امر به معروف و نهی از منکر در قرآن
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث امر به معروف و نهی از منکر است. "امر به معروف و نهی از منکر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- امر به معروف و نهی از منکر در قرآن | امر به معروف و نهی از منکر در حدیث | امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه | امر به معروف و نهی از منکر در معارف دعا و زیارات | امر به معروف و نهی از منکر در کلام اسلامی | امر به معروف و نهی از منکر در اخلاق اسلامی | امر به معروف و نهی از منکر در فقه اسلامی| امر به معروف و نهی از منکر در معارف مهدویت
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امر به معروف و نهی از منکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
دو فریضه اساسی برای نظارت عمومی در جامعه اسلامی
- امر به معروف در اصطلاح بهمعنای فرمان دادن به هر کاری است که حُسن آن از نظر عقل و شرع شناخته شده است و نهی از منکر به معنای باز داشتن از هر کاری است که حُسن آن از منظر عقل و شرع ناشناخته است یا عقل یا شرع به قُبح آن حکم میکند[۱]. در منابع، تعبیراتی گوناگون در تعریف امر به معروف و نهی از منکر شده؛ ولی از مجموع آنها همین معنا قابل استنباط است[۲].
- امر به معروف و نهی از منکر دو فرع مهم از فروع دین و از ضروریات اسلام به شمار میرود و با توجه به اینکه احکامی مشترک دارند و غالباً در آیات و روایات در کنار هم آمدهاند، هر دو موضوع در یک مقاله طرح شده است. این دو واجب مربوط به حوزه عمل و از همینرو جایگاه اصلی آن علم فقه است، با این حال برای اولین بار موضوع امر به معروف و نهی از منکر به وسیله معتزله به علم کلام نیز راه یافت[۳].
- طرح این مبحث در کلام معتزله از آن رو بوده است که اعتقاد به امر به معروف و نهی از منکر همراه با ۴ اصل دیگر توحید، عدل، وعد و وعید و منزلت بین المنزلتین "اصول خمسه" معتزله را شکل میداده است. از نظر معتزله همه مؤمنان در حد توان خود به اقامه احکام شرع مکلفاند و باید در امر به معروف و نهی از منکر شیوههای گوناگون اجرای آن را که شامل قیام مسلحانه نیز هست بهکار گیرند[۴].
- دیگر متکلمان نیز با پیروی از معتزله امر به معروف و نهی از منکر را در ردیف مباحث کلامی پیگیری کردهاند[۵]. از مباحثی که مشترکاً در منابع کلامی و فقهی دنبال شده، گستره معروف و منکر است. البته در شمول معروف و منکر بر واجب و حرام تردیدی نیست؛ ولی در شمول آن بر مستحب و مکروه اختلاف است؛ بسیاری مانند زمخشری، طوسی و محقق حلی فقط مفهوم معروف را توسعه داده و اشتمال منکر بر مکروه را نپذیرفتهاند[۶] و در عین حال برخی این توسعه را در هر دو مفهوم پذیرفته و معروف را شامل واجب و مستحب، و منکر را شامل حرام و مکروه دانستهاند[۷]. البته در این صورت امر به مستحب و نهی از مکروه، مستحب است.
- از تعابیر احادیث و فقها میتوان استفاده کرد که امر به معروف و نهی از منکر معنایی فراگیر دارد و میتواند در قالب موعظه و نصیحت نیز محقق شود، همچنانکه برخی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر بدون هرگونه گفتاری محقق میگردد، بنابراین میتوان گفت امر به معروف و نهی از منکر در اصطلاح عبارت است از هر اقدامی که به تحقق معروف کمک و از وقوع منکر جلوگیری کند؛ چه با گفتار باشد و چه با کردار و رفتار[۸].
- در عین حال برخی از فقها با الهام از مفهوم کلمه "امر" و "نهی" شرط کردهاند که امر به معروف و نهی از منکر از موضع برتر و آمرانه باشد؛ مثلاً باید گفت "نماز بخوان" و "شراب ننوش" و با خواهش و موعظه کردن امر به معروف و نهی از منکر محقق نمیشود[۹].
- تعلیم جاهل نیز هرچند اصطلاحاً با امر به معروف و نهی از منکر متفاوت است، ولی با همان ملاک واجب شده است؛ ازاینرو در برخی روایات بر آموزش جاهل نیز امر به معروف و نهی از منکر اطلاق شده است: «إِنَّمَا يُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنٌ فَيَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ فَيَتَعَلَّمُ»[۱۰][۱۱]
- در منابع حدیثی شیعه روایاتی که در باب امر به معروف و نهی از منکر گرد آمده، قابل ملاحظه است. از مجموع این روایات میتوان استفاده کرد که اسلام با نگرشی جامعهگرایانه میخواهد همه افراد جامعه اسلامی بهگونهای تربیت شوند که نسبت به رفتار یکدیگر احساس مسئولیت کنند، زیرا مصالح و سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه به یکدیگر مرتبط است و بر این پایه نقش امر به معروف و نهی از منکر ممتاز و برجسته شده است. بنابر روایات، همه کارهای نیک حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همانند آب دهان در برابر دریای پهناور است[۱۲]؛ همچنین اقامه واجبات دیگر، امنیت راهها، حلیت داد و ستد، برطرف شدن ظلم، آبادانی زمین، انتقام از دشمنان و سامان یافتن همه کارها در گرو امر به معروف و نهی از منکر است[۱۳].
- برخلاف منابع شیعه، روایات این باب در منابع روایی اهل سنت کم شمار است؛ همچنین پیگیری این موضوع در آثار فقهی اهل سنت نشان میدهد که میان گرایشات سیاسی مذاهب به حکومتها و محدودسازی امر به معروف و نهی از منکر در حوزه وظایف عمومی ارتباط وجود دارد. جریان محدودسازی امر به معروف و نهی از منکر که به طور مشترک در مذاهب گوناگون اهل سنت از اصحاب رأی و اصحاب حدیث دیده میشود در واقع به معنای محدود کردن این دو امر در حوزه وظایف فردی است و در مواردی که از احکام حکومتی سخن به میان آمده، بحث امر به معروف و نهی از منکر نیز به طور گسترده مطرح شده است[۱۴][۱۵].
[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ بصائر ذویالتمییز، ج۴، ص۵۷، ۱۲۰؛ التحقیق، ج۱۲، ص۲۳۹؛ مصطلحات الفقه، ص۸۸-۸۹.
- ↑ التعریفات، ص۵۰.
- ↑ فصل الاعتزال، ص۱۳۹؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۰۱-۲۰۳.
- ↑ فصل الاعتزال، ص۱۳۹؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۰۱-۲۰۳.
- ↑ کشف المراد، ص۳۴۰.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۹۷؛ الاقتصاد، ص۱۴۸؛ شرایعالاسلام، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ الجوامع الفقهیه، ص۶۹۷؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۶۳.
- ↑ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۳۸۱؛ آلاء الرحمن، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۷۱.
- ↑ آذرخشی دیگر، ص۱۶۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۵.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۲۰۵.
- ↑ خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.
- ↑ خراسانی، علی، امر به معروف و نهی از منکر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.