گناه کبیره
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل گناه کبیره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- گناه در هر شرایطی چون نافرمانی بنده در برابر خداوند است، کبیره بهشمار میرود، اما گناهان در مقایسه با هم به دو دسته گناهان کبیره و صغیره تقسیم میشوند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: اگر از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کردهاند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان درمیگذریم و شما را به مکانی نیکو درمیآوریم﴿إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا ﴾[۱][۲].
- در فرهنگ دینی، گناه کبیره گناهی است که آیه یا روایتی دلالت بر کبیره بودن آن داشته باشد یا در کتاب و سنت بر مرتکب آن با صراحت با ضمنی وعده عذاب داده شود. اما بهطور جداگانه برای گناه صغیره و کبیره حدی مشخص و ضابطهای دقیق و جامع و مانع تعیین نشده است. از اینرو معاصی در سنجش و نسبت با یکدیگر صغیره یا کبیره خواهند بود. در فرهنگ دینی بر ترک معاصی صغیره تأکید شده و تکرار آن گناه کبیره دانسته شده است[۳].
- انسانها در هر حال و در هر شرایطی که باشند، همواره در معرض گناه قرار دارند. حتی اگر فردی گناهان کبیره را ترک کرده باشد، باز نمیتواند یقین حاصل کند که در آینده نیز هیچ حرامی را مرتکب نخواهد شد و هیچ واجبی را ترک نخواهد کرد. پس کسی که عامل به واجبات و تارک معاصی کبیره است، هرگز نمیتواند با اتکا به این امر مرتکب گناه صغیره شود، زیرا امکان انجام کبیره برای او وجود دارد. در این صورت، تا زمانی که کبائر از پرونده آدمی پاک نشود، گناهان صغیره نیز بخشوده نمیشود، چون شرط بخشودگی صغایر، ترک کبائر در گذشته و آینده است. امام(ع) میفرماید: هیچیک از شما چشم امیدش جز به پروردگار نباشد و جز از گناه (و نافرمانی) او نهراسد[۴][۵].
- در فرهنگ دینی، شرک به خدا بزرگترین گناه کبیره تلقی شده است. خداوند کریم میفرماید: هرکس به خدا شرک آرد، خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد و ستمکاران را هیچکس یاری نخواهد کرد﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴾[۶]. در منظر امام علی(ع)، شرک به خدا ستمی است که هرگز بخشوده نمیشود[۷][۸].
- از جمله گناهان کبیره نیز میتوان به گناهانی چون قتل، از بین بردن حقوق والدین، رباخواری، سوگند دروغ، شهادت دروغ، خیانت در امانت، ترک واجبات دینی و قطع رحم نام برد. در فرهنگ دینی اصرار بر صغیره، خود، گناهی کبیره است. این موضوع در آیات و احادیث مورد توجه و تأکید بوده است. امام علی(ع) میفرماید: خود را از گناهان کوچک هم در امان نبینید، شاید همان، شما را به عذاب کشد[۹][۱۰].
- افزون بر تقسیم گناه به کبیره و صغیره، تقسیمبندی دیگری نیز درباره گناه صورت گرفته است. امام علی(ع) گناه را از نظر حالات شخص گناهکار سه نوع برمیشمرد:
- اما گناهی که بخشیده میشود، گناه بندهای است که خداوند او را در دنیا کیفر میکند. در این صورت خداوند هرگز بندهاش را دو بار کیفر نمیکند. اما گناهی که نابخشودنی است. حق الناس است، یعنی ظلم بندگان نسبت به همدیگر، که بدون رضایت فرد مظلوم بخشیده نمیشود؛ و سوم گناهی که خداوند آن را بر بندهاش پوشانده و توبه را نصیب او کرده است، اما از گناهش هراسان است و امید به آمرزش خداوند دارد. درباره چنین بندهای، هم باید امید داشت و هم باید ترسید[۱۲].
مرتکب کبیره
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم؛ سوره نساء، آیه:۳۱.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۸.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
- ↑ «لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۷۹:
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
- ↑ به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است و ستمگران را هیچ یاوری نیست؛ سوره مائده، آیه:۷۲.
- ↑ نک: خطبه ۱۷۵
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۵۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰: «وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۹- ۶۶۰.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص۶۶۰.