نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۴ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
غیب و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند،[۱]عالم شهود، عالم محسوسات است، و جهان غیب، ماوراء حس، زیرا غیب در اصل، به معنی چیزی است که پوشیده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حس ما پوشیده است به آن غیب گفته میشود[۲] مانند: اوضاع قیامت، معاد، بهشت، دوزخ، ملائکه و فرشتگان؛ این امور چون دیدنی و شنیدنی و بوییدنی و چشیدنی و لمس کردنی نیستند و حواس ما تاب درک آنها را ندارند از جهان غیب شمرده میشوند.[۳]غیب عالمیاست که در درون همین جهان مشهود قرار دارد، عالم غیب و عالم شهود از منظر قرآن دو عالم فرض شده ولی بین این دو عالم انفکاک و جدایی وجود ندارد، بلکه غیب مرتبهای از عالم هستی است، همانگونه که مرتبه عقل از مراتب وجود آدمی است.[۴] هر چند میان عالم غیب و شهادت تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما رابطۀ میان آن دو عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن از این حقیقت ژرف پرده برداشته و ریشه و اصل همه موجودات را نزد خدا می¬داند.[۵]
باید توجه داشت ﴿عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۷] بودن خدا به این معنا نیست که برخی اشیا برای خدا، غیب و برخی شهادت است، همۀ امور نزد خداوند، شهادت (آشکار) است و هیچ چیز بر او پوشیده نیست، اما برای دیگر موجودات، برخی امور، پوشیده و برخی امور، آشکار است. البته غیب و شهادت برای اشیا و افراد نسبی است؛ یعنی ممکن است بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد.[۸]
ما کان أو سیکون: اخبار انبیاء سابق، آینده، آمدن پیامبری در آینده، البلایا و المنایا.
القواعد التی لیست ضروریات و لا مستنبطة منها بالفکر.[۲۰]
نتیجه گیری
در نتیجه هر حقیقت و واقعیتی که ماورای درکانسانجاهل قرار گرفته است، برای او نوعی غیب است. البته، مفهوم دیگری از غیب نیز وجود دارد که عبارت است از حقایق پشت پرده واقعیات و رویدادهایِ عالم طبیعت که حواس و ذهن و دیگر ابزار شناخت معمولی، راهی به آنها ندارد.[۲۱]
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
↑ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۳؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
↑ر.ک. نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۹۵
↑ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
↑ر.ک. فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
↑«و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.
↑ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲؛ مرادی، ژاله، تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب ص ۲۶
↑ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
↑ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
↑ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟
↑«همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
↑ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
↑«گویندهای از آنان گفت: اگر میخواهید کاری بکنید یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید تا کاروانی وی را بردارد» سوره یوسف، آیه ۱۰.
↑ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟