بحث:جهان غیب چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
پاسخ جامع
چیستی غیب و شهود
- غیب و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند،[۱] عالم شهود، عالم محسوسات است، و جهان غیب، ماوراء حس، زیرا غیب در اصل، به معنی چیزی است که پوشیده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حس ما پوشیده است به آن غیب گفته میشود[۲] مانند: اوضاع قیامت، معاد، بهشت، دوزخ، ملائکه و فرشتگان؛ این امور چون دیدنی و شنیدنی و بوییدنی و چشیدنی و لمس کردنی نیستند و حواس ما تاب درک آنها را ندارند از جهان غیب شمرده میشوند.[۳] غیب عالمیاست که در درون همین جهان مشهود قرار دارد، عالم غیب و عالم شهود از منظر قرآن دو عالم فرض شده ولی بین این دو عالم انفکاک و جدایی وجود ندارد، بلکه غیب مرتبهای از عالم هستی است، همانگونه که مرتبه عقل از مراتب وجود آدمی است.[۴] هر چند میان عالم غیب و شهادت تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما رابطۀ میان آن دو عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن از این حقیقت ژرف پرده برداشته و ریشه و اصل همه موجودات را نزد خدا می¬داند.[۵]
مرز دین داری و بی دینی و تاثیرات ایمان و عرفان بر روی انسان
- مرز دین داری و بی دینی، ایمان به عالم غیب است و مؤمنان کسانی هستند که به عالم غیب ایمان دارند. دین داری معمولی، ایمان و قبول عالم غیب است و ایمان عرفانی، شهود عالم غیب است. بدین ترتیب، ایمان و عرفان چشم آدمی را به جهانی بس بزرگتر از آنچه که در ظاهر به نظر میرسد میگشاید.[۶]
"عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ" بودن خدا
- باید توجه داشت ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۷] بودن خدا به این معنا نیست که برخی اشیا برای خدا، غیب و برخی شهادت است، همۀ امور نزد خداوند، شهادت (آشکار) است و هیچ چیز بر او پوشیده نیست، اما برای دیگر موجودات، برخی امور، پوشیده و برخی امور، آشکار است. البته غیب و شهادت برای اشیا و افراد نسبی است؛ یعنی ممکن است بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد.[۸]
مصادق جهان غیب
- برخی از مصادیق جهان غیب که از قرآن،[۹] روایات[۱۰] و کلام عالمان امامی[۱۱] قابل استخراج است عبارتند از:
- آیات:
- مبدأ و معاد: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾[۱۲] [۱۳]
- تاریکی: ﴿وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ﴾[۱۴][۱۵]
- امام باقر(ع) فرمودند:[۱۶] «رجعت نیز از مصادیق غیب شناسانده شده است».[۱۷]
- امام صادق(ع) فرمودند:[۱۸] «قیام حضرت امام عصر(ع) از مصادیق غیب شناسانده شده است».[۱۹]
- ما کان أو سیکون: اخبار انبیاء سابق، آینده، آمدن پیامبری در آینده، البلایا و المنایا.
- القواعد التی لیست ضروریات و لا مستنبطة منها بالفکر.[۲۰]
نتیجه گیری
- در نتیجه هر حقیقت و واقعیتی که ماورای درک انسان جاهل قرار گرفته است، برای او نوعی غیب است. البته، مفهوم دیگری از غیب نیز وجود دارد که عبارت است از حقایق پشت پرده واقعیات و رویدادهایِ عالم طبیعت که حواس و ذهن و دیگر ابزار شناخت معمولی، راهی به آنها ندارد.[۲۱]
پاسخ تفصیلی
چیستی غیب و شهود
- غیب و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند،[۲۲] که به چهار امر اطلاق می شود:
- اموری که با حواس ظاهری درک نمیشود.
- مکانهایی که از دید ما پنهان است.
- اموری که به آن علم نداریم و آن علوم نزد خداوند است.
- معارفی که به آن دسترسی نداریم.[۲۳]
- عالم شهود، عالم محسوسات است و جهان غیب ماوراء حس، زیرا غیب در اصل به معنی چیزی است که پوشیده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حس ما پوشیده است به آن غیب گفته میشود[۲۴] مانند: اوضاع قیامت، معاد، بهشت، دوزخ، ثوابها، عقابهای اخروی، خدا و صفات او، ملائکه و فرشتگان؛ این امور چون دیدنی و شنیدنی و بوییدنی و چشیدنی و لمس کردنی نیستند و حواس ما تاب درک آنها را ندارند از جهان غیب شمرده میشوند.[۲۵] غیب عالمی است که در درون همین جهان مشهود قرار دارد، عالم غیب و عالم شهود از منظر قرآن دو عالم فرض شده ولی بین این دو عالم انفکاک و جدایی وجود ندارد، بلکه غیب مرتبهای از عالم هستی است همانگونه که مرتبه عقل از مراتب وجود آدمی است.[۲۶]
- هر چند میان عالم غیب و شهادت تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما رابطۀ میان آن دو عمیق و ناگسستنی است و هرچه در عالم شهادت است، ریشهای در عالم غیب دارد. قرآن از این حقیقت ژرف پرده برداشته و ریشه و اصل همه موجودات را نزد خدا می داند و میفرماید: ﴿وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ﴾[۲۷] پس همه موجودات طبیعی، در واقع صورت فرود آمده حقیقتی هستند که در جهان ماورای طبیعت آشیانه دارند.[۲۸]
مرز دین داری و بی دینی و تاثیرات ایمان و عرفان بر روی انسان
- مرز دین داری و بی دینی، ایمان به عالم غیب است و مؤمنان کسانی هستند که ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾[۲۹] به عالم غیب ایمان دارند. دین داری معمولی، ایمان و قبول عالم غیب است و ایمان عرفانی، شهود عالم غیب است. بدین ترتیب، ایمان و عرفان چشم آدمی را به جهانی بس بزرگتر از آنچه که در ظاهر به نظر میرسد میگشاید به تعبیر مولوی، آنچه از باطن به ظاهر و از عالم غیب به عالم شهادت رسیده، تنها شاخهای است کوچک از باغی بزرگ. آری، عالمی هست کین فلک یک برگ اوست.[۳۰]
"عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ" بودن خدا
- باید توجه داشت ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۳۱] بودن خدا به این معنا نیست که برخی اشیا برای خدا، غیب و برخی شهادت است، خداوند سبحان به هر دو آگاهی دارد. بلکه غیب و شهادت در این تعبیر، امری اضافی و فقط نسبت به دید انسانهاست؛ چون حقیقت علم، عبارت از شهود و حضور معلوم است و حضور معلوم با غایب بودن آن سازگار نیست. سراسر جهان مشهود خداوند است و چیزی برای او غیب نیست. تقسیم جهان به غیب و شهادت نظیر تقسیم موجود به مجرد و مادی نیست که تقسیمی حقیقی است، بلکه نسبت به خداوند از قبیل نفی موضوع است؛ یعنی آنچه نزد شما بر دو قسم (غیب و شهادت) است، نزد خدا بیش از یک قسم (شهادت) نیست. بر اساس این دو نکته همه امور نزد خداوند، شهادت (آشکار) است و هیچ چیز بر او غیب (پوشیده) نیست، اما برای دیگر موجودات، برخی امور، پوشیده است و برخی امور، آشکار است. البته غیب و شهادت برای اشیا و افراد، نسبی است؛ یعنی ممکن است بعضی امور برای برخی افراد پوشیده باشد، ولی همان امر برای فرد دیگری آشکار باشد.[۳۲]
مصادق جهان غیب
- برخی از مصادیق از غیب که از قرآن،[۳۳] روایات[۳۴] و کلام عالمان امامی[۳۵] قابل استخراج است عبارتند از:
- آیات:
- مبدأ و معاد: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾[۳۶]
- تاریکی: وَ﴿وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ﴾[۳۷]
- اسرار و قوانین نهفته در طبیعت: ﴿وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ﴾[۳۸]
- لوح محفوظ: ﴿أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ﴾[۳۹]
- زمان نزول عذاب الهی: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا﴾[۴۰]
- ظنّ و گمان: ﴿وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ﴾[۴۱] و ﴿رَجْمًا بِالْغَيْبِ﴾[۴۲]
- وحی: ﴿وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ﴾[۴۳]
- معجزه: ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴾[۴۴]
- رویدادهای گذشتگان: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ﴾[۴۵]
- پنهان و خلوت: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۴۶] و ﴿أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ﴾[۴۷]
- اسرار خانوادگی: ﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ﴾[۴۸]
- آنچه در دلها میگذرد: ﴿إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۴۹]
- دانشهای خارج از ظرفیت و محاسبات انسانی: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۵۰]
- قیامت: ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ﴾[۵۱]
- بهشت: ﴿جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا﴾[۵۲]
- زمان و مکان نزول باران: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ﴾[۵۳]
- آنچه در شکم مادران است: ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ﴾[۵۴]
- پیش آمدها: ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا﴾[۵۵]
- محل مرگ: ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ﴾[۵۶]
- حقیقت روح: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي﴾[۵۷] [۵۸]
- امام باقر(ع) فرمودند:[۵۹] «رجعت نیز از مصادیق غیب شناسانده شده است».[۶۰]
- امام صادق(ع) فرمودند:[۶۱] «قیام حضرت امام عصر(ع) از مصادیق غیب شناسانده شده است».[۶۲]
- ما کان أو سیکون: اخبار انبیاء سابق، آینده، آمدن پیامبری در آینده، البلایا و المنایا و القضایا، غیبة صاحب الامر، قیام القائم، یوم الرجعة، یوم القائم، الآخرة، یوم القیامة، أشراط الساعة، البرزخ، الیوم الآخر، جنّته و ناره، عِلْمُ السَّاعَةِ و علم ما فی الارحام و نزول الغیث و ما اکتسب غدا و محل الموت (علی التفصیل)، کتب اللَّه و رسله برای مؤمنین، نزول عیسی، بداء، نبوة الأنبیاء.
- القواعد التی لیست ضروریات و لا مستنبطة منها بالفکر.
- أعمال مخفیانه عباد (علم به سخنان مخفی مردم، علم مأکولات مردم و ذخیره خانههایشان).
- ما یحدث فی البلدان من خیر و شر.
- منطق حیوانات.
- علم السموات و الأرضین.
- علم الملائکة (برای انسان غیب است).
- علم الملائکه و المرسلین.
- تأویل و باطن اعمال اولیای خدا (مثل تأویل کارهای خضر که موسی نمیدانست).
- اسماء خاصی که خدا به آدم(ع) تعلیم داد.
- اللَّه و صفاته، توحید اللَّه.
- علم الأوّلین و الآخرین.
- العرش و الکرسی و الملائکة.
- نفس انسان / ما تکِنّ الصدور (غیب اضافی).
- الوقائع الحادثة فی أقطار العالم البعیدة، (الأشیاء المادیه) الغائبة عن حواسنا فی وقتنا.
- رؤیای افراد.[۶۳]
نتیجه گیری
- در نتیجه هر حقیقت و واقعیتی که ماورای درک انسان جاهل قرار گرفته است، برای او نوعی غیب است. البته، مفهوم دیگری از غیب نیز وجود دارد که عبارت است از حقایق پشت پرده واقعیات و رویدادهایِ عالم طبیعت که حواس و ذهن و دیگر ابزار شناخت معمولی، راهی به آنها ندارد.[۶۴]
پانویس
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱؛ امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۳؛ سجادی، سید احمد، پرچمداران هدایت، ص۱۴۱
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۳؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۹۵
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ ر.ک. فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ «و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲؛ مرادی، ژاله، تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب ص ۲۶
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
- ↑ «گویندهای از آنان گفت: اگر میخواهید کاری بکنید یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید تا کاروانی وی را بردارد» سوره یوسف، آیه ۱۰.
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۵۲
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان ج۱ ص۴۴
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. مرادی، ژاله، تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب ص ۲۶
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱؛ امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۳؛ سجادی، سید احمد، پرچمداران هدایت، ص۱۴۱
- ↑ ر.ک. سجادی، سید احمد، پرچمداران هدایت، ص۱۴۱
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۳؛ فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۹۵
- ↑ «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم» سوره حجر، آیه ۲۱.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ ر.ک. فنایی اشکوری، محمد، دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلالالدین مولوی، صفحه ؟؟؟
- ↑ «و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۲۹۲؛ مرادی، ژاله، تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب ص ۲۶
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ «گویندهای از آنان گفت: اگر میخواهید کاری بکنید یوسف را نکشید، او را در ژرفگاه چاه بیندازید تا کاروانی وی را بردارد» سوره یوسف، آیه ۱۰.
- ↑ «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
- ↑ «یا مگر غیب نزد آنان است که (از روی آن) مینویسند؟» سوره طور، آیه ۴۱.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند» سوره جن، آیه ۲۶.
- ↑ «در حالی که پیشتر آن را منکر بودند و (اکنون) از جایی دور تیر به تاریکی میافکنند» سوره سبأ، آیه ۵۳.
- ↑ «خواهند گفت: سه تن بودند چهارمین آنان سگشان بود و میگویند پنج تن بودند ششمین آنان سگشان بود- در حالی که تیری در تاریکی میافکنند- و میگویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود؛ بگو: پروردگارم از شمار آنان آگاهتر است، جز اندکی (شمار) آنها را نمیدانن» سوره کهف، آیه ۲۲.
- ↑ «و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد،» سوره تکویر، آیه ۲۴.
- ↑ «و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.
- ↑ «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
- ↑ «و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.
- ↑ «آیا نمیدانند که خداوند راز آنها و سخنان زیرگوشی آنان را میداند و اینکه خداوند بسیار داننده نهانهاست؟!» سوره توبه، آیه ۷۸.
- ↑ «مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.
- ↑ «بیگمان خداوند دانای نهان آسمانها و زمین است؛ او به اندیشهها داناست» سوره فاطر، آیه ۳۸.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ «و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است و کار رستخیز جز یک چشم بر هم زدن نیست یا خود کوتاهتر است؛ بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره نحل، آیه ۷۷.
- ↑ «بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ بیگمان وعده او شدنی است» سوره مریم، آیه ۶۱.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن، صفحه ؟؟؟
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۵۲
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان ج۱ ص۴۴
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران، وبگاه اسلام کوئست
- ↑ ر.ک. جزائری، سید محمود، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، صفحه ؟؟؟
- ↑ ر.ک. مرادی، ژاله، تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب ص ۲۶