهای ایمانی یک انسان مسلمان دشوارتر، و موفقیت در این امتحان مشکل‏تر می‌‏شود. و لذا در برخی از روایاتی که از ائمه معصومین (ع) در پاسخ پرسش از هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) رسیده است چنین آمده است که: بخدا سوگند نه، تا آن زمان که پاک و خالص شوید. و بخدا سوگند نه، تا آن زمان که غربال گردید و بیخته شوید. و بخدا سوگند نه، تا آن زمان که هر کس اهل شقاوت و محرومیت است، شقی و محروم گردد و آنکه اهل سعادت است، سعید و نیک‌فرجام گردد».[۱] و این امتحان الهی، جز این نیست که شروع شده و تحقق یافته است «تا هر کس که نابود می‌‏شود از روی دلیل و بینه باشد و آنکه حیات می‌‏یابد نیز»[۲].
زیرا کسی که شقی و منحرف می‏‌شود، فردی است که به صحت رأی و عمل خود قانع و راضی می‏‌باشد و در نتیجه با شقاوت و انحراف هلاک می‌‏شود و سزاوار لعنت و نفرین الهی و خسران همیشگی می‏‌گردد؛ و آن کس که در نتیجه امتحان، بواسطه ایمانش سعادتمند می‌‏شود، ایمان او استوار و نیرومند و خالص و ناب است[۳].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نص حدیث و توضیحات پیرامون امتحان الهی در ضمن همین کتاب خواهد آمد.
  2. انفال، ۴۲: ﴿لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ.
  3. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۲۱.
  4. إذا فُقِدَ الخامِسُ مِن وُلدِ السّابِعِ، فَاللّهَ اللّهَ فی أدیانِکُم لا یُزیلُکُم عَنها أحَدٌ. یا بُنَیَّ! إنَّهُ لا بُدَّ لِصاحِبِ هذَا الأَمرِ مِن غَیبَهٍ، حَتّی یَرجِعَ عَن هذَا الأَمرِ مَن کانَ یَقولُ بِهِ إنَّما هِیَ مِحنَهٌ مِنَ اللّهِ عز و جل امتَحَنَ بِها خَلقَهُ؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۶، ح ۲
  5. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۷۳.