نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
وجود واجب بالذات[۴] که گاهی از آن به حق بالذات تعبیر میکنند در مقابل ممکن که باطل بالذات است و از آن به حق بالغیر نیز تعبیر مینمایند [۵].
اعتقاد و کلام مطابق با واقع، هنگامی که گفته میشود این کلام یا این اعتقادحق است یعنی مطابق با واقع است و بهترین اقوال از نظر صدق، قولی است که صدق آن دائمی باشد[۶].
اختصاص: اختصاصی که به طور اجمال، قبل از تشکیل جامعه هم وجود داشته است و پس از تشکیل آن، به شکلهای گوناگون و متنوعی ظاهر میشود که یکی از آنها حق است. بدین معنی که از اختصاص اجمالی مذکور، آنچه که به عین مال مربوط میشود، ملک و آنچه که مربوط به فایده مال است، "حق" نامیده میشود. در این دیدگاه، مسئلۀ اختصاص و مالکیت، امری اعتباری دانسته شده است و این اعتبار ریشه در امری غریزی و فطری دارد[۷].
همچنین در فلسفهغرب، حق در معانی زیر به کار میرود:
تصور دور از تناقض یا تصور چیزی که عقلا ممکن باشد[۸].
حاصل آنکه، از تعاریف بیان شده در آثار فلسفی، معنای پنجم که معنای مورد نظر علامه طباطبائی است، میتواند در حوزههای فقهی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. معانی دیگر، گرچه در فلسفه کاربرد دارد و در استعمالات فیلسوفان، امری رایج است، اما در اینجا، محل بحث نیست[۹].