اخلاق در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اخلاق است. "اخلاق" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اخلاق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

شکل‌گیری مفاهیم اخلاقی

  • از آن‌جا که تمیز فعل خیر از شر جزو برترین دانش‌ها شمرده شده، امام علی (ع) در تعریف و معرفی افعال آدمی و بیان مرزهای افعال اخلاقی کوشیده است. برای مثال، حدود ایمان را، یک باور عمیق و مؤثر در اخلاق، در چارچوب معرفت با دل، اقرار به زبان و عمل با اندام می‌داند[۹] و ارکان استواری ایمان را بر چهار پایه صبر، یقین، عدل و جهاد یاد می‌کند[۱۰]. نیز در تعریف بزرگ‌ترین گناهان به کوچک‌انگاری گناه نزد صاحب آن اشاره دارد[۱۱] و بزرگ‌ترین عیب را گرفتاری فرد در عیبی می‌داند که خود گرفتار آن است[۱۲]. از این‌رو مطابق با گفتار نخست، بزرگ‌ترین گناه صرف‌نظر از خود گناه، کوچک‌انگاری عمل قبیح است و بنا بر نقل دوم، صرف‌نظر از وجود عیب در وجود آدمی بزرگ‌ترین عیب منع از عیبی دانسته شده که شخص، خود، گرفتار آن است. در تعریف عقل، خردمندی را قرار دادن اشیاء در جایگاه خویش می‌داند[۱۳] و در تعریف نادان، افعال او را در "فراتر از اندازه کشاندن امور" یاد می‌کند[۱۴]. بدین‌ترتیب بسیاری از مفاهیم را مشخص و حدود آنها را تعیین می‌کند.

مفاهیم و شرایط ارزشمند بودن فعل اخلاقی

ترجیح اهمّ بر مهمّ در فعل اخلاقی

  • گاه در افعال گوناگون اخلاقی ممکن است دو خیر و شر اخلاقی در تضاد با یکدیگر قرار گیرند. برای مثال بین راست‌گویی و آبروی فرد تضاد به‌وجود می‌آید. از این‌رو امام (ع) به تبیین این‌گونه موارد پرداخته‌اند. برای نمونه، می‌توان به این موارد اشاره کرد: ترجیح فرایض بر نوافل و مستحبات در صورتی که مستحبات به واجبات آسیب رساند[۱۵]، ترجیح عدل بر بخشش[۱۶] و ترجیح امر اندکی که دوام دارد بر بسیاری که ملال آورد[۱۷].

استدلال

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ؛ سوره اعلی، ۱۴
  2. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا؛ سوره شمس، آیه ۹ – ۱۰
  3. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ؛ سوره بقره، آیه۳۰.
  4. ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ سوره نحل، آیه ۹۰
  5. «وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۵
  6. «وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۵٤
  7. «وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹
  8. «وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۸
  9. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۷
  10. نهج البلاغه، حکمت ۳۱
  11. نهج البلاغه، حکمت ۲۴۵
  12. نهج البلاغه، حکمت ۳۵۳
  13. نهج البلاغه، حکمت ۲۳۵
  14. نهج البلاغه، حکمت ۴۸
  15. نهج البلاغه، حکمت ۳۹ و ۲۷۹
  16. نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹
  17. نهج البلاغه، حکمت ۴۴۴
  18. «تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۶
  19. نهج البلاغه، حکمت ۱۲۱
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 93- 95.