ابوذر غفاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ابوذر غفاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

زندگینامۀ ابوذر

ابوذر در قرآن

  1. ﴿طَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ[۶]. ابن عباس در کنار حضرت علی(ع) یاد کرده که مقصود از آیه ابوذر بوده و همچون پیامبر(ص) نزدیک به دو سوم یا نصف یا یک سوم شب را به بیداری و عبادت می‌گذراندند[۷].
  2. ﴿وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ[۸]. میبدی، این آیه را در شأن موالی و فقیران عرب، از جمله ابوذر دانسته که خداوند به پیامبر (ص) می‌گوید: اینان را که یقین دارند به سوی پروردگارشان محشور می‌شوند از وحی آگاه کند[۹].[۱۰]
  3. آیات ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ[۱۱] و ﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ[۱۲] گفته شده دربارۀ سه تن از جمله ابوذر نازل شده که در جاهلیت از بت‌ها دوری جسته، لا إله إلا الله می‌گفتند.[۱۳].

ویژگی‌های ابوذر

ابوذر بعد از پیامبر

ابوذر در زمان خلفا

تبعید ابوذر به ربذه

وفات ابوذر

ابوذر غفاری

ابوذر یکی از راسخ‌ترین پاران پیامبر (ص) و علی (ع) است. او اهل قبيلۀ بنی‌غفار در اطراف مکه بود. با شنیدن زمزمه‌هایی درباره دعوت پیامبر (ص) به مکه آمد و در جلسه‌ای کلام رسول خدا (ص) را شنید و با دل و جان ایمان آورد. او در فضای کفر و شرک مکۀ آن روز با صدای بلند شهادتین را در میان مردم سر داد. مشرکان با شنیدن صدای او بر سرش ریخته و به شدت او را کتک زدند و عباس بن عبدالمطلب او را نجات داد. اما او روز بعد هم آمد و در مسجدالحرام میان مردم همین شعار را تکرار کرد.[۴۷] روز جنگ تبوک که مسیری طاقت‌فرسا داشت، شتر لاغر و ضعيف ابوذر از حرکت باز ماند و او مجبور شد پیاده بار خود را بر دوش گرفته و با فاصله‌ای از سپاه، بر روی ریگ‌های داغ حرکت کند. تشنگی او را هلاک می‌کرد. به صخره‌ای رسید که در میانش قدری آب باران جمع شده بود. ابوذر مشکش را پر کرد و با خود گفت: هرگز نمی‌آشامم تا دوستم رسول الله (ص) بیاشامد. او با زحمت و سختی فراوان خود را به پیامبر (ص) رساند. رسول خدا (ص) با مشاهده تشنگی و خستگی او به اصحاب دستور داد به او آب دهند، اما ابوذر پاسخ داد: آب همراه دارم، ولی دریغم آمد قبل از رسول الله (ص) از آن بنوشم.[۴۸] رفاقت و دوستی ابوذر با امام علی (ع) به نخستین ساعات اسلام آوردن او باز می‌گردد. در اولین روزهایی که او وارد مکه شد با علی (ع) آشنا شده و سه روز در منزل آن حضرت مهمان بود. امام علی (ع) ابوذر را با پیامبر آشنا نمود و عطش حق‌طلبی او را با معارف اسلام و توحید سیراب کرد. ابوذر نیز هیچ‌گاه دست از یاری و پیروی از پیشوای خویش برنداشت. او در زمان شیخین از مسائل پیش‌آمدۀ جامعه اسلامی ناراضی بود، اما همچون امام خویش برای حفظ وحدت مسلمین سکوت کرد. ابوذر جزء پنج نفری بود که پس از رحلت پیامبر (ص) سر موعد برای یاری امیرمؤمنان (ع) حاضر شدند. روح ابوذر با تشخیص و بصیرت، رشد یافته بود و حق و باطل را با اصول آن می‌شناخت، نه با افراد و شخصیت‌ها؛ از این‌رو در حالی که اکثریت علی (ع) را تنها می‌گذاشتند او در کنار مولایش وفادار باقی ماند.[۴۹] بیشترین عبادت ابوذر تفکر بود. او از حکما و متفکران عصر پیامبر (ص) محسوب می‌شد و چنان رشد یافته بود که هیچ‌گاه در حمایت از علی (ع) دچار شک و تردید نشد. در حالی که عابدی فاقد بصیرت همچون ربیع بن خیثم دچار شک و تردید شده و علی (ع) را تنها گذاشت.[۵۰] بیشترین فعالیت ابوذر در زمان عثمان بود. افراد مختلف جایزه‌های صدهزار دیناری از عثمان گرفته و گله‌های اسب و گوسفند و غلام و کنیز فراهم می‌کردند. ابوذر با زبان برنده‌اش امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد. حمایت علی (ع) از ابوذر مانع آن بود که عثمان به کشتن او فکر کند. تطمیع، ستم و تبعید به شام نتوانست ابوذر را خاموش کند. عثمان سرانجام او را به ربذه تبعید کرد و بدرقۀ او را نیز ممنوع اعلام کرد؛ اما امیرمؤمنان علی (ع) به همراه دو پسرش او را بدرقه کرد و در همان مراسم خطبه‌ای خواند که نشان‌دهنده تجلیل و حمایت از ابوذر و فساد حکومت عثمان است.[۵۱]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: الطبقات، ج ۲، ص ۱۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۵۵.
  2. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۴، ص ۳۹۶ و ۳۹۷؛ الارشاد، ج ۱، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۲.
  4. ر.ک: المغازی، ج ۳، ص ۹۴۴ ـ ۹۴۵.
  5. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  6. «بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  7. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  8. «و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.
  9. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۲۶.
  10. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  11. «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیده‌اند و به درگاه خداوند بازگشته‌اند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.
  12. «کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.
  13. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  14. ر.ک: العقدالفرید، ج ۲، ص ۲۷۲.
  15. «مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَی ذِی لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِی ذَر»؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۸۵، ح ۵۴۶۱.
  16. ر.ک: جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۶.
  17. ر.ک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۲۸.
  18. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۴، ص ۱۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۲۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۳۹۱.
  19. ر.ک: الاستیعاب، ج ۲، ص ۲۷۰.
  20. ر.ک: قاموس الرجال، ج ۵، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.
  21. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  22. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  23. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  24. ر.ک: مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.
  25. ر.ک: مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۴۲۳.
  26. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۱۷ ـ ۴۱۸.
  27. ر.ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۷۸.
  28. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۳، ص ۳۲۶.
  29. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵ ـ ۶۶۶.
  30. .ر.ک: قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۶۷؛ غررالتبیان، ص ۴۲۵.
  31. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۲۳.
  32. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.
  33. ر.ک: روض الجنان، ج ۹، ص ۱۰۱.
  34. ر.ک: مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۸.
  35. ر.ک: عیاشی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۹.
  36. ر.ک: جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۳۲۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۱.
  37. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۶ـ۶۶۷.
  38. ر.ک: التبیان، ج ۳، ص ۱۴.
  39. «یَا أَبَاذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَکْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیَاهُمْ لَأَحَبُّوکَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوک‏»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.
  40. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۳.
  41. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۸.
  42. ر.ک: الإصابة، ج ۷، ص ۱۰۹.
  43. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۳، ص ۹۶؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۲۲؛ الفتوح، ج ۲، ص ۵۵۹؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۲۷۱. العقدالفرید، ج ۴، ص ۲۴۰.
  44. ر.ک: الطبقات، ج ۳، ص ۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۲۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  45. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۲۳.
  46. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۸.
  47. مطهری مرتضی، داستان راستان جلد دوم، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۴۲۸.
  48. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۷۱.
  49. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج۱۶ ص ۳۰۷.
  50. یادداشت‌ها، ج ۶، ص ۴۱۱.
  51. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۶۴ و سیری در سیره نبوی مجموعه آثار، ج ۴۸۲.